ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گوشه گیری چیست؟



zh1.m
29th November 2011, 11:27 AM
http://up.iranblog.com/Files73/4bb18bae6a414e8a9172.jpg

چندی پیش با فردی اشنا شدم کهبابت گوشه گیری مفرطی که داشت برقراری ارتباط فرد با دیگران وهم اطرافیان با خودفرد بسیار سخت بود تا انجا که بیشتر اوقات فرد در سکوتی که صحبتهای زیادی لابلایاین سکوت مخفی بود پناه گرفته بود
لازم دیدم مطلبی نه چندان طولانیدر مورد گوشه گیری نوشته شود
گوشه گیری

گوشه گیری از نظرلغوی به معنای تنهاومجردودر خلوت نشستن واز جمع کناره گرفتن است. گوشه گیر کسی است که از مردم دوری میکند وعزلت می گزیند وبدان وسیله خود را با محیط اطراف سازگار می سازد,البته هرنوععزلت ودر تنهای ماندن گوشه گیری تلقی نمی شود هر انسان گاه گاهی دوست دارد تنهاباشد تا به خود شناسی وحل مشکلات زندگی بپردازد گوشه گیری زمانی حالت بیماری پیدا می کند که فرد ازآمیزش باجمع وهمنوعان بیزاروبیمناکباشد دراین مورد اگر گوشه گیری بموقع درمان نشود به پیدایش حالات روانی شدیدوافسردگی منجر می شود.

علائم افراد کمرو وگوشه گیر:

1-به تخیل فرو می رودوبه خیالبافیمی پردازد 2- ازمردم گریزان است وهر تمنا وخواهش را یک تحمیل تلقی می کند ودربرابرآن مقاومت می کند 3- برای دفاع ازحقوقش اقدام نمی کند وکنار ه گیری را برتلاشترجیح می دهد 4- محدود ساختن تمام جنبه هاوفعالیتهای زندگی 5-خجالت وسکوت 6-ناتوانی دربرقراری روابط با دوستان ومعلمان 7- فراراز فعالیتهای اجتماعی وبه تعویقانداختن انجام دادن کارها 8- بی حوصلگی وکسا لت واحساس خستگی ونگرانی از آینده 9-کمک نخواستن از دیگران هنگام نیاز 10- درانجام دادن کارها از این شاخه به آن شاخهپریدن 11- ساز ش با وضع موجود واعتراض نکردن به آن حتی در صورت احساس ناراحتی12-احساس پوچی وبی ارزشی 13- ابراز وجود نکردن 14- تسلیم شدن دربرابر خواسته های دیگران15- تقصیر گناهان را به گردن دیگران انداختن 16- ناتوانی دربروز احساس خصومتوپرخاشگری 17-اجتناب از رقابت 18- درون گرایی ودر خود فرو رفتن 19- زود رنجی وزودگریستن 20- پریشانی وبی قراری 21- غیبت از مدرسه 22- بی علاقگی به کلاس 23- عدمتمرکز حواس 24- اختلال در خوراک وحواس 25- بی اعتنای به وقایع اطراف 26- بی اعتمادینسبت به تواناییهای خود 27- داشتن نگرش منفی وبد بینانه به دیگران 28- مطرح نکردنمشکلات درسی درکلاس وعقب ماندگی درسی.
بیشتر علتهای کمرویی عبارت انداز:
1- محرومیت از محبت خانواده

2- نقص عضو یا بیماری های جسمی وفیزیولوژیک

3- اختلال در گوش و تکلم

4- شکست های متعدد و تحقیر شدنکودک در برابر جمع

5- عدم امنیت روانی در محیط خانهو مدرسه و فشارهای روانی مستمر

6- تنبیه، توبیخ و سرزنش کودک ونوجوان توسط والدین و به ویژه محرومیت از عواطف مادر

7- کنترل شدید تربیتی و سخت گیرهایوسواس گونه و غیر منطقی

یکی از عوامل اساسی تعیین‌کنندهدر سلامت روانی، احساس امنیت و یا برخورداری از اعتماد به نفس است که می‌توانیم آنرا به سلامت سیستم حرکتی و عضلانی در ساختار جسمانی تشبیه کنیم. در واقع اعتماد بهنفس، پایه، اساس و رکن اصلی سلامت روانی و بنیادی‌ترین نیاز روانی است.

نقطه مقابل اعتماد به نفس، کم‌رویی،خجالت، شرم و نبود اعتماد به نفس و احساس بی‌کفایتی، ضعف و ناتوانی است. افراد کم‌رومعمولا علائم اضطراب که شامل تپش قلب، عرق کردن، رنگ‌پریدگی و لرزش در اندام بدن واشکال در گفتار و بیان است را دارند و احساس می‌کنند از عهده انجام امور برنمی‌آیند.به همین خاطر در فعالیت‌ها کمتر مشارکت می‌کنند. این افراد روز‌به‌روز از هم‌سالانخود بیشتر عقب می‌افتند. چنان‌چه این وضعیت رفع نشود، تبدیل به بیماری‌های روانی پیچیدهاز قبیل اضطراب، وسواس، ترس و در نهایت “خودبیمارپنداری” و حتی جنون می‌شود.
از بهترین شیوه‌های کاهش کم‌رویی،“رشد دادن اعتماد به نفس کودک” از یک طرف و “فراهم کردن فضا برای برقراری روابطاجتماعی و انسانی و تعاملاتی” از سوی دیگر است



پیامدهای منفی اجتماعی و روانی ایناختلال، بی‌اندازه است. در حالی که با اتخاذ روش تربیتی مطلوب و نظارت بر جریانرشد کودکان و نوجوانان، می‌توانیم از ایجاد اختلال پیشگیری کنیم و در صورت لزوم،به رفع آن بپردازیم تا شاهد شکل‌گیری شخصیت‌های قوی، توان‌مند، جسور و شاداب باشیم.



کم‌رویی دارای علل زیادی است کهمهم‌ترین دلیل آن، شرایط تربیتی و اجتماعی است. در این میان، اثرگذاریِ اجتماعیِخانواده اهمیت زیادی دارد. خانواده‌هایی که همه نیازهای فرزند را تأمین می‌کنند واجازه نمی‌دهند که او خودش در جریان رشد به طور طبیعی وظایفش را انجام دهد، بهاعتماد به نفس فرزندان آسیب می‌رسانند.

هیچ پدر و مادری حق ندارند بهبهانه عشق و علاقه، مسئولیت‌های فرزندشان را به عهده بگیرند. انجام امور شخصی،“حق” و “وظیفه” کودک است؛ بنابراین والدین نباید در این حق و وظیفه دخالت کنند وبه رشد مطلوب فرزندشان آسیب برسانند.

مهم‌ترین عامل در افزایش اعتمادبه نفس کودکان در خانواده، نحوه بخورد والدین با آنهاست. متأسفانه هنوز از نظربرقراری ارتباط در سطح ضعیفی قرار داریم. عیب‌جویی، ایراد گرفتن و نیز تأکید برنقاط ضعف دیگران، از یک طرف ریشه در ضعف شخصی خودمان دارد و از طرف دیگر باعثاحساس تحقیر، بی‌کفایتی، ناکارآمدی، ضعف، عدم اعتماد به نفس و نهایتا کم‌رویی طرفمقابل می‌شود.

عامل دیگر در نظام خانواده، روش‌هایتربیتی ناکارآمد سنتی است که فرزند خوب را فرزند کم‌حرف، ساکت و مطیع به حساب می‌آوردو فرزندی را که جسور، مستقل و خلاق است را خودسر و بی‌ادب تلقی می‌کند.
نقطه مقابل اعتماد به نفس، کم‌رویی،خجالت، شرم و نبود اعتماد به نفس و احساس بی‌کفایتی، ضعف و ناتوانی است. افراد کم‌رومعمولا علائم اضطراب که شامل تپش قلب، عرق کردن، رنگ‌پریدگی و لرزش در اندام بدن واشکال در گفتار و بیان است را دارند و احساس می‌کنند از عهده انجام امور برنمی‌آیند



نظام‌های آموزشی نیز در این میاننقش بسیار تعیین‌کننده‌ای دارند. در مدارسی که دانش‌آموزان مدام وادار به سکوت واطاعت و تسلیم می‌شوند، مسلما جلوی رشد اعتماد به نفس کودکان و نوجوانان هم گرفتهمی‌شود. برعکس آن نیز صادق است. از آن‌جایی که مدرسه و دانشگاه یک محیط اجتماعیاست، چنان‌چه از شرایط مطلوب تربیتی برخوردار باشد، بهترین مکان برای از بین رفتنکم‌رویی و رشد اعتماد به نفس است. چون افراد می‌توانند با هم تعامل داشته باشند ومهارت اجتماعی را در خودشان پرورش دهند و فضای مناسبی برای رشد اعتماد به نفس مهیاسازند.



