نارون1
25th November 2011, 07:54 PM
بر اساس تئوری انتخاب تنها کسی که می تواند بر افراد کنترل داشته باشد، خودشان هستند، اگر ارتباط ناموفقی دارند باید دقت کنند و ببینند چه می توانند انجام دهند که ارتباط آنها را بهبود بخشد و نه اینکه سعی کنند دیگران را تغییر دهند. تقریبا در تمامی موارد هنگامیکه دست از کنترل گری برمی دارند همسرشان نیز تغییر می کند.http://www.siasatrooz.ir/images/docs/000000/n00000478-b.jpg اما تئوری انتخاب چیزی ورای رهایی از کنترل گری است. طبق تئوری انتخاب، افرد باید برای همسرشان تا جایی که امکان دارد تأمین نیازهایش را امکان پذیر سازند. برای نیل به این هدف باید هفت عادت مهرورزی را جایگزین رفتارهایشان سازند:
1.گوش سپردن
2.حمایت
3.تشویق
4.احترام
5.اعتماد
6.پذیرش و
7.گفتگوی همیشگی بر سراختلافات
قدرت تئوری انتخاب در این است که به افراد کمک می کند تا با دیگران، به ویژه نزدیکانشان کنار بیايند. طبق تجارب گلسر و گلسر ، این راه، تنها راه حفظ یک زندگی مشترک شاد و طولانی مدت است. هنگامی که افراد بخواهند طبق تئوری انتخاب رفتار کنند باید حتی زمانی که احتمال مي دهند كمترین اختلافی وجود دارد پیش از هر اقدامی فکر کنند. اولین فکرشان باید این باشد که از کاربرد هفت عادت مخرب خصلت كنترل گري اجتناب کنند، زیرا این عادات افراد را بیشتر از هم دور می کند و بر مشکلات می افزاید .
هفت عادت مخرب شامل :
1) عیب جویی یا انتقاد
2) سرزنش
3)شکوه و گلایه
4)نق و غرغر
5)تهدید
6)تنبیه
7)دادن حق حساب یا باج برای تحت کنترل درآوردن دیگری
این عادات مخربند زیرا اگر در طولانی مدت اعمال شوند، زندگی های مشترک بسیاری را از بین می برند .
ممکن است زوجی از این عادات مخرب هر روز استفاده کنند ولی کارشان به طلاق نکشد ، اما مطمئنا در شرایط بدی قرار خواهند گرفت .سپس به منظور رفع اختلاف هایشان یکی یا چند تا از عادات مهرورزی را به کار ببرند. هر چند این کار بسیار ساده به نظر میرسد، اما عملی کردن آن غیرممکن است مگر آنکه به خاطر داشته باشند تا چه حد با اعمال این هفت عادت مخرب به زندگیشان صدمه وارد می کنند به محض آنکه لغتی از دهانشان بیرون آید یا حالت چهره شان عوض می شود، دیگر نمی توانند آنها را پس بگیرند وحتی اگر این عادات واقعاً همسرشان را از آنها نراند به احتمال زیاد آنها تصمیم می گیرند بیش از پیش از آنها فاصله بگیرند.
تنها راه حل مشکلات زناشویی گفتگو با زبانی مهرورزانه یا زبان تئوری انتخاب است. موفقیت در ازدواج، با یادگیری شیوه ی گفتگو با هم نسبت مستقیم دارد و موفقیت گفتگو های زناشویی بدین بستگی دارد که طرفین در گفتگوهایشان پایه ای ترین اصل تئوری انتخاب را درک کرده باشند. این اصل که ما تنها می توانیم رفتارهای خودمان را کنترل کنیم اکثر گفتگوها در دنیای واقعی ریشه در کنترلگری دارد. به عنوان مثال شخصی سعی میکند شخص دیگر را قانع کند که اگر پیشنهاد او را بپذیرید تا چه حد از نارضایتی هایشان کاسته خواهد شد و او هم سعی می کند دقیقا همین کار را در مقابل شخص انجام دهد. لطفا دقت بفرمائید: در مقابل شخص و نه برای شخص. از طرف دیگر، در گفتگویی که بر اساس تئوری انتخاب باشد هر یک از طرفین می توانند پیشنهاد کنند که به نظر او چه کاری به حل مشکلشان کمک میکند. به چنین گفتگویی، گفتگوی بدون باخت گویند و هر دو طرف برنده محسوب می شوند.
به عنوان مثال: درزندگی زناشویی، گفتگویی مبتنی بر تئوری انتخاب می تواند به این شکل باشد که زن از شوهرش انتظار دارد هر شب شام به منزل بیاید و مرد نیز نمی تواند هر شب این کار را انجام دهد و در این صورت کارش را از دست می دهد. در صورتی که کنترل گری در این زندگی اعمال شود زن به نق زدن هایش ادامه می دهد و مرد هم سعی می کند حتی دیرتر به خانه بیاید و لج همسرش را در آورد تا بلکه او دست از نق زدن بر دارد. این زوج می توانند از تئوری انتخاب استفاده کنند و مرد پیشنهاد دهدکه هفته ای دو شب شام به منزل می آید و سه شب دیگر هم سعی کند زودتر بیاید زن هم پیشنهاد دهد که منصف تر باشد و دست از نق زدن بردارد. مرد آنقدر از خلاصی از این نق ها لذت می برد که حتی سعی می کند بیشتر شب ها شام خانه باشد. این راه حل ممکن است ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد اما دقیقا راهی است که به زندگی مشترک کمک بسیار می کند.
منبع: گلسر ، ويليام (1925-م ) . ازدواج بدون شكست يا بهم رسيدن و باهم بودن ( چگونه راز ازدواج را كشف كنيم ؟) / ويليام ، گلسر و كارلين ، مترجمان : سميه خوش نيت نيكو ، هداي يزداننده ، ويرايش علمي علي صاحبي ، مشهد ؛ محقق فرا انگيزش ، 1386 .
http://www.ravanasa.com
1.گوش سپردن
2.حمایت
3.تشویق
4.احترام
5.اعتماد
6.پذیرش و
7.گفتگوی همیشگی بر سراختلافات
قدرت تئوری انتخاب در این است که به افراد کمک می کند تا با دیگران، به ویژه نزدیکانشان کنار بیايند. طبق تجارب گلسر و گلسر ، این راه، تنها راه حفظ یک زندگی مشترک شاد و طولانی مدت است. هنگامی که افراد بخواهند طبق تئوری انتخاب رفتار کنند باید حتی زمانی که احتمال مي دهند كمترین اختلافی وجود دارد پیش از هر اقدامی فکر کنند. اولین فکرشان باید این باشد که از کاربرد هفت عادت مخرب خصلت كنترل گري اجتناب کنند، زیرا این عادات افراد را بیشتر از هم دور می کند و بر مشکلات می افزاید .
هفت عادت مخرب شامل :
1) عیب جویی یا انتقاد
2) سرزنش
3)شکوه و گلایه
4)نق و غرغر
5)تهدید
6)تنبیه
7)دادن حق حساب یا باج برای تحت کنترل درآوردن دیگری
این عادات مخربند زیرا اگر در طولانی مدت اعمال شوند، زندگی های مشترک بسیاری را از بین می برند .
ممکن است زوجی از این عادات مخرب هر روز استفاده کنند ولی کارشان به طلاق نکشد ، اما مطمئنا در شرایط بدی قرار خواهند گرفت .سپس به منظور رفع اختلاف هایشان یکی یا چند تا از عادات مهرورزی را به کار ببرند. هر چند این کار بسیار ساده به نظر میرسد، اما عملی کردن آن غیرممکن است مگر آنکه به خاطر داشته باشند تا چه حد با اعمال این هفت عادت مخرب به زندگیشان صدمه وارد می کنند به محض آنکه لغتی از دهانشان بیرون آید یا حالت چهره شان عوض می شود، دیگر نمی توانند آنها را پس بگیرند وحتی اگر این عادات واقعاً همسرشان را از آنها نراند به احتمال زیاد آنها تصمیم می گیرند بیش از پیش از آنها فاصله بگیرند.
تنها راه حل مشکلات زناشویی گفتگو با زبانی مهرورزانه یا زبان تئوری انتخاب است. موفقیت در ازدواج، با یادگیری شیوه ی گفتگو با هم نسبت مستقیم دارد و موفقیت گفتگو های زناشویی بدین بستگی دارد که طرفین در گفتگوهایشان پایه ای ترین اصل تئوری انتخاب را درک کرده باشند. این اصل که ما تنها می توانیم رفتارهای خودمان را کنترل کنیم اکثر گفتگوها در دنیای واقعی ریشه در کنترلگری دارد. به عنوان مثال شخصی سعی میکند شخص دیگر را قانع کند که اگر پیشنهاد او را بپذیرید تا چه حد از نارضایتی هایشان کاسته خواهد شد و او هم سعی می کند دقیقا همین کار را در مقابل شخص انجام دهد. لطفا دقت بفرمائید: در مقابل شخص و نه برای شخص. از طرف دیگر، در گفتگویی که بر اساس تئوری انتخاب باشد هر یک از طرفین می توانند پیشنهاد کنند که به نظر او چه کاری به حل مشکلشان کمک میکند. به چنین گفتگویی، گفتگوی بدون باخت گویند و هر دو طرف برنده محسوب می شوند.
به عنوان مثال: درزندگی زناشویی، گفتگویی مبتنی بر تئوری انتخاب می تواند به این شکل باشد که زن از شوهرش انتظار دارد هر شب شام به منزل بیاید و مرد نیز نمی تواند هر شب این کار را انجام دهد و در این صورت کارش را از دست می دهد. در صورتی که کنترل گری در این زندگی اعمال شود زن به نق زدن هایش ادامه می دهد و مرد هم سعی می کند حتی دیرتر به خانه بیاید و لج همسرش را در آورد تا بلکه او دست از نق زدن بر دارد. این زوج می توانند از تئوری انتخاب استفاده کنند و مرد پیشنهاد دهدکه هفته ای دو شب شام به منزل می آید و سه شب دیگر هم سعی کند زودتر بیاید زن هم پیشنهاد دهد که منصف تر باشد و دست از نق زدن بردارد. مرد آنقدر از خلاصی از این نق ها لذت می برد که حتی سعی می کند بیشتر شب ها شام خانه باشد. این راه حل ممکن است ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد اما دقیقا راهی است که به زندگی مشترک کمک بسیار می کند.
منبع: گلسر ، ويليام (1925-م ) . ازدواج بدون شكست يا بهم رسيدن و باهم بودن ( چگونه راز ازدواج را كشف كنيم ؟) / ويليام ، گلسر و كارلين ، مترجمان : سميه خوش نيت نيكو ، هداي يزداننده ، ويرايش علمي علي صاحبي ، مشهد ؛ محقق فرا انگيزش ، 1386 .
http://www.ravanasa.com