ساناز فرهیدوش
16th November 2011, 06:45 PM
مدل سيپ اغلب با نام دانيل ال . استانيل بيم ملازمت دارد . اين الگو يكي از با معنا ترين الگوها در ارتباط با مفاهيمي كه ريشه در هدف ها ، آزمونها و طرحهاي تجربي دارد مطرح مي شود . و لذا در بسياري از مراكز آموزشي به عنوان عملي ترين و معروفترين الگوي ارزشيابي بكار گرفته شده است . (پوريان ) . الگوي سيپ بر اين باور شكل گرفته است كه مهمترين هدف ارزشيابي بهبود و اصلاح دوره است نه اثبات برنامه .برطبق مدل سيپ هدف ارزشيابي تنها بدست آوردن اطلاعات مفيدبراي تصميم گيرندگان است .اين مدل با استفاده از استعاره سيستمها و چهار پارامتر ( زمينه ، درونداد ، فرايند ، محصول ) به چهار نوع ارزشيابي اشاره دارد تا اطلاعاتي را براي چهار نوع تصميم گيري فراهم كند . ( خلخالي ) . اين الگو در صدد يافتن ابزاري است كه بتواند برنامه را بهبود داده و آنرا براي استفاده بهتر آماده كند و در اين ارتباط هرگاه برنامه اي قابليت بهبود و اصلاح نداشته باشد به جاي مربوط به آن برنامه استفاده كرده و آزاد سازي برنامه ، از منابع متعلق به آن در ساير برنامه ها استفاده خواهد كرد . اين الگو به مديران و مسؤلان برنامه ها كمك ميكند تا با دريافت بازخوري نظامدار از جريلن امور ،
يازهاي مهم را در اولويت قرار داده و منابع موجود را در خدمت بهترين نوع فعاليت قرار دهند .
اين الگو از ديدگاه ارزشيابي به قصد گرد آوري اطلاعات براي تصميم گيري هدايت مي كند . در قبول ديدگاه ارزشيابي به قصد گرد آوري اطلاعات براي حمايت از تصميم گيري ، تعيين نوع اطلاعات مورد نياز مهم است . زيرا بر اساس اين اطلاعات مي توان رهيابهاي مناسب ارزشيابي را مطرح كرد .
تعيين اينكه چه نوع تصميمي بايد گرفته شود كمك مي كند تا اطلاعات مورد نياز تعيين شود .بطور كلي مفاهيم و اصول سيپ را مي توان به شرح ذيل بيان داشت . 1-ارزيابي قسمتي بهم پيوسته ازبرنامه مرتب يك سازمان است ، نه صرفا“ فعاليتي ويژه كه در يك برنامه بكار گرفته شود . لذا الگوي سيپ يا هرگونه رويكرد ديگري قسمتي از كل بهم پيوسته اي از ارزيابي رسمي و غير رسمي است . كه در يك مؤسسه جريان دارد .2- ارزشيابي نقش حياتي در تحريك و برنامه ريزي تغيير دارد .3-نياز به كارگيري هر نوع ارزشيابي در الگوي سيپ فقط زماني مشخص مي شود كه به اطلاعات بيش از اطلاعات كنوني نياز باشد .4-پديد آوردن برنامه هاي جديد بايد شامل آمادگي كاركنان و استفاده از ارزشيابي در زمان بكارگيري آنان باشد .5-اطلاعات ارزشيابي نه تنها راهنمايي براي حل مشكلات مؤسسه فراهم سازد ، بلكه در صورت ثبت و ضبط براي مطالعه عموم مداركي دال بر توجه به ادامه فعاليت يا عدم فعاليت مؤسسه فراهم مي سازد توجيهي كه بتوان از آن دفاع كرد .6- درحالي كه الگوي سيپ هيچ گونه تدارك ويژه اي براي صورتبندي و آزمون
فرضيه ها فراهم نمي سازد . اما از طريق تدارك اطلاعات بوسيله ارزشيابي زمينه ، درونداد ، فرايند و دسته يافته زنجيره اي از داده هاي قبلي را براي درك و تفسير بازده فراهم ميسازد .
يازهاي مهم را در اولويت قرار داده و منابع موجود را در خدمت بهترين نوع فعاليت قرار دهند .
اين الگو از ديدگاه ارزشيابي به قصد گرد آوري اطلاعات براي تصميم گيري هدايت مي كند . در قبول ديدگاه ارزشيابي به قصد گرد آوري اطلاعات براي حمايت از تصميم گيري ، تعيين نوع اطلاعات مورد نياز مهم است . زيرا بر اساس اين اطلاعات مي توان رهيابهاي مناسب ارزشيابي را مطرح كرد .
تعيين اينكه چه نوع تصميمي بايد گرفته شود كمك مي كند تا اطلاعات مورد نياز تعيين شود .بطور كلي مفاهيم و اصول سيپ را مي توان به شرح ذيل بيان داشت . 1-ارزيابي قسمتي بهم پيوسته ازبرنامه مرتب يك سازمان است ، نه صرفا“ فعاليتي ويژه كه در يك برنامه بكار گرفته شود . لذا الگوي سيپ يا هرگونه رويكرد ديگري قسمتي از كل بهم پيوسته اي از ارزيابي رسمي و غير رسمي است . كه در يك مؤسسه جريان دارد .2- ارزشيابي نقش حياتي در تحريك و برنامه ريزي تغيير دارد .3-نياز به كارگيري هر نوع ارزشيابي در الگوي سيپ فقط زماني مشخص مي شود كه به اطلاعات بيش از اطلاعات كنوني نياز باشد .4-پديد آوردن برنامه هاي جديد بايد شامل آمادگي كاركنان و استفاده از ارزشيابي در زمان بكارگيري آنان باشد .5-اطلاعات ارزشيابي نه تنها راهنمايي براي حل مشكلات مؤسسه فراهم سازد ، بلكه در صورت ثبت و ضبط براي مطالعه عموم مداركي دال بر توجه به ادامه فعاليت يا عدم فعاليت مؤسسه فراهم مي سازد توجيهي كه بتوان از آن دفاع كرد .6- درحالي كه الگوي سيپ هيچ گونه تدارك ويژه اي براي صورتبندي و آزمون
فرضيه ها فراهم نمي سازد . اما از طريق تدارك اطلاعات بوسيله ارزشيابي زمينه ، درونداد ، فرايند و دسته يافته زنجيره اي از داده هاي قبلي را براي درك و تفسير بازده فراهم ميسازد .