از بهترین شیوه‌های کاهش کم‌رویی،“رشد دادن اعتماد به نفس کودک” از یک طرف و “فراهم کردن فضا برای برقراری روابطاجتماعی و انسانی و تعاملاتی” از سوی دیگر است که باعث احساس موفقیت در فرد می‌شوند.چراکه احساس عدم موفقیت و کمبود تعاملات اجتماعی در کنار هم، باعث احساس کم‌رویی می‌شوندکه خود ریشه ناراحتی‌های روانی و فردی زیادی است.

برای پیش گیری و درمان گوشه گیریو کم رویی می توان شیوه های زیر را هم به کار بست:


1- حمایت های عاطفی در جهت تقویتاعتماد به نفس در نوجوان.

2- واگذاری مسئولیت های مناسب باتوجه به میزان توان جسمی و ذهنی نوجوان.

3- قرار ندادن نوجوان در موقعیتهایی که تجربه های شکست را به دنبال دارد.

4- تشویق و زمینه سازی حضورنوجوان در فعالیت های جمعی و گروهی.

5- ایجاد آمادگی لازم برای جرئتورزی در ابراز عقاید و بیان نظریات خود و نیز پذیرش نظریات مخالف از طرف دیگران.


اما افراد گوشه گیر چگونهمیتوانند به خودشون کمک کنند ؟


ولیلازم است که هنگام اجرای این دستورالعمل ها، با یکی دو شکست، میدان را خالی نکنید.لازمبه ذکر است تسلط بر تکنیک های ضدخجالت و کسب مهارت های معاشرتی، مثل کسب سایرمهارت ها، نیازمند پشتکار و تمرین مداوم است. اگر میخواهید مثل بقییه عادی رفتارکنید نباید نا امید شوید وگوشه گیری را دوباره دنبال کنید وانتظار نداشته باشیدمشکل چندینو چند ساله با یه هفته و دو هفته کاملا وریشه ای حل شود پس صبر داشتهباشید صبر و صبر...
1)روی یک هنر متمرکز شوید و آن را خوب یاد بگیرید. موسیقی، نقاشی، خطاطی و هنرهای دیگر،اعتماد به نفس تان را به وضوح افزایش خواهد داد.

۲)به دیگران کمک کنید. منتظر نشوید که ازتان کمک بخواهند. به دنبال کمک کردن به اینو آن، باید بدوید. این یک دستورالعمل است… ماشین یک نفر وسط خیابان خراب شده و روشن نمی شود و حالاراننده منتظر است کسی بیاید کمکش کند و ماشین را هُل بدهد… همسایه تان از بازار برمی گردد ودستش حسابی پر است و زنبیل دارد از دستش می افتد…پیرمرد مغازه دار، زورش نمی رسد کهبه تنهایی، کرکره مغازه را بدهد بالا… خب، چرا معطلید؟ مگر نمی خواستید تمرین های ضد خجالت تانرا شروع کنید؟ چه بهتر از این؟ با این تیر، خیلی بیشتر از یکی دو نشان را خواهیدزد. مطمئن باشید. خرجش فقط دو کلمه است: کمک نمی خواهید؟ (البته لبخند و ارتباطچشمی را هم هنگام ادای این دو کلمه فراموش نکنید). نمی دانید چقدر موثر است!

۳)دل تان می خواهد وقتی وارد یک جمع می شوید، با شما چطور برخورد کنند؟ دوست داریدبا لبخند به استقبال تان بیایند؟ به تان توجه کنند؟ به حرف هایتان صمیمانه گوشکنند و صمیمانه با شما هم کلام شوند؟ و چیزهایی از این قبیل؟ بسیار خب. می گویندخجالتی ها، خجالتی ها را خوب می شناسند. خجالتی های جمع را پیدا کنید و با آن هاهمان طوری رفتار کنید که دل تان می خواهد با شما رفتار شود. با سوال های صمیمانهتان، آن ها را به صحبت کردن وادار کنید و جواب هایشان را با رغبت بشنوید. این کار،هم برای معاشرتی تر شدن آن ها مفید است، هم برای خودتان یک تمرین تمام عیار مجلسآرایی است. شروع کنید و ببینید که چقدر روی خودتان تاثیر می گذارد!

