PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث پيامي که "نود" اين هفته در بطن خود داشت: قدرت مطلق فسادآور است



diamonds55
21st January 2009, 01:41 AM
اتفاقي که دوشنبه شب اين هفته در برنامه نود رخ داد شايد تا مدتها از اذهان پاک نشود. اينکه دولتي حاضر شود براي خفه کردن کوچکترين صداي انتقاد تا اين حد هزينه کند که تمام نيرو و سازمانهاي تحت امرش را براي مقابله با يک برنامه صرفاً فوتبالي هزينه کند، اتفاق کوچکي نيست و از عمق فاجعه‌اي خبر مي‌دهد که اطرافمان را احاطه کرده است. از وقتي زمزمه اعلام اعتراض اس‌ام‌اسي نسبت به تهديدهاي زياده خواهانه سازمان تربيت بدني عليه عادل فردوسي پور در وبلاگستان فارسي منتشر شد، شايد خيليها با توجه به دولتي بودن شبکه مخابرات ايران، ته دلشان احتمال ايجاد اختلال مخابراتي در مسير اجراي اين نقشه را متصور بودند با اين حال کمتر کسي چنين احتمالي را آنقدر جدي تلقي مي‌کرد که آن را بر زبان آورد. در واقع تصور چنين حدي از جديت و پايمردي براي سرکوب يک اعتراض نمادين و کاملاً غير سياسي مشکل مي‌نمود. اما گمانه‌زنيها به واقعيت تبديل شد و ثابت کرد که اين ميدان تنها صحنه نبرد يک گروه از عناصر صرفاً ورزشي از مجموعه قدرت در برابر يک برنامه تلويزيوني نيست بلکه صف آرائي جرياني است هدايت شده از سوي نهادهاي پرقدرتي که مي‌توانند با يک دستور ساده شبکه پيام رساني را مختل کنند و يک برنامه پرطرفدار تلويزيوني و مجري آنرا در آستانه تعليق قرار دهند. اين اتفاق گذشته از اينکه بار ديگر آستانه تحمل مثال زدني! اين نودولتان و ترس مفرطشان از انتشار حقايق را بر همگان آشکار کرد، درد کهنه ديگري را در وجودمان زنده کرد و آن هم سيطره دولت عريض و طويلي است که تمام شاهرگهاي حياتي کشور را در تيول خود دارد. اگر به فرض دو باشگاه بزرگ فوتبال کشور، فدراسيون فوتبال (که در ظاهر از سوي فيفا به عنوان يک ngo شناسائي شده ولي عملکرد آن حکايت از واقعيت ديگري دارد)، شبکه مخابراتي کشور و... همه و همه تحت تسلط و مالکيت يک يد واحد به نام دولت تا بن دندان مسلح نفتي نبود، جناب علي‌آبادي و شرکاي تازه به دوران رسيده‌اش چطور مي‌توانستند چنين چهره مغموم، بي رمق و آشفته‌اي از مجري هميشه پرانرژي و فعال نود به تصوير کشند؟ در اين حدوداً 4 سالي که از عمر دولت نهم مي‌گذرد وقايعي از اين دست کم نديده‌ايم و مسلماً اين دسته گل آخرين شاهکارشان نخواهد بود. اما اين اتفاق باعث شد بار ديگر اين حقيقت را با تمام وجود لمس کنيم که قدرت مطلقه جداً فسادآور است. حالا ديگر اين واقعيت از مرحله تئوري گذر کرده و در تمام ابعاد به صورت کاملاً عملي و علني خود را نشان مي‌دهد و با دست اندازيهاي گاه و بيگاه دولت به حوزه‌هاي غير سياسي مثل ورزش يا سيستم بانکي که عامه مردم درگير آن هستند، هر بيسوادي هم به خوبي درک مي‌کند تجمع مخابرات، انرژي، بانک، بورس، صادرات، واردات، توليد، خودرو و... در دست يک نفر يعني چه؟ خصوصي‌سازي براي مستبديني که به پول بادآورده نفت اتکا دارند يعني دست کشيدن از خوان قدرت و نعمت و از همين روست که دولتمردان کنوني دامنه سيطره و نفوذ خود را تا زمينهاي فوتبال هم گسترش داده‌اند و حتي در زمين چمن حاضر نيستند سنگر قدرت را رها کرده و کار را به اهلش بسپارند. حال چطور مي‌توان از چنين افراد تشنه قدرت و خودکفائي! انتظار پاسخگوئي و احترام به رأي مردم و پاسداري از آن را داشت؟ يا چطور مي‌توان از جهانيان انتظار اعتماد به دولتي داشت که رئيس آن در روز روشن به طرز مضحکي ادعاي آزادي 360 درجه‌اي مي‌کند و در عين حال اينگونه منتقدان خود را - که ارتباطي حتي غير مستقيم با موضوعات سياسي ندارند - در هر گوشه‌ و کناري منکوب مي‌کند و راه نفس کشيدن را بر همگان مي‌بندد؟ آنها که ژست روشنفکري مي‌گيرند و از برخورد دوگانه قدرتهاي جهاني داد و فغان سر مي‌دهند اگر خودشان بودند، مي توانستند به چنين "چوپان دروغگو"هائي اطمينان کنند؟

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد