ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بلايي كه مدرن بودن بر سر دختران ما آورد



zolfa
14th November 2011, 09:40 PM
به گزارش خبرنگار و بلاگستان مشرق، نويسنده وبلاگ زهرا (http://zahra-hb.com/1390/08/old-mothers/)در آخرين مطلب خود نوشت:

* یه چیزهایی تو زنهای قدیمی هست که ما خودمون رو بکشیم نمیتونیم مثل اونا باشیم. نمیدونم واقعا مدرن بودن این بلا رو سرمون آورده یا ربطی نداره و اینا از مشخصات بودن در این سن هستش. کسی چه میدونه شاید اونام وقتی هم سن و سال ما بودن، مثل ما دختر امروزی زمان خودشون بودن. منظورم دقیقا یه حس مادرانه هست. انگار مادر بودن تو خونشونه. دقت کردید؟ بغلشون شفابخشه انگار. خیلی مامانن…


* دیشب توی اتوبوس یه خانم جوون کنار من نشسته بود. خانمه خیلی سن و سال کمی داشت. یه بچه توپول هم بغلش بود. بچهه خیلی بی تابی میکرد. خانمه هم بچه رو هی تکون تکون میداد گاها تکونهای شدید و بدون اینکه چیزی بگه یه موبایل از این مدلای اسباب بازی در آورد که توی موبایله یه بچه با صدای بلند میخوند: آهویی دارم خوشگله. خلاصه هیچکدوم از اینکارها باعث نمیشد، بچهه از گریه کردن و سر و صدا دست برداره.


* تا اینکه یه خانم حدودا ۵۰ ساله از عقب اتوبوس پا شد اومد جلو و بچه خانمه رو گرفت و در حالیکه با نوایی مادرانه بچه رو ناز میداد و آروم تکون میداد به خانم جوون گفت: بچه رو باید یواش تکون بدی. حتما تازه غذا خورده. چرا اینقدر پیچوندیش؟ درسته هوا سرده ولی بخاری اتوبوس که روشنه. کمی کلاشو کنار میذاشتی بچه هوا بخوره. هرچه بیشتر اینطوری بارش بیاری مقاومت بدنش کمتره. بعد گفت: بشین خودت یواشکی با بچه حرف بزن. چیه این صدای موبایل که بلند میخونه؟ بچه چی حالیشه که آهو چیه؟ موبایل چیه؟ ولی صدا و بغل مادرشو میشناسه.
* بعد بچه رو همینطوری یواشکی تکون میداد و در حالیکه لب پائین بچه رو با انگشتش نوازش میداد، و یه چیزهایی برای ناز دادن میگفت، اونو آروم کرد. شاید باور نکنید، بچه ظرف ۵ دقیقه کاملا آرومه آروم شده بود. بعد موبایله رو از دست خانوم جوون گرفت و در حالیکه تو چشمهای بچه نگاه میکرد و میخندید موبایله رو یواشکی جلوی صورتش تکون تکون میداد، بچه هم باهاش میخندید:
آهویی دارم خوشگله / فرار کرده ز دستم/ دوریش برام مشکله
کاشکی اونو می بستم/ ای خدا چی کار کنم/ آهو مو پیدا کنم

tarannom101
15th November 2011, 10:54 PM
سلام

میدونید من فکر میکنم دخترای دیروزی بیشتر وقتشون رو با مادراشون میگذروندن واز اون ها

خونه داری بچه داری همسرداری وچیزهای که فرداروز توزندگیشون لازمشون میشه رو یاد میگرفتن

یعنی با مادراشون دوست و هم زبون و همراز بودند

برخلاف بیشتر دخترای امروزی که همه ی فکر و زندگیشون شده چیزهایی که تو آینده زندگیش

یا بدردش نمیخوره یا کم به درد میخوره که اگه نباشه هم مشکلی به وجود نمیاره

مثلا دوستی با هم سن وسال های خودش که در جای خودش ضروریه ولی تاچه اندازه

پس کی میخواد با بزرگترهای خانوادش باشه که یاد بگیره اون چه که لازمه زندگی خوبه

ومثلا موبایل و اینترنت و ماهواره و تاثیراتی که اونها روی بنیادی ترین رکن جامعه

یعنی مادران آینده برای ساختن یک انسان مفید برای جامعه میذاره که متاسفانه

دختران امروزی خودشون رو درحد یک وسیله برای خوش گذروندن یه عده پایین آوردن آیا ارزش زن همینه[tafakor][tafakor][tafakor]

فیض حق با شما[golrooz][golrooz][golrooz]

ساناز فرهیدوش
18th November 2011, 12:37 AM
در گذشته آموزش از طریق خانواده به صورت غیر مستقیم بسیار پر رنگ بود در عین حال که بسیاری از افراد به همراه خانواده های گسترده ( زندگی با افرادی چون اقوام نزدیک و...) سپری می شد . با گسترش زندگی شهر نشینی و تغییر نوع زندگی آموزش های غیر مستقیم توسط خانواده کم رنگ شد . در عین حال با وجود توسعه ی زندگی های شهری نقش آموزش مهارت های زندگی به افراد صورت نمی پذیرد . نه تنها در مدرسه بلکه متاسفانه در دانشگاه ها هم به همین منوال .
انسان ها نیازمند اموزش هستند و نمی توانند مانند سایر جانداران برای رفع نیاز های خود از غریزه خود بهره ببرند .
اموزش هایی اچون مهارت های زندگی البته به صورت رایگان و عمومی می تواند زندگی را خیلی بهتر و با کیفیت تر سازد .
در عین حال که مادران و تجربه هایشان بسیار ارزشمند هستند ، می توان از دانش به مثابه ابزاری برای بهبود کیفیت زندگی بهره برد

SaSaMc2
18th November 2011, 05:57 AM
با سلام [golrooz]

يه چيزايي رو زمونه عوض ميكنه ...

يه چيزايي رو مشكلات فرهنگي ...

هميشه منفي تر ها به اميد ترقي به سمت مثبت تر ها حركت ميكنن...

و يك پارچگي فرهنگي رو از بين ميبرن و به قولي يه چوب بيگانه لاي چرخه ي رشد طبيعي فرهنگ جامعه ميره...

مشكل از يادگيري نيست...!

اين روزا: از طاس بد، همسرداري، خونواده داري، بچه داري و اينجور چيزا...

داره تبديل به يه تفكر چيپ و عقب مونده ميشه...

و زخمش تا چند سال ديگه بزرگتر از وسعت تنِ جامعه ميشه...

و حتما نياز به پيگيري فوري داره...

با تشكر... [golrooz]

طلیعه طلا
18th November 2011, 06:31 AM
کسی چه میدونه شاید اونام وقتی هم سن و سال ما بودن، مثل ما دختر امروزی زمان خودشون بودن.


دقیقا همینطوره ، والدین اون ها هم از شرایط موجود فرزندانشون راضی نبودند مگر تعدادی اندک که شیوه صحیح رو در تربیت در پیش گرفته بودند ... چرا که مولا امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند : بچه ها رو برای عصر خودشون تربیت کنید نه عصرخودتون ...پس در صورت عدم اطلاع از این روند ، حتما با مشکلاتی این چنینی فراوون برخورد داشتند.( گرچه این ها درقبال مصیبت های دیگه اصلا به چشم نمیان )




تا اینکه یه خانم حدودا ۵۰ ساله از عقب اتوبوس پا شد اومد جلو و بچه خانمه رو گرفت و در حالیکه با نوایی مادرانه بچه رو ناز میداد و آروم تکون میداد به خانم جوون گفت: بچه رو باید یواش تکون بدی. حتما تازه غذا خورده. چرا اینقدر پیچوندیش؟ درسته هوا سرده ولی بخاری اتوبوس که روشنه. کمی کلاشو کنار میذاشتی بچه هوا بخوره. هرچه بیشتر اینطوری بارش بیاری مقاومت بدنش کمتره. بعد گفت: بشین خودت یواشکی با بچه حرف بزن. چیه این صدای موبایل که بلند میخونه؟ بچه چی حالیشه که آهو چیه؟ موبایل چیه؟ ولی صدا و بغل مادرشو میشناسه.


به نظر من تو این جور مسایل تجربه ،حرف اول رو میزنه تا رفتار کردن بر اساس مباحث علمی و آزمون و خطا ...
در ضمنی که نوع ارتباط مادر جوان با مادرانشون و یا توجه داشتن به صحبت های بزرگتر ها هم می تونه کمک شایانی به بهبود این مسئله بکنه ...

مادران امروزی به دلیل داشتن استرس ، عدم برخورداری کافی از حمایت عاطفی خانواده ، کمبود وقت ، نا آگاهی و تکبر در قبال پرسیدن مسایلی که نمی دونند و ... با مشکلات این چنینی زیادی مواجه میشن ...
عبارت معروف هر سال دریغ از پارسال ، داره تو تمامی زمینه ها خود نگران کننده ای رو نشون میده ...

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد