Aysajoon
5th October 2011, 12:27 PM
انگار هر چقدر دنيا به سوي ارتباطات و گسترش اطلاعات گامهاي بيشتري برميدارد ، انسانها بيشتر و بيشتر از هم دور و دورتر ميشوند و بيشتر در تله سوءتفاهمها و كدورتها ميافتند.
چند زن و شوهر را ميشناسيد كه به خاطر همين سوءتفاهمها و برداشت هاي نادرست از گفتار و رفتار يكديگر ، پايان تلخ جدايي را براي زندگي مشترك خود رقم زدهاند ؟ چند خواهر و برادر را ميشناسيد كه به خاطر همين سوءتفاهم ها سالها با يكديگر قطع رابطه كردهاند و گويي هيچ نسبتي با يكديگر ندارند ؟ حتي مادران و دختراني را در گوشه و كنار خود ميبينيم كه به خاطر همين سوءتفاهم ها ، ترك يكديگر كردهاند و سالها از هم دور بودهاند ! به راستي ريشه اين سوءتفاهمها و سوءبرداشتها چيست ؟
گاهي كاري انجام ميدهيم كه طرف مقابلمان را خوشحال كنيم، اما ميبينيم دقيقا برعكس تصور ، از رفتار ما دلگير و ناراحت شده است .
به نظر ميرسد بسياري از سوءتفاهمهاي روزمره زندگي ما ، در بياعتمادي و بدفهميهاي ما ريشه دارد.
سوءظن ؛ همان موريانهاي كه موذيوار در زندگي ما رسوخ ميكند و ستونهاي كاشانهمان را از درون ميخورد.
آنچه مساله را بغرنجتر ميكند اين نكته است كه اغلب سوءتفاهمها ناشي از عشق و دلبستگي زياد ما آدمها به يكديگر است . چراكه اگر طرف مقابلمان را دوست نداشته باشيم ، خيلي هم نبايد برايمان مهم باشد كه از رفتارش سوء برداشتي بكنيم ، اما اين نكته را نبايد از نظر دور داشت كه هرگاه سوءتفاهمها زياد شود ، برداشتها و كجفهميها رو به فزوني ميرود ، دلزدگي و بيمهريها رخ برمينمايانند و عشقورزيها جاي خود را به دلخوريهاي مدام ميدهند و خانهاي كه بايد مأمن آرامش و آسايش همسران و فرزندان باشد به جهنمي تبديل ميشود كه شايد تحمل آن براي همه غيرممكن شود .
بنابراين براي اين كه رابطههاي عاشقانه ما در زندگي مشترك دستخوش سوءتفاهمها و برداشتهاي نادرست نشود و طوفان سوءظن ، بدگماني و بياعتمادي ستونهاي خانهمان را از پايه نشكند، لازم است اگر به يكديگر عشق ميورزيم ، به هم فكر ميكنيم و براي هم مهم هستيم ، به يكديگر اعتماد هم بكنيم.
مثبتانديش شويم ، عينك بدبيني به طرف مقابلمان را از چشمهاي خود برداريم و حس اعتماد را در درون خودمان تقويت كنيم.
كار سختي هم نيست، كافي است عشق و دوست داشتن را براي خودمان باز تعريف كنيم و همانطور فكر كنيم كه همسرمان دوست دارد . حس سوءظن و بدبيني را از خودمان دور كنيم و نگذاريم سوءتفاهمها ، بذر دلخوريها و دلگيريها را در دلمان بپاشد . نگذاريم سوءتفاهمها به كوهي از پرسشها و دلخوريها تبديل شود كه از بين بردنشان ديگر ميسر نباشد. در جايي شعري خواندم كه نوشته بود :
در ميان هر سيب/ دانه ی محدودي است/ در دل هر دانه/ سيبها نامحدود/ چيستاني است عجيب ... دانه باشيم، نه سيب !
منبع : جام جم آنلاین (http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100855768940)
چند زن و شوهر را ميشناسيد كه به خاطر همين سوءتفاهمها و برداشت هاي نادرست از گفتار و رفتار يكديگر ، پايان تلخ جدايي را براي زندگي مشترك خود رقم زدهاند ؟ چند خواهر و برادر را ميشناسيد كه به خاطر همين سوءتفاهم ها سالها با يكديگر قطع رابطه كردهاند و گويي هيچ نسبتي با يكديگر ندارند ؟ حتي مادران و دختراني را در گوشه و كنار خود ميبينيم كه به خاطر همين سوءتفاهم ها ، ترك يكديگر كردهاند و سالها از هم دور بودهاند ! به راستي ريشه اين سوءتفاهمها و سوءبرداشتها چيست ؟
گاهي كاري انجام ميدهيم كه طرف مقابلمان را خوشحال كنيم، اما ميبينيم دقيقا برعكس تصور ، از رفتار ما دلگير و ناراحت شده است .
به نظر ميرسد بسياري از سوءتفاهمهاي روزمره زندگي ما ، در بياعتمادي و بدفهميهاي ما ريشه دارد.
سوءظن ؛ همان موريانهاي كه موذيوار در زندگي ما رسوخ ميكند و ستونهاي كاشانهمان را از درون ميخورد.
آنچه مساله را بغرنجتر ميكند اين نكته است كه اغلب سوءتفاهمها ناشي از عشق و دلبستگي زياد ما آدمها به يكديگر است . چراكه اگر طرف مقابلمان را دوست نداشته باشيم ، خيلي هم نبايد برايمان مهم باشد كه از رفتارش سوء برداشتي بكنيم ، اما اين نكته را نبايد از نظر دور داشت كه هرگاه سوءتفاهمها زياد شود ، برداشتها و كجفهميها رو به فزوني ميرود ، دلزدگي و بيمهريها رخ برمينمايانند و عشقورزيها جاي خود را به دلخوريهاي مدام ميدهند و خانهاي كه بايد مأمن آرامش و آسايش همسران و فرزندان باشد به جهنمي تبديل ميشود كه شايد تحمل آن براي همه غيرممكن شود .
بنابراين براي اين كه رابطههاي عاشقانه ما در زندگي مشترك دستخوش سوءتفاهمها و برداشتهاي نادرست نشود و طوفان سوءظن ، بدگماني و بياعتمادي ستونهاي خانهمان را از پايه نشكند، لازم است اگر به يكديگر عشق ميورزيم ، به هم فكر ميكنيم و براي هم مهم هستيم ، به يكديگر اعتماد هم بكنيم.
مثبتانديش شويم ، عينك بدبيني به طرف مقابلمان را از چشمهاي خود برداريم و حس اعتماد را در درون خودمان تقويت كنيم.
كار سختي هم نيست، كافي است عشق و دوست داشتن را براي خودمان باز تعريف كنيم و همانطور فكر كنيم كه همسرمان دوست دارد . حس سوءظن و بدبيني را از خودمان دور كنيم و نگذاريم سوءتفاهمها ، بذر دلخوريها و دلگيريها را در دلمان بپاشد . نگذاريم سوءتفاهمها به كوهي از پرسشها و دلخوريها تبديل شود كه از بين بردنشان ديگر ميسر نباشد. در جايي شعري خواندم كه نوشته بود :
در ميان هر سيب/ دانه ی محدودي است/ در دل هر دانه/ سيبها نامحدود/ چيستاني است عجيب ... دانه باشيم، نه سيب !
منبع : جام جم آنلاین (http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100855768940)