Aysajoon
17th October 2011, 09:10 PM
بسياري از مردان، وقتي احساس ميكنند همسرشان آن قدر كه بايد به آنها نزديك نيست ، وقتي احساس ميكنند روابطشان مثل گذشته ها گرم نيست ، وقتي احساس ميكنند زندگي به تكرار افتاده ، نخستين فكري كه به ذهنشان ميرسد پيدا كردن يك « جايگزين !!! » است.
در يادداشتهاي قبل ، بهدنبال يافتن پاسخي به اين سوال بوديم: « آيا مردان ميتوانند براي هميشه به يك زن وفادار بمانند ؟ » و به عبارت ديگر « آيا چند همسري ، طبيعت مردان است ؟ » به اين نتيجه رسيديم كه مردان شايد « ذاتا » در اين مسئله نقطه ضعف داشته باشند اما براي هر نقطه ضعفي چارهاي هست و نبايد اين « پاشنه آشيل » مردانه را طبيعي و قابل پذيرش به حساب آورد . گفتيم كه يك مرد بايد ياد بگيرد كه چطور با وسوسه ها كنار بيايد و چطور يك رابطه عاشقانه و آرام بخش طولاني مدت را قرباني يك رابطه هوس آلود آرامش به هم زن نكند . البته در مقابل ، يك زن هم بايد بياموزد كه چطور درست مثل مادري كه از فرزندش مراقبت ميكند ، از عشقش هم مراقبت كند . (نگران نباشيد ! هنوز خيلي وارد اين بحث نشدهايم . فعلا فقط شوهر عزيزتان را داريم « تاديب » ميكنيم ! )
در اين شماره، درباره 2 اشتباه مردانه و 2 اشتباه زنانه در همين زمينه صحبت ميكنيم ؛ اشتباهاتي كه باعث ميشوند وسوسهها بتوانند كار خودشان را بكنند و همه رشتههايي كه در شمارههاي قبل گفتيم ، پنبه شود ...
اشتباه اول مردانه : اگر شخص ديگري را جايگزين كنيد . . .
هميشه خانمها مقدم هستند اما اجازه بدهيد در مورد خطاها ، اول از آقايان شروع كنيم . بسياري از مردان ، وقتي احساس ميكنند همسرشان آن قدر كه بايد به آنها نزديك نيست ، وقتي احساس ميكنند روابطشان مثل گذشتهها گرم نيست ، وقتي احساس ميكنند زندگي به تكرار افتاده ، نخستين فكري كه به ذهنشان ميرسد پيدا كردن يك « جايگزين » است. اين جايگزين ، گاهي در دنياي بيرون است و منجر به اتفاقي ميشود كه به آن « خيانت » ميگويند ، گاهي هم در فكر و ذهن يك مرد شكل ميگيرد كه به آن « خيانت » نميگويند اما تاثير منفياش روي زندگي مشترك ، كمتر از آن يكي نيست .
اين اصل را دوباره يادآوري ميكنيم : وقتي يك مرد بهطور ناگهاني به سمت زن ديگري غيراز همسرش كشش پيدا ميكند، بايد سريعا اين كشش را به همسرش منتقل كند . گاهي اين انتقال بهصورت كامل صورت نميگيرد . يعني اگرچه مرد به خودش جرات نميدهد كه در عالم بيرون به آن زن نزديك شود و حتي در واكنش به اين حس ، سعي ميكند به سمت همسرش برود اما حتي موقع ارتباط با همسر، باز هم آن فرد را از ذهنش بيرون نكرده . شك نكنيد كه حتي همين تصور ذهني ، ميتواند نخستين ترك را بر چيني نازك عشق ميان شما و همسرتان بيندازد . وقتي حتي فكرش شما را از همسرتان دور ميكند ، اگر واقعا اين كار را بكنيد چه اتفاقي ميافتد ؟
اشتباه دوم مردان : اگر تصور كنيد تنوع بيشتر يعني لذت بيشتر . . .
