*WIZARD*
4th December 2011, 03:00 AM
در 15 سالگی آموختم كه مادران از همه بهتر میدانند، و گاهی اوقات پدران هم...
در 20 سالگی یاد گرفتم كه كار خلاف فایدهای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود..
در 25 سالگی دانستم كه یك نوزاد، مادر را از داشتن یك روز هشتساعته و پدر را از داشتن یك شب هشت ساعته، محروم میكند...
در 30 سالگی پی بردم كه قدرت، جاذبهي مرد است و جاذبه، قدرت زن..
در 35 سالگی متوجه شدم كه آینده چیزی نیست كه انسان به ارث ببرد؛ بلكه چیزی است كه خود میسازد...
در 40 سالگی آموختم كه رمز خوشبختزیستن، در آن نیست كه كاری را كه دوست داریم انجام دهیم؛ بلكه در این است كه كاری را كه انجام میدهیم دوست داشته باشیم..
در 45 سالگی یاد گرفتم كه 10 درصد از زندگی چیزهایی است كه برای انسان اتفاق میافتد و 90 درصد آن است كه چگونه نسبت به آن واكنش نشان میدهد..
در 50 سالگی پی بردم كه كتاب، بهترین دوست انسان و پیرویِ كوركورانه، بدترین دشمن وی است..
در 55 سالگی پی بردم كه تصمیمات كوچك را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب..
در 60 سالگی متوجه شدم كه بدون عشق میتوان ایثار كرد، اما بدون ایثار هرگز نمیتوان عشق ورزید..
در 65 سالگی آموختم كه انسان برای لذتبردن از عمری دراز، باید بعد از خوردن آنچه لازم است، آنچه را نیز كه میل دارد بخورد..
در 70 سالگی یاد گرفتم كه زندگی، در اختیار داشتن كارتهای خوب نیست؛ بلكه خوب بازیكردن با كارتهای بد است...
در 75 سالگی دانستم كه انسان تا وقتی فكر میكند نارس است، به رشد و كمال خود ادامه میدهد و به محض آنكه گمان كرد رسیده شده است، دچار آفت میشود..
در 80 سالگی پی بردم كه دوست داشتن و مورد محبت قرارگرفتن، بزرگترین لذت دنیا است...
در 85 سالگی دریافتم كه همانا زندگی زیباست..
در 20 سالگی یاد گرفتم كه كار خلاف فایدهای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود..
در 25 سالگی دانستم كه یك نوزاد، مادر را از داشتن یك روز هشتساعته و پدر را از داشتن یك شب هشت ساعته، محروم میكند...
در 30 سالگی پی بردم كه قدرت، جاذبهي مرد است و جاذبه، قدرت زن..
در 35 سالگی متوجه شدم كه آینده چیزی نیست كه انسان به ارث ببرد؛ بلكه چیزی است كه خود میسازد...
در 40 سالگی آموختم كه رمز خوشبختزیستن، در آن نیست كه كاری را كه دوست داریم انجام دهیم؛ بلكه در این است كه كاری را كه انجام میدهیم دوست داشته باشیم..
در 45 سالگی یاد گرفتم كه 10 درصد از زندگی چیزهایی است كه برای انسان اتفاق میافتد و 90 درصد آن است كه چگونه نسبت به آن واكنش نشان میدهد..
در 50 سالگی پی بردم كه كتاب، بهترین دوست انسان و پیرویِ كوركورانه، بدترین دشمن وی است..
در 55 سالگی پی بردم كه تصمیمات كوچك را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب..
در 60 سالگی متوجه شدم كه بدون عشق میتوان ایثار كرد، اما بدون ایثار هرگز نمیتوان عشق ورزید..
در 65 سالگی آموختم كه انسان برای لذتبردن از عمری دراز، باید بعد از خوردن آنچه لازم است، آنچه را نیز كه میل دارد بخورد..
در 70 سالگی یاد گرفتم كه زندگی، در اختیار داشتن كارتهای خوب نیست؛ بلكه خوب بازیكردن با كارتهای بد است...
در 75 سالگی دانستم كه انسان تا وقتی فكر میكند نارس است، به رشد و كمال خود ادامه میدهد و به محض آنكه گمان كرد رسیده شده است، دچار آفت میشود..
در 80 سالگی پی بردم كه دوست داشتن و مورد محبت قرارگرفتن، بزرگترین لذت دنیا است...
در 85 سالگی دریافتم كه همانا زندگی زیباست..