golden3
8th December 2011, 09:58 AM
مرد سالخورده كه چند روز پس از عقد دختر و پسر جوان، حكم طلاق آنها را با اسناد و مدارك جعلي اجرا كرده بود، تبهكار سابقه‌دار از آب درآمد.
اين پرونده پيچيده در پي شكايت دختر 20 سالهاي در دستور كار قاضي شعبه 276 دادگاه خانواده تهران قرار گرفت. نيلوفر همزمان با تسليم دادخواستي به قاضي پرونده، خواستار ابطال طلاقنامه‌اش شد و گفت: چند ماه قبل با مهريه دو هزار سكه طلا به عقد پسر 18 سالهاي به نام «نريمان» درآمدم و عاقد در حضور مادر و خواهرم خطبه عقد را جاري كرد، اما با گذشت چند ماه از زندگي مشتركمان و به خاطر دخالت‌هاي شديد خانواده شوهرم اختلاف‌هايمان بالا گرفت و شوهرم تركم كرد تا اينكه چند روز پيش مأمور اداره پست در كمال ناباوري طلاقنامه‌ام را به دستم داد و بدين‌ترتيب دريافتم شوهرم با همدستي عاقد طلاقم داده است. با اين حال سراسيمه خودم را به دادگاه خانواده رسانده و ناباورانه فهميدم دادنامه طلاق به نام يك زن ناشناس است و همه مراحل با اسناد جعلي و حكم مجعول و وكالتنامه ساختگي طي شده است حال آن‌كه در طلاقنامه‌ام از قولم نوشته شده بود همه حق و حقوق قانوني‌ام را نيز دريافت كرده و هيچ اعتراضي هم ندارم.
قاضي دادگاه با شنيدن اظهارات عجيب نوعروس، عاقد و داماد را به دادگاه احضار كرد.
نريمان كه در پي اطلاع از شكايت همسرش، همراه وكيل مدافعش راهي دادگاه شده بود، با عصبانيت گفت: «آقاي قاضي در اين چند ماه بشدت گرفتار بودم. همه بدبختي‌هايم از عصر آن روز باراني شروع شد كه براي نخستين‌بار نيلوفر را ديدم. پسر 18 ساله و بي‌تجربه يك خانواده ثروتمند هستم كه قرباني احساسات شديد و غرور بيجا شدم. نيلوفر نيز با سوء‌استفاده از احساسات جواني‌ام و برنامه‌ريزي قبلي و با هدف كلاهبرداري مرا اغفال كرد و به خاطرش از خانه فرار كردم. او سپس فريبم داد و قرار ازدواج گذاشت. بنابراين بدون تشريفات قانوني، اذن پدر و گواهي سلامت با يك عاقد آشنا قرار گذاشت و با مهريه سنگين به عقد دائم هم درآمديم، اما سه روز بعد كه پدر و مادرم از ماجرا خبردار شدند، مرا وادار به جدايي كردند.
در اين ميان پي بردم سند ازدواجمان جعلي بوده و عقدنامه جزو اوراقي است كه چند سال پيش از اداره ثبت سرقت شده كه پرونده سرقت 300 جلد سند ازدواج هنوز هم در اداره آگاهي مطرح است. بنابراين به سراغ عاقد رفتيم و او با دريافت 3 ميليون تومان قول داد حكم طلاق را جاري كند. 5 روز از ازدواجمان مي‌گذشت كه نيلوفر براي طلاق حاضر شد و با دريافت 7 ميليون تومان به عاقد حق امضا داد تا حكم را اجرا كند. با دريافت طلاقنامه فكر كردم اين پايان ماجرا است و از اينكه به خاطر فرار يك هفته‌اي از خانه پدرم، ميليون‌ها تومان به آنها خسارت زده بودم، روي بازگشت نداشتم، اما افسوس كه در گردابي وحشتناك گرفتار شده‌ام، چرا كه همسرم در ادامه نقشه‌اش و با كمك عاقد، به دادگاه مراجعه كرد تا طلاقنامه را فسخ كند و بار ديگر مهريه‌اش را به اجرا بگذارد. بنابراين من از عاقد و همسرم به دليل مشاركت در جعل شكايت و تقاضاي رسيدگي دارم.»به‌دنبال اين اظهارات و پيچيده‌تر شدن موضوع عقد و طلاق زوج جوان، كارآگاهان پليس به دفتر كار عاقد رفته و دريافتند او متواري است.
آنها در تحقيقات بعدي پي‌بردند مرد 75 ساله طي سالهاي 80 تا 86 نيز 10 فقره سوءسابقه در زمينه كلاهبرداري، صدور چك بلامحل، جعل، غصب عنوان و اجراي غير قانوني عقد داشته و مهر دفترخانه ازدواجش در فيروزكوه نيز ساختگي است و چنين دفترخانه‌اي هم وجود ندارد. شماره سند ازدواج زوج جوان هم جزو اسناد ساليانه‌اي نبود كه در اختيار دفاتر ثبت ازدواج بود.
بدين ترتيب رديابي‌هاي پليس براي دستگيري عاقد سابقه‌دار آغاز شد تا اينكه با گذشت يك سال از اين شكايت، وي هنگام شنا در يك استخر شناسايي و دستگير شد. مأموران در بازرسي كيف دستي متهم، يك دستگاه شوكر برقي، برگه سفيد وكالتنامه، سند ازدواج با مهر رسمي، 17 جلد عقدنامه و مقداري مواد مخدر يافتند. عاقد پير در بازجويي‌ها منكر اظهارات زوج جوان شد اما پس از مواجهه حضوري با داماد گفت: 15 سال پيش منشي يك دفترخانه ازدواج بودم و اسناد از همان زمان در اختيارم است. وقتي «نيلوفر» و «نريمان» با اصرار از من خواستند مقدمات ازدواج‌شان را فراهم كنم، تصور نمي‌كردم درگير يك ماجراي پر دردسر شوم، چرا كه بارها زوج‌هاي جوان دم بخت كه با مشكل قانوني روبه‌رو بودند را به عقد هم درآوردم و هيچ‌گاه مشكلي نداشتم. اما 3 روز بعد از عقد دختر و پسر جوان، خانواده داماد به سراغم آمدند و پس از كشمكش شديد به آنها قول دادم اوضاع را درست كنم. بنابراين با عروس توافق كرديم 7 ميليون تومان پول به‌عنوان مهريه دريافت كند و با واگذاري حق امضايش به من اجازه دهد صيغه طلاق را جاري كنم. بنابراين با دستكاري حكم طلاق يك زن، گواهي عدم امكان سازش جعلي تهيه و طلاقنامه‌اي غير معتبر صادر كردم تا از شر طرفين پرونده رها شوم اما نمي‌دانستم كه عروس با نقشه‌اي زيركانه در دادگاه جعلي بودن طلاقنامه را ثابت كرده و مهريه‌اش را بار ديگر مطالبه مي‌كند.
پس از محاكمه، عاقد قلابي به اتهام جعل و استفاده از سند جعلي مجرم شناخته شد و قاضي شعبه 1175 دادگاه عمومي تهران نيز وي را به تحمل 4 سال زندان و معدوم شدن طلاقنامه جعلي محكوم كرد.به گزارش خبرنگار ما، با توجه به اينكه عقد زوج جوان از نظر شرعي بدون ايراد تشخيص داده شده است، قاضي دادگاه خانواده تهران درباره طلاق قانوني و تكليف مهريه دو هزار سكه‌اي عروس تصميم خواهد گرفت.
منبع ایران
اين پرونده پيچيده در پي شكايت دختر 20 سالهاي در دستور كار قاضي شعبه 276 دادگاه خانواده تهران قرار گرفت. نيلوفر همزمان با تسليم دادخواستي به قاضي پرونده، خواستار ابطال طلاقنامه‌اش شد و گفت: چند ماه قبل با مهريه دو هزار سكه طلا به عقد پسر 18 سالهاي به نام «نريمان» درآمدم و عاقد در حضور مادر و خواهرم خطبه عقد را جاري كرد، اما با گذشت چند ماه از زندگي مشتركمان و به خاطر دخالت‌هاي شديد خانواده شوهرم اختلاف‌هايمان بالا گرفت و شوهرم تركم كرد تا اينكه چند روز پيش مأمور اداره پست در كمال ناباوري طلاقنامه‌ام را به دستم داد و بدين‌ترتيب دريافتم شوهرم با همدستي عاقد طلاقم داده است. با اين حال سراسيمه خودم را به دادگاه خانواده رسانده و ناباورانه فهميدم دادنامه طلاق به نام يك زن ناشناس است و همه مراحل با اسناد جعلي و حكم مجعول و وكالتنامه ساختگي طي شده است حال آن‌كه در طلاقنامه‌ام از قولم نوشته شده بود همه حق و حقوق قانوني‌ام را نيز دريافت كرده و هيچ اعتراضي هم ندارم.
قاضي دادگاه با شنيدن اظهارات عجيب نوعروس، عاقد و داماد را به دادگاه احضار كرد.
نريمان كه در پي اطلاع از شكايت همسرش، همراه وكيل مدافعش راهي دادگاه شده بود، با عصبانيت گفت: «آقاي قاضي در اين چند ماه بشدت گرفتار بودم. همه بدبختي‌هايم از عصر آن روز باراني شروع شد كه براي نخستين‌بار نيلوفر را ديدم. پسر 18 ساله و بي‌تجربه يك خانواده ثروتمند هستم كه قرباني احساسات شديد و غرور بيجا شدم. نيلوفر نيز با سوء‌استفاده از احساسات جواني‌ام و برنامه‌ريزي قبلي و با هدف كلاهبرداري مرا اغفال كرد و به خاطرش از خانه فرار كردم. او سپس فريبم داد و قرار ازدواج گذاشت. بنابراين بدون تشريفات قانوني، اذن پدر و گواهي سلامت با يك عاقد آشنا قرار گذاشت و با مهريه سنگين به عقد دائم هم درآمديم، اما سه روز بعد كه پدر و مادرم از ماجرا خبردار شدند، مرا وادار به جدايي كردند.
در اين ميان پي بردم سند ازدواجمان جعلي بوده و عقدنامه جزو اوراقي است كه چند سال پيش از اداره ثبت سرقت شده كه پرونده سرقت 300 جلد سند ازدواج هنوز هم در اداره آگاهي مطرح است. بنابراين به سراغ عاقد رفتيم و او با دريافت 3 ميليون تومان قول داد حكم طلاق را جاري كند. 5 روز از ازدواجمان مي‌گذشت كه نيلوفر براي طلاق حاضر شد و با دريافت 7 ميليون تومان به عاقد حق امضا داد تا حكم را اجرا كند. با دريافت طلاقنامه فكر كردم اين پايان ماجرا است و از اينكه به خاطر فرار يك هفته‌اي از خانه پدرم، ميليون‌ها تومان به آنها خسارت زده بودم، روي بازگشت نداشتم، اما افسوس كه در گردابي وحشتناك گرفتار شده‌ام، چرا كه همسرم در ادامه نقشه‌اش و با كمك عاقد، به دادگاه مراجعه كرد تا طلاقنامه را فسخ كند و بار ديگر مهريه‌اش را به اجرا بگذارد. بنابراين من از عاقد و همسرم به دليل مشاركت در جعل شكايت و تقاضاي رسيدگي دارم.»به‌دنبال اين اظهارات و پيچيده‌تر شدن موضوع عقد و طلاق زوج جوان، كارآگاهان پليس به دفتر كار عاقد رفته و دريافتند او متواري است.
آنها در تحقيقات بعدي پي‌بردند مرد 75 ساله طي سالهاي 80 تا 86 نيز 10 فقره سوءسابقه در زمينه كلاهبرداري، صدور چك بلامحل، جعل، غصب عنوان و اجراي غير قانوني عقد داشته و مهر دفترخانه ازدواجش در فيروزكوه نيز ساختگي است و چنين دفترخانه‌اي هم وجود ندارد. شماره سند ازدواج زوج جوان هم جزو اسناد ساليانه‌اي نبود كه در اختيار دفاتر ثبت ازدواج بود.
بدين ترتيب رديابي‌هاي پليس براي دستگيري عاقد سابقه‌دار آغاز شد تا اينكه با گذشت يك سال از اين شكايت، وي هنگام شنا در يك استخر شناسايي و دستگير شد. مأموران در بازرسي كيف دستي متهم، يك دستگاه شوكر برقي، برگه سفيد وكالتنامه، سند ازدواج با مهر رسمي، 17 جلد عقدنامه و مقداري مواد مخدر يافتند. عاقد پير در بازجويي‌ها منكر اظهارات زوج جوان شد اما پس از مواجهه حضوري با داماد گفت: 15 سال پيش منشي يك دفترخانه ازدواج بودم و اسناد از همان زمان در اختيارم است. وقتي «نيلوفر» و «نريمان» با اصرار از من خواستند مقدمات ازدواج‌شان را فراهم كنم، تصور نمي‌كردم درگير يك ماجراي پر دردسر شوم، چرا كه بارها زوج‌هاي جوان دم بخت كه با مشكل قانوني روبه‌رو بودند را به عقد هم درآوردم و هيچ‌گاه مشكلي نداشتم. اما 3 روز بعد از عقد دختر و پسر جوان، خانواده داماد به سراغم آمدند و پس از كشمكش شديد به آنها قول دادم اوضاع را درست كنم. بنابراين با عروس توافق كرديم 7 ميليون تومان پول به‌عنوان مهريه دريافت كند و با واگذاري حق امضايش به من اجازه دهد صيغه طلاق را جاري كنم. بنابراين با دستكاري حكم طلاق يك زن، گواهي عدم امكان سازش جعلي تهيه و طلاقنامه‌اي غير معتبر صادر كردم تا از شر طرفين پرونده رها شوم اما نمي‌دانستم كه عروس با نقشه‌اي زيركانه در دادگاه جعلي بودن طلاقنامه را ثابت كرده و مهريه‌اش را بار ديگر مطالبه مي‌كند.
پس از محاكمه، عاقد قلابي به اتهام جعل و استفاده از سند جعلي مجرم شناخته شد و قاضي شعبه 1175 دادگاه عمومي تهران نيز وي را به تحمل 4 سال زندان و معدوم شدن طلاقنامه جعلي محكوم كرد.به گزارش خبرنگار ما، با توجه به اينكه عقد زوج جوان از نظر شرعي بدون ايراد تشخيص داده شده است، قاضي دادگاه خانواده تهران درباره طلاق قانوني و تكليف مهريه دو هزار سكه‌اي عروس تصميم خواهد گرفت.
منبع ایران