وقتي يك مرد هم احساس جنسي و هم قدرت كنترل آن را داشته باشد ، نه فقط به همسرش كمك ميكند كه از بند موانع و عوامل بازدارندهاي كه در مسير رسيدن به احساسات درونياش قرار دارد ، رها شود و به سطح بالاتري از رضايت برسد بلكه خود او هم ميتواند به واسطه آن ، سطح بالاتري از عشق و طبيعتا آرامش را تجربه كند . به عبارت ديگر ، هر بار كه مرد وسوسه ميشود ولي به خاطر تعهد و وفاداري به رابطه ی تك همسري آن را كنترل ميكند ، تضمين بيشتري را براي همسرش در لذت بردن از رابطه بهوجود ميآورد . زياده روي در تخيل درباره زنان ديگر، باعث ميشود انرژي مردان از كنترلشان خارج شود ، رابطهشان با همسرشان سرد و سردتر شود و حتي گاهي انرژي شان تحليل برود و تبديل به موجوداتي سردمزاج شوند . در تمام مواردي كه يكي از دوطرف فكر ميكنند مشكلي در رابطه هست ، نخستين فكر بايد اين باشد : چرا از هم دور شدهايم ؟ چه بايد بكنيم كه دوباره نزديك شويم ؟
اشتباه اول زنان : اگر همسرتان را قرنطينه كنيد . . .
اين، يك اشتباه فوقالعاده رايج است كه به طرز شگفتآوري تقريبا همه زنان ميدانند كه اشتباه است اما باز هم آن را تكرار ميكنند . وقتي صحبت از مراقبت از عشق ميكنيم ، نخستين چيزي كه به ذهن يك زن ميرسد ، مراقبت يا محدود كردن ارتباطات همسرش با جنس مخالف است . بسياري از زنان تصور ميكنند اگر همسرشان در محيطي مردانه كار كند ، كمتر در معرض خطر است يا اينكه خيال ميكنند اگر هر از گاهي موبايل همسرشان را چك كنند و از جيك و پوكش سر دربياورند ، ميتوانند شيطنتهاي او را كنترل كنند . اين يك اشتباه محض است ؛ شك نكنيد . مراقبت از زندگي مشترك هرگز به معناي كنترل نامحسوس يا به معناي قرنطينه كردن همسر نيست . كارهاي ديگري بايد كرد كه بعدا درباره آنها صحبت ميكنيم . اين را هم بدانيد كه اتفاقا ، اگر يك مرد در محيط كار ، ارتباط منطقي و عرفي و اخلاقي با افرادي از جنس مخالف داشته باشد ، به گرم شدن رابطه او به همسرش نه تنها لطمه نميزند بلكه كمك هم ميكند .
و چرا پليس بازي جواب نميدهد ؟ حداقل به 4 دليل :
1- شما به هيچ وجه نميتوانيد همه ارتباطات همسرتان را كنترل كنيد .
2- به فرض كه مچ او را گرفتيد ، بعد چه ميكنيد ؟ وقتي آب از سر گذشت ، چه يك وجب چه صد وجب . بهتر نبود به فكر پيشگيري ميبوديد ؟
3- اين رفتار شما بدون شك باعث رنجش همسرتان ميشود كه اين يعني فاصله بيشتر شما و همسرتان . يعني با دست خودتان او را هل دادهايد به سمت يك نفر ديگر .
4- دليل چهارم خودش زمينه ساز خطاي بزرگ بعدي است . پاراگراف روبرو را ببينيد.
اشتباه دوم زنان : اگر همسرتان را تحقير كنيد . . .
اولين واكنش زنان ، وقتي بوي خيانت را احساس ميكنند چيست ؟ عدهاي پرخاش ميكنند و گاهي كار به ناسزاگفتن و كتك كاري ميكشد . عدهاي افسرده ميشوند . عدهاي هم در دلشان ميگويند (با معذرت) « گور باباش! » و ميچسبند به زندگي خودشان وسعي ميكنند از راه ديگري خودشان را تسكين بدهند كه همه اين واكنشها نتيجهاش اين است : « فاصله بيشتر !!! » چيزي كه دقيقا وضع را بدتر و بدتر ميكند . در همه حالات سهگانهاي كه گفته شد ، مردان احساس حقارت ميكنند ، چه وقتي كه مچشان را بگيريد و حسابشان را برسيد، چه وقتي غمگين شويد و ناخودآگاه به آنها نشان بدهيد كه عامل غمگينيتان آنها هستند ، چه وقتي كه بيتفاوت شويد و باز هم نشان دهيد كه نميتواند شما را خوشحال كنند ، در همه اين حالتها ، مردان احساس بيعرضگي ميكنند ، نااميد ميشوند، فاصله ميگيرند . . . بقيهاش را حتما بايد گفت؟
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها (http://www.bartarinha.ir/fa/news/9617)
در يادداشتهاي قبل ، بهدنبال يافتن پاسخي به اين سوال بوديم: « آيا مردان ميتوانند براي هميشه به يك زن وفادار بمانند ؟ » و به عبارت ديگر « آيا چند همسري ، طبيعت مردان است ؟ » به اين نتيجه رسيديم كه مردان شايد « ذاتا » در اين مسئله نقطه ضعف داشته باشند اما براي هر نقطه ضعفي چارهاي هست و نبايد اين « پاشنه آشيل » مردانه را طبيعي و قابل پذيرش به حساب آورد . گفتيم كه يك مرد بايد ياد بگيرد كه چطور با وسوسه ها كنار بيايد و چطور يك رابطه عاشقانه و آرام بخش طولاني مدت را قرباني يك رابطه هوس آلود آرامش به هم زن نكند . البته در مقابل ، يك زن هم بايد بياموزد كه چطور درست مثل مادري كه از فرزندش مراقبت ميكند ، از عشقش هم مراقبت كند . (نگران نباشيد ! هنوز خيلي وارد اين بحث نشدهايم . فعلا فقط شوهر عزيزتان را داريم « تاديب » ميكنيم ! )
در اين شماره، درباره 2 اشتباه مردانه و 2 اشتباه زنانه در همين زمينه صحبت ميكنيم ؛ اشتباهاتي كه باعث ميشوند وسوسهها بتوانند كار خودشان را بكنند و همه رشتههايي كه در شمارههاي قبل گفتيم ، پنبه شود ...
اشتباه اول مردانه : اگر شخص ديگري را جايگزين كنيد . . .
هميشه خانمها مقدم هستند اما اجازه بدهيد در مورد خطاها ، اول از آقايان شروع كنيم . بسياري از مردان ، وقتي احساس ميكنند همسرشان آن قدر كه بايد به آنها نزديك نيست ، وقتي احساس ميكنند روابطشان مثل گذشتهها گرم نيست ، وقتي احساس ميكنند زندگي به تكرار افتاده ، نخستين فكري كه به ذهنشان ميرسد پيدا كردن يك « جايگزين » است. اين جايگزين ، گاهي در دنياي بيرون است و منجر به اتفاقي ميشود كه به آن « خيانت » ميگويند ، گاهي هم در فكر و ذهن يك مرد شكل ميگيرد كه به آن « خيانت » نميگويند اما تاثير منفياش روي زندگي مشترك ، كمتر از آن يكي نيست .
اين اصل را دوباره يادآوري ميكنيم : وقتي يك مرد بهطور ناگهاني به سمت زن ديگري غيراز همسرش كشش پيدا ميكند، بايد سريعا اين كشش را به همسرش منتقل كند . گاهي اين انتقال بهصورت كامل صورت نميگيرد . يعني اگرچه مرد به خودش جرات نميدهد كه در عالم بيرون به آن زن نزديك شود و حتي در واكنش به اين حس ، سعي ميكند به سمت همسرش برود اما حتي موقع ارتباط با همسر، باز هم آن فرد را از ذهنش بيرون نكرده . شك نكنيد كه حتي همين تصور ذهني ، ميتواند نخستين ترك را بر چيني نازك عشق ميان شما و همسرتان بيندازد . وقتي حتي فكرش شما را از همسرتان دور ميكند ، اگر واقعا اين كار را بكنيد چه اتفاقي ميافتد ؟
اشتباه دوم مردان : اگر تصور كنيد تنوع بيشتر يعني لذت بيشتر . . .
وقتي يك مرد هم احساس جنسي و هم قدرت كنترل آن را داشته باشد ، نه فقط به همسرش كمك ميكند كه از بند موانع و عوامل بازدارندهاي كه در مسير رسيدن به احساسات درونياش قرار دارد ، رها شود و به سطح بالاتري از رضايت برسد بلكه خود او هم ميتواند به واسطه آن ، سطح بالاتري از عشق و طبيعتا آرامش را تجربه كند . به عبارت ديگر ، هر بار كه مرد وسوسه ميشود ولي به خاطر تعهد و وفاداري به رابطه ی تك همسري آن را كنترل ميكند ، تضمين بيشتري را براي همسرش در لذت بردن از رابطه بهوجود ميآورد . زياده روي در تخيل درباره زنان ديگر، باعث ميشود انرژي مردان از كنترلشان خارج شود ، رابطهشان با همسرشان سرد و سردتر شود و حتي گاهي انرژي شان تحليل برود و تبديل به موجوداتي سردمزاج شوند . در تمام مواردي كه يكي از دوطرف فكر ميكنند مشكلي در رابطه هست ، نخستين فكر بايد اين باشد : چرا از هم دور شدهايم ؟ چه بايد بكنيم كه دوباره نزديك شويم ؟
اشتباه اول زنان : اگر همسرتان را قرنطينه كنيد . . .
اين، يك اشتباه فوقالعاده رايج است كه به طرز شگفتآوري تقريبا همه زنان ميدانند كه اشتباه است اما باز هم آن را تكرار ميكنند . وقتي صحبت از مراقبت از عشق ميكنيم ، نخستين چيزي كه به ذهن يك زن ميرسد ، مراقبت يا محدود كردن ارتباطات همسرش با جنس مخالف است . بسياري از زنان تصور ميكنند اگر همسرشان در محيطي مردانه كار كند ، كمتر در معرض خطر است يا اينكه خيال ميكنند اگر هر از گاهي موبايل همسرشان را چك كنند و از جيك و پوكش سر دربياورند ، ميتوانند شيطنتهاي او را كنترل كنند . اين يك اشتباه محض است ؛ شك نكنيد . مراقبت از زندگي مشترك هرگز به معناي كنترل نامحسوس يا به معناي قرنطينه كردن همسر نيست . كارهاي ديگري بايد كرد كه بعدا درباره آنها صحبت ميكنيم . اين را هم بدانيد كه اتفاقا ، اگر يك مرد در محيط كار ، ارتباط منطقي و عرفي و اخلاقي با افرادي از جنس مخالف داشته باشد ، به گرم شدن رابطه او به همسرش نه تنها لطمه نميزند بلكه كمك هم ميكند .
و چرا پليس بازي جواب نميدهد ؟ حداقل به 4 دليل :
1- شما به هيچ وجه نميتوانيد همه ارتباطات همسرتان را كنترل كنيد .
2- به فرض كه مچ او را گرفتيد ، بعد چه ميكنيد ؟ وقتي آب از سر گذشت ، چه يك وجب چه صد وجب . بهتر نبود به فكر پيشگيري ميبوديد ؟
3- اين رفتار شما بدون شك باعث رنجش همسرتان ميشود كه اين يعني فاصله بيشتر شما و همسرتان . يعني با دست خودتان او را هل دادهايد به سمت يك نفر ديگر .
4- دليل چهارم خودش زمينه ساز خطاي بزرگ بعدي است . پاراگراف روبرو را ببينيد.
اشتباه دوم زنان : اگر همسرتان را تحقير كنيد . . .
اولين واكنش زنان ، وقتي بوي خيانت را احساس ميكنند چيست ؟ عدهاي پرخاش ميكنند و گاهي كار به ناسزاگفتن و كتك كاري ميكشد . عدهاي افسرده ميشوند . عدهاي هم در دلشان ميگويند (با معذرت) « گور باباش! » و ميچسبند به زندگي خودشان وسعي ميكنند از راه ديگري خودشان را تسكين بدهند كه همه اين واكنشها نتيجهاش اين است : « فاصله بيشتر !!! » چيزي كه دقيقا وضع را بدتر و بدتر ميكند . در همه حالات سهگانهاي كه گفته شد ، مردان احساس حقارت ميكنند ، چه وقتي كه مچشان را بگيريد و حسابشان را برسيد، چه وقتي غمگين شويد و ناخودآگاه به آنها نشان بدهيد كه عامل غمگينيتان آنها هستند ، چه وقتي كه بيتفاوت شويد و باز هم نشان دهيد كه نميتواند شما را خوشحال كنند ، در همه اين حالتها ، مردان احساس بيعرضگي ميكنند ، نااميد ميشوند، فاصله ميگيرند . . . بقيهاش را حتما بايد گفت؟
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها (http://www.bartarinha.ir/fa/news/9617)