نارون1
14th November 2011, 11:47 AM
ـ آيا سريع عصباني مي شويد ؟
ـ آيا به راحتي تحت تاثير آنچه ديگران در مورد شما مي گويند و مي انديشند ، قرار مي گيريد ؟
ـ آيا مدام اوضاع و احوال روحي تان ، در حال تغيير و نوسان است؟
ـ آيا يک موضوع ناخوشايند ساده و ناچيز مي تواند تمام روزتان را خراب کند ؟
بيشتر افراد به راحتي اجازه مي دهند عوامل بيروني ، احساسات و رفتار آنان را تحت تأثير قرار دهد و هيچ گونه تلاشي نيز جهت متوقف نمودن اين روند نمي نمايند .
زماني که از نظر احساسي تحت تاثير عوامل و موقعيت هاي بيروني با آنچه که مردم مي گويند و انجام دهند ، قرار مي گيريم ، به طور معمول نوعي احساس ناخوشايند يا عصبانيت و رنجش در ما ايجاد مي شود که کاملاً بي مورد است ، با اين وجود ، بيشتر افراد براي تغيير اين وضعيت ، هيچ اقدامي نمي کنند زيرا آن را يک امر طبيعي و بخشي از زندگي مي دانند !
اگر بتوانيد احساسات تان را کنترل نموده و به راحتي عصباني و ناراحت نشويد ، تا حد زيادي توانسته ايد از به هدر رفتن انرژي فيزيکي ، احساسي و ذهني تان جلوگيري نماييد !
احساس نگراني ، آشفتگي ، عصبانيت و رنجش ، غم و اندوه فراواني در شما ايجاد مي کند و ادامه ي اين شرايط ، پيامدي جز درد و رنج و تباه شدن روابط تان با ديگران نخواهد داشت . اين نوع احساسات ، ذهن را آشفته ساخته و با از بين بردن تمرکز ، شما را از پرداختن به موضوعات و کارهاي فعلي که در دست داريد ، منع مي نمايد .
داشتن حس آرامش دروني ، به معناي يک زندگي عاري از هر گونه نگراني و يا عدم وجود موارد ناخوشايندي که ثبات دروني را بر هم مي زند ، نيست . شما باز هم يا شرايط و افرادي رو به رو خواهيد شد که ممکن است باعث آشفتگي تان شوند اما اين بار ، راه و روش برخورد و واکنش شماست که در مقابل آنان متفاوت خواهد بود .
« جيم » و همسرش « سوزان » قصد دارند براي ديدار با تعدادي از دوستان شان ، به يک رستوران بروند ، درست چند دقيقه قبل از خارج شدن از منزل ، يکي از فرزندان شان ظرفي را به زمين مي اندازد و مي شکند . « سوزان » بسيار عصباني مي شود و داد و بيداد راه مي اندازد و سپس شروع به جمع نمودن خرده شيشه ها و جارو زدن زمين مي کند .
« جيم » نيز با بي تابي و عصبانيت ، منتظر است تا همسرش زودتر کار تميز کردن را تمام کند تا بتوانند از منزل خارج شوند . سرانجام آنان با اعصابي به هم ريخته ، منزل را ترک مي کنند . در راه نيز با ترافيک سنگيني رو به رو مي شوند که آنان را عصباني تر مي کند .
در آخر ، هنگامي که به رستوران مي رسند ، حسابي خسته و عبوس و از بابت تأخيرشان ، ناراحت هستند. به طور مسلم با اين شرايط روحي ، نمي توان انتظار شام دلچسب و خوشايندي را داشت . بدون شک همگي ما بارها در چنين شرايطي قرار گرفته ايم .
حال بياييد داستان بالا را با کمي تغيير ، دوباره مرور کنيم :
تصور نماييد « جيم » و همسرش « سوزان » خونسردي خود را حفظ کرده و با آرامش روحي ، وضعيت پيش آمده را رو به راه مي کنند . سپس بدون عصبانيت و استرس ، به مهماني مي روند و ترافيک يا موضوعات بي اهميت اين چنيني ، آرامش آنان را تحت تاثير قرار نخواهد داد .
قدرت حفظ آرامش دروني و ذهني و خودداري از عصبانيت و رنجش در چنين شرايطي ، همان حس «عدم تعصب » و « بي طرفي دروني » ناميده مي شود .
اين توانايي ، شرايط بيروني را تغيير نمي دهد اما شما را قادر مي سازد تا بيهوده احساس آشفتگي نکرده و با افکاري به هم ريخته ، قضاوت بي جا نکنيد . در نتيجه ، انرژي فيزيکي و ذهني تان ، بيهوده تلف نخواهد شد .
بنابراين با ارتقا و پرورش نيروهاي دروني ، قادر خواهيم بود سطح کيفي زندگي مان را بهبود بخشيده و از آرامش بيشتري برخوردار باشيم . بدون شک ، چنين شرايط روحي و ذهني ، موفقيت هاي بي شمار ديگري را در زندگي در پي خواهد داشت .
منبع:نشريه شادکامي ،شماره 70.
نويسنده :تانيا اقبال مقدم
ـ آيا به راحتي تحت تاثير آنچه ديگران در مورد شما مي گويند و مي انديشند ، قرار مي گيريد ؟
ـ آيا مدام اوضاع و احوال روحي تان ، در حال تغيير و نوسان است؟
ـ آيا يک موضوع ناخوشايند ساده و ناچيز مي تواند تمام روزتان را خراب کند ؟
بيشتر افراد به راحتي اجازه مي دهند عوامل بيروني ، احساسات و رفتار آنان را تحت تأثير قرار دهد و هيچ گونه تلاشي نيز جهت متوقف نمودن اين روند نمي نمايند .
زماني که از نظر احساسي تحت تاثير عوامل و موقعيت هاي بيروني با آنچه که مردم مي گويند و انجام دهند ، قرار مي گيريم ، به طور معمول نوعي احساس ناخوشايند يا عصبانيت و رنجش در ما ايجاد مي شود که کاملاً بي مورد است ، با اين وجود ، بيشتر افراد براي تغيير اين وضعيت ، هيچ اقدامي نمي کنند زيرا آن را يک امر طبيعي و بخشي از زندگي مي دانند !
اگر بتوانيد احساسات تان را کنترل نموده و به راحتي عصباني و ناراحت نشويد ، تا حد زيادي توانسته ايد از به هدر رفتن انرژي فيزيکي ، احساسي و ذهني تان جلوگيري نماييد !
احساس نگراني ، آشفتگي ، عصبانيت و رنجش ، غم و اندوه فراواني در شما ايجاد مي کند و ادامه ي اين شرايط ، پيامدي جز درد و رنج و تباه شدن روابط تان با ديگران نخواهد داشت . اين نوع احساسات ، ذهن را آشفته ساخته و با از بين بردن تمرکز ، شما را از پرداختن به موضوعات و کارهاي فعلي که در دست داريد ، منع مي نمايد .
داشتن حس آرامش دروني ، به معناي يک زندگي عاري از هر گونه نگراني و يا عدم وجود موارد ناخوشايندي که ثبات دروني را بر هم مي زند ، نيست . شما باز هم يا شرايط و افرادي رو به رو خواهيد شد که ممکن است باعث آشفتگي تان شوند اما اين بار ، راه و روش برخورد و واکنش شماست که در مقابل آنان متفاوت خواهد بود .
« جيم » و همسرش « سوزان » قصد دارند براي ديدار با تعدادي از دوستان شان ، به يک رستوران بروند ، درست چند دقيقه قبل از خارج شدن از منزل ، يکي از فرزندان شان ظرفي را به زمين مي اندازد و مي شکند . « سوزان » بسيار عصباني مي شود و داد و بيداد راه مي اندازد و سپس شروع به جمع نمودن خرده شيشه ها و جارو زدن زمين مي کند .
« جيم » نيز با بي تابي و عصبانيت ، منتظر است تا همسرش زودتر کار تميز کردن را تمام کند تا بتوانند از منزل خارج شوند . سرانجام آنان با اعصابي به هم ريخته ، منزل را ترک مي کنند . در راه نيز با ترافيک سنگيني رو به رو مي شوند که آنان را عصباني تر مي کند .
در آخر ، هنگامي که به رستوران مي رسند ، حسابي خسته و عبوس و از بابت تأخيرشان ، ناراحت هستند. به طور مسلم با اين شرايط روحي ، نمي توان انتظار شام دلچسب و خوشايندي را داشت . بدون شک همگي ما بارها در چنين شرايطي قرار گرفته ايم .
حال بياييد داستان بالا را با کمي تغيير ، دوباره مرور کنيم :
تصور نماييد « جيم » و همسرش « سوزان » خونسردي خود را حفظ کرده و با آرامش روحي ، وضعيت پيش آمده را رو به راه مي کنند . سپس بدون عصبانيت و استرس ، به مهماني مي روند و ترافيک يا موضوعات بي اهميت اين چنيني ، آرامش آنان را تحت تاثير قرار نخواهد داد .
قدرت حفظ آرامش دروني و ذهني و خودداري از عصبانيت و رنجش در چنين شرايطي ، همان حس «عدم تعصب » و « بي طرفي دروني » ناميده مي شود .
اين توانايي ، شرايط بيروني را تغيير نمي دهد اما شما را قادر مي سازد تا بيهوده احساس آشفتگي نکرده و با افکاري به هم ريخته ، قضاوت بي جا نکنيد . در نتيجه ، انرژي فيزيکي و ذهني تان ، بيهوده تلف نخواهد شد .
بنابراين با ارتقا و پرورش نيروهاي دروني ، قادر خواهيم بود سطح کيفي زندگي مان را بهبود بخشيده و از آرامش بيشتري برخوردار باشيم . بدون شک ، چنين شرايط روحي و ذهني ، موفقيت هاي بي شمار ديگري را در زندگي در پي خواهد داشت .
منبع:نشريه شادکامي ،شماره 70.
نويسنده :تانيا اقبال مقدم