*samira69*
22nd December 2011, 10:07 PM
جهان هستی و خلقت بر زوجیت استوار شده است؛ زوجیت قانون حیات و بقاست. در میانانسانها حساسترین انتخاب در طول زندگی، انتخاب همسر است که براساس آن نهادخانواده شکل میگیرد.
والاترین هدف و کارکرد خانواده تکمیل هویت و تأمین آرامش همسران است.
در سایه ی آرامش، انسانها به رشد و بالندگی مناسب دست مییابند و خلاقیتهای خودرا بروز میدهند.
مهر و محبت، صمیمیت و وفاداری از مهمترین عوامل پایندگی و تقویت نهاد خانوادهاست، همچنان که حفظ کانون خانواده یکی از اصلیترین تکالیف هر یک از همسران محسوبمیشود. شایسته است همسران با شناخت کامل تفاوتهای یکدیگر و یادگیری روشهایابراز محبت و دستیابی به تفاهم، سعادت خود و خانواده را بیمه نمایند و از کوتاهترین لحظههای با هم بودن بیشترین بهرهها را ببرند؛
همسرداری مهارتی است که زن و شوهر (زوجین) با شناخت توانمندیها، تفاوتها وحساسیتهای یکدیگر بتوانند به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی طرف مقابل پاسخ دهند، بهطوریکه هر دو احساس رضایت خاطر نموده به آرامش نسبی دست یابند.
تفاوتهای روانشناختی زنان و مردان در زندگی مشترک
- میزان اعتماد به نفس زنان با احساس اطمینان آنان از «دوستداشته شدن» رابطه یمستقیمی دارد، در حالیکه مردان زمانی از اعتماد به نفس کافی برخوردارند که بتواننددر خواستهای همسران خود را برآورده کنند.
- زنان دوست دارند برای حل شدن یک موضوع درباره ی آن صحبت کنند (حتی اگر وقت زیادیصرف نمایند)؛ در حالی که مردان این عمل زنانه را پرحرفی تلقی میکنند.
- زنان دوست دارند که شوهرانشان محبت خود را ابراز کنند و به آنان بگویند که چقدردوستشان دارند، اما مردان فکر میکنند که همسرانشان باید بدانند که «من فقط او رادوست دارم،» و نیازی به گفتن نیست.
- وقتی مردان از زنان خود حمایت میکنند، آنان را در حل مشکلاتشان توانمندتر میسازند،و به زندگی امیدوارتر و علاقهمندتر میکنند.
- زنان فرمان بردن را دوست دارند ولی معتقدند این فرمان بردن باید عاشقانه باشد،در این صورت حاضر به هر گونه ایثار و فداکاری خواهند بود.
- هنگامی که مردان دیر میکنند، زنان با سوالهای «چرا دیر کردی؟» کجا بودی؟ و...»در حقیقت دلواپسی و نگرانی توأم با عشق و علاقه را به همسر خود ابراز میکنند، اماشوهران فکر میکنند که همسرانشان میخواهند آنها را زیر سوال ببرند و افراد بیمسوولیتو غیر مطمئنی جلوه دهند.
- وقتی شوهران فکر میکنند که برای زندگی و همسرشان مفید هستند، احساس ارزشمندی وتوانمندی مینمایند ولی زنان زمانی این احساس را دارند که فکر کنند برای همسرانشانعزیز هستند
- مردان پس از گوش کردن به صحبتهای همسر خود بلافاصله میخواهند مشکل را حل کنند،بنابراین به راهنمایی آنان میپردازند، در صورتی که شاید زنان فقط میخواستنداحساساتشان را بیان کنند.
- زنان میزان ارزشمندی و علاقه شوهرانشان را به خود با میزان برآورده شدن خواستههایشانمحک میزنند.
مردان یا باید سعی کنند خواستههای منطقی آنان را برآورده کنند و یا آنان را بادلایل صحیح متقاعد سازند.
کلیدهای برقراری ارتباط صحیح با خویشانهمسر
1- به خانواده ی همسرمان نیز به اندازه ی خانواده ی خود احترام بگذاریم.
2- با خانواده ی همسر خود همان گونه رفتار کنیم که با خانواده ی خود رفتار مینماییم.
3- به هیچ یک از خانوادهها اجازه ی دخالت در زندگی خود را ندهیم. در صورتی کهخانوادهها قصد راهنمایی داشته باشند، فقط از تجربههای آنان استفاده کنیم و تصمیمنهایی را با مشورت همسر خود اتخاذ نماییم.
4- در صورت بروز اختلاف، از در میان گذاشتن موضوع با نزدیک ترین خویشاوندان نیزپرهیز کنیم.
5- در حضور خویشان به همسر خود بیشتر توجه کنیم و او را در گفتوگوها شرکت دهیم.
6- در صورت بروز مشکل از سوی خانواده ی زن یا مرد، عضو همان خانواده باید مشکل راحل کند، زیرا هر یک از همسران به خوبی خانواده ی خود را میشناسند و بهتر میتوانندچارهجویی نمایند.
7- از چشم وهم چشمی و حسادت بپرهیزیم.
8- به آداب و رسوم خانواده ی همسرمان احترام بگذاریم؛ چنانچه برخی از آنها را صحیحنمیدانیم هرگز آنان را به خاطر پایبندی به آداب و رسوم خود استهزا نکنیم.
9- لازم است گاهی همسران به تنهایی به دیدار خانواده ی خود بروند.
10- این واقعیت را بپذیریم که علاوه بر همسر، پدر و مادر حق مسلمی برگردن مادارند، بنابر این در صورت ضرورت، هر یک از همسران باید به خوبی از خانواده خودحمایت کنند.
والاترین هدف و کارکرد خانواده تکمیل هویت و تأمین آرامش همسران است.
در سایه ی آرامش، انسانها به رشد و بالندگی مناسب دست مییابند و خلاقیتهای خودرا بروز میدهند.
مهر و محبت، صمیمیت و وفاداری از مهمترین عوامل پایندگی و تقویت نهاد خانوادهاست، همچنان که حفظ کانون خانواده یکی از اصلیترین تکالیف هر یک از همسران محسوبمیشود. شایسته است همسران با شناخت کامل تفاوتهای یکدیگر و یادگیری روشهایابراز محبت و دستیابی به تفاهم، سعادت خود و خانواده را بیمه نمایند و از کوتاهترین لحظههای با هم بودن بیشترین بهرهها را ببرند؛
همسرداری مهارتی است که زن و شوهر (زوجین) با شناخت توانمندیها، تفاوتها وحساسیتهای یکدیگر بتوانند به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی طرف مقابل پاسخ دهند، بهطوریکه هر دو احساس رضایت خاطر نموده به آرامش نسبی دست یابند.
تفاوتهای روانشناختی زنان و مردان در زندگی مشترک
- میزان اعتماد به نفس زنان با احساس اطمینان آنان از «دوستداشته شدن» رابطه یمستقیمی دارد، در حالیکه مردان زمانی از اعتماد به نفس کافی برخوردارند که بتواننددر خواستهای همسران خود را برآورده کنند.
- زنان دوست دارند برای حل شدن یک موضوع درباره ی آن صحبت کنند (حتی اگر وقت زیادیصرف نمایند)؛ در حالی که مردان این عمل زنانه را پرحرفی تلقی میکنند.
- زنان دوست دارند که شوهرانشان محبت خود را ابراز کنند و به آنان بگویند که چقدردوستشان دارند، اما مردان فکر میکنند که همسرانشان باید بدانند که «من فقط او رادوست دارم،» و نیازی به گفتن نیست.
- وقتی مردان از زنان خود حمایت میکنند، آنان را در حل مشکلاتشان توانمندتر میسازند،و به زندگی امیدوارتر و علاقهمندتر میکنند.
- زنان فرمان بردن را دوست دارند ولی معتقدند این فرمان بردن باید عاشقانه باشد،در این صورت حاضر به هر گونه ایثار و فداکاری خواهند بود.
- هنگامی که مردان دیر میکنند، زنان با سوالهای «چرا دیر کردی؟» کجا بودی؟ و...»در حقیقت دلواپسی و نگرانی توأم با عشق و علاقه را به همسر خود ابراز میکنند، اماشوهران فکر میکنند که همسرانشان میخواهند آنها را زیر سوال ببرند و افراد بیمسوولیتو غیر مطمئنی جلوه دهند.
- وقتی شوهران فکر میکنند که برای زندگی و همسرشان مفید هستند، احساس ارزشمندی وتوانمندی مینمایند ولی زنان زمانی این احساس را دارند که فکر کنند برای همسرانشانعزیز هستند
- مردان پس از گوش کردن به صحبتهای همسر خود بلافاصله میخواهند مشکل را حل کنند،بنابراین به راهنمایی آنان میپردازند، در صورتی که شاید زنان فقط میخواستنداحساساتشان را بیان کنند.
- زنان میزان ارزشمندی و علاقه شوهرانشان را به خود با میزان برآورده شدن خواستههایشانمحک میزنند.
مردان یا باید سعی کنند خواستههای منطقی آنان را برآورده کنند و یا آنان را بادلایل صحیح متقاعد سازند.
کلیدهای برقراری ارتباط صحیح با خویشانهمسر
1- به خانواده ی همسرمان نیز به اندازه ی خانواده ی خود احترام بگذاریم.
2- با خانواده ی همسر خود همان گونه رفتار کنیم که با خانواده ی خود رفتار مینماییم.
3- به هیچ یک از خانوادهها اجازه ی دخالت در زندگی خود را ندهیم. در صورتی کهخانوادهها قصد راهنمایی داشته باشند، فقط از تجربههای آنان استفاده کنیم و تصمیمنهایی را با مشورت همسر خود اتخاذ نماییم.
4- در صورت بروز اختلاف، از در میان گذاشتن موضوع با نزدیک ترین خویشاوندان نیزپرهیز کنیم.
5- در حضور خویشان به همسر خود بیشتر توجه کنیم و او را در گفتوگوها شرکت دهیم.
6- در صورت بروز مشکل از سوی خانواده ی زن یا مرد، عضو همان خانواده باید مشکل راحل کند، زیرا هر یک از همسران به خوبی خانواده ی خود را میشناسند و بهتر میتوانندچارهجویی نمایند.
7- از چشم وهم چشمی و حسادت بپرهیزیم.
8- به آداب و رسوم خانواده ی همسرمان احترام بگذاریم؛ چنانچه برخی از آنها را صحیحنمیدانیم هرگز آنان را به خاطر پایبندی به آداب و رسوم خود استهزا نکنیم.
9- لازم است گاهی همسران به تنهایی به دیدار خانواده ی خود بروند.
10- این واقعیت را بپذیریم که علاوه بر همسر، پدر و مادر حق مسلمی برگردن مادارند، بنابر این در صورت ضرورت، هر یک از همسران باید به خوبی از خانواده خودحمایت کنند.