PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نابودی حیا در کافی شاپ‌های دنج شهر تهران



Number One
17th September 2011, 12:11 PM
به گزارش جهان به نقل از فارس کافی شاپ‌های سطح شهر تهران امروزه به پاتوقی دنج و خلوت برای حضور دختران و پسران تبدیل شده‌اند و در گرمای تابستان و سرمای زمستان میزبان آنهاست.

وقتی از در کافی شاپ داخل می‌شوی انبوهی از دختران و پسران جوانی را مشاهده می‌کنی که گاه دسته جمعی و گاهی دو نفری با یکدیگر پشت میز نشسته‌ و غرق در یکدیگرند.

با نگاهی به اطراف بالاخره موفق می‌شوی تا جایی را برای نشستن پیدا کنی و سفارشت را می‌دهی و تا حاضر شدن آن اطراف را برانداز می‌کنی.

شال‌های عقب رفته، آرایش‌های تند، دست‌های گره خورده به هم و گاهی روابط فراتر از آن و خنده‌های مستانه را در چهره افراد حاضر در این مکان به وضوح می‌توان مشاهده کرد.

سفارشت حاضر شده، مشغول خوردن می‌شوی که ناگهان جمله‌ای بر روی دیوار کافی شاپ توجهت را به خود جلب می‌کند «رعایت شئونات اسلامی در این مکان الزامی است» با دیدن این جمله مبهوت می‌شوی در این مکان تنها چیزی که نمی‌توان مشاهده کرد رعایت شئونات اسلامی است.

روابط نادرست دختر و پسر را در این مکان پشت اکثر میزها می‌توان مشاهده کرد گویی صاحب کافی شاپ از روی ناچاری مجبور شده است این جمله را بر روی دیوار نصب کند و خودش هم به آن هیچ اعتقادی ندارد.

صدای موسیقی در فضای کافی شاپ کاملاً به گوش می‌رسد و روابط دوستانه جوانان حاضر در این مکان را پررنگ‌تر می‌کند، شیشه‌های ماتی که مانع از دیده شدن داخل کافی شاپ می‌شود فضای مناسبی را برای حرمت شکنی و ارتباط خارج از عرف و شرع فراهم کرده است.

متأسفانه هم‌اکنون فضای کافی شاپ‌‌ها به گونه‌ای است که نمی‌توان از آن به عنوان محلی برای گذراندن لحظاتی خوش با خانواده استفاده کرد اگر بخواهی با همسر یا فرزندان خود وارد کافی شاپ شوی آنقدر حرمت شکنی و صحنه‌های زننده را مشاهده می‌کنی که از آمدن به این محیط پشیمان شده و ترجیح می‌دهی سریعتر آن را ترک کرده و دیگر هیچ وقت قدم به این فضا نگذاری.

امروزه کافی شاپ‌ها به پاتوقی برای دوستی‌های دختران و پسران تبدیل شده‌اند که گاه صحنه‌های خارج از شرع و عرفی که در آن مشاهده می‌‌شود کام انسان را تلخ می‌کند گویی تلخ‌ترین نوشیدنی‌ها در این مکان‌ها سرو می‌شود.

حرمت شکنی و نابودی حیا در کافی شاپ‌ها

کافی شاپ‌ها هم اکنون به مکان دنجی برای دختران و پسران جوان تبدیل شده‌اند که می‌توانند ساعت‌های طولانی در این مکان به گپ زدن‌های خارج از شرع و عرف بپردازند همچنین در محیط کافی شاپ می‌توانی شاهد دود کردن سیگار و ... توسط دختران و پسران جوان باشی.

نازنین رسولی کارمند در گفت‌و‌گو با خبرنگار زنان باشگاه خبری فارس «توانا» در این خصوص می‌گوید: در چهارراه ولی عصر کافی شاپی وجود دارد که دختران و پسران جوان به آسانی در این فضا سیگار مصرف می‌کنند و از آنجا به عنوان محلی برای گپ زدن و دوستی‌های نادرست میان دختر و پسر استفاده می‌کنند.

وی می‌افزاید: من واقعاً نگران این موضوع هستم که چگونه حرمت شکنی و بد حجابی در فضای کافی شاپ‌ها از سوی مسئولان و افرادی که مسئول حفظ امنیت جامعه هستند نادیده گرفته می‌شود و عدم نظارت کافی از سوی مسئولان موجب شده است تا خانواده‌ها نسبت به کافی شاپ‌ها دید منفی پیدا کنند.

