diamonds55
12th January 2009, 08:05 PM
به گزارش اعتماد، چندی قبل مردی به نام احمد به پلیس آگاهی بوئین زهرا- از توابع استان قزوین- مراجعه کرد و گفت چند روزی است الهام همسر 27ساله اش ناپدید شده است. او که نگران سرنوشت همسرش بود، گفت؛ چند روز قبل همسرم برای خرید بیرون رفت اما دیگر بازنگشت. پس از آن هم تلاش زیادی کردم تا او را پیدا کنم اما فایده یی نداشت. با اعلام این گزارش تحقیقات برای یافتن زن ناپدیدشده آغاز شد. پس از آنکه افسران پلیس با استعلام از بیمارستان ها، کلانتری ها و تمام مراکز دولتی نتوانستند به ردی از الهام دست یابند احتمال قتل او را دور از ذهن ندانستند و ادامه بررسی ها را روی این موضوع متمرکز کردند.
تحقیقات محلی از برخی همسایه های محل سکونت الهام فاش کرد او از مدت ها قبل با همسرش دچار اختلاف و کشمکش بوده است. این سرنخ کافی بود تا به یکباره مسیر تحقیقات سمت و سوی دیگری به خود بگیرد و احمد به پلیس آگاهی احضار شود تا پاسخگوی ابهامات تازه پرونده باشد.
این مرد وقتی در برابر پرسش های کارآگاهان قرار گرفت و خود را در معرض اتهام دید، سعی کرد خودش را بی گناه نشان دهد اما مخفی کاری های وی زیاد طول نکشید و سرانجام با ادامه یافتن بازجویی ها او از جنایتی هولناک پرده برداشت و اتهام قتل همسرش را پذیرفت.
او گفت؛ همسرم با من سازگاری نداشت. ما مدام با هم اختلاف و کشمکش داشتیم و زندگی مان به یک جهنم تبدیل شده بود. او دائم بهانه جویی می کرد و زندگی دیگران را به رخ من می کشید. روز حادثه پس از آنکه با هم به مشاجره لفظی پرداختیم یک لحظه کنترلم را از دست دادم و در حالی که به شدت عصبانی بودم روسری الهام را به دور گلویش حلقه زدم و او را خفه کردم. سپس جسد همسرم را در یک پتو پیچیدم و داخل صندوق عقب ماشینم گذاشتم و آن را به بیابانی اطراف روستای قره بلاغ بوئین زهرا بردم و در محلی خلوت رها کردم.
این مرد که به شدت از کرده اش پشیمان بود، ادامه داد؛ من الهام را دوست داشتم و نمی خواستم او را بکشم. او آنقدر مرا آزار داد تا اینکه عصبانیت باعث وقوع این حادثه شد. اکنون که من زندانی شده ام دو دخترم هم بی مادر شده اند و هم بی پدر.
در ادامه با راهنمایی متهم پیکر الهام کشف و به پزشکی قانونی منتقل شد. هم اکنون این مرد همسرکش در بازداشت به سر می برد و تحقیقات از وی ادامه دارد.
در همین حال مرد دیگری که همسرش را قربانی خشم آنی خود کرده بود پس از گذشت دو سال از این حادثه در دادگاه کیفری استان فارس مورد محاکمه قرار گرفت.
رسیدگی به این پرونده از عصر روز 14 تیرماه سال 85 با وقوع حریق در یک ساختمان مسکونی آغاز شد. در حالی که شعله ها زبانه می کشیدند و هر لحظه بیشتر ساختمان را در کام خود فرو می بردند مرد صاحبخانه به نام فرشاد در مقابل منزلش فریادزنان به سرش می کوبید و نگران همسرش سهیلا بود که در میان آتش گرفتار شده بود.
او می گفت سهیلا قصد خودسوزی دارد و در اتاق را روی خودش بسته است. این مرد برای نجات همسرش کمک می طلبید تا اینکه عاقبت پس از دقایقی امدادگران آتش نشانی سر رسیدند و به مهار آتش پرداختند.
سرانجام در حالی که بخش هایی از خانه از بین رفته بود امدادگران برای یافتن سهیلا به داخل خانه رفتند و با پیکر سوخته او روبه رو شدند.
در ادامه جسد این زن برای روشن شدن علت دقیق مرگش به پزشکی قانونی انتقال یافت و فاش شد قبل از آتش سوزی سهیلا بر اثر حادثه یی نامعلوم بیهوش شده چرا که پس از حریق هیچ حرکتی که نشان دهنده تلاش او برای نجات یافتن باشد، انجام نداده بود به همین دلیل فرشاد به پلیس آگاهی احضار شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
فرشاد به قتل اعتراف کرد و گفت؛ روز حادثه از سرکار به خانه آمدم. در حالی که خیلی خسته بودم از همسرم خواستم برایم چای بیاورد. او به حرفم توجهی نکرد، من هم عصبانی شدم و به سمت او حمله کردم. لگدی به پهلوی سهیلا زدم که همین لگد کافی بود تا او بیهوش شود. من که دست و پایم را گم کرده بودم، تصمیم گرفتم به زندگی سهیلا پایان دهم. به حیاط رفتم و مقداری نفت آوردم و روی بدن او ریختم. پس از آن برای اینکه این مساله را خودسوزی جلوه دهم از خانه خارج شدم.
به دنبال اعترافات فرشاد پرونده این جنایت با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به شعبه پنجم دادگاه کیفری استان فارس ارجاع و وی محاکمه شد و در جلسه دادگاه توانست رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند. این متهم اکنون در انتظار حکم دادگاه به خاطر جنبه عمومی جرم است.
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news (http://www.seemorgh.com/news)
تحقیقات محلی از برخی همسایه های محل سکونت الهام فاش کرد او از مدت ها قبل با همسرش دچار اختلاف و کشمکش بوده است. این سرنخ کافی بود تا به یکباره مسیر تحقیقات سمت و سوی دیگری به خود بگیرد و احمد به پلیس آگاهی احضار شود تا پاسخگوی ابهامات تازه پرونده باشد.
این مرد وقتی در برابر پرسش های کارآگاهان قرار گرفت و خود را در معرض اتهام دید، سعی کرد خودش را بی گناه نشان دهد اما مخفی کاری های وی زیاد طول نکشید و سرانجام با ادامه یافتن بازجویی ها او از جنایتی هولناک پرده برداشت و اتهام قتل همسرش را پذیرفت.
او گفت؛ همسرم با من سازگاری نداشت. ما مدام با هم اختلاف و کشمکش داشتیم و زندگی مان به یک جهنم تبدیل شده بود. او دائم بهانه جویی می کرد و زندگی دیگران را به رخ من می کشید. روز حادثه پس از آنکه با هم به مشاجره لفظی پرداختیم یک لحظه کنترلم را از دست دادم و در حالی که به شدت عصبانی بودم روسری الهام را به دور گلویش حلقه زدم و او را خفه کردم. سپس جسد همسرم را در یک پتو پیچیدم و داخل صندوق عقب ماشینم گذاشتم و آن را به بیابانی اطراف روستای قره بلاغ بوئین زهرا بردم و در محلی خلوت رها کردم.
این مرد که به شدت از کرده اش پشیمان بود، ادامه داد؛ من الهام را دوست داشتم و نمی خواستم او را بکشم. او آنقدر مرا آزار داد تا اینکه عصبانیت باعث وقوع این حادثه شد. اکنون که من زندانی شده ام دو دخترم هم بی مادر شده اند و هم بی پدر.
در ادامه با راهنمایی متهم پیکر الهام کشف و به پزشکی قانونی منتقل شد. هم اکنون این مرد همسرکش در بازداشت به سر می برد و تحقیقات از وی ادامه دارد.
در همین حال مرد دیگری که همسرش را قربانی خشم آنی خود کرده بود پس از گذشت دو سال از این حادثه در دادگاه کیفری استان فارس مورد محاکمه قرار گرفت.
رسیدگی به این پرونده از عصر روز 14 تیرماه سال 85 با وقوع حریق در یک ساختمان مسکونی آغاز شد. در حالی که شعله ها زبانه می کشیدند و هر لحظه بیشتر ساختمان را در کام خود فرو می بردند مرد صاحبخانه به نام فرشاد در مقابل منزلش فریادزنان به سرش می کوبید و نگران همسرش سهیلا بود که در میان آتش گرفتار شده بود.
او می گفت سهیلا قصد خودسوزی دارد و در اتاق را روی خودش بسته است. این مرد برای نجات همسرش کمک می طلبید تا اینکه عاقبت پس از دقایقی امدادگران آتش نشانی سر رسیدند و به مهار آتش پرداختند.
سرانجام در حالی که بخش هایی از خانه از بین رفته بود امدادگران برای یافتن سهیلا به داخل خانه رفتند و با پیکر سوخته او روبه رو شدند.
در ادامه جسد این زن برای روشن شدن علت دقیق مرگش به پزشکی قانونی انتقال یافت و فاش شد قبل از آتش سوزی سهیلا بر اثر حادثه یی نامعلوم بیهوش شده چرا که پس از حریق هیچ حرکتی که نشان دهنده تلاش او برای نجات یافتن باشد، انجام نداده بود به همین دلیل فرشاد به پلیس آگاهی احضار شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
فرشاد به قتل اعتراف کرد و گفت؛ روز حادثه از سرکار به خانه آمدم. در حالی که خیلی خسته بودم از همسرم خواستم برایم چای بیاورد. او به حرفم توجهی نکرد، من هم عصبانی شدم و به سمت او حمله کردم. لگدی به پهلوی سهیلا زدم که همین لگد کافی بود تا او بیهوش شود. من که دست و پایم را گم کرده بودم، تصمیم گرفتم به زندگی سهیلا پایان دهم. به حیاط رفتم و مقداری نفت آوردم و روی بدن او ریختم. پس از آن برای اینکه این مساله را خودسوزی جلوه دهم از خانه خارج شدم.
به دنبال اعترافات فرشاد پرونده این جنایت با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به شعبه پنجم دادگاه کیفری استان فارس ارجاع و وی محاکمه شد و در جلسه دادگاه توانست رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند. این متهم اکنون در انتظار حکم دادگاه به خاطر جنبه عمومی جرم است.
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news (http://www.seemorgh.com/news)