PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث بحث داغ هفته : آینده شغلی خود رو چگونه تصور می کنید !؟!



باستان شناس
24th September 2011, 09:58 AM
قبل از شرکت در بحث اساسنامه (http://www.njavan.com/forum/showthread.php?105725-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%81%D8%AA%DA%AF%DB%8C) را مطالعه کنید

درود بر دوستان عزیز و کاربران گرامی

[golrooz]

بحث این هفته توسط maede roshanali مطرح
و امیدوارم بحث جالبی در پیش داشته باشیم .


بحث هفته :
آینده شغلی خود رو چگونه تصور می کنید !؟!

باستان شناس
24th September 2011, 10:09 AM
عمده‌ترین موضوعی که مشخصه آموزش عالی در قرن بیست و یکم تلقی می‌شود،
از اواخر قرن بیستم آغاز شد

و آن مشخصه چیزی جز مقوله عمومی شدن آموزش عالی نیست
و این موضوع سبب فاصله بسیار دانشگاه تا بازار کار شده است.

از این رو بحث آینده شغلی که همان بحث بازار کار است، اهمیت می‌یابد.

باستان شناس
24th September 2011, 10:18 AM
مدلهای نگرانی برای آینده شغلی
محمد وصال*
*دانشجوی دوره دکترای مدرسه اقتصادی لندن

یکی از حوزه‌هایی که همواره مورد توجه اقتصاد‌دانان بوده است، مبحث رابطه کارگزار و کارفرما است.
در این مورد یک نفر به عنوان صاحب پروژه (کارفرما) شخصی را برای انجام کاری به خدمت می‌گیرد.
سوال اساسی این است که کارفرما چگونه با کمترین هزینه و به بهترین نحو پروژه را به انجام برساند.
چالش اصلی در این ارتباط وجود اطلاعات نامتقارن است.

بدین معنی که معمولاً کارگزار اطلاعاتی را در اختیار دارد که کارفرما از آن بی‌بهره است.

این اطلاعات می‌تواند شامل شرایط بازار، عملکرد کارگزار و یا قابلیتهای فردی کارگزار باشد که توسط کارفرما قابل مشاهده نیست.

برای مثال ارتباط بیمار و پزشک را در نظر بگیرید.
در این مورد بیمار در مورد بیماری خود اطلاع اندکی دارد.
در مقابل پزشک با استفاده از علم و دانش تجربی در شناسایی و درمان بیماری مهارت دارد.

در این مورد پزشک به عنوان کارگزاری که توسط بیمار انتخاب می‌شود، دارای اطلاعات بیشتری نسبت به کارفرماست.
پروژه مورد بحث در این مثال نیز تشخیص و درمان بیماری فرد مراجعه کننده است.
قرارداد معمول بین پزشک و بیمار اینگونه است که فرد حق ویزیت خود را که مبلغ ثابتی است، حتی پیش از معاینه پزشک پرداخت می‌کند، در مقابل پزشک نیز معاینات لازم را انجام داده و نظر خود را اعلام می‌کند. همانطور که مشاهده می‌شود در این مثال دو نکته اساسی نهفته است.
اول مزیت اطلاعاتی پزشک در مقابل بیمار؛ دوم، وجود قرارداد غیر مشروط؛ بدین معنی که پرداخت حق‌الزحمه پزشک منوط به تشخیص مناسب یا معاینات کافی (از نظر بیمار) نیست.
چه پزشک در تشخیص و درمان موفق باشد چه نباشد، بیمار باید حق ویزیت را پرداخت کند.
باید توجه کرد که علی‌رغم آنکه موفقیت و عملکرد پزشک تا حد خوبی قابل مشاهده است، اما اثبات این عملکرد در مراجع قضایی چندان راحت نیست. از این رو معمولاً قرارداد بین پزشک و بیمار غیرمشروط و بسیار ساده است.
در صورتی که بیمار از عملکرد پزشک راضی نباشد، دیگر به او مراجعه نمی‌کند و این به نوعی تنبیه عملکرد نامناسب کارگزار خواهد بود (سود از دست رفته پزشک).

از این دست مثالها بسیار است.
برای درک اهمیت بیشتر موضوع دو مورد دیگر در اینجا مطرح می‌شود. در یک دموکراسی، کاندیداها با رقابت بر سر یک پست و ارایه نظرات و راه‌کارهای خود برای مسایل مورد علاقه رای‌دهندگان در انتخابات شرکت می‌کنند.
افراد نیز با رای خود فردی را به عنوان کارگزار انتخاب می‌کنند. از این مرحله به بعد هر دو نکته ذکر شده در مثال پزشک-بیمار در این مورد نیز وجود دارد. سیاستمدار منتخب دارای مزیت اطلاعاتی است.
بدین معنی که او با استفاده از آمار و تحلیل‌های کارشناسی نهادهای مختلف سریع‌تر و با کارایی بالاتری از وضعیت اقتصاد آگاه می‌شود و می‌تواند تصمیم مقتضی شرایط را اتخاذ کند.
با آنکه می‌توان عملکرد سیاستمدار را مشاهده نمود و نتایج تصمیمات وی را احساس کرد، اما کمتر می‌توان در یک مورد خاص او را به عنوان مقصر معرفی کرد.
البته رای‌دهندگان در این مثال با رای‌دادن یا ندادن به سیاستمدار در انتخابات آینده رضایت یا نارضایتی خود را از نحوه اداره امور ابراز می‌دارند.

برای مثالی دیگر قراردادهای کارِ روزمزد را می‌توان در نظر گرفت.
در این قرارداد کارگزار برای مدت کوتاهی (یک روز) استخدام می‌شود و مبلغ پرداختی به وی مشروط به اینکه کار را خوب انجام بدهد یا بد نیست.
تنها قول و قراری که گذاشته می‌شود این است که در انتهای روز کارفرما مبلغی را به عنوان دستمزد به کارگزار می‌پردازد.
در صورت رضایت کارفرما احتمالا قرارداد برای روز بعد یا دوره معینی تکرار خواهد شد.

در ادبیات کلاسیک اقتصاد، مساله وجود اطلاعات نامتقارن مورد توجه قرار گرفته است. اما قراردادهای بهینه‌ای که در ادبیات کژاندیشی(4) پیشنهاد می‌شود، معمولاً مشروط به مشاهده عملکرد کارگزار است(5) .
سوال اساسی این است که اگر قراردادها آنچنانکه ادبیات کلاسیک می‌گوید مشروط نباشند، چه می‌شود؟
آیا پزشکان همواره حق بیمار را ضایع می‌کنند؟
یا سیاستمداران به رای‌دهندگان خیانت می‌کنند؟
به عبارت دیگر
آیا با وجود قراردادهای کوتاه‌مدتِ غیر مشروط در شرایط اطلاعات نامتقارن، کارگزار تلاش کافی برای به انجام رساندن پروژه انجام می‌دهد یا نه؟

ادبیات نگرانی برای آینده شغلی در پی پاسخ به این سوال است(6) .

در این دسته از مدلها تعامل کارفرما و کارگزار در طول زمان است و قراردادها به صورت کوتاه‌مدت هستند.
بدین معنی که ابتدا به ساکن کارفرما شخصی را به عنوان کارگزار خود انتخاب می‌کند (با هر معیاری) و پروژه را به او واگذار می‌کند.
سپس نتیجه عملکرد کارگزار در انتهای قرارداد مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و در صورتی که کارفرما از او راضی باشد در دوره بعد نیز پروژه را به همان کارگزار واگذار خواهد نمود.

نکته اول و کلیدی این مدلها آشکار شدن اطلاعات محیطی و ویژگی‌های کارگزار به مرور زمان است.
بدین معنی که به دلیل دشواریهای اعمال قرارداد و اثبات عملکرد، کافرما قرارداد ساده را ترجیح می‌دهد، اما آنرا به صورت کوتاه‌مدت و برای یک دوره امضا می‌کند.
در انتهای دوره و به دلخواه خودش (با توجه به اطلاعات آشکار شده) در مورد تمدید قرارداد تصمیم‌گیری می‌کند.

نکته دوم انگیزه کارگزار برای نشان دادن توانایی‌های خود است.
کارگزار که متوجه وجود منافع بلندمدت حاصل از ادامه کار است، سعی دارد که در دوره ابتدایی خود را ماهر، باهوش و ... نشان دهد تا صلاحیت وی برای ادامه کار تایید شود.
در واقع در دوره آغازین کارگزار تلاش خواهد کرد تا کارفرما را با قابلیت های خود تحت تاثیر قرار دهد.
به این ترتیب نگرانی از آینده شغلی به محرکی برای تلاش بیشتر و احتمالاً عملکرد بهتر منجر خواهد شد.

البته تلاش برای نشان دادن توانایی الزاماً در جهت مثبت عمل نخواهد کرد. در واقع هدف اصلی در دوره اول رساندن پیام مهارت به کارفرما است.
اینکه با چه ابزاری این پیام منتقل می‌شود در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
در برخی از مدلها این پیام‌رسانی(7) باعث کاهش سود کارفرما می‌شود.
بدین معنی که فرد با مهارت بالا برای آنکه به عنوان فرد کم‌توان شناخته نشود، کاری را انجام می‌دهد که به بهترین نتیجه منجر نخواهد شد.
به عنوان مثال کارشناس بورسی را در نظر بگیرد که در مورد سهام یک شرکت به کارفرما مشاوره می‌دهد.

کارشناس خوب با مشاهده وضعیت بازار به سه نتیجه می‌تواند برسد:

خرید، فروش یا عدم معامله. کارشناس بد از وضعیت بازار چیزی دستگیرش نمی‌شود و می‌تواند پیشنهاد خرید، فروش یا عدم معامله را به صورت تصادفی به کارفرما اعلام کند.

در انتها کارفرما با عمل به پیشنهاد کارشناس سود خود را مشاهده می‌کند و بر این اساس در مورد استخدام کارشناس برای دوره بعد تصمیم می‌گیرد.

در شرایطی می‌توان نشان داد که این بسیار ساده تعادلی دارد که در این تعادل کارشناس بد به صورت تصادفی پیام خرید یا فروش می‌دهد و کارشناس خوب بیش از آنکه واقعاً از شرایط بازار می‌فهمد پیام عدم معامله می‌دهد.

این پیام تنها به این خاطر است که از کارشناس بد متمایز شود (چون کارشناس بد هیچ گاه چنین پیامی نمی دهد!).

نتیجه دیگر این مدلها تلاش کمتر کارگزار در دوره‌های بعدی است. بدین ترتیب که هرچه فرد در کار خود جاافتاده‌تر می‌شود و قابلیت های وی برای کارفرما بیشتر اثبات می‌شود انگیزه وی برای تلاش مضاعف کم می‌شود.

در مثال کارگزار روزمزد شرایطی را در نظر بگیرید که کارفرما کلاً برای دو دوره جهت استخدام کارگزار اقدام کند و بعد از دو دوره دیگر پروژه‌ای در کار نباشد.
در این شرایط در دوره اول کارگزار با انگیزه مضاعف در دوره اول تلاش خواهد کرد تا نظر کارفرما را جلب کند.
اما در دوره دوم از آنجا که دوره بعدی وجود ندارد، وی دیگر انگیزه‌ای ندارد و احتمال زیاد در صورتی که قرارداد غیرمشروط باشد، از زیر کار درخواهد.

1- Career Concerns
2- Agent
3- Principal
4- Moral Hazard
5- در این مورد معمولاً واژه قراردادهای کامل به کار می رود. بدین معنی که قرارداد گزینه‌های محتمل برای عملکردهای قابل مشاهده را در نظر گرفته و پرداخت دستمزد مشروط به مشاهده عملکردی خاص خواهد بود.
6- برخی از مدلهای معرفی شده در این حوزه را می توان در مقالات زیر مشاهده نمود:
Holmstrom, B., 1999, Managerial Incentive Problems: A Dynamic Perspective, Review of Economic Studies
Ottaviani, M. and P. Sorenson, 2001, Information aggregation in debate: who should speak first, Journal of Public Economics
Morris, S., 2001, Political Correctness, Journal of Political Economy
7- Signaling

بهـمن
24th September 2011, 10:19 AM
ممنون از ایجاد بحث

من فکر میکنم چون هیچ مدرکی ندارم لذا هیچ آینده شغلی ندارم[nishkhand]
ولی در کل اونایی هم که مدرک دارن اونا هم نباد زیاد ا میدی به داشتن شغل داشته باشن اونم تو این دوره زمونه[khabalood]
هرچند واسه بعضی افراد تو جامعه که خونشون ظاهرا رنگین تر از ماهه ، هم دانشگاه دولتی هست ، هم شغل خوب . هم حقوق خوب![kootak]

نارون1
24th September 2011, 10:37 AM
من الان کارشناسی دارم ، هیچ جا کار نیست ....اگرم هست محیطش مناسب نیست که این برام خیلی مهمه !!!!!!!!!!!

باید ادامه تحصیل بدم .... اونم تا ادامه بدم .... دوباره بازار خراب میشه .....

هی ما بدو بدو میریم جلو .... بازار کار هم از اون طرف خراب میشه ...

ولی البته همیشه درس رو برای شغل نمیخونیم .... علاقه و کسب دانش هم مطرحه ....

ولی آدم دوست داره وقتی توی یک رشته دانش کسب میکنه به بقیه هم خدمات بده ....

Admin
24th September 2011, 10:50 AM
به نظر من توی این جامعه هر کسی به اندازه ی تلاش خودش بهره می بره ...

من کسانی رو دیدم که خیلی مذهبی هم نیستن ، تو دولت هم زیاد پارتی بازی ندارن ولی آدم های موفقی بودن.

ولی بر عکس برخی آقا زاده ها رو دیدم که همیشه وابسته به پدرشون بودن و بعد از اینکه پدرشون بازنشسته میشه ، به همراه پدرشون بازنشسته میشن.

به رنگی بودن خون هم ربط نداره ، معتقدم کسی که کار بلد باشه رو هوا می برنش ... منتش رو هم می کشن.

الان 20 - 30 سال پیش نیست که هر کسی پارتی داشت سریع بره توی یه ارگان دولتی ... بدترین شغل ها، الان شغلهای دولتی هستن.!

بهترین شغل ها ، شغل شخصی ...

فکرت کار کنه و بتونی توانایی های لازمه رو کسب کنی همه جا خواهان داری ...

یکی از دوستانم شرکت داره ( تازه تاسیس ) اینقدر این پسر کار بلده که تا به حال برای شرکتش تبلیغات و بازار یابی نکرده ، دلیلش رو پرسیدم گفت همه جا کار بهم میدن و در حد توانایی خودم کار می تونم بگیرم دیگه نیازی به تبلیغات ندارم.!

خود من هم آینده ی شغلیم رو به این صورت می بینم که ان شاء الله به کمک بچه ها این سایت رو به برترین سایت علمی تبدیل می کنم و در کنار همین سایت شرکتی نیز توی تهران اگر خدا قسمت کنه تاسیس می کنم.

هر کسی هم که توانایی داشت می تونیم استخدام کنیم ... [cheshmak]

موفق باشید

maede roshanali
24th September 2011, 11:07 AM
ممنون از شروع بحث
به نظر من تنها راه حلي که سبب ميشه وضعيت بازارکار از اين حالتي که الان وجود داره بهتر بشه اينه که ورودي دانشگاه با ورودي صنعت يا بازارکار متناسب باشه. يعني اگه امسال واسه يه رشته اي يه ظرفيتي انتخاب ميشه (براي هر کدوم از مقاطع تحصيلي) مترادف با اين باشه که 4سال ديگه به اين تعداد افراد نيازه، و با اين وضعيتي که الان ميبينيم حتي بايد زن و مزدشم ممشخص باشه و بر اين اساس سهميه دانشگاه واسه دختر و پسر انتخاب شه (هر چند که دخترا ضرر ميکنن).

بهـمن
24th September 2011, 11:11 AM
خود من هم آینده ی شغلیم رو به این صورت می بینم که ان شاء الله به کمک بچه ها این سایت رو به برترین سایت علمی تبدیل می کنم و در کنار همین سایت شرکتی نیز توی تهران اگر خدا قسمت کنه تاسیس می کنم.

هر کسی هم که توانایی داشت می تونیم استخدام کنیم ... [cheshmak]


خب منو تو بخش هنری دفترتون استخدام کنید[nishkhand]



به رنگی بودن خون هم ربط نداره ، معتقدم کسی که کار بلد باشه رو هوا می برنش ... منتش رو هم می کشن.

من کاربلد.... بیان ببرن بینم چطوری می برن!!![sootzadan]


بدترین شغل ها، الان شغلهای دولتی هستن.!


دمت گرم داشی...
ای گفتی...
شغل فقط آزاد ولی با تفکر ... ینی نه آزاد الکی ... آزادی خوبه که آدم به پاش زحمت بشکه و به پای زحمتش پول دربیاره


ولی بر عکس برخی آقا زاده ها رو دیدم که همیشه وابسته به پدرشون بودن و بعد از اینکه پدرشون بازنشسته میشه ، به همراه پدرشون بازنشسته میشن.



یکی رو میشناسم که پدرش جانبازه...
خودشم بهش مقام جانبازی دادن[taajob] و البته به پاش ، حقوق هم میگیره...

Aysajoon
24th September 2011, 11:43 AM
با تایید فرمایشات دوستان به ویژه اقا مصطفی اما نمیشه نادیده گرفت که در کشور ما نرخ بیکاری 2 رقمی هست و این یعنی هر چقدر هم خوش بین باشیم قطعا و یقینا مشکلاتی وجود داره ؛ گاهی باید از خودمون بپرسیم چطور ممکن است شخصی با مدرک فوق لیسانس مثلا it با آن همه تخخص قابل قبول ؛ حاضر به انجام اموردفتری و منشی گری بشود ؟؟؟!!!! این ها یعنی مشکلات بزرگی داریم :

1. تو کشور ما پیدا کردن شغل رو ضوابط نیست بلکه رو روابطه نمیگم 100% ها ولی این موردم نمیشه نادیده گرفت چون درصدش زیاده ! از دوستانم که برا سفر مطالعاتی اومدن کشورمون شنیدن این جمله واقعا بیدارم کرد و شدیدا ازارم داد البته " تو کشور شما فقط پارتی داشته باش و کار به دست بیار تخصص را موقع کار یاد میگیری !!!! "
2. همسو نبودن هدف دانشگاه و نیاز بازار کار تو کشور معضل بزرگیه که نمیشه نادیده گرفت ؛ چرا باید دانشجوی دختر در رشته ی مهندسی مکانیک اونم در مقطع ارشد جذب بشه اما بعد از فارغ التحصیلی اونم از یه دانشگاه معتبر و مادر هیچ کارخونه و کمپانی درست حسابی نخواد جذبشون کنه چرا ؟؟؟؟؟ چون مرد میخوان نه زن و صراحتا هم دلیلشون فقط همینه !!! یا تو فیزیک پلاسما دانشجو تربیت کنه بعد موسسات تحقیقاتی بگن این فیلد تخصصی مسایل سیاسیش زیاده و تو گرایشای دیگه ی فیزیک میخوان نیروی کار جذب کنن !!!!

3. من با کلیت صحبت اقا مصطفی راجع به شرکت خصوصی تا حد زیادی موافقم اما این فضا زمانی تو شرکت‌ها به وجود میاد که اولا فضای داخلی اون ها مناسب باشه و دوما خود اون‌ها هم تو فضای مناسب‌ تری قرار گرفته باشن و از نظر اقتصادی و امنیت کاری به حدی رسیده باشن که بتونن بر روی جذب افراد بهتر سرمایه‌گذاری کنن و سیستم پیشرانی به وجود بیارن . چنین چیزی عملا تو کشور ما خیلی خیلی نادره ، اون هم به خاطر فضای کلی‌تری که تو کشور حاکمه و قطعا قسمتی از این مشکل (قسمتی که کوچیک نیست) به تصمیم‌گیری‌های کلان کشوری برمی‌گرده و به نظر من دولت از این نظر قابل دفاع نیست . وقتی شرکت های خصوصی به جای جذب فوق لیسانس میان فوق دیپلم بر میدارن و دلیلشون اینه که دوبل کار میکنه و کمتر از فوق لیسانسم حقوق میدیم یعنی این فضا هم مسموم است اما اگه دلیلشون رو میزان سواد (نه مدرک ) و خلاقیت و هوش و ... بود اون موقع بحث اصولی میشد .

4. اما منطقی باشیم ! تا کی باید از دولت و حکومت انتظار کار داشت ؟ وقتی یک فارق التحصیل دانشگاهی ما اینقدر مهارت و شجاعت و خلاقیت ندارد که با اتکا به داشته های خودش طرح کسب و کار خود را پایه ریزی کند ؛ چه انتظاری از غیر می توان داشت ؟ اصلا این فرد برای مجموعه ای که بخواهد وارد آن شود ؛ می تواند مفید باشد ؟ یعید می دانم !
پس اموزش پرورش و علوم ، تحقیقات و فناوری هم مقصر و شایسته ی نکوهش و سرزنش هستن که از تربیت این چنین افرادی ناتوانن .

fantastic girl
24th September 2011, 11:52 AM
من که عشقم این بود برق بخونم ، که خداروشکر می خوام برم بخونم ، برا کارمم خیلیییییییییییییییییی فکر دارم خودم واسه خودم کار کنمو................ در کل تا جند سال دیگه میترکونم [fardemohem]

LaDy Ds DeMoNa
24th September 2011, 01:00 PM
سلام بر همه دوستان
تنها مدرگ تحصیلی برای رشته من که حسابداری هستم ملاک نیست
از آیتم های خیلی مهمی استخدام در این زمینه:
داشتن تجربه کاری و آشنا بودن به نرم افزارهای موجود (به روز بودن اطلاعات نرم افزاری ) و آشنایی با قوانین مالیاتی کشور . . .

یه روزمه کاری خیلی خوب و اعتماد به نفس بالا در مصاحبه های کاری می تونه شانس بزرگ شما برای کسب کار !!!!!!!!

برای مثال
در رشته من آشنا بودن و تسلط کامل به نرم افزار همکاران سیستم که اکثر شرکتها و کارخونجات کشور با اون کار می کنن خیلی مهمه
همچینن در زمینه کارگزینی آشنا بودن و تسلط کامل به نرم افزار pwkara

به دوستان پیشنهاد می کنم هر یک تو زمینه تخصصی خودش تنها به کسب تجربه با حقوق پایین بپردازه بعد رزومه خودش رو برای شرکتهای بزرگ تر ارسال کنه و شانس اش رو امتحان کنه
من مدتها بصورت رایگان حسابداری چند شرکت رو انجام دادم و حتی الانم که مشغول به کار هستم و شش سال تجربه کاری در کارخونه جات رو دارم
سعی می کنم همیشه بروز باشم و روشهای جدیدتری رو تو کارم تجریه کنم

NeshaNi
24th September 2011, 01:47 PM
صددرصد خوشبینم که اینده کاری موفقی دارم چون ازسرناچاری وبل اجباروارد این کارنشدم که موفق نباشم تنهادرصورت اینکه تلاشی نکنم موفق نمیشم

golden3
24th September 2011, 02:46 PM
باسلام خدمت دوستان گرامی
من به شخصه به آینده شغلی خودم امیدوارم چون ازرشته ی تحصیلی خودم(حقوق) راضی هستم وبا آگاهی کامل به بازار کاراین رشته انتخابش کردم تا جایی که بتونم سعی میکنم اول از تجربیات دیگران استفاده کنم بعدخودم بدون نیاز به حمایت یا بهتره بگم تواین دوره زمونه پارتی برای خودم شغل مناسب وپر درآمد انتخاب کنم آخه استادم میگفت اکثر دانشجوهای حقوق بخاطر پول وارد این رشته میشن.[tamaa]


باد کار خویش کرد و بر وزید/ آنکه جانی داشت برجانش گزید
آنکه غافل بودخودواقف نشد/ وای آن جانی که او عارف نشد

maede roshanali
24th September 2011, 07:03 PM
جالبه! بيشتر بچه ها راضي ان! فکر نميکردم اينطوري باشه! نميدونم چند درصدتون الان دانشجو هستين ولي به نظر مياد بيشترتون دانشجو باشين. اگه دنبال کار دولتي و استخدام نباشين و رشته تون طوري باشه که بتونين کاري واسه خودتون دست و پا کنين و يه جورايي خودتون رئيس خودتون باشين ميشه خوش بين بود البته يه بحث ديگه ام هست خيلي ها براشون فرقي نميکنه که تو رشته تخصصي خودشون کار کنن يا نه ولي بعضي ها قبول نميکنن. مثلا تو اين کارگاه هاي کار افريني که ميذارن ميگن چرا خودتون به فکر يه کار تازه نيستين طرف با مدرک فوق ليسانس مهندسي ميگه من پولم کجا بود که بخوام کارخونه بزنم؟!! ميگن لازم نيست که کارخونه بزني يه کارگاه توليد قارچ!! باز کن! شايد خيلي ها حاضر باشن همچين کاري بکنن ولي شما بودين قبول ميکردين 20سال زحمت بکشين دور از خونواده و با هزار سختي درس بخونين اونوقت بياين مثلا قارچ توليد کنين!؟؟؟

ساناز فرهیدوش
24th September 2011, 07:25 PM
هر کس در زندگیش طبق برنامه ایی که داشته تو این مسیر قرار گرفته .
آینده شغلس یک مدیر رو رو منوط به ادامه تحصیل . دانش روز و لطف کسایی می دونم که بین مرد و زن در انتصاب تفاوتی قائل نمی شوند .
روزی بود که خانم ها حق تحصیل نداشتند و امروز خانم ها بیشترین کرسی دانشگاه ها را اشغال کردند . امید دارم که روزی برای خانم ها و اقایان هر فردی مطابق با شایستگی و تلاشی که کرده شغلی مناسب داشته باشه .

shadmehr
24th September 2011, 09:32 PM
من که آیندم معلومه مهندس برنامه نویس....الان ترم سه دانشگاهم....به سه تا شرکت رفتم تست دادم هر سه تاشون ...خاستنم....درصدی هم...قراره حسابم کنن....به نظر شما خوبه....درصدی....گفتن تا بشناسیمت....20% بهت میدیم...

Sookoot
24th September 2011, 10:24 PM
آینده شغلی خود رو چگونه تصور می کنید !؟!

بنظرم اینده شغلی و نوع حرفه ای که بتوان با اتکا به ان ضمن کسب استقلال و احساس استقلال ! برروی درامد مکفی و مستمر ان نیز حساب کرد به 2 دلیل بستگی دارد

1- سطح تحصیلات اکادمیک و مهارت های تجربی و توانایی های فردی (نوع تخصص و خصوصیات اخلاقی)...درواقع ویژگیهای فرد ، چون اشتغال بدلایل مختلف که خارج از حوصله بحث است عرصه رقابت است
2- شانس !
مثال برای 1 : خانم الف 32 ساله فوق لیسانس ارتباطات مودب مسلط خوش برخورد و کاملا حرفه ای مدیرروابط عمومی یک سازمان است" که با شرکت درازمون استخدام شد " هم اکنون حقوق و اضافه کار و حق ماموریت و سایرمزایا خوب ! /ضمن انکه بیشتر از انکه وی نیاز به اشتغال دران سازمان داشته باشد سازمان نیازمند اوست !

2- اقای ب 28 ساله لیسانس شیمی با 100 هزارتومن ! یک شرکت صنعتی ثبت میکند تصادفا ! و از بخت و اقبال ! رقم اولین قرارداد حق العمل کاری وی بالغ بر یک میلیاردونیم منعقد میشود" گواهی حسن انجام کار صادرشده و ضمن برخورداری از رزومه اجرایی الان کمترین قراردادهایش 4 میلیارد است این غیر از قراردادهای بین المللی است که مبنای محاسبه اش یورو و دلار است !
.............
درمورد رشته حقوق فارغ التحصیل این رشته اگر بیکار باشد یا بیعرضه ! است یا قصدادامه تحصیل (دکتری )دارد
چون کافیست با کمی تحمل سختی و مشقت ، به کسوت قضاوت " وکالت و سردفتری اسناد و ازدواج و طلاق درامد

karami_majid
25th September 2011, 10:57 AM
هیییییییییی!!! تا وقتی دانشجو بودم فکر میکردم اینایی که درس خوندن و بیکارن دستو پا چلفتین!!! الان که یکساله فارغ التحصیل شده بیدم هنوز بیکارم!!! شاید خودمم دستو پا چلفتیم! تا حالا چندتا جا برا مصاحبه رفتم ازم نکات ریز شرکتشون رو میپرسن منم قائدتا بلد نیستم... جالبه تو دانشگاه دقیقا چیزایی بهمون یاد دادن که اصلا به دردمون نمیخوره ! اونایی که میگن باید بچه ی باهوش و فرزی باشی !شعر میگن ... همه اطرافیان من میگن تو بچه زرنگی ! ولی.... ، تازشم چند بار خاستم خودم کار بزنم پول نداشتم رفتم وام بگیرم گفتن باید کار رو بزنی بعدا بیایم وام بدیم .

ساناز فرهیدوش
25th September 2011, 12:44 PM
دوستان عزیز از اظهار نظر های بزرگواران سپاسگذارم و صمیمانه خواهش می کنم در پست ها از واکنش نسبت به مسائلی که برای سایت مشکل ساز می شوند جدا پرهیز نمایید .

deepdrip
25th September 2011, 06:16 PM
خوب موقعیت شغلی من بستگی به حضور تشنگان وادی علم و دانش صوری و ظاهری دارد. تا وقتی این عزیزان باشند ،ما نیز خواهیم بود. در شکلی دیگر ،دادن ایده و انگیزه برای علم آموزی کار ماست .تا این شرایط مهیاست ،ما نیز در این وادی خواهیم بود.

neda.5522
26th September 2011, 11:16 AM
سلام
من بابام آشنا زیاد داره،اما اعتقاد داره که نباید واسه بچه هاش از این کارا بکنه و ما خودمون میتونیم هرکاری بکنیم و نیاز به پارتی نداریم،اما در عوض واسه مردم کم نمیذاره ها،نمیدونم این دیگه چه روشیه [soal]
تورو خدا شرایط رو میبینید؟ [gerye]
اما بازم من خوشبینم،تا روزی که بخام برم سرکار مخشو میزنم واسم یه کاری بکنه . . . [bamazegi]

محسن آزماینده
26th September 2011, 02:34 PM
من ک فعلا دانشجو هستم
همه ما باید با بیشتر شدن مراکز آموزش عالی انتظار پیشنهاد یک شغل مناسب را از طرف سایرین نداشته باشیم
ما باید به دنبال کارآفرینی باشیم
دغدغه اصلی جوانان پیدا کردن شغل و دغدغه صاحبان شغل ترس از بیکار شدن است
ولی باید با توجه به تخصصی که داریم برای خودمان شغل را ایجاد کنیم
با کوچکتر شدن بدنه دولت فرصت های استخدامی کم میشود
باید قب.ل کنیم که کاآفرینی نیز بدون حمایت مفهومی ندارد
ممنون

طلیعه طلا
26th September 2011, 04:44 PM
من به این روایت معتقدم که میگه : شما گناه نکنید، روزی مقرر شده به دستتون میرسه. اگه قرار باشه من نسبت به آینده شغلیم از اون جهتی که اشاره شد،به قضیه نگاه کنم و درصد بد بینی یا خوش بینی ذهنی و روانیم رو تعیین کنم ،از نظر من یه کم جای سوال و فکر داره . در ضمن ، من فکر می کنم ما خوش بین و یا بد بین صرف نداریم . این ها حالاتی است که بسته به شرایط و موقعیت زمانی و مکانی تغییر میکنه و مرتب در نوسانه . . . و اما خودم از آینده شغلی که انتخاب خواهم کرد ، تصویر ذهنی خوبی دارم و مطمئنم با توکل ،تلاش و پشتکار و دعای خیر والدینم ،می تونم در بهترین شرایط قرار بگیرم . ان شــــــــــــــــــــــــ ــــــاءالله.

e.einitabar
26th September 2011, 07:10 PM
سلام دوستان عزیز
آینده ی شغلی هر شخص رو خود اون شخص رقم میزنه
ربطی به دانشگاه و رشته و .... نداره
عواملی مثل پارتی و ......... هم تاثیر داره و تاثیر اون رو راحت میشه از بین برد
من معتقدد هستم که یک انسان متخصص هیچ زمانی بیکار نمیمونه
دوستان من هم وقتی مدرک گرفتم تا یک سال بیکار بودم هر جا واسه کار میرفتم ازم سابقه کار میخواستن حسابی کلافه شده بودم تا اینکه توی استخدامی اداره قبول شدم ولی همزمان دوستم بعد از گرفتن مدرک مثل یک کارگر شروع به شاگردی کردن برای یک انسانی که مدرکش سیکل بود پرداخت
الانم واسه خودش کارهای پیمان کاری خیلی بزرگ رو میگره وضع زندگیش توپه توپه
نه پارتی داره
نه ............
فقط معتقد به اینه که خدا هیچ زحمتی رو بی جواب نمیزاره
دوستان فقط توکل به خدا

در پناه حق

عرفان بابانظری
27th September 2011, 08:09 AM
اگر برای قطع یک درخت هشت ساعت به من فرصت می دادند، شش ساعت آن را به تیز کردن تبرم اختصاص می دادم؛ کیفیت وابسته به انجام کار درست در اولین فرصت است.((وجی میترا))
چیزی که فراوونه موقعیت های فراوان شغلی فقط باید کمی خلاقیت و کارآفرینی داشته باشیم .
این درست نیست که همیشه کارهای دیکته شده انجام دهیم بلکه باید با خلاقیت خودمان فضای موفقیت برای خود و دیگران ایجاد کنیم و نترسیم چون بزرگی میگه:
آغاز هر کار مهمترین قسمت آن است. ((افلاطون (http://www.rahpoo.com/default.aspx?spkPath=Platon)))

SADEQEM
27th September 2011, 09:13 AM
دنیا به کجا ما به کجا ما از همین حالا به آینده فکر می کنیم در حالی که شاید به آن حتی ذره ای تلاش نکردیم
بیاییم در حال بهترین باشیم اگه بودیم 100% در آینده هم بهترین خواهیم بود

باستان شناس
27th September 2011, 12:21 PM
من به این روایت معتقدم که میگه : شما گناه نکنید، روزی مقرر شده به دستتون میرسه. اگه قرار باشه من نسبت به آینده شغلیم از اون جهتی که اشاره شد،به قضیه نگاه کنم و درصد بد بینی یا خوش بینی ذهنی و روانیم رو تعیین کنم ،از نظر من یه کم جای سوال و فکر داره . در ضمن ، من فکر می کنم ما خوش بین و یا بد بین صرف نداریم . این ها حالاتی است که بسته به شرایط و موقعیت زمانی و مکانی تغییر میکنه و مرتب در نوسانه . . . و اما خودم از آینده شغلی که انتخاب خواهم کرد ، تصویر ذهنی خوبی دارم و مطمئنم با توکل ،تلاش و پشتکار و دعای خیر والدینم ،می تونم در بهترین شرایط قرار بگیرم . ان شــــــــــــــــــــــــ ــــــاءالله.


این روایتی که شما بیان کردید درست

ولی

خداوند گفته از شما حرکت از من برکت

خب یعنی خداوند هم روزی همینطوری برای بندگانش که که قدرت تصمیم گیری و انتخاب داره نمی فرسته !

در هم اکنون جامعه امروزی خوش بینی و بد بینی رو شرایط حاضر جامعه تعیین میکنه نه تخیلات ذهنی ما !
شاید تخیلات ذهنی ما خیلی خوش بین باشه ولی در شرایط واقعیت جامعه تخیلات کاربرد نداره
بلکه واقعیات هست که حرف اول و اخر رو میزنه !


راستش اینکه گاهی تصور ذهنی خوبی داریم کافی نیست
! چون تصورات ما بیشتر شامل رویا پردازی و بلند پروازی هست

چرا چون
برای اینه که تصور خوبی داریم به اینده
ولی وقتی در زمان خودش وارد بازار کار شدیم
از تمامی تصورات ذهنی خودمون می تونیم متاسفانه متنفر بشیم
و بگیم چی میخواستیم چی شد .....

عرفان سلیم زاده
27th September 2011, 12:42 PM
ببنید من کاری به تحقیقات انجام شده دراین زمینه ندارم!
من مخترع به امید اینکه اختراعم تجاری سازی بشه دارم اختراع ثبت میکنم!!!
اینکه تو یه جامعه ای مثل ایران از ایده تا تجاری سازی( سرمایه اولیه داشته باشی!) باید واسه ثبت اختراع شش ماه صبر کنی - واسه ثبت یه شرکت حداقل یه سال بدویی! - شرکت زدی بخشی از سرمایه تو بدی واسه تبلیغات! تا یا بازارت بگیره یا نگیره!!!
بگذریم که اگه سرمایه اولیه نداشته باشی باید وام بگیری که در اون موقع هم یه یه سالی بدویی تا بهت اون وامه با سود 14 درصد بدن و بعد شروع کنی!
حالا نقش دولت و این رژیم در کمک به اسان تر شدن این مراحل چیه؟
1- بدون کارت سربازی نمیتونی اختراعتو تو ایران تجاری سازی کنی!(به جهنم! میرم هدیه اش میکنم به یه یه افراطی!)
2- بعد شرکت زدنت اگه کارت تو یه برهه زمانی نگیره یا درامدت زیاد نباشه دولت پدرتو در میاره!(پس سعی کنید وام نگیرید از ما گفتن بود!)
بازم بگم؟

طلیعه طلا
27th September 2011, 12:58 PM
این روایتی که شما بیان کردید درست

ولی

خداوند گفته از شما حرکت از من برکت

خب یعنی خداوند هم روزی همینطوری برای بندگانش که که قدرت تصمیم گیری و انتخاب داره نمی فرسته !

در هم اکنون جامعه امروزی خوش بینی و بد بینی رو شرایط حاضر جامعه تعیین میکنه نه تخیلات ذهنی ما !
شاید تخیلات ذهنی ما خیلی خوش بین باشه ولی در شرایط واقعیت جامعه تخیلات کاربرد نداره
بلکه واقعیات هست که حرف اول و اخر رو میزنه !


راستش اینکه گاهی تصور ذهنی خوبی داریم کافی نیست
! چون تصورات ما بیشتر شامل رویا پردازی و بلند پروازی هست

چرا چون
برای اینه که تصور خوبی داریم به اینده
ولی وقتی در زمان خودش وارد بازار کار شدیم
از تمامی تصورات ذهنی خودمون می تونیم متاسفانه متنفر بشیم
و بگیم چی میخواستیم چی شد .....

سلام

با خدا باش پادشاهی کن

بی خدا باش هر چه خواهی کن ...

چه قدر خوش حالم که می بینم دارین نوشته های منو یه جورایی دنبال می کنین و یه یاد داشت ... برام میذارین.

اگه به قسمت آخر نوشته هام نگاهی انداخته باشین ،درج کردم که با تلاش و پشتکار این امر رو واسه خودم محقق می کنم .

تصویر ذهنی که به اون اشاره داشتم تک بعدی نیست .پس تو عالم رویا ( نه تخیلات ،چون در تخیل همواره عمل پردازش داره صورت میگیره و فی نفسه مقدس و ارزشمنده ) به

سر نمی برم و همین طوردر مرحله ی آسمون ریسمون بهم بافتن نیستم .

چون با هدف گذاری زندگی می کنم ،پس می دونم ازش چی می خوام.

و برای رسیدن به اون اهداف، یه مجموعه بسیار مهم ( توکل ،تلاش و پشتکار و دعای خیر والدینم ) رو کنار هم جمع کردم ، این برای من کفایت می کنه .

kami45
27th September 2011, 01:48 PM
سلام من هم امیدوارم چون مجبورم امیدوار باشم برای اینکه امید و خوش بین بودن سوخت و انرژی ما دانشجوهاست اگه امید نداشته باشیم خود به خود به راه هایی کشیده میشیم که اخرش خوش نیست.
من رشتم ict هست البته فوق دیپلم الکترونیک دارم و کارشناسی ict رو میخونم که شددیدا به این رشته علاقه مندم حتی بیشتر از الکترونیک!
فکر میکنم اگر من خوب دنبال این رشته برم اولا شانس استخدام تو شرکت های دولتی دارم اگر نشد شرکت های خصوصی و اگر نشد باز میشه با این تخصص پول دراورد.
به نظر شما درست فکر میکنم؟

zolfa
27th September 2011, 01:56 PM
البته تو این دوره زمونه نباید خیلی انتظار داشت شغلی مرتبط با رشته دانشگاهیت گیر بیاری!بلاخره قحطی شغل اومده![hoshdar]

باستان شناس
27th September 2011, 09:06 PM
سلام

با خدا باش پادشاهی کن

بی خدا باش هر چه خواهی کن ...

چه قدر خوش حالم که می بینم دارین نوشته های منو یه جورایی دنبال می کنین و یه یاد داشت ... برام میذارین.

اگه به قسمت آخر نوشته هام نگاهی انداخته باشین ،درج کردم که با تلاش و پشتکار این امر رو واسه خودم محقق می کنم .

تصویر ذهنی که به اون اشاره داشتم تک بعدی نیست .پس تو عالم رویا ( نه تخیلات ،چون در تخیل همواره عمل پردازش داره صورت میگیره و فی نفسه مقدس و ارزشمنده ) به

سر نمی برم و همین طوردر مرحله ی آسمون ریسمون بهم بافتن نیستم .

چون با هدف گذاری زندگی می کنم ،پس می دونم ازش چی می خوام.

و برای رسیدن به اون اهداف، یه مجموعه بسیار مهم ( توکل ،تلاش و پشتکار و دعای خیر والدینم ) رو کنار هم جمع کردم ، این برای من کفایت می کنه .


حرفتون خیلی قشنگن عزیز و بسیار پر معنی !
[tashvigh]
[golrooz]و اینکه من تمامی تاپیک های بخش علوم انسانی رو میخونم و دنبال میکنم .

میدونید عزیزم تمامی عواملی که شما گفتید لازمه زندگی هست از دعای پدر و مادر بگیر تا تلاش و پشتکار ....

ولی عزیزم اینا واقعیت هست که اینده شغلی فعلا با تلاش و پیشتکار به دست نمیات ! هر چند تحصیلات داشته باشی ...الان خودت ببین که تحصیلات دار های باسواد در مقام تحصیلات و شغل مربوط به رشته خودشون نیستن ....و این برای یک جامعه در حد فاجعه هست ....


مطمنا همگی ما دارای هدف هستیم و میخواهیم به اهدافمون برسم اونم در حد عالی !
ولی وضعیت و شرایط جامعه خیلی خیلی موثر و تاثیر گزار هست و این انکار ناشدنی هست !


تخیلات خیلی عالی هستن ولی در شرایط حال جواب نمیده باید به واقعیات بیشتر بها داد !

مثلا شما در زمینه رشته تحصیلی خودتون کار کم هست و اینکه هر قدر تلاش میکنی به دربسته میخوری و الان داشتن پشتکار رو چطور معنی میکنی ؟
مثلا پشتکار و تلاش بیشتری کنید رییس شرکتی که میخواهی کارمندش شوی شما رو قبول میکنه ! مطمنا نه !

مطمنا در زمان خودش وقتی وارد محیط اصلی دانشگاه بشوید و بعدا به امید خداا بری دنبال شغل مناسب رشته خودت خیلی بهتر از الان قضاوت خواهی کرد !
من خوش بینم ولی خب کمی هم واقع گرا ییی لازمه !

baran.ze
27th September 2011, 09:38 PM
In my opinion
I should make now, planning , jumping into the danger
for my future job




به نظر من باید: حال را ساخت، برنامه ریزی کرد، قدرت ریسک کردن داشت،باهوش و دقیق بودن برای استفاده به موقع و بهینه از فرصت ها. همه این ویژگی ها اگر در زمان حال به وقوع بپیوندد آینده را خواهد ساخت


تصور با واقعیت بسیار متفاوت است .انسان برای رسیدن به اهداف خود باید واقع بین باشد

Have a good time
[golrooz]

طلیعه طلا
27th September 2011, 10:22 PM
In my opinion
I should make now, planning , jumping into the danger
for my future job



به نظر من باید: حال را ساخت، برنامه ریزی کرد، قدرت ریسک کردن داشت،باهوش و دقیق بودن برای استفاده به موقع و بهینه از فرصت ها. همه این ویژگی ها اگر در زمان حال به وقوع بپیوندد آینده را خواهد ساخت


تصور با واقعیت بسیار متفاوت است .انسان برای رسیدن به اهداف خود باید واقع بین باشد

Have a good time
[golrooz]




به به ! چه جملات نغز و زیبایی .
من که هم لذت بردم هم درس گرفتم .

Isengard
27th September 2011, 11:25 PM
وقت بخیر
داشتم به تاپیک نگاه میکردم ، چشمم به نظر سنجی افتاد. نتایج نظرسنجی جالب هست ، اکثر افراد خوش بین هستند !
تفکر مثبت خوب هست ولی در این موضوع صرفا خوش بین بودن کافی نیست.
متاسفانه براساس نظام آموزشی غلطی که در کشور رایج هست ، علم فارغ التحصیلان دانشگاه ، موازی با صنعت نیست!
در اکثر موارد فرد فارغ التحصیل نمیتونه وارد صنعت بشه (در رشته فنی عرض میکنم ، سایر رشته ها رو اطلاع ندارم) دلیل این هست که دنیای صنعت و دنیای دانشگاه زمین تا آسمان با هم فرق داره.
فرد فارغ التحصیل یا دانش کافی نداره (خودش باعث بوده) یا درست بهش آموزش ندادن (سیستم آموزشی مقصر هست) که مورد دوم بیشتر رایج هست.
فضایی که برای یک دانشجو در دانشگاه فراهم میشه فضای صنعتی نیست ، دانشجو مجبور هست برای اینکه در سیستم آموزشی دانشگاه موفق باشه ، بیشتر فعالیت خودش رو در پاس کردن واحدها متمرکز کنه و به سایر موارد توجه نکنه چون ازش سایر موارد رو نمیخوان در دانشگاه !
دوری دانشجو از صنعت و سیستم غلط آموزشی باعث میشه فردی شاید حتی با مدرک پایین تر از دانشجوی فارغ التحصیل آن رشته در آن کار موفق تر باشه ، دلیل این هست که اون فرد از اول در صنعت و بازار بزرگ شده و بیشتر آموخته هاش تجربی هست نه صرفا نظری!
بنده با گزینه آخر نظرسنجی موافق تر هستم (البته در این جامعه)
در جوامع دیگر موضوع فرق میکنه.
یاحق

maede roshanali
28th September 2011, 12:44 AM
همچنان دوستان زيادي خوش بين هستند! که بيشتر هم دانشجو ان ... تو يه جملي ميتونم بگم اميدوار باشين ولي خوش بين نباشين!!

محسن آزماینده
28th September 2011, 12:51 AM
وقت بخیر
داشتم به تاپیک نگاه میکردم ، چشمم به نظر سنجی افتاد. نتایج نظرسنجی جالب هست ، اکثر افراد خوش بین هستند !
تفکر مثبت خوب هست ولی در این موضوع صرفا خوش بین بودن کافی نیست.
متاسفانه براساس نظام آموزشی غلطی که در کشور رایج هست ، علم فارغ التحصیلان دانشگاه ، موازی با صنعت نیست!
در اکثر موارد فرد فارغ التحصیل نمیتونه وارد صنعت بشه (در رشته فنی عرض میکنم ، سایر رشته ها رو اطلاع ندارم) دلیل این هست که دنیای صنعت و دنیای دانشگاه زمین تا آسمان با هم فرق داره.
فرد فارغ التحصیل یا دانش کافی نداره (خودش باعث بوده) یا درست بهش آموزش ندادن (سیستم آموزشی مقصر هست) که مورد دوم بیشتر رایج هست.
فضایی که برای یک دانشجو در دانشگاه فراهم میشه فضای صنعتی نیست ، دانشجو مجبور هست برای اینکه در سیستم آموزشی دانشگاه موفق باشه ، بیشتر فعالیت خودش رو در پاس کردن واحدها متمرکز کنه و به سایر موارد توجه نکنه چون ازش سایر موارد رو نمیخوان در دانشگاه !
دوری دانشجو از صنعت و سیستم غلط آموزشی باعث میشه فردی شاید حتی با مدرک پایین تر از دانشجوی فارغ التحصیل آن رشته در آن کار موفق تر باشه ، دلیل این هست که اون فرد از اول در صنعت و بازار بزرگ شده و بیشتر آموخته هاش تجربی هست نه صرفا نظری!
بنده با گزینه آخر نظرسنجی موافق تر هستم (البته در این جامعه)
در جوامع دیگر موضوع فرق میکنه.
یاحق

در این که علم و صنعت موازی نیست موافقم
آقای مهندس رضا آصفی در یکی از مصاحبه هایش خاطره ای با مضمون زیر تعریف کرده

یکی از همکاران روسی وی وقتی در مورد فارغ التحصیلان دانشگاه مطلبی را شنیده گفته:در کشور من یک فرد با تحصیلات لیسانس در25سال اول کار محال است کارشناس شود ولی در کشور شما بلا فاصله ا فارغ التحصیلی کارشناس میشود

شاید مشکل جامعه ما هم همین است

ریپورتر
28th September 2011, 08:59 AM
خدایی فارغ التحصیلهای ما تا درسشون تموم میشه خیال میکنن شاخ غول شکوندن ولی وقتی میان توی کار میبینن هیچی بلد نیستن میدونین چیه هر کی تا مدرکش تموم میشه خیال میکنه باید کار اماده باشه براش بگن بفرما بیا .این درست نیست و هیچ جای دنیا هم برای کسی کار اماده نکردن هر کسی باید مغزش رو بکار بندازه و باید یک ایده جدید داشته باشه با تفکر قدیمی . یکسان نمیشه موفق شد باید کار گروهی باشه ماشالله تو ایران همه میخوان رئیس باشن.

agriman
28th September 2011, 10:39 AM
سلام به همه[cheshmak]

من فکر میکنم مظلوم ترین بخش تو ایران کشاورزیه(اساسا دانشجوی کشاورزی)

من سه ساله فارق شدم خیر سرم

ولی حد اقل 5سال دیگه باید بدوام تا شاید دولت یهو دلش بسوزه و مهندس ناظرا رو استخدام کنه.

دیگه نمیگن آقا سنت میره بالا،بحث ازدواجت چی میشه؟[taajob]

بااین درآمد کم و اینهمه دانشجوی بیکار چطور میشه امیدوار بود[negaran]

باستان شناس
28th September 2011, 10:59 AM
وقت بخیر
داشتم به تاپیک نگاه میکردم ، چشمم به نظر سنجی افتاد. نتایج نظرسنجی جالب هست ، اکثر افراد خوش بین هستند !
تفکر مثبت خوب هست ولی در این موضوع صرفا خوش بین بودن کافی نیست.
متاسفانه براساس نظام آموزشی غلطی که در کشور رایج هست ، علم فارغ التحصیلان دانشگاه ، موازی با صنعت نیست!
در اکثر موارد فرد فارغ التحصیل نمیتونه وارد صنعت بشه (در رشته فنی عرض میکنم ، سایر رشته ها رو اطلاع ندارم) دلیل این هست که دنیای صنعت و دنیای دانشگاه زمین تا آسمان با هم فرق داره.
فرد فارغ التحصیل یا دانش کافی نداره (خودش باعث بوده) یا درست بهش آموزش ندادن (سیستم آموزشی مقصر هست) که مورد دوم بیشتر رایج هست.
فضایی که برای یک دانشجو در دانشگاه فراهم میشه فضای صنعتی نیست ، دانشجو مجبور هست برای اینکه در سیستم آموزشی دانشگاه موفق باشه ، بیشتر فعالیت خودش رو در پاس کردن واحدها متمرکز کنه و به سایر موارد توجه نکنه چون ازش سایر موارد رو نمیخوان در دانشگاه !
دوری دانشجو از صنعت و سیستم غلط آموزشی باعث میشه فردی شاید حتی با مدرک پایین تر از دانشجوی فارغ التحصیل آن رشته در آن کار موفق تر باشه ، دلیل این هست که اون فرد از اول در صنعت و بازار بزرگ شده و بیشتر آموخته هاش تجربی هست نه صرفا نظری!
بنده با گزینه آخر نظرسنجی موافق تر هستم (البته در این جامعه)
در جوامع دیگر موضوع فرق میکنه.
یاحق


من به حرفای امیر عزیز مهر تایید میزنم .
[cheshmak]
ولی واقعا رشته های علوم انسانی شاید در وضعیت بدتری باشن چون صرفا اکثران در اخر میتونن معلم باشن البته اگر تحصیلات رو در همون لیسانس بگذرونن ....ولی کشور قادر هست این همه معلم رو استخدام که نه بلکه حداقل حق التدرسی به کار بگیره ....هر چند نیاز به معلم هست ولی خب بودجه ای از نظر دولت نمیتواند برای حقوق انها بپردازد .....و الان تعدادی معلم هستن در نهضت که بی حقوق کار میکنن به امید روزی که این بشه ی سابقه تا استخدام و دستمزدی بگیرن ولی زهی خیال باطل !

مثلا الان خانم یا اقای دانشجو داره درس میخونه و کلی امید و ارزو و هدف داره که ! بعد از تحصیلات وارد بازار کار بشه و این خوش بینی براش امید هم میاره و این بد نیست ولی همین که درس رو تموم کرد و وارد بازار کار شد می بینه همه اون اهداف و ارزوهایی که توی ذهن داشت عملی نیست و رویایی بیشتر نیست و چون به قول امیر عزیز فقط درس پاس کرده و فارغ التحصیل شده ولی هیچی نمیدونه و این میشه معضل و حالا دقت کنید چند صد نفر اینطوری میشن خدا میدونه !

ولی خوش بینی با واقعیت زمین تا اسون هست !
باید کمی واقع گرا بود .....صرفا خوش بینی و بد بینی چیزی ر عوض نمیکنه ولی با کمی واقع گرایی بهتر میشه تفکر کرد !

shadi1993
28th September 2011, 12:51 PM
من باور دارم كه "در دنيا به اندازه ي تمام آدم ها خوبي وجود دارد"
من در سمو مي خونم و هر چي كه لازمه ياد مي گيرم ....به قول يه حكيم چيني: كار خود را بكنيد وسپس همه چيز را رها كنيد.
اميد وار باشيد دوستان

دنیا فتحی
30th September 2011, 12:06 PM
من سال اخر کارشناسی فیزیک هسته ایم و قصد ادامه تحصیل تا دکتری دارم
کار خیلی سختیه اما حتما از پسش بر میام
در اینده حتما استاد دانشگاه و محقق خواهم شد.

محسن آزماینده
30th September 2011, 03:37 PM
من سال اخر کارشناسی فیزیک هسته ایم و قصد ادامه تحصیل تا دکتری دارم
کار خیلی سختیه اما حتما از پسش بر میام
در اینده حتما استاد دانشگاه و محقق خواهم شد.

امیدواری و خوشبینی شما ستودنیه
ولی از کجا اینقدر مطمئنید؟؟؟

Admin
30th September 2011, 06:24 PM
امیدواری و خوشبینی شما ستودنیه
ولی از کجا اینقدر مطمئنید؟؟؟

به نظر من وقتی پشت هر کاری همت باشه حتما اون کار عملی میشه ...

پس موفقیت شما بستگی به همت شما دارد ... و البته صبوری

طلیعه طلا
30th September 2011, 07:58 PM
به نظر من وقتی پشت هر کاری همت باشه حتما اون کار عملی میشه ...


جانا سخن از زبان ما می گویی

یا خود به زبان ما سخن می گویی

طلیعه طلا
30th September 2011, 08:03 PM
من سال اخر کارشناسی فیزیک هسته ایم و قصد ادامه تحصیل تا دکتری دارم
کار خیلی سختیه اما حتما از پسش بر میام
در اینده حتما استاد دانشگاه و محقق خواهم شد.

آدم ها همون جوری میشن که فکر می کنند.
حتما میتونید و برای رسیدن به آرزوهای قشنگتون، گام های محکم و اثرگذار بردارید.
به امید محقق شدن آرزوهاتون.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد