diamonds55
22nd January 2009, 10:30 PM
تهران، چهارراه ولیعصر، بعد از ظهر یک روز سرد زمستانی، سر و صدای اتومبیلها. بوق، ازدحام آدمها. میآیند و میروند، محوطه و ساختمان پیر و سالخورده تئاتر شهر که چندی است با حفاریهای پیدرپی به جانش افتادهاند. ترک خورده این تنه کم رمق تئاتر و شکسته است این قلب تئاتر ایران اما هنوز در حال تپیدن است هرچند نامیزان و ناکوک. در حرکت است، آرام آرام. آسمان دود گرفته و غبار آلود است که کبوتران به پرواز در میآیند و سرود «ایران، ایران» خوانده میشود و لبخندی بر تنه خسته تئاتر نقش میبندد و برای بار بیستوهفتم تمامی خندهها و گریههایش را مرور میکند، تمام شادیها و غصههایش را و چند روزی دل را به این امید واهی خوش میدارد که دیگر تنها نیست. جشنواره بیست و هفتم تئاتر فجر از دیروز کار خود را آغاز کرد.
در نخستین روز جشنواره نمایشهای «کرگدن» به کارگردانی فرهاد آییش، «دادگاه هملت» به کارگردانی کوروش اسدالهی، «شکار روباه» به کارگردانی علی رفیعی، «اپرای عاشورا» به کارگردانی بهروز غریب پور، «سیر روز در شب» به کارگردانی اکبر زنجانپور، «بخوان» به کارگردانی عاطفه تهرانی، «خدای کشتار» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی، «ابریشم بانو» به کارگردانی عزتالله مهرآوران، «بچههای خاکستر» به کارگردانی امید نیاز، «دفاعیه» به کارگردانی داوود فتحعلی بیگی، «بوق» به کارگردانی فرهاد تجویدی، «آوای آواره» به کارگردانی جواد روشن، «کاکوتی» به کارگردانی مشترک محمود دهقان و حامد مهریزیزاده، و نمایش خارجی «دست نوشتههای پیدا شده در ساراگوزا» کاری از پاول ژکوتاک لهستانی، در سالنها و تالارهای سرتاسر شهر و در محوطه باز پارکینگ تالار وحدت به روی صحنه رفته و به نمایش در آمدند.
امروز نیز در دومین روز جشنواره، نمایشهای شکار روباه، رویاهای خلیجفارس به کارگردانی امیر دژاکام، شهر شطرنجی به کارگردانی رضا حامدیخواه، سه جلد کاری از رسول نقدی، ابریشم بانو، زمین و چرخکاری از زهرا صبری، از پشت شیشهها به کارگردانی مصطفی عبداللهی، آگاممنون کاری از همایون غنیزاده، زیباترین چشمهها از آن او بود به کارگردانی فرشید گویلی، پرواز از فراز تیر چراغ برق کاری از محمد رضا اجاقی، آوای آواره، کاکوتی، اپرای عاشورا، دستنوشتههای پیدا شده در ساراگوزا اجرا میشوند. و در آخر پرده دوم باید بگویم که آثار مثبت جشنوارهها در کشور ما تا دورهای تنها محدود به این بود که برای تئاتر تبلیغی صورت گرفته باشد و ما به مردم بگوییم که تئاتر داریم و نتیجه و دستاورد آن هم این است که در جشنوارهها عرضه میشود اما این جشنوارهها در حال حاضر متأسفانه رفته رفته بر ضد تئاتر عمل میکنند و تعداد بسیار زیاد جشنواره و نحوه برگزاری آن موجب شده تئاتر، حالت اجرای عمومیاش را از دست بدهد، چرا که باید تئاتر را محدود به جشنوارهها و مناسبتهای آن نکرد و این عملا یعنی محدودیت و این خلاف اصل تئاتر است.
علاوه بر این بسیاری از علاقهمندان این هنر هم نیازها و مطالباتشان از تئاتر را تنها در جشنوارهها جستوجو میکنند و این یک سم کشنده است. البته باید گفت که در میان همه جشنوارههایی که طی سال برگزار میشوند جشنواره بینالمللی تئاتر فجر رفته رفته شکل بهتری پیدا کرده است.
در نخستین روز جشنواره نمایشهای «کرگدن» به کارگردانی فرهاد آییش، «دادگاه هملت» به کارگردانی کوروش اسدالهی، «شکار روباه» به کارگردانی علی رفیعی، «اپرای عاشورا» به کارگردانی بهروز غریب پور، «سیر روز در شب» به کارگردانی اکبر زنجانپور، «بخوان» به کارگردانی عاطفه تهرانی، «خدای کشتار» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی، «ابریشم بانو» به کارگردانی عزتالله مهرآوران، «بچههای خاکستر» به کارگردانی امید نیاز، «دفاعیه» به کارگردانی داوود فتحعلی بیگی، «بوق» به کارگردانی فرهاد تجویدی، «آوای آواره» به کارگردانی جواد روشن، «کاکوتی» به کارگردانی مشترک محمود دهقان و حامد مهریزیزاده، و نمایش خارجی «دست نوشتههای پیدا شده در ساراگوزا» کاری از پاول ژکوتاک لهستانی، در سالنها و تالارهای سرتاسر شهر و در محوطه باز پارکینگ تالار وحدت به روی صحنه رفته و به نمایش در آمدند.
امروز نیز در دومین روز جشنواره، نمایشهای شکار روباه، رویاهای خلیجفارس به کارگردانی امیر دژاکام، شهر شطرنجی به کارگردانی رضا حامدیخواه، سه جلد کاری از رسول نقدی، ابریشم بانو، زمین و چرخکاری از زهرا صبری، از پشت شیشهها به کارگردانی مصطفی عبداللهی، آگاممنون کاری از همایون غنیزاده، زیباترین چشمهها از آن او بود به کارگردانی فرشید گویلی، پرواز از فراز تیر چراغ برق کاری از محمد رضا اجاقی، آوای آواره، کاکوتی، اپرای عاشورا، دستنوشتههای پیدا شده در ساراگوزا اجرا میشوند. و در آخر پرده دوم باید بگویم که آثار مثبت جشنوارهها در کشور ما تا دورهای تنها محدود به این بود که برای تئاتر تبلیغی صورت گرفته باشد و ما به مردم بگوییم که تئاتر داریم و نتیجه و دستاورد آن هم این است که در جشنوارهها عرضه میشود اما این جشنوارهها در حال حاضر متأسفانه رفته رفته بر ضد تئاتر عمل میکنند و تعداد بسیار زیاد جشنواره و نحوه برگزاری آن موجب شده تئاتر، حالت اجرای عمومیاش را از دست بدهد، چرا که باید تئاتر را محدود به جشنوارهها و مناسبتهای آن نکرد و این عملا یعنی محدودیت و این خلاف اصل تئاتر است.
علاوه بر این بسیاری از علاقهمندان این هنر هم نیازها و مطالباتشان از تئاتر را تنها در جشنوارهها جستوجو میکنند و این یک سم کشنده است. البته باید گفت که در میان همه جشنوارههایی که طی سال برگزار میشوند جشنواره بینالمللی تئاتر فجر رفته رفته شکل بهتری پیدا کرده است.