۴)وقتی به یک محفل رودربایستی دار، مثلا به یک مهمانی رسمی، دعوت می شوید، وقت تانرا طوری تنظیم کنید که زود برسید. این نکته در عین سادگی، بسیار مهم است. حداقل فایدهاش این است که با سنگینی فضای جلسه، زودتر آشنا می شوید و کم کم ترس تان از آن جمعمی ریزد. امتحان کنید! وقتی یک جمع خلوت در حضور شما آرام آرام شلوغ می شود، حسخجالت تان خیلی کم تر است نسبت به وقتی که ناگهان به یک مجلس شلوغ وارد می شوید.معمولا آن هایی که دیرتر به چنین محافلی وارد می شوند، استرس بیشتری را پشت سر میگذارند و آن هایی که زودتر می رسند، راحت تر با تازه واردها ارتباط برقرار میکنند.

۵)از هم صحبت خود تعریف کنید. این که دیگر کاری ندارد. هم آسان است، هم فوق العادهموثر. اغلب آدم ها وقتی ازشان تعریف می کنید، ذوق می کنند و بیشترشان آن قدر ذوق میکنند که به هیچ قیمتی حاضر نمی شوند هم صحبتی با شما را از دست بدهند. البته هنگاماجرای این تکنیک باید مواظب مغزتان هم باشید؛ چرا که ممکن است جای دندان های کسیکه ازش تعریف کرده اید، رویش باقی بماند. ضمنا هنگام تعریف و تمجید از این و آن،به هیچ وجه لازم نیست دروغ بگویید. اگر کمی دقت کنید، مطمئنا در هر آدمی بالاخره یکچیزی پیدا می کنید که قابل تعریف باشد. البته تعریف هایتان هم نباید خیلی بی ربطباشد. مثلا وقتی کسی دارد درباره یک موضوع فلسفی با شما صحبت می کند، خیلی بی ربطاست اگر بگویید: پیراهن تان چقدر قشنگ است! مثلا بهتر است خودتان را به موضوع موردبحث، علاقه مند نشان بدهید و از جالب بودن آن موضوع صحبت کنید.

۶)نقش آفرینی کنید. نقش آفرینی، یک اسلحه مخفی است که حتی مطمئن ترین و بااعتمادبهنفس ترین آدم هایی هم که شما سراغ دارید، از آن بهره می گیرند. شما دل تان میخواهد وقتی به یک جمع وارد می شوید، چگونه رفتار کنید؟ مطمئن؟ با لبخند باز؟ صمیمانه؟خوش برخورد؟ و…؟خب، همه این ها را می توانید در خلوت خودتان و در مقابل آینه تمرین کنید. همه ماآدم ها کمی تا قسمتی بازیگریم. نقش آفرینی جلوی دوربین شاید کار آسانی نباشد (منواقعا نمی دانم سخت است یا آسان)؛ ولی نقش آفرینی در خلوت و در مقابل آینه رامطمئن ام که کار آسانی است. تمرین های مکرر این چنینی، ناخودآگاه تان را به همانسمتی می برد که بیشتر تمرینش را می کنید و کم کم شما همانی خواهید شد که دل تان میخواهد.

۷)هیچ وقت هیچ کس را تحقیر نکنید و خصوصا در حضور جمع از چنین کارهایی پرهیز کنید.همه ما آدم ها به آرامش و کمک دیگران احتیاج داریم؛ نه به دشمنی و آزار و اذیتشان. مطمئنا وقتی شما کسی را تحقیر یا مسخره کنید، او هم به دنبال بهانه ای خواهدگشت تا این لطف شما را جبران کند! انرژی منفی برای این و آن نفرستید تا انرژی منفیبرای تان نفرستند. موقع انتقاد کردن از این و آن هم، یادتان باشد که نباید از هیچکس در حضور جمع با تندی و خشونت انتقاد کنید. وقتی ارتباط تان با دور و بری هادوستانه و صمیمانه باشد، آن ها هم برای رفع این جور مشکلات و از جمله برای رفع اینحس خجالت درونی به شما کمک خواهند کرد.

۸)خیلی هم ایده آل گرا نباشید! قرار نیست با هر جوکی که شما تعریف می کنید، همه غش وریسه بروند. قرار نیست با هر حرفی که می زنید، همه به به و چه چه کنند. برای هیچکس دیگری هم قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد. مطمئن باشید که دیگران هم استانداردهایشانرا این قدر دست بالا تعریف نمی کنند. وقتی در یک جمع حضور دارید، کسی از شماانتظار ندارد که فوق العاده باشید. برای جمع، این مهم است که شما با آن ها همراهباشید، فقط همین! این را هم یادتان باشد که خیلی از خانم ها و آقایان اصلا با آدمهای پرحرف و شوخ و مجلس آرا میانه خوبی ندارند. و یک خبر خوب دیگر برای خجالتی هایعزیز: سکوت و کم حرفی شما را معمولا به پای فروتنی، حجب و حیا و بزرگ منشی تان میگذارند و چه صفتی بهتر از این چند صفت؟ راستی یادتان باشد که، در ملاقات اول تانبا هیچ کس زیاد حرف نزنید و اطلاعات شخصی تان را رو نکنید. چه لزومی دارد؟ این کاررا متاسفانه بعضی ها برای پنهان کردن آن حس خجالت درونی شان انجام می دهند. غافلاز این که دیگران، این کار را غالبا این طور تفسیر و تعبیر می کنند که فاعلان اینفعل، آدم های کم ظرفیت و سرخورده یا آدم های گوشه گیر و تنهایی هستند.

۹) ارتباط چشمی در برقراری یک ارتباط موثر، خیلیمهم است. حتما به چشم طرف مقابل تان نگاه کنید. چه وقتی دارید صحبت می کنید، چهوقتی که دارند با شما صحبت می کنند. این ارتباط چشمی را ترجیحا با یک لبخند ملایمو حالت دوستانه همراه کنید. اگر به هر دلیلی از برقراری یک ارتباط چشمی مناسبناتوانید، سعی کنید به پیشانی طرف مقابل تان نگاه کنید. از معجزه نفس های عمیق همغافل نشوید؛ چون به هنگام حملات استرس واقعا سودمند است. عادت کنید که با نفس هایعمیق، آرامش را به وجودتان برگردانید. این تمرین را می توانید خیلی راحت در حضورجمع، بارها و بارها انجام بدهید. مطمئن باشید که هیچ کس نمی فهمد این کار شما چهمعنایی دارد. باور کنید که اصلا کسی حواس اش به شما نیست. راحت باشید.

۱۰)اگر خجالتی باشید، احتمالا تنهایی را به فعالیت های جمعی ترجیح می دهید. خب، میتوانید، از این فرصت مغتنم استفاده کنید و چیزی یاد بگیرید. آدم هایی که تنهایی رادوست دارند، معمولا روحیه شان با هنرآموزی جور است. روی یک هنر متمرکز شوید و آنرا خوب یاد بگیرید. موسیقی، نقاشی، خطاطی و هنرهای دیگر، اعتماد به نفس تان را بهوضوح افزایش خواهد داد. تا می توانید کتاب بخوانید و اطلاعات کسب کنید. روزنامه،مجله، برنامه های آموزشی، اینترنت و… به زودی، روزی می آید که باید حرفی برای گفتن داشته باشید.خودتان را برای آن روز آماده کنید.

۱۱)شکست هایتان را تدبیر کنید. وقتی دارید برای کسب مهارت های ضد خجالت تلاش می کنید،یادتان باشد که مثل هر تلاش دیگری، ممکن است شکست هایی هم در سر راه تان باشد. ولیقرار نیست شما از میدان فرار کنید. تا رسیدن به پیروزی نباید دست از تلاش بردارید.فراموش نکنید که نوابغ هم بارها و بارها در مسیر تلاش هایشان شکست خورده اند؛ امادست از کار نکشیده اند. این را هم یادتان باشد که شکست شما ممکن است ناشی از شرایطباشد، نه ناشی از اشتباه شما. مثلا ممکن است شما نتوانید در میان بحث دو نفر دیگروارد شوید و آن ها را همراهی کنید تنها به این علت که بحث آن ها خصوصی بوده و یاممکن است سر صحبت را با کسی باز کرده باشید که او در آن لحظه به گرفتاری ها ومشکلات دیگر زندگی اش فکر می کرده و اصلا دل و دماغ صحبت کردن نداشته است و… به هر حال، سعی کنید ازهر شکست تان، مثل نابغه ها، درس تازه ای بگیرید و آن درس تازه را در تمرین های بعدیبه کار ببندید.

۱۲)همیشه آماده و به روز باشید. مطلع و گوش به زنگ. کتاب بخوانید، روزنامه، مجله، اینترنتو… اخبارروز دنیا را پیگیری کنید. اخبار هنری، فرهنگی، علمی، سیاسی و… داشتن این اطلاعات به شما کمک میکند که همیشه حرف های شنیدنی در آستین داشته باشید. سوال های حاضر و آماده هم غنیمتاند. از این قبیل سوال ها همیشه همراه داشته باشید. طرح یک سوال صمیمانه و مودبانهمعمولا نقطه شروع مناسبی برای ورود به بحث دیگران است و هر قدمی هم که برای چنینهم کلامی هایی بردارید، مطمئنا قدم بعدی آسان تر و آسان تر می شود. از سلیقه ها وعلاقه های دوروبری هایتان هم باید باخبر باشید. این طوری راحت تر می توانید همصحبت شان شوید. وقتی می خواهید سر صحبت را با یک جماعتی باز کنید یا وقتی که میخواهید در یک بحث گروهی شرکت کنید، باید این را ارزیابی کنید که آیا آن ها هم مایلاند حرف های شما را بشنوند و اصلا آیا شما خوب به حرف های آن ها گوش داده اید یانه. بی محابا حرف شان را قطع نکنید. بهتر است مودبانه و آرام آرام به هر بحثی واردشوید.

۱۳)خودتان را درست کنید. با دیگران (لااقل فعلا) کاری نداشته باشید. نمی توانید همهرا مجبور کنید همان طوری که شما دل تان می خواهد رفتار کنند. نمی توانید همه راوادار کنید نسبت به حرف ها و رفتارهای شما همان طوری واکنش بدهند که شما دوست دارید.چرا که اولا همه آدم ها مثل هم نیستند و مثل هم فکر نمی کنند و ثانیا آن چه مهماست، تلاش و تمرین شماست و توجه به این نکته که آیا شما دارید کارتان را درستانجام می دهید یا نه. انتظار نداشته باشید وقتی که در یک مهمانی، کنجی نشسته اید وبا هیچ کس حرف نمی زنید، دیگران بیایند و شما را از پوسته تنهایی بیاورند بیرون.خودتان هم باید کمک کنید. انجام دادن تمرین هایی که از آن ها حرف می زنیم، به عهدهخودتان است، نه دیگران. ضمنا حواس تان به این نکته هم باشد که سطح توقع تان را ازدیگران تصحیح کنید. در هر مهمانی، ممکن است که بغل دستی شما هم خودش خجالتی باشد،مثلا از آن خجالتی های پنهان که هفته پیش حرفش را زدیم. لابد یادتان هست که گفتیمنزدیک به ۵۰ درصد آدم ها، کم و بیش، با درجات مختلف، خجالتی اند. پنجاه درصد یعنینصف آدم های هر جمع. کم نیست! شما هیچ وقت در اقلیت نیستید.

قرارنیست که یک شبه متحول شوید و ناگهان تبدیل بشوید به آدم بذله گو و پرحرفی که مجلسآرایی می کند و…این حتی با تلاش شما هم به سرعت به دست نمی آید. آدم ها ذات شان با همدیگر فرقدارد. اما معاشرتی شدن، یک مهارت است که با تمرین به دست می آید. به مهارت هایضدخجالت هم باید یکی یکی تسلط پیدا کنید. وقتی انرژی تان را در هر مقطع زمانی روی یکیا دو مهارت بخصوص می گذارید خیلی زودتر به نتیجه می رسید. مثلا پیش دستی در سلامگفتن را باید تمرین کرد. وقتی به آن تسلط پیدا کردید، شروع به صحبت با لبخند ر اتمرین کنید. ارتباط چشمی، دویدن به دنبال کمک به دیگران، کمک به سایر خجالتی هایجمع، تعریف های به جا و …هم همین طور. به دست آوردن یک مهارت ممکن است یک سال طول بکشد، در حالی که به دستآوردن یک مهارت دیگر، ممکن است فقط دو روز وقت تان را بگیرد. هر چه سخت تر به دستبیاورید، سخت تر از دست می دهید. این یادتان باشد!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد