ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : هوپاتیا (نخستین زن برجستهٔ‌ ریاضی‌دان)



Only Math
3rd January 2009, 02:25 AM
هیپاتیا



هوپاتیاhttp://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/07/Hypatia_portrait.png/200px-Hypatia_portrait.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Hypatia_portr ait.png)
تولد۳۷۰ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B3%DB%B7%DB%B0_(%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AF %DB%8C))
مرگ۴۱۵ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B4%DB%B1%DB%B5_(%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AF %DB%8C))
زمینه فعالیت : ریاضی‌دان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D8%A 7%D9%86)، فیلسوف (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%DB%8C%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%81)
گفتاورد :انسان همان‌طور که برای برقراری حقیقت می‌جنگد باید با خرافات به مبارزه برخیزد.



هوپاتیا زنی یونانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%86%DB%8C) که به عنوان نخستین زن برجستهٔ‌ ریاضی‌دان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D8%A 7%D9%86) شناخته می‌شود. او استاد فلسفه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87) در شهر اسکندریه بود و در علم نجوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85) تبحر داشت. وی در دوران حکومت روم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D9%85) بر مصر در اسکندریه زندگی می‌کرد و به دست مسیحیان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D9%86) و با تحریک کلیسا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%84%DB%8C%D8%B3%D8%A7) به اتهام جادوگری کشته شد.

زندگی

پدرش تئون از ریاضی‌دانان مشهور و استاد دانشگاه اسکندریه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87) بود.تحت تعالیم پدر ریاضیات و فلسفه را آموخت. تئون برای آموزش همه جانبهٔ او اهمیت بسیاری قائل بود و به این سبب هیپاتی هنر سخنوری و خطابه را آموخت و به ورزش‌هایی چون سوارکاری (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C) و شنا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%86%D8%A7) ‌پرداخت. تئون او را با تمامی نظام‌های مذهبی آن زمان آشنا کرد و به هیپاتیا تفکر دور از تعصب را آموخت.
بخش عمده‌ای از تعلیم او به سفرهایش اختصاص دارد. برخی معتقدند او بیش ده سال از عمرش را در سفر گذرانده است . او سفر کوتاهی به آتن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AA%D9%86) داشت و در مدرسه آتن به عنوان دانشجو تحصیل کرد. در بازگشت از آتن از او برای تدریس در دانشگاه اسکندریه در رشته فلسفه و ریاضیات دعوت شد و تا پایان عمر به تدریس در این دانشگاه مشغول بود. به علت تسلط کامل به علوم زمان خود و نطق بی‌نظیرش معلم محبوبی بود. افراد بسیاری از کشورهای مختلف برای شرکت در کلاس‌های او به اسکندریه می‌آمدند و بسیاری از مردم برای شنیدن سخنان او جمع می‌شدند. سقراط مورخ می‌نویسد: «او معلم محبوبی بود، در خانهٔ او همانند اتاق کنفرانسش سخت‌کوش‌ترین دانشجویان آن روز آمد و شد داشتند.»
با وجود پیشنهادهای ازدواجی که از جانب شاهزادگان و فلاسفه داشت، هرگز ازدواج نکرد.



فعالیت‌ها


ریاضیات

وی رساله‌های فراوانی در زمینه ریاضیات نوشت که بسیاری از آن‌ها در زمان یورش مردم به معبد سراپیس اسکندریه از بین رفت. در حل مسائل جبر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A8%D8%B1) و هندسه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3%D9%87) راه‌حل‌های جدیدی ارائه کرد آن‌چنان‌که شناخت مخروط‌ها تا قرن هفدهم از آن‌چه او تدریس می‌کرد پیش‌تر نرفت. او مخترع «غلظت سنج» است که برای تعیین غلظت مواد حل شده در مایعات به کار می‌رود.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/3f/Sanzio_01_Pythagoras.jpg/300px-Sanzio_01_Pythagoras.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Sanzio_01_Pyt hagoras.jpg)
تصویر خیالی هیپاتیا، در نقاشی مکتب آتن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8_%D8%A2%D8%AA%D9%86_(%D9%8 6%D9%82%D8%A7%D8%B4%DB%8C)) اثر رافائل (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%A6%D9%84)



فلسفه

هیپاتی پیرو افلاطون (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%B7%D9%88%D9%86) بود و به تفسیر آثار ارسطو (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%B7%D9%88) می‌پرداخت. او عقاید نوافلاطونیان را تبلیغ می‌کرد. در یکی از نوشته‌هایش آمده:
«افسانه‏ها باید تنها به عنوان افسانه و اسطوره‏ها تنها به عنوان اسطوره آموخته شوند. آموزش موهومات به عنوان حقایق چیز وحشتناکی است. ذهن کودک آنها را می‏پذیرد و به آنها اعتقاد می‏آورد و در سالهای بعد تنها با سختی و شکنجه می‏تواند از چنگ آنها رهایی یابد. در حقیقت انسان همان طور که برای برقراری حقیقت می‏جنگد باید با خرافات نیز به مبارزه برخیزد. چرا که موهومات، نامحسوس، درک‏ناکردنی و بغرنج هستند و تکذیب آ‌ن‌ها به سختی میسر می‏شود ...».


نجوم

از نخستین کسانی بود که به وسیله‌ای برای راه‌یابی دریانوردان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AF) اندیشید. اسطرلاب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D8%B1%D9%84%D8%A7%D8%A8) اختراعی او تا قرن هجدهم مورد استفادهٔ‌ دریانوردان بود.

مرگ

در آن زمان اسکندریه از مراکز مهم مسیحیت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%AD%DB%8C%D8%AA) بود و تفکرات دیگر با عنوان کافرکیشی به شدت سرکوب می‌شدند. دانش‌هایی که هیپاتیا بر روی آن‌ها کار می‌کرد از دید روحانیون برای مردم مضر و گمراه کننده بود و این‌که یک زن به فلسفه و ریاضیات بپردازد غیرقابل تحمل بود. هیپاتی توسط «سیریل» اسقف شهر اسکندریه متهم به جادوگری و توطئه علیه مسیحیت شد. در یکی از روزهای ماه مارس (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B3) سال ۴۱۵ میلادی هنگامی که هیپاتی از کتابخانه اسکندریه بازمی‌گشت به کالسکهٔ وی حمله کردند و به طرز وحشیانه‌ای کشتند و سپس جسدش را سوزاندند. نفوذ و قدرت کلیسا مانع پیگرد و مجازات قاتلان هیپاتیا شد. پس از چندی وی توسط کلیسا به عنوان قدیسه معرفی شد
منبع: ویکی‌پدیا

Outta_Breathe1020
5th April 2010, 04:27 PM
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/07/Hypatia_portrait.png/409px-Hypatia_portrait.png






نخستین زن شناخته شده در جهان ریاضیات، هیپاتیای نامدار است که در
سال 370 میلادی در شهر اسکندریه دیده به جهان گشود.:-?پدر او تئون، ناشر و مفسر برجسته ی ریاضیات بود که خود به آموزش دخترش در رشته های فلسفه و ریاضیات یونانی پرداخت. گمان می رود که هیپاتیا در نگارش تفسیری بر سینتاکسیس (یا المبحسطی) بطلیموس، دستیار پدرش بوده و نیز پدر را در تهیه متن تجدید نظر شده «عناصر» اثر اقلیدس یاری داده است.

گفته می شود هیپاتیا خود تفسیر هایی بر مقاطع مخروطی
آپولونیوس، سینتاکیس بطلیموس و حساب دیوفانتوس نگاشته بود.
اما از هیچ یک از این نوشته ها اثری بر جا نمانده است. او نظریه های نو افلاطونی
را در موزه اسکندریه تدریس می کرد و حدود سال 400 میلادی به ریاست مدرسه
نوافلاطونی اسکندریه که مسیحیان به شدت با ان مخالف بودند انتخاب شد.
نامداران بسیاری در کلاس درس این زن دانشمند شرکت می جستند و به دفاع
از نظریات او می پرداختند. زیبایی او مایه ی دیگر شهرتش بود اما او پیشنهاد
ازدواج بسیاری از خواستگارانش را رد می کرد و ترجیح می داد خود را وقف
فلسفه و ریاضیات کند. هیپاتیا در دوره ای زندگی می کرد که کم کمک تعداد پیروان
مسیحیت رو به افزایش بود. یکی از شاگردان او سینسیوس فیلسوف سیرنی بود.
(امروزه چندین نامه از او در دسترس است که همگی پر از تحسین و احترام نسبت
به هیپاتیا هستند.) در یکی از نامه ها، از او درباره اسطرلاب و عمق یابی آبی می پرسد
و هیپاتیا در پاسخ اختراع نوعی جهان نمای مسطح را به آگاهی وی می رساند.

در تاریخ آمده است که:«هیپاتیا از چنان اعتماد به نفس و بلند طبعی برخاسته از ذهنی پرمایه و مصفا برخوردار بود که غالباً در اجتماعاتی با حضور بزرگان شرکت می جست، بی آنکه در جمع مردانی که به تمجید از حوزه تحت سرپرستی او می پرداختند خود را ببازد و در پس نام آنها قرار گیرد حوزه ای که شهرت و احترام جهانی برایش به ارمغان اورده بود. هیپاتیا حتی قربانی حسادتی سیاسی نیز شد، چیزی که در آن دوره بسیار رایج بود. http://f3.yahoofs.com/blog/453ff963zfe11f20/33/__sr_/6e84.jpg?mggXJGJB8kTjpdIY

بر سر حکومت اسکندریه بین اورستس، فرماندار رومی و اسقف اعظم اسکندریه
سیریل قدیس، نزاعی بود و به خاطر دیدار و گفتگوی مکرری که هیچاتیا با اورستس
داشت، به افترا میان توده عوام مسیحی شایع شد که که تحت تاثیر او، اورستس از
آشتی با سیریل خودداری کرده است.
بدین ترتیب عده ای از انان که رهبرشان شخصی به نام پیتر بود، با خشم و تعصب
تحریک شده ای به توطئه علیه وی پرداختند و هنگامی که به خانه بر می گشت،
او را از کالسکه بیرون کشیدند و به کلیسایی به نام سزارئوم بردند. در آن محل پوست
از تن زن دانشمند کندند. انگاه بدنش را قطعه قطعه کردند و بریده های جسدش را به
محلی به نام سینارون بردند و در آنجا سوزاندند.
بدین سان ریاضیات پرسابقه و شکوهمند اسکندریه، با مرگ هیپاتیا در سال 415 میلادی
، گام به دوران افول خود نهاد.

منبع:
زنان پیشگام در تاریخ ریاضیات. دکتر نسیم سهایی. نشر گستره

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد