PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ارتش اشکانی



Joseph Goebbels
21st September 2011, 05:42 PM
گرچه پيرامون ترکيب و سازمان ارتش اشکانی مانند ارتش هخامنشی مدرک‌های درست و کاملی در دست نيست، اما شرحی که مورخان معتبر رومی از رشادت و چالاکی و مهارت سوارنظام پارث در تيراندازی ذکر کرده اند و بنا بر آن‌چه از شرح رويدادهای جنگ‌های بين ايران و و روم برمی‌آيد، می‌توان گفت که پادشاهان اشکانی پيروزی‌های درخشان خود را در برابر رومی‌ها مديون مانورهای برق آسا و دلاوری‌های اين رسته هستند و شهرت و افتخار تاريخی سواران ايران در واقع از همين دوره آغاز می شود. پس در اين که رسته‌ی اصلی و عمده‌ی ارتش ايران در دوران اشکانی قسمت سواران بوده محل ترديد نيست وبه علاوه رسته‌ی پياده و اسواران‌های جماز هم به کار می‌رفته است. بنابر آنچه از گفته‌های مورخين رومی مانند پلوتارک، ژوستين و غيره بر می‌آيد، سوارنظام ايران در زمان اشکانيان به دو قسمت ممتاز تقسيم می شده است: سوار سبک اسلحه. 2- سوار سنگين اسلحه

سوار سبک اسلحه
اين رسته عامل حرکت و مانور و بيش‌تر برای اجرای حرکت‌های سريع، مانورهای پر وسعت، عمليات تأخيری، دستبرد، اکتشافات، پوشش و جنگ آن‌ها در تيراندازی به حدی بوده که اغلب در موقع تاخت به چابکی روی زين برگشته و به طور قيقاج تير می‌انداختند و با اين وصف تيرشان کمتر به خطا می رفت.

http://www.jazirehdanesh.com/files/iran/pages/parthian_horse_archer.jpgدر آغاز نبرد دسته‌های سوار سبک اسلحه از چند طرف دشمن را مورد حمله قرار می دادند و تيرهای خود را به شدت بر سر دشمن می‌باريدند حتی اگر دشمن مبادرت به حمله می کرد از در آويختن با وی و مبارزه تن به تن احتراز می‌کردند و به جنگ و گريز می پرداختند و همين که دشمن را مدتی دنبال خود می‌کشانيدند و او را از هر حيث فرسوده و خسته می‌کردند، از جلوی او عقب نشينی کرده جای خود را به سوار نظام سنگين اسلحه واگذار می‌نمودند و آن‌ها با وارد ساختن ضربت‌های قطعی دشمن را منکوب و متلاشی می‌ساختند. بنابر روايات برخی از مورخان کار ديگر سوارهای سبک اسلحه بلندکردن گرد و غبار بود تا در پناه آن دشمن نتواند ميزان استعداد يا سمت عقب نشينی آن‌ها را تشخيص بدهد.


http://www.jazirehdanesh.com/files/iran/pages/Parthian_1.jpgسوار سنگين اسلحه

اين رسته عامل ضربت و رزم نزديک و تن به تن بود و به همين جهت اين سوارها سراپا غرق در آهن پولاد می شدند. اسلحه تدافعی آن‌ها عبارت از جوشن چرمی بلندی بود که تا زانو می‌رسيد و روی آن قطعه‌هايی از آهن می‌دوختند، کلاه خود فلزی آن‌ها طوری بود که پشت گردن و قسمتی از صورت را محفوظ می داشت؛ شلوارشان چرمی و تا روی پا می‌رسيد و اسب‌های خود را با برگستوانی از چرم شتر می پوشانيدند که روی آنرا با قطعه‌هايی از آهن به شکل پر مرغ دوخته بودند و تمام اين قطعه‌ها صيقلی و براق بود و بعضی از اين سوارها سپرهايی از چرم خام يا فلز داشتند. اسلحه تعرضی آن‌ها عبارت از يک نيزه بلند خيلی محکم بود که طول آن از دو متر تجاوز می کرد و قدرت نيزه‌زنی اين سوارها به اندازه‌ايی بود که اغلب با يک ضربت دو سرباز رومی را به هم می دوختند. يک شمشيردو دمه کوتاه ويک کارد به کمر می بستند که آن‌ها را در موقع گلاويز شدن با دشمن به‌کار می بردند.

http://www.jazirehdanesh.com/files/iran/pages/parthian_cataphracts.jpgپياده نظام

در ارتش دوره اشکانی عده‌های پياده نسبت به سوار خيلی کم و فقط برای حراست اردوگاه‌ها و حفظ قلاع و دربندها و انجام خدمات اردويی به‌کار می رفت.
اسواران‌های جماز
در بعضی موارد از جمله نبردهای اردوان پنجم با روميان ديده شده است که در ارتش اشکانی اسواران‌های جماز هم بکار می رفته و در واقع قسمتی از سوارنظام سنگين اسلحه بوده، ولی در همين نبردها چون رومی‌ها با ريختن گلوله های کوچک خاردار روی زمين به پای شترها صدمه می زدند و از سرعت حرکت آن‌ها می کاستند. به اين واسطه در دوره های بعد ديگر قسمت جماز به کار نمی رفت.
ارتشی از چريک‌ها
از روی نوشته های مورخين رومی اين طور معلوم می شود که سوای پادگان‌های پايتخت يا شهرهای مهم ديگری که در فصول مختلف اقامتگاه سلطنتی بوده، همچنين پاسداران دژها و دربندهای مهم نظامی لشکريان پارث به صورت ارتش دايمی در مراکز معينی مجتمع نبودند و فقط در موقع جنگ احضار و به صورت چريک اداره می شدند. بيش‌تر افراد ارتش از اتباع سرکردگان و بزرگان پارث بوده و خود ايشان هم در جنگ شرکت می کردند. چنانکه ژوستن می گويد در جنگ سورن سردار اشکانی با کراسوس رومی چهارصد نفر از بزرگان پارث شرکت داشتند و عده سوارهای آن‌ها به پنجاه هزار تن می رسيد. پلوتارک در موقع تعريف از سورن سردار شهير آن دوره ايران می گويد: « سورن به تنهايی می توانست از اتباع خويش ده هزار مرد مسلح و مجهز در ميدان جنگ حاضر نمايد ».

http://www.jazirehdanesh.com/files/iran/pages/parthian_army.jpgزندگی سربازان

سربازان پارث از حيث زندگانی خيلی ساده و قانع و بنابر عادت طايفگی و ايلياتی اغلب در پشت اسب به سر می‌بردند و در سواری و تحمل سختی‌های جنگ و گرما و تشنگی به‌حدی پرطاقت بودند که مايه‌ی حيرت رومی‌ها می‌شدند. پارث‌ها از جنگ‌های شبانه احتراز می‌کردند و همين که هوا تاريک می‌شد دست از مبارزه می‌کشيدند و با دشمن قطع تماس می‌کردند و به مسافت خيلی دوراز او اردو می زدند، زيرا ازيک طرف عادت به خندق کنی و استحکام اردوگاه خود نداشتند و از طرف ديگر چون به اسب‌های خود خيلی علاقه‌مند بودند لازم می‌دانستند شبها به آن‌ها استراحت بدهند.
شيوه‌ی رزم
پارث‌ها چون از فن محاصره و قلعه گيری اطلاعی نداشتند اگرهم در بعضی از جنگ‌ها اسباب و آلات محاصره روميان را به غنيمت می بردند آنها را بی‌درنگ خراب و منهدم می‌ساختند. از ارابه های داسدار و گردونه های دوره هخامنشيان در ارتش اشکانی اثری ديده نمی شود زيرا شيوه های رزمی و عمليات سواره آنها اقتضای استعمال ارابه ها را نمی‌کرده است.
پارثها در فصل زمستان زياد مايل به جنگ نبودند وبعضی از مورخين رومی اين طور تصور می کنند که چون مهارت آن‌ها بيش‌تر در تيراندازی بود و در فصل زمستان به علت رطوبت هوا زه کمان‌ها سست می شد، تيرهای آنها کاری نبود. ولی بيش‌تر آن‌ها براين عقيده هستند که چون تأمين عليق قسمت‌های بزرگ سوار در فصل زمستان نامقدور بود و اسب‌ها از کمی عليق ناتوان و بی پا می شدند، از اين رو حتی الامکان در اين فصل از جنگ احتراز می‌ورزيدند.
سوارهای پارث در موقع حمله به دشمن رجزخوانی و هياهو می کردند و طبل‌های کوچکی به قاچ‌زين آويخته بودند که با زدن دسته جلو بر آن‌ها غلغله و صدای زياد راه می انداختند.
در موقع مذاکره صلح رسم پارث‌ها اين بود که زه کمان‌ها را می گشودند و با اين حال به دشمن نزديک می‌شدند. برای حمل آذوقه و عليق و لوازم جنگی و به‌خصوص مقدار زيادی تير که با خود حمل می کردند پارث‌ها دارای بنه‌های مرتب بودند و بيش‌تر از وجود شتر و ارابه استفاده می‌کردند.

http://www.jazirehdanesh.com/files/iran/pages/Parthian_2.jpgدستاوردهای نظامی

به همين سواره نظام رشيد و پرطاقت بود که پارث‌ها توانستند لژيون‌های فاتح و شکست ناپذير امپراطوری روم را در ساحل فرات و دجله متوقف سازند و سرداران معروف و مغرور رومی را مانند کراسوس در نبرد « حران » نابود ساخته و قوای آنتوان سردار ديگر رومی را در مادکوچک( آذربايجان) طوری شکست بدهند که سردار مزبور با تن دادن به‌ عقب نشينی خفت‌آوری فقط جان خود را از چنگال سوارنظام رشيد پارث نجات دهد. ژوستن مورخ رومی در توصيف سلحشوری سوارنظام پارث اين طور می نويسد:
«بايد با حيرت و تحسين به مردانگی و دلاوری پارث‌ها نگريست. چه پارث‌ها در اثر رشادت و جنگ‌آوری نه تنها مردمانی را که برايشان سيادت داشتند تابع خويش ساختند بلکه دولت روم را در زمانی که به اوج قدرت خود رسيده و سه مرتبه با بهترين سردارانش به ايران حمله ور شد، شکست دادند و در نتيجه معلوم شد پارث‌ها يگانه مردمی هستند که نه فقط با رومی‌ها برابرند بلکه فاتح لشکر روم بشمار می آيند».

http://www.jazirehdanesh.com/files/iran/pages/parthian_sassanian_cataphracts.jpg• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •اين مطلب از کتاب ايرانشهر برداشت شده است که پيش از انقلاب اسلامي با همکاری يونسکو و برخی از برجسته‌ترين نويسندگان آن دوران به سرپرستي علی اصغر حکمت تنظيم شده است. جزيره‌ی دانش قصد دارد اين اثر جاويدان را، که در واقع فرهنگ‌نامه‌ی ايران‌شناسی است، آرام آرام منتشر کند.


تصويرها از پايگاه خانه‌ی ايران برداشت شده است. (http://www.iranchamber.com/history/achaemenids/achaemenid_army.php)

http://www.jazirehdanesh.com/find.php?item=9.136.282.fa

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد