Aysajoon
25th November 2011, 03:59 PM
پژوهشگران یک طرح ملی برای اندازهگیری شاخص کلی خشونت خانگی علیه زنان در ایران از ۴۵ مقیاس یا به قول خودشان گویه استفاده کردهاند که تعدادی از آنها عبارتند از : به کاربردن کلمات رکیک ، بها نهگیری های پی در پی ، داد وفریاد و بد اخلاقی ، ایجاد فشارهای روحی با ر فتار تحکم آمیز ، تهدید به کشتن ، کتک کاری ، محروم کردن از غذا ، مجبور کردن به کارهای خلاف عرف و شرع و قانون ، جلوگیری از استقلال مالی و مجبور کردن به دیدن عکس و فیلمهای خلاف اخلاق عمومی یا اجبار به رو ابط زناشویی ناخواسته .
در گزارشهای نهایی طرح ملی بررسی پدیده خشونت خانگی ، هر یک از گویهها در دو مرحله مورد اندازهگیری قرار گرفتند :
در مرحله اول : میزان وقوع خشونت خانگی از اول زندگی مشترک تا کنون و در مرحله دیگر : طرز تلقی پاسخگویان از وقوع خشونت مورد نظر .
هر کدام از این آمارها به تفکیک کل افراد مورد مطالعه و افراد آسیب دیده (در گیر خشونت) ، ارائه شده است .
بر اساس یافتههای این پژوهش ملی ، در مجموع تمامی افرد مورد مطالعه در سطح ملی به طور متوسط ۷/۴ مورد از گونههای متفاوت ( ۴۵ مورد) خشونت خانگی را تجربه کردهاند . این میانگین برای افراد درگیر در خشونت خانگی ۱/۷ است .
معنای این آمار این است که هر زنی که در طول زندگی مشترک خود تاکنون با خشونت خانگی درگیر بوده ، به طور متوسط هفت مورد از انواع این خشونتها را تجربه کرده است .
قاضی طباطبایی و همکارانش میزان وقوع خشونت خانگی علیه زنان را در هشت جنبه (نوع) دسته بندی و بررسی کردهاند .
● خشونت روانی و کلامی، رتبه نخست :
زنان ایران در میان انواع 8 گانه خشونت خانگی ، بیشتر تحت خشونتهای روانی و کلامی قرار دارند .
۷/۵۲ درصد از کل پاسخگویان در پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی دقیقا اعلام کردهاند که از اول زندگی مشترک تا کنون قربانی این نوع خشونت که شامل به کاربردن کلمات رکیک ، دشنام ، داد و فریاد، بهانهگیریهای پی در پی و ... است ، بودهاند .
میانگین وقوع این نوع خشونت برای زنانی که درگیر آن بودهاند ، ۱۰ بار است .
● رتبه بعدی از آن خشونت فیزیکی است :
که ۸/۳۷ درصد از زنان ایرانی از اول زندگی مشترک خود ، آن را تجربه کردهاند . این نوع خشونت شامل سیلی زدن ، زدن با مشت یا چیز دیگر، لگد زدن و ... است .
متوسط میزان تجربه این نوع خشونتها برای زنان درگیر در خشونت خانگی ، برابر با ۴۶/۲ بار است .
● رتبه سوم با رقم ۷/۲۷ درصد متعلق به خشونتهای ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی است :
که شامل ایجاد محدویت در ارتباطهای فامیلی و دوستانه و اجتماعی ، ممانعت از کاریابی و اشتغال ، ایجاد محدویت در ادامه تحصیل ، و مشارکت در انجمنهای اجتماعی ا ست که ۳/۷۲ درصد از زنان اظهار کردهاند که از اول زندگی مشترک تا کنون در معرض این نوع از خشونت همسران خود نبودهاند .
● یکی دیگر از انواع این خشونتها استفاده از تهدیدهای متفاوت و ایجاد مخاطره است :
۵/۲۳ درصد از زنان مورد مطالعه در این پژوهش اعلام کردهاند که از اول زندگی مشترک تاکنون درگیر این نوع از خشونت بودهاند که مفهوم آن تهدید و شکایت به پلیس و دادگاه ، ایجاد محدویت در تماسهای تلفنی و رفت و آمدهای روزانه ، تهدید به آزار و اذیت ، تهدید به ترک کردن خانه ... و حتی اقدام به خودکشی است .
.
.
.
● خشونت ج نس ی، رتبه آخر :
خشونتهای ج ن سی و ناموسی که شامل مجبور کردن به دیدن عکس و فیلمهای خلاف اخلاق عمومی یا اجبار به روابط زناشویی ناخواسته یا غیرمتعارف میشود ، با رقم ۲/۱۰ درصد رتبه پائینی را به خود اختصاص داده است .
آمارهایی که ابعاد میزان وقوع خشونت خانگی را در سطح ملی نشان میدهد، حاکی است که ۸/۸۹ درصد از زنان ایرانی گفتهاند در طول زندگی مشترک خود هرگز قربانی خشونتهای ج ن س ی و ناموسی نبودهاند .
همچنین اکثر افراد درگیر در خشونتهای ج ن س ی و ناموسی اعلام کردهاند که در حد پائین و خیلی پائین، در معرض این نوع خشونت ها بودهاند .
بنابراین، نتایج پژوهش بررسی خشونت خانگی در ۲۸ مرکز استان نشان میدهد که وقوع خشونتهای ج ن س ی و ناموسی در سطح ملی در مقایسه با خشونتهای دیگر ، کمتر گزارش شده است .
البته دکتر قاضی طباطبایی پس از ذکر آمار پائین خشونتهای ج ن س ی، اضافه کرد که با توجه به وجود نوعی الزام ، جبر هنجاری ، عرفی و حتی شرعی در باره اظهار چنین خشونتهایی در جامعه و فرهنگ ایران ، به طور تلویحی میتوان میزان کم این نوع خشونت ها را ناشی از خود سانسوری و نزاکت زنان مورد مطالعه دانست .
یافتههای تحقیق قاضی طباطبایی و همکارانش در ارتباط با عوامل موثر بر خشونت خانگی نشان میدهد که وضعیت تحصیلی نیز بر میزان همسرآزاری تاثیر دارد .
زنان بیسواد بیشترین و زنان دارای فوق دیپلم و لیسانس کمترین خشونت را از اول زندگی مشترک خود تجربه کردهاند .
یافتههای همین تحقیق نشان میدهد که میزان تاثیر سن و همچنین شاغل و یا غیر شاغل بودن زن بر خشونت خانگی علیه زنان از تنوع و تفاوتهای قابل توجهی برخوردار است .
زنان ۵۵ تا ۵۹ ساله بالاترین و زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله پائینترین مورد وقوع خشونت را در زندگی مشترک خود داشتهاند . زنان غیر شاغل نیز بیشتر و زنان شاغل کمتر خشونت را تجربه کردهاند .
یافتههای یک پژوهش دیگر که در تهران انجام شده است ، برخی از نتایج پژوهش ملی را در این باره تائید میکند : ویژگیهای فردی قربانیان همسرآزاری در مراجعه به مراکز سازمان پزشکی قانونی ، عنوان پژوهشی است که توسط حسن افتخار ، حسن کاکویی ، آمنه ستاره فروزان و منیر برادران انجام شده است .
نتایج این مطالعه توصیفی نشان میدهد که ۲۸ درصد از قزبانیان خشونت خانگی شاغل و ۷۱ درصد غیرشاغل بودهاند . از طرفی اشتغال زنان ارتباط تنگاتنگی با میزان تحصیلات آنان داشته است .
در این پژوهش همچنین روشن شد که هر چه مدت زناشویی افزایش مییابد دفعات ضرب و شتم شوهر و میزان مدارا با خشونت خانگی افزایش مییابد .
این پژوهش نشان میدهد که تعداد دفعههای ضرب و شتم شوهر با تعداد فرزندان ارتباط مستقیم دارد و هر چه تعداد فرزندان بیشتر باشد، خشونت جسمی علیه زنان هم بیشتر شده است .
ضمن اینکه بین دفعات ضرب و شتم شوهر و گرایش قربانیان به طلاق و جدایی ارتباطی دیده نشده است !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی میزان تاثیر شغل ، درآمد ماهیانه خانوار ، زبان مادری و محل بزرگ شدن را بر خشونت خانگی مورد ارزیابی قرار داده است که روشن شد ارتباط معناداری بین آنها وجود دارد . به این ترتیب که :
● کارگران کشاورزی ، از اول زندگی مشترک تا کنون بیشترین و کارمندان و متخصصان عالی رتبه کمترین خشونت را درباره همسران خود انجام دادهاند .
● خانوادههایی که میزان هزینه ماهانه آنها زیر ۷۵ هزار تومان بوده بالاترین میزان خشونت را تجربه کردهاند و آنها که بین ۲۲۶ تا ۳۰۰ هزار تومان هزینه داشتهاند، کمترین خشونت را .
● تاثیر نوع محل سکونت بر خشونت خانگی :
همچنین خانوادههایی که در خانههای ویلایی زندگی میکنند ، بیشترین خشونت و خانوادههایی که در آپارتمان سکونت دارند، کمترین خشونت را تجربه کردهاند .
مردانی که تا ۱۸ سالگی در روستا بزرگ شدهاند ، بالاترین خشونت را علیه زنان روا داشتهاند و مردان بزرگ شده شهر، کمترین خشونت را .
زنانی که با همسرشان همشهری نیستند ، بیشتر تحت خشونت واقع شدهاند و البته آنها که همشهری بودهاند کمترین خشونت را تحمل کردهاند .
● در این پژوهش ارتباط زبان مادری نیز با خشونت در خانواده مورد سنجش قرار داده شد و نتایجش خبر از آن میدهد که مردان بلوچ و لر زبان، بالاترین خشونت و مردان مازنی ( مازندرانی ) و گیلک زبان ، کمترین خشونت را از ابتدای زندگی مشترک تا کنون نسبت به زنان خود روا داشتهاند .
پرخشونتترین دورهها :
میانگین مرتب شده دورههای زندگی ، در بین پاسخگویان در سطح ملی بر حسب میزان وقوع خشونت خانگی نشان میدهد که دورههای زیر به ترتیب پرخشونت ترین دورهها برای زنان ایران محسوب میشوند :
۱) یک سال اول ازدواج
۲) دوران تنگناهای مالی
۳) پس از تولد فرزندان
۴) حداقل یکبار در ماه
۵) دوران میانسالی
۶) دوران بارداری .
خلاصه یافتههای برآورد گستره خشونت خانگی در ۲۸ مرکز استان کشور ۱۲ مورد از کم شایعترین انواع خشونت را در باره زنان چنین نشان میدهد :
۱) مجبور کردن به انجام کارهای خلاف عرف و شرع و قانون (۱/۱ درصد)
۲) کتک کاری منجر به سقط جنین (۲/۱ درصد)
۳) زدن تا حد نقص عضو ( ۳/۱ درصد )
۴) زدن تا حدی که پرده گوش پاره شده است ( ۵/۱درصد)
۵) زدن تا حدی که دست یا پا شکسته است ( ۲درصد)
۶) از دست دادن دندان ( ۶/۱ درصد)
۷) زدن تا حدی که فک یا بینی شکسته است ( ۵/۱ درصد)
۸) جلوگیری از نگهداری فرزندان توسط زن در زمان متارکه ( ۲ درصد)
۹) ازدواج مجدد شوهر بدون رضایت همسر اول ( ۲ درصد)
۱۰) مجبور کردن به سقط جنین ( ۵/۲درصد)
۱۱) زدن تا حدی که دندانها لق شده است ( ۵/۲ بدرصد)
۱۲) عدم مراعات بهداشت زناشویی ( ۶/۲ درصد)
منبع : میگنا (http://migna.ir/ravanshenasii/ejtemaei/2514-1389-12-26-14-56-41.html)
در گزارشهای نهایی طرح ملی بررسی پدیده خشونت خانگی ، هر یک از گویهها در دو مرحله مورد اندازهگیری قرار گرفتند :
در مرحله اول : میزان وقوع خشونت خانگی از اول زندگی مشترک تا کنون و در مرحله دیگر : طرز تلقی پاسخگویان از وقوع خشونت مورد نظر .
هر کدام از این آمارها به تفکیک کل افراد مورد مطالعه و افراد آسیب دیده (در گیر خشونت) ، ارائه شده است .
بر اساس یافتههای این پژوهش ملی ، در مجموع تمامی افرد مورد مطالعه در سطح ملی به طور متوسط ۷/۴ مورد از گونههای متفاوت ( ۴۵ مورد) خشونت خانگی را تجربه کردهاند . این میانگین برای افراد درگیر در خشونت خانگی ۱/۷ است .
معنای این آمار این است که هر زنی که در طول زندگی مشترک خود تاکنون با خشونت خانگی درگیر بوده ، به طور متوسط هفت مورد از انواع این خشونتها را تجربه کرده است .
قاضی طباطبایی و همکارانش میزان وقوع خشونت خانگی علیه زنان را در هشت جنبه (نوع) دسته بندی و بررسی کردهاند .
● خشونت روانی و کلامی، رتبه نخست :
زنان ایران در میان انواع 8 گانه خشونت خانگی ، بیشتر تحت خشونتهای روانی و کلامی قرار دارند .
۷/۵۲ درصد از کل پاسخگویان در پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی دقیقا اعلام کردهاند که از اول زندگی مشترک تا کنون قربانی این نوع خشونت که شامل به کاربردن کلمات رکیک ، دشنام ، داد و فریاد، بهانهگیریهای پی در پی و ... است ، بودهاند .
میانگین وقوع این نوع خشونت برای زنانی که درگیر آن بودهاند ، ۱۰ بار است .
● رتبه بعدی از آن خشونت فیزیکی است :
که ۸/۳۷ درصد از زنان ایرانی از اول زندگی مشترک خود ، آن را تجربه کردهاند . این نوع خشونت شامل سیلی زدن ، زدن با مشت یا چیز دیگر، لگد زدن و ... است .
متوسط میزان تجربه این نوع خشونتها برای زنان درگیر در خشونت خانگی ، برابر با ۴۶/۲ بار است .
● رتبه سوم با رقم ۷/۲۷ درصد متعلق به خشونتهای ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی است :
که شامل ایجاد محدویت در ارتباطهای فامیلی و دوستانه و اجتماعی ، ممانعت از کاریابی و اشتغال ، ایجاد محدویت در ادامه تحصیل ، و مشارکت در انجمنهای اجتماعی ا ست که ۳/۷۲ درصد از زنان اظهار کردهاند که از اول زندگی مشترک تا کنون در معرض این نوع از خشونت همسران خود نبودهاند .
● یکی دیگر از انواع این خشونتها استفاده از تهدیدهای متفاوت و ایجاد مخاطره است :
۵/۲۳ درصد از زنان مورد مطالعه در این پژوهش اعلام کردهاند که از اول زندگی مشترک تاکنون درگیر این نوع از خشونت بودهاند که مفهوم آن تهدید و شکایت به پلیس و دادگاه ، ایجاد محدویت در تماسهای تلفنی و رفت و آمدهای روزانه ، تهدید به آزار و اذیت ، تهدید به ترک کردن خانه ... و حتی اقدام به خودکشی است .
.
.
.
● خشونت ج نس ی، رتبه آخر :
خشونتهای ج ن سی و ناموسی که شامل مجبور کردن به دیدن عکس و فیلمهای خلاف اخلاق عمومی یا اجبار به روابط زناشویی ناخواسته یا غیرمتعارف میشود ، با رقم ۲/۱۰ درصد رتبه پائینی را به خود اختصاص داده است .
آمارهایی که ابعاد میزان وقوع خشونت خانگی را در سطح ملی نشان میدهد، حاکی است که ۸/۸۹ درصد از زنان ایرانی گفتهاند در طول زندگی مشترک خود هرگز قربانی خشونتهای ج ن س ی و ناموسی نبودهاند .
همچنین اکثر افراد درگیر در خشونتهای ج ن س ی و ناموسی اعلام کردهاند که در حد پائین و خیلی پائین، در معرض این نوع خشونت ها بودهاند .
بنابراین، نتایج پژوهش بررسی خشونت خانگی در ۲۸ مرکز استان نشان میدهد که وقوع خشونتهای ج ن س ی و ناموسی در سطح ملی در مقایسه با خشونتهای دیگر ، کمتر گزارش شده است .
البته دکتر قاضی طباطبایی پس از ذکر آمار پائین خشونتهای ج ن س ی، اضافه کرد که با توجه به وجود نوعی الزام ، جبر هنجاری ، عرفی و حتی شرعی در باره اظهار چنین خشونتهایی در جامعه و فرهنگ ایران ، به طور تلویحی میتوان میزان کم این نوع خشونت ها را ناشی از خود سانسوری و نزاکت زنان مورد مطالعه دانست .
یافتههای تحقیق قاضی طباطبایی و همکارانش در ارتباط با عوامل موثر بر خشونت خانگی نشان میدهد که وضعیت تحصیلی نیز بر میزان همسرآزاری تاثیر دارد .
زنان بیسواد بیشترین و زنان دارای فوق دیپلم و لیسانس کمترین خشونت را از اول زندگی مشترک خود تجربه کردهاند .
یافتههای همین تحقیق نشان میدهد که میزان تاثیر سن و همچنین شاغل و یا غیر شاغل بودن زن بر خشونت خانگی علیه زنان از تنوع و تفاوتهای قابل توجهی برخوردار است .
زنان ۵۵ تا ۵۹ ساله بالاترین و زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله پائینترین مورد وقوع خشونت را در زندگی مشترک خود داشتهاند . زنان غیر شاغل نیز بیشتر و زنان شاغل کمتر خشونت را تجربه کردهاند .
یافتههای یک پژوهش دیگر که در تهران انجام شده است ، برخی از نتایج پژوهش ملی را در این باره تائید میکند : ویژگیهای فردی قربانیان همسرآزاری در مراجعه به مراکز سازمان پزشکی قانونی ، عنوان پژوهشی است که توسط حسن افتخار ، حسن کاکویی ، آمنه ستاره فروزان و منیر برادران انجام شده است .
نتایج این مطالعه توصیفی نشان میدهد که ۲۸ درصد از قزبانیان خشونت خانگی شاغل و ۷۱ درصد غیرشاغل بودهاند . از طرفی اشتغال زنان ارتباط تنگاتنگی با میزان تحصیلات آنان داشته است .
در این پژوهش همچنین روشن شد که هر چه مدت زناشویی افزایش مییابد دفعات ضرب و شتم شوهر و میزان مدارا با خشونت خانگی افزایش مییابد .
این پژوهش نشان میدهد که تعداد دفعههای ضرب و شتم شوهر با تعداد فرزندان ارتباط مستقیم دارد و هر چه تعداد فرزندان بیشتر باشد، خشونت جسمی علیه زنان هم بیشتر شده است .
ضمن اینکه بین دفعات ضرب و شتم شوهر و گرایش قربانیان به طلاق و جدایی ارتباطی دیده نشده است !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی میزان تاثیر شغل ، درآمد ماهیانه خانوار ، زبان مادری و محل بزرگ شدن را بر خشونت خانگی مورد ارزیابی قرار داده است که روشن شد ارتباط معناداری بین آنها وجود دارد . به این ترتیب که :
● کارگران کشاورزی ، از اول زندگی مشترک تا کنون بیشترین و کارمندان و متخصصان عالی رتبه کمترین خشونت را درباره همسران خود انجام دادهاند .
● خانوادههایی که میزان هزینه ماهانه آنها زیر ۷۵ هزار تومان بوده بالاترین میزان خشونت را تجربه کردهاند و آنها که بین ۲۲۶ تا ۳۰۰ هزار تومان هزینه داشتهاند، کمترین خشونت را .
● تاثیر نوع محل سکونت بر خشونت خانگی :
همچنین خانوادههایی که در خانههای ویلایی زندگی میکنند ، بیشترین خشونت و خانوادههایی که در آپارتمان سکونت دارند، کمترین خشونت را تجربه کردهاند .
مردانی که تا ۱۸ سالگی در روستا بزرگ شدهاند ، بالاترین خشونت را علیه زنان روا داشتهاند و مردان بزرگ شده شهر، کمترین خشونت را .
زنانی که با همسرشان همشهری نیستند ، بیشتر تحت خشونت واقع شدهاند و البته آنها که همشهری بودهاند کمترین خشونت را تحمل کردهاند .
● در این پژوهش ارتباط زبان مادری نیز با خشونت در خانواده مورد سنجش قرار داده شد و نتایجش خبر از آن میدهد که مردان بلوچ و لر زبان، بالاترین خشونت و مردان مازنی ( مازندرانی ) و گیلک زبان ، کمترین خشونت را از ابتدای زندگی مشترک تا کنون نسبت به زنان خود روا داشتهاند .
پرخشونتترین دورهها :
میانگین مرتب شده دورههای زندگی ، در بین پاسخگویان در سطح ملی بر حسب میزان وقوع خشونت خانگی نشان میدهد که دورههای زیر به ترتیب پرخشونت ترین دورهها برای زنان ایران محسوب میشوند :
۱) یک سال اول ازدواج
۲) دوران تنگناهای مالی
۳) پس از تولد فرزندان
۴) حداقل یکبار در ماه
۵) دوران میانسالی
۶) دوران بارداری .
خلاصه یافتههای برآورد گستره خشونت خانگی در ۲۸ مرکز استان کشور ۱۲ مورد از کم شایعترین انواع خشونت را در باره زنان چنین نشان میدهد :
۱) مجبور کردن به انجام کارهای خلاف عرف و شرع و قانون (۱/۱ درصد)
۲) کتک کاری منجر به سقط جنین (۲/۱ درصد)
۳) زدن تا حد نقص عضو ( ۳/۱ درصد )
۴) زدن تا حدی که پرده گوش پاره شده است ( ۵/۱درصد)
۵) زدن تا حدی که دست یا پا شکسته است ( ۲درصد)
۶) از دست دادن دندان ( ۶/۱ درصد)
۷) زدن تا حدی که فک یا بینی شکسته است ( ۵/۱ درصد)
۸) جلوگیری از نگهداری فرزندان توسط زن در زمان متارکه ( ۲ درصد)
۹) ازدواج مجدد شوهر بدون رضایت همسر اول ( ۲ درصد)
۱۰) مجبور کردن به سقط جنین ( ۵/۲درصد)
۱۱) زدن تا حدی که دندانها لق شده است ( ۵/۲ بدرصد)
۱۲) عدم مراعات بهداشت زناشویی ( ۶/۲ درصد)
منبع : میگنا (http://migna.ir/ravanshenasii/ejtemaei/2514-1389-12-26-14-56-41.html)