زهرا حجتی با اعلام نارضایتی از وضعیت کافی شاپی واقع در خیابان حافظ عنوان می‌کند: قلیان کشیدن در کافی شاپ‌ها هم اکنون شایع شده است و متأسفانه شاهد صحنه‌های ناپسند مصرف قلیان توسط زنان و دختران در این فضا هستیم.

این دانشجو با بیان اینکه هم‌اکنون دختران و پسران جوان از فضای کافی شاپ به عنوان محلی برای دوستی با جنس مخالف استفاده می‌کنند، ادامه می‌دهد: فضای تاریک برخی از کافی شاپ‌ها فرصت مناسبی برای پیش‌رفتن برخی رابطه‌هاست و برخی از صحنه‌هایی که در کافی شاپ‌ها مشاهده می‌شود حرمت شکنی کامل است.

وی بیان می‌کند: به جرأت می‌توان گفت که کافی شاپ‌ها هم‌اکنون به پاتوقی برای دختران خیابانی تبدیل شده است.

شئونات اسلامی در کافی شاپ معنا ندارد

سیما حسام نژاد، دانشجو در ‌این خصوص تصریح می‌کند: در فضای تاریک کافی شاپ موسیقی‌های خاصی پخش می‌شود که هیجان دختران و پسران را بیشتر می‌کند.

وی می‌افزاید: کافی شاپ‌ها می‌تواند مکانی برای حضور اعضای خانواده و تفریح آنها باشد اما هم‌اکنون صحنه‌های زننده‌ای در این فضا مشاهده می‌شود که خانواده را نسبت به کافی شاپ بد بین کرده است.

این دانشجو با بیان اینکه در فضای کافی شاپ تابلویی مبنی بر اینکه رعایت حجاب اسلامی در این مکان الزامی است مشاهده می‌کنیم، می‌گوید: این جمله فقط برای فریب نوشته شده است چرا که تنها چیزی که در فضای کافی شاپ وجود ندارد شئونات اسلامی است و حریم حیا میان دختران و پسران در کافی شاپ معنایی ندارد.

کافی شاپ یا مکانی برای نابودی ارزش‌های معنوی و اخلاقی

امان الله قرائی مقدم، ‌آسیب‌شناس اجتماعی در گفت‌و‌گو با خبرنگار زنان باشگاه خبری فارس «توانا» اظهار می‌کند: فضای کافی شاپ رنگ غرب زدگی شدید پیدا کرده است و به مکانی برای آسیب زایی میان دختران و پسران تبدیل شده است و باید کنترل و نظارت بیشتری بر این مکان‌ها از سوی پلیس و صاحبان کافی شاپ‌ها اعمال شود.

وی می‌افزاید: کافی شاپ‌ها مکانی برای دوستیابی و روابط نادرست دختران و پسران شده است و این دوستی‌ها موجب افزایش آسیب‌های اجتماعی، ازدواج‌های نادرست و رشد طلاق می‌شود.

این آسیب شناس اجتماعی با بیان اینکه شاهد کمرنگ شدن معنویات و ارزش‌های اخلاقی در جامعه شده‌ایم، می‌گوید: جوانانی که به ارتباط‌های ناسالم روی می‌آورند سایر همسالان خود را به سوی روابط نادرست می‌کشانند و شاهد شیوع رفتارهای نادرست در میان جوانان معصوم جامعه خواهیم بود.

به گزارش توانا، کافی شاپ‌ها تنها یکی از مکان‌هایی هستند که می‌توان در آن روابط ناسالم را مشاهده کرد امروزه دیگر اکثر محیط‌های تفریحی و متأسفانه فضاهای آموزشی کشور به مکانی برای اختلاط و دوستی‌های میان دختر و پسر تبدیل شده‌اند اما آنچه که در این میان به تاراج می‌رود حیا و عفت دختر ایرانی است.

اما تا چه زمانی باید چشم خود را بر روی این صحنه‌ها بست و به‌گونه‌ای وانمود کرد که گویی همه چیز کاملاً طبیعی است آیا برخورد با بدحجابان فقط در سطح خیابان‌های شهر راه‌حل معضل بدحجابی و روابط ناسالم و آشکار دختران و پسران در این روزهاست؟

آیا مسئولان نگاهی به اماکن تفریحی سطح شهر و کافی شاپ‌ها انداخته‌اند آیا نمی‌دانند در کافی شاپ‌ها چه می‌گذرد و چه فضای مناسبی برای ارتباط ناسالم دختران و پسران در این مکان‌ها فراهم شده است؟

LUCKLY
17th September 2011, 01:03 PM
عزیز مسئول بدبخت چی کار کنه وقتی عفت وحیا از بین رفته فک میکنی اگه بیان اینارو از کافی شاپا جمشون کنن جای دیگه ای رو پیدا نمیکنن که برن ؟!؟همه ی این مسائل از خانواده شروع میشه اگه پدر ومادر دخترا وپسراشونو درست تربیت کنن که این مسایل پیش نمیاد .الانم که الگوی بعضیا که چه عرض کنم خیلیا این بازیگرا وفوتبالیستان که هر روز هر کدومشونو تو یه پارتی شبانه میبینیم یا مثلا همین گلشیفته خانمه که میبینین به چه وضعی افتاده وقتی الگوی ادم تو زندگی درست نباشه وقتی یکی میخاد از امام وپیامبرش حرف بزنه همه حوصلشون سر میره وقتی اطلاعات در رابطه با زندگی اماما وپیامبرا 0باشه اونوقت بیوگرافی بازیگرای درجهی 1000000000000000000000000000رو بدونیم دیگه بیشتر از این انتظار نیست باور کن شما که گفتی کافی شاپ شده پاتوق دختر خیابونیا من خودم یکی از آشناهامون خانوادشونم خیلی معتقد ومتدینن ولی دخترشون ماشالل روابط عمومیش بیسته اونم همزمان با چن تا .حالا گناه این مسئول بیچاره چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خدا همرو هدایت کنه انشالله

Number One
17th September 2011, 11:08 PM
گفته‌اند اگر حیا از زن گرفته شود، از مرد بدتر است.
البته شاید همه اینها به چند چیز برگردد:
1. لقمه حرام و مشتبه
2. ماهواره
3. تجمل‌پرستی و دنیاطلبی
4. دورشدن ما از امر به معروف و نهی از منکر واقعی و بی‌اثر شدن آن
5. از هم پاشیدن حرمت‌های خانواده ایرانی اسلامی که سال‌هاست حتی خود صدا و سیما تیشه به ریشه آن می‌زند...
6. تقبیح حجاب و چادر به‌عنوان حجاب کامل همچنان‌که دختران چادری بعضاً از حضور در جامعه خجالت می‌کشند؟!!!!
7. کوتاهی مسئولین و ضابطین در اجرای قوانین حجاب و عفاف
8. بیکاری جوانان و عدم اشتغال
9. بی‌توجهی پدران و مادران به فرزندان و کنترل آنها به نحو صحیح
10. فرصت‌طلبی عده‌ای صرفاً جهت درآمدزایی و ان‌شاءالله غیرمغرضانه؟!!!

*FATIMA*
17th September 2011, 11:40 PM
گفته‌اند اگر حیا از زن گرفته شود، از مرد بدتر است.
البته شاید همه اینها به چند چیز برگردد:
1. لقمه حرام و مشتبه
2. ماهواره
3. تجمل‌پرستی و دنیاطلبی
4. دورشدن ما از امر به معروف و نهی از منکر واقعی و بی‌اثر شدن آن
5. از هم پاشیدن حرمت‌های خانواده ایرانی اسلامی که سال‌هاست حتی خود صدا و سیما تیشه به ریشه آن می‌زند...
6. تقبیح حجاب و چادر به‌عنوان حجاب کامل همچنان‌که دختران چادری بعضاً از حضور در جامعه خجالت می‌کشند؟!!!!
7. کوتاهی مسئولین و ضابطین در اجرای قوانین حجاب و عفاف
8. بیکاری جوانان و عدم اشتغال
9. بی‌توجهی پدران و مادران به فرزندان و کنترل آنها به نحو صحیح
10. فرصت‌طلبی عده‌ای صرفاً جهت درآمدزایی و ان‌شاءالله غیرمغرضانه؟!!!
من واقعاً از این تاپیکای شما و پیش کشیدن بحث حجاب شما خسته شدم !
نمیدونم شما چرا به هر موضوعی که میپردازید بحث حجاب رو پیش میکشید !؟

Number One
18th September 2011, 12:08 AM
من واقعاً از این تاپیکای شما و پیش کشیدن بحث حجاب شما خسته شدم !
نمیدونم شما چرا به هر موضوعی که میپردازید بحث حجاب رو پیش میکشید !؟

سلام . از یاد آوریتون ممنونم . لازم شد دلیل این اصرار بر بحث حجاب رو خدمت شما هم عرض کنم :

قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَرِهِمْ وَيَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ‏ ( سوره نور آیه 30)به مؤ منان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان ) فرو گيرند، و فروج خود را حفظ کنند، اين براى آنها پاکيزه تر است ، خداوند از آنچه انجام مى دهيد آگاه است .وَقُل لِّلْمُؤْمِنَتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَايُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى‏ جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَآئِهِنَّ أَوْ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَآئِهِنَّ أَوْ أَبْنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسَآئِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِينَ غَيْرِ أُوْلِى الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ‏يَظْهَرُواْ عَلَى‏ عَوْرَتِ النِّسَآءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُواْ إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‏( سوره نور آیه 31)و به زنان با ايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ کنند، و زينت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمايند، و (اطراف ) روسريهاى خود را بر سينه خود افکنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران همسرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان ، يا پسران خواهرانشان ، يا زنان هم کيششان يا بردگانشان (کنيزانشان ) يا افراد سفيه که تمايلى به زن ندارند يا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند، آنها هنگام راه رفتن پايهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود. (و صداى خلخال که بر پا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا بازگرديد اى مؤ منان تا رستگار شويد .


فلسفه حجاب را از جنبه هاي رواني،خانوادگي،اجتماعي و حفظ ارزشهاي زن بررسي کنيم: 1- آرامش روانينبودن حريم بين زن و مرد آتش شهوت را شعله ور ميسازد. وقتي جواني افراد بدحجاب را مشاهده ميکند ، غريزه جنسي که نيرومندترين غريزه انسان هست در حالت تحريم قرار ميگيره و در اين حالت است که دچار بيماريهاي عصبي و رواني ميگردد.اسلام هم ميخواهد همه در آرامش روحي و رواني کامل باشند. و راه را هم نشان داده: الف- حجاب ب – عدم چشم چراني2-جلوگيري از ناهنجاريهاي اجتماعيکه اگر رعايت نشه موجب گسترش فحشاء ، فرزندان نامشروع و غيره خواهد شد3-استحکام پيوند خانوادگيهر چقدر برهنگي افزايش يابد طلاق و از هم پاشيدگي کانون خانواده بيشتر ميشود و اين چيزي است که آمار نشان ميدهد.4- حفظ ارزشهاي زنحجاب زن باعث افزايش احترام آنان ميشود برعکس بدحجابي .و اسلام ميخواهد ارزشهاي زن حفظ شود.اين مورد رو ميتوانيد از مردان سوال کنيد


ميگويند حجاب باعث حرص و سرکوب کردن غرائز موجب انواع اختلاتهاي رواني و روحي ميشود؟جواب از استاد شهيد مطهري:پاسخ اين ايراد اينست که درست است که ناکامي ، بالخصوص ناکامي جنسي‏ ، عوارض وخيم و ناگواري دارد و مبارزه با اقتضاء غرائز در حدودي که مورد نياز طبيعت است غلط است ، ولي برداشتن قيود اجتماعي مشکل را حل نمي‏کند بلکه بر آن مي‏افزايد . در مورد غريزه جنسي و برخي غرائز ديگر ، برداشتن قيود ، عشق به مفهوم‏ واقعي را مي‏ميراند ولي طبيعت را هرزه و بي‏بند و بار مي‏کند . در اين مورد هر چه عرضه بيشتر گردد هوس و ميل به تنوع افزايش مي‏يابد . اينکه راسل مي‏گويد : ” اگر پخش عکسهاي منافي عفت مجاز بشود پس از مدتي مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند کرد ” ، درباره يک عکس‏ بالخصوص و يک نوع بي عفتي بالخصوص صادق است ، ولي در مورد مطلق بي‏ عفتي‏ها صادق نيست يعني از يک نوع خاص بي عفتي خستگي پيدا مي‏شود ولي نه‏ بدين معني که تمايل به عفاف جانشين آن شود بلکه بدين معني که آتش و عطش روحي زبانه مي‏کشد و نوعي ديگر را تقاضا مي‏کند . و اين تقاضاها هرگز تمام شدني نيست . خود راسل در کتاب زناشوئي و اخلاق اعتراف مي‏کند که عطش روحي در مسائل‏ جنسي غير از حرارت جسمي است . آنچه با ارضاء تسکين مي‏يابد حرارت جسمي‏ است نه عطش روحي . بدين نکته بايد توجه کرد که آزادي در مسائل جنسي سبب شعله‏ور شدن‏ شهوات به صورت حرص و آز مي‏گردد ، از نوع حرص و آزهائي که در صاحبان‏ حرمسراهاي رومي و ايراني و عرب سراغ داريم . ولي ممنوعيت و حريم ، نيروي عشق و تغزل و تخيل را به صورت يک احساس عالي و رقيق و لطيف و انساني تحريک مي‏کند و رشد مي‏دهد و تنها در اين هنگام است که مبدأ و منشأ خلق هنرها و ابداعها و فلسفه‏ها مي‏گردد اينها چون يک طرف قضيه را خوانده‏اند توجه نکرده‏اند که همانطور که‏ محدوديت و ممنوعيت ، غريزه را سرکوب و توليد عقده مي‏کند ، رها کردن و تسليم شدن و در معرض تحريکات و تهييجات در آوردن آنرا ديوانه مي‏سازد ، و چون اين امکان وجود ندارد که هر خواسته‏اي براي هر فردي برآورده شود ، بلکه امکان ندارد همه خواسته‏هاي بي پايان يک فرد برآورده شود غريزه بدتر سرکوب مي‏شود و عقده روحي به وجود مي‏آيد . به عقيده ما براي آرامش غريزه دو چيز لازم است : يکي ارضاء غريزه در حد حاجت طبيعي ، و ديگر جلوگيري از تهييج و تحريک آن . اما اينکه مي‏گويند : الانسان حريص علي ما منع منه مطلب صحيحي است ولي‏ نيازمند به توضيح است . انسان به چيزي حرص مي‏ورزد که هم از آن ممنوع‏ شود و هم به سوي آن تحريک شود ، به اصطلاح تمناي چيزي را در وجود شخصي‏ بيدار کنند و آنگاه او را ممنوع سازند . اما اگر امري اصلا عرضه نشود يا کمتر عرضه شود ، حرص و ولع هم نسبت بدان کمتر خواهد بود . فرويد که طرفدار سرسخت آزادي غريزه جنسي بود ، خود متوجه شد که خطا رفته است ، لذا پيشنهاد کرد که بايد آن را از راه خاص خودش به مسير ديگري منحرف کرد و به مسائل علمي و هنري نظير نقاشي و غيره منعطف ساخت‏ و به اصطلاح طرفدار تصعيد شد . زيرا تجربه و آمار نشان داده بود که با برداشتن قيود اجتماعي ، بيماريها و عوارض رواني ناشي از غريزه جنسي‏ بيشتر شده است .



چرا حجاب؟




اگر به انسان وساختار وجودی او، چه ازلحاظ جسمی و چه از نگاه روحی، بنگریم و از این رهگذر، نظری به انگیزه های نهفته و امیال گوناگون خفته در سرشت و خمیرمایه وجودی او كه «فطرت» نامیده می شود ، بیندازیم به راحتی درمی یابیم كه ازجمله نیرومندترین، بزرگترین و برترین نیروهای موجود در او ، حس و غریزه «جنسی» است.
میلی نیرومند كه اگر درمسیر صحیح و راه درست خویش هدایت نشود ، به سهولت سرچشمه گناهان بزرگ و معاصی نابخشوده می شود و پیامدی جز تبدیل زندگی پرنشاط و پویای انسانی به جان كندنی سراسر حزن، اندوه و تباهی درپی نمی آورد.
نگاهی كوتاه به خون ریزی ها، جنگ ها و عصیان های پدیدارشده درتاریخ تمدن بشری، بیش از همیشه، این واقعیت تلخ را جلوه گر می سازد كه:انسان درهیچ زمینه ای به این اندازه و پایه آسیب پذیر نیست و هیچ نیرویی درایجاد سركشی در نهاد او ، به پای این میل غریزی نمی رسد.

اندیشمندان و روشنفكران، با توجه به چنین نكته ای، از دیروز تا به امروز همراه با طرح فرضیه های گوناگون و ارائه نظریه های مختلف، سعی درمقابله اصولی و از رهگذر آن ، چاره جویی بنیادین در رویارویی با این غریزه و میل فطری داشته اند و دراین راه ، تاكنون نظریه های مختلف و متفاوت را بیان كرده اند. گروهی چون مانی، بودا و تولستوی گفته اند كه این میل نهفته و غریزه ذاتی را به كلی باید از بین برد تا انسان و جامعه انسانی از آسیب های آن در امان باشد و گروهی دیگر چون فروید درمقابله با این نظر «افراطی» چنین گفته اند كه بازگشایی سدها و مجوز پیش روی به این میل در جامعه سبب ساز كاهش میزان جرم و ارتكاب جنایت در جامعه می شود.

درگیر و دار كشاكش میان این دونظر ، كه یكی جانب « افراط » می پیماید و دیگری جانب « تفریط » مكتبی زندگی آفرین چون « اسلام » كه همواره از جایگاه «اعتدال» و گریز از « افراط » و « تفریط » سخن می گوید ، راهكاری میانه و معتدل را ارایه كرده است.
راهكاری كه به رغم گذشت چهارده قرن از پیدایی آن، هنوز بوی تازگی از آن برمی خیزد ، اسلام، میل جنسی را به « رسمیت » می شناسد و حتی آن را پلید نیز نمی داند به شرط آن كه به درستی و با شیوه ای مناسب در مسیر « انسان ساز » خویش به حركت درآید.
راهكار مكتب « اسلام » درچنین اندیشه ای و درمقام عمل به آن به طوركلی، در دو راهبرد زیر خلاصه می شود:

الف- اقدام های كوتاه مدت و میان مدت چون ازدواج سهل و آسان درجامعه و ترویج فرهنگ آن درمیان اقشار گوناگون به ویژه جوانان.
ب- اقدام های بلندمدت و اساسی چون ازبین بردن زمینه های به كارگیری ناسالم این میل درجامعه برپایه دستورات و ارزش هایی چون: حجاب، عفاف، خویشتنداری و پرهیز از اختلاط بی رویه زنان و مردان.
این دو راهبرد كه برگرفته از دستورات صریح و فرمان های روشن پروردگار درقرآن، كلام الهی، است ما را دربیان فلسفه وجودی و «وجوبی» حجاب، و به بیانی درست تر پوشش، با نكاتی چون نكات زیر مواجه و روبرو می سازد:
الف- «امنیت» در معنای عام و در تمام ابعاد.
ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی روانی، از جمله مسایلی است كه در اندیشه اسلامی به آن، توجه كافی شده است. این اندیشه و توجه ، تا بدان پایه از ارزش و اعتبار برخوردار است كه از عمده وظایف دولت اسلامی، « ایجاد امنیت همه جانبه در جامعه» است.
برهنگی به معنای عدم پوشش و ناپوشیدگی در جامعه یا تضعیف و كم توجهی به آن، به دنبال خویش، پیامدهایی ناگوار چون آرایش، خودآرایی و عشوه گری را به همراه دارد و مردان و به ویژه جوانان را در معرض تحریك دایم عصبی و ایجاد التهاب و هیجان دروغین زودگذر در جامعه قرار می دهد.
این بار هیجان و التهاب آن چنان است كه گاه فرد را به بیماری روانی مبتلا می سازد و از این رو، او را به اعمالی وا می دارد كه سرچشمه بسیاری از مفاسد و معاصی دیگر می شود.
ب- نگاهی گذرا به متلاشی شدن خانواده ها در جوامع مختلف .
نكته ای مسلم را به خودنمایی وامی دارد و آن این است كه: درهم شكستن حریم خانواده و برهنگی روزافزون در جامعه انسانی، جدایی(طلاق) و از هم گسیختگی خانواده ها و در پیامد آن، پدیده ای تلخ و جانسوز چون «فرزندان طلاق» را درپی می آورد ، زیرا در بازار آزاد برهنگی، زنان به صورت « كالای مشترك»، به شمار می آیند و دیگر پیوند زناشویی قداست و پاكی خاص خویش را میان دو نفر كه به یكدیگر تعلق خاطر دارند ، ندارد . چراكه هر روز مردی را در دام زنی دیگر و زنی را در دام مردی دیگر فرومی افتد.
در بازار آزاد برهنگی، زنان به صورت « كالای مشترك»، به شمار می آیند و دیگر پیوند زناشویی قداست و پاكی خاص خویش را میان دو نفر كه به یكدیگر تعلق خاطر دارند ، ندارد . چراكه هر روز مردی را در دام زنی دیگر و زنی را در دام مردی دیگر فرومی افتد.
ج- بسط و گسترش دامنه فحشا در جامعه و افزایش شمار فرزندان نامشروع.
از دیگر دلایل این فلسفه «وجوبی» است. نگاهی كوتاه به آمار تولد فرزندان نامشروع در كشور ایالات متحده آمریكا (سال 1999میلادی) نشان گر آن است كه درحدود فرزندان تازه تولد یافته، فرزندان تازه ولادت یافته نامشروع هستند. اگر صادقانه و با انصاف به شكل گیری چنین روندی نظر اندازیم، مشاهده می كنیم كه از جمله بسترسازهای اساسی در وقوع چنین فرآیندی، برهنگی و روابط بی حد و حصر در میان زنان و مردان است.

د- هنگامی كه «برهنگی» زن در جامعه به ارزش تبدیل شود ، پیامد طبیعی آن «افزایش » روزافزون آرایش و خودنمایی او در جامعه است. در چنین جامعه ای، زن دیگر از راه ارایه «علم»، «آگاهی» و «دانایی» ارزش نمی یابد. بلكه چون «عروسكی» از راه جاذبه جنسی افزون تر به وسیله كسب درآمد گروهی انسان آلوده تبدیل می شود و كار را به جایی می رساند كه این اصل در جامعه، پای می گیرد كه: «هرچه جاذبه جنسی افزون تر، ارزش شخصیتی بیشتر!»
در ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، بیش ترین شهرت زنان در وسایل ارتباط جمعی و افكار عمومی از آن زنان «هنرپیشه» و «آوازه خوان» بود؛ آن چنان كه هرچه این زنان در شكستن حریم اخلاقی جامعه از خود سخت كوشی بیشتری نشان می دادند، به همان اندازه، بر صفحه مطبوعات و قاب تلویزیون از ارزشی افزون تر برخوردار می شدند.

واقعا حجاب مهم است؟ چرا تا این اندازه اسلام بر روی آن تاکید دارد به حدی که ضرورت حجاب مورد اتفاق شیعه و سنی است؟ و چرا برخی کشور های غربی و غیر اسلامی مانند فرانسه و ترکیه نسبت به آن این چنین حساسیت نشان می دهند و برای زنان محجبه محدودیت ایجاد می کنند؟ چرا نسبت به آنان تبعیض قائل می شوند و انواع فشارها را بر آنها وارد می کنند؟ امروزه نمونه این فشارها را در این کشورها زیاد می بینیم به طور مثال می توان به اخراج پیرزنی از یک بیمارستان در ترکیه اشاره کرد که به علت داشتن همراه محجبه اخراج شد. اهمیت مسئله حجاب تا حدی است که سکولارها در ترکیه روسری را نماد اسلام سیاسی می دانند.
آنها به خوبی متوجه جایگاه زنان و حجاب آنان در عفاف جوامع اسلامی شده اند که به هر صورت در صدد ضربه زدن به آن هستند تا بتوانند از طریق آن به اهداف خود دست پیدا کنند.
بر خلاف ادعای غرب، زن در اسلام از جایگاه والایی برخوردار است، اهمیت مقام زن را در جمله ای زیبا از امام خمینی می شود درک کرد: (( از دامن زن مرد به معراج می رسد.))
با قدری تامل می توان به حقیقت این جمله دست یافت یقینا وقتی زنان جامعه ای خوب و باحیا باشند، مردان آن جامعه نیز از تربیتی صحیح و نیکو بهره مندخواهند بو د و تاثیر زنان بر زندگی مردان انکار ناپذیر است.
غربیان نیز به درستی این سخنان پی بردند و درصدد ضربه زدن به ما هستند، آنها فهمیده اند که از مواردی که می توان با آن به حیا زنان آسیب وارد کرد حجاب آنان است.
اماحجاب در باب پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونی مطرح شده است که غالبا این دلایل برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب بیان شده است. از جمله این دلایل عبارتند از: میل به ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفی)، عدم امنیت و عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی)، پدر شاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی)، حسادت و خود خواهی مرد(ریشه اخلاقی) و عادت زنانگی و احساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزی کم دارد به علاوه مقررات خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است که شهید مطهری در کتاب مسئله حجاب خود به بیان هر یک از این علل می پردازد و ضمن انتقاد به آنها، ثابت می کند که اسلام در فلسفه اجتماعی خود به هیچ یک ازاین جهات نظر نداشته است.

واقعا حجاب مهم است؟


فلسفه پوشش در اسلام فلسفه پوشش در اسلام شامل مواردی می شود که هر کدام به جنبه های روانی، خانوادگی، اجتماعی، بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او برمی گردد. در واقع پوشش زن در اسلام در این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.
زنان چون مظهر جمال خداوند هستند و همینطور به این دلیل است که میل به خود نمایی و خود آرایی دارند، پوشش در اسلام به آنها اختصاص یافته است و برای مردان هم مسئله کنترل نگاه بیان شده است.
اما در فلسفه پوشش در اسلام به آرامش روانی نیز توجه شده است که در اثر وجود حجاب و عفاف در زنان این آرامش برای جامعه به ارمغان می آید. در صورت عدم آن و از بین رفتن حریم میان زن و مرد هیجانها و التهابهای جنسی افزایش می یابد و باعث می شود که جامعه آرامش خود را از دست بدهد و دچار تزلل شده و افراد آن به بیماری های روحی مبتلا شوند، این با توجه به روح سرکش و غریزه اشباع نشدنی انسان قابل درک است.
جنبه دیگر فلسفه پوشش جنبه خانوادگی است که به استحکام پیوند خانوادگی برمی گردد، این کاملا واضح است که زن اگر زیبایی های خود را در خانه و برای همسر خود محدود کند هم به تقویت بنیان خانواده ی خود کمک می کند و هم به آرامش روانی جامعه و جلوگیری از ایجاد فساد در آن، با رواج یافتن التذاذهای جنسی در سطح جامعه و بیرون از محیط خانه باعث آسیب های اجتماعی از جمله گریز جوانان از ازدواج می شود.
http://img.tebyan.net/big/1387/10/332919314971711614223158185240223225191188.jpg
جنبه اجتماعی حجاب به استواری اجتماع مربوط می شود. همانطور که در مورد قبلی مطرح کردیم کشیده شدن التذاذهای جنسی از محیط خانه به اجتماع علاوه بر بروز آسیب های اجتماعی متفاوت، باعث تضعیف نیروی کار و فعالیت جامعه می شود
شهید مطهری در این باره می فرمایند که بر عکس آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری کرده اند و گفته اند: ((حجاب موجب فلج کردن نیمی از افراد اجتماع است)) بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است. و این کاملا در کشورهای غربی معلوم است و چه رسوایی هایی که در اینباره در این جوامع پیش آمده و می آید.
و بالاخره آخرین جنبه که بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او است موجب ارزش و احترام زن میگردد، زنان هر چقدر که در جامعه و در رفتارشان با نامحرمان عفیف تر و با وقار تر باشند بر ارزششان افزوده می شود و احترامشان بیشتر می شود و مردان اجازه هر نوع برخوردی با آنان را به خود نمی دهند.
حال غرب با توجه به حجاب و اهمیت آن در سلامت جوامع اسلامی سالهاست که درصدد ضربه زدن به آن درآمده تا بتواند از طریق آن به پاکی زنان ضربه وارد کند و از طریق این ضربه است به راحتی می تواند به تمامی جامعه آسیب زند و به سمت نیل باهداف خود پیش برود.

*FATIMA*
18th September 2011, 12:43 AM
سلام . از یاد آوریتون ممنونم . لازم شد دلیل این اصرار بر بحث حجاب رو خدمت شما هم عرض کنم :

قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَرِهِمْ وَيَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ‏ ( سوره نور آیه 30)به مؤ منان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان ) فرو گيرند، و فروج خود را حفظ کنند، اين براى آنها پاکيزه تر است ، خداوند از آنچه انجام مى دهيد آگاه است .وَقُل لِّلْمُؤْمِنَتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَايُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى‏ جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَآئِهِنَّ أَوْ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَآئِهِنَّ أَوْ أَبْنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسَآئِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِينَ غَيْرِ أُوْلِى الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ‏يَظْهَرُواْ عَلَى‏ عَوْرَتِ النِّسَآءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُواْ إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‏( سوره نور آیه 31)و به زنان با ايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ کنند، و زينت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمايند، و (اطراف ) روسريهاى خود را بر سينه خود افکنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران همسرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان ، يا پسران خواهرانشان ، يا زنان هم کيششان يا بردگانشان (کنيزانشان ) يا افراد سفيه که تمايلى به زن ندارند يا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند، آنها هنگام راه رفتن پايهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود. (و صداى خلخال که بر پا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا بازگرديد اى مؤ منان تا رستگار شويد .




من خودم خوب میدونم قرآن در مورد حجاب چی گفته ! پس اینقدر این آیات قرآن رو به رخ من نکش !
همانطور که قرآن در مورد حجاب بحث کرده در مورد نگاه ها هم حتی به جرأت میتوان گفت بیشتر از حجاب بحث کرده !
نگاه های رو دور کنید از کسانی که بدحجابن چه مرد و چه زن ! پس شما چشمتون رو درویش کنید لطفاً !
این که حجاب من چه جوریه به عقیده و ایمان من مربوط میشه نه به کس دیگه !
شما علناً دارید کسانی رو زیر سؤال میبرید که مستحقق چنین چیزی نیستند ! این خودش یه گناهه ! قابل توجه شما !
در ضمن امر به معروف و نهی از منکر زمانی مفهوم داره که قطعاً بدونی اثر داره در غیر این صورت بازم گناه میشه !
از قدیم گفتن چهار دیواری اختیاری ! شما حواست به خونواده خودت باشه نه به حجاب مردم !
من واقعاً داره بهم برمیخوره ! من نمیدونم چرا جناب آیزنگارد و آقا مصطفی و جناب ویکتور پیگیری نمیکنن !

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد