توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : **دیوار نویسی نخبگان جوان**
باستان شناس
10th August 2011, 06:50 PM
درود بر دوستان گرامی
[golrooz]
اینجا یک دیوار سفید
و یا هر رنگی هست
که الان توی ذهنت داری ....[cheshmak]
الان بر این صفحه با هر قلمی یا رنگی چی دوست داری بنویسی؟ [labkhand]
شروع کن و نگران خرابی و تخریب دیوار نباش فقط به ذهنت فکر کن [golrooz]
هر جمله ای بر دل داری بنویس .........[tashvigh][golrooz]
و اینجا هم این بهت کمک میکنه تا تاریخ این دیوار نویسی رو بهتر درک کنید!
معرفی *دیوارنگاری*با تصویر (http://www.njavan.com/forum/showthread.php?t=101991)
باستان شناس
10th August 2011, 06:54 PM
http://www.niazerooz.com/Im/P/90/0125/Safe6343836732121.jpg
دیوار نوشته یک مهد کودک در اروپا که یکی از
شعرهای حافظ روی آن درج شده است.
باستان شناس
10th August 2011, 06:56 PM
سالها دل طلب جام جم ز ما می کرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
دیوار نوشته
توسط
سارا بهنام
ساعت7:25
چهار شنبه 19 مرداد 1390
Rez@ee
10th August 2011, 07:37 PM
گنجشک زندگی دل می زند،موعود به فریاد رس...[golrooz]
NameEly
10th August 2011, 08:06 PM
زندگي صحنه يكتايي هنر مندي ماست
هر كسي نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پيوسته بجاست
خوشا ان نغمه كه مردم بسپارند به ياد
الياس حداد
ساعت 20:30
تاريخ : چهارشنبه 90/5/19
*FATIMA*
10th August 2011, 10:57 PM
خودرأی می نباش که از خودرأیی
راند از بهشت آدم و حوا را
Mr.Engineer
10th August 2011, 11:30 PM
خدایا یه سوال؟
چرا آدمها همدیگه رو دوست ندارن
B a R a N
11th August 2011, 12:37 AM
حال همۀ ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور
که مردم به آن شادمانی بی سبب میگویند
آزاده
12:59
90/05/19
بهـمن
11th August 2011, 12:51 AM
اول تکه ای از پوست دستم رو با تیغ پاره میکنم و بعد با خونم می نویسم!
جونم فدای سانتیمتر به سانتیمتر مرزهایت ایران من!
ب/و
والا نمیدونم امروز چندمه حالا یا 19 هست یا 20!!!
GUNNER_2020
11th August 2011, 12:54 AM
الهی خود را از همه به تو وابستم,اگر بداری تو را پرستم و اگر نداری خود پرستم,نومیدم مساز,بگیر دستم
amin_745
11th August 2011, 01:01 AM
تنها غزل کلاسمان بود و رفت
انگار که اهل آسمان بود و رفت
دلتنگ شدم براش آموزش گفت
او ترم گذشته میهمان بود و رفت
Sookoot
11th August 2011, 01:13 AM
‰‼‾ω™№€₧₤₣σ µ τ φ θ ω δ ∞ φ ε
α ß γ π σ •… » ↨ ∩ ± ≥ ≤
ζξςστφωϊ ‡◊ ₧ⁿ№ωω δ ∞ φ ε
◦◙◘●○◊∞√∙∕−∑⌠⌡ ™‡•†∞∩∫≈≠≡ ▪▫ όώΐδθ
ترجمه !
مهم نیست
چه مدرکى دارید
مهم این است که چه درکى دارید !
م . ت 90
غزل بارون
11th August 2011, 08:15 AM
رسم ما آوارگان ترک وفای دوست نیست.رسم ما دریا دلان خشکیدن احساس نیست.ما محبت را به نام دوست ارزان میکنیم. تا صداقت زنده است ما هم رفاقت میکنیم
آناهیتا
8:45
20/5/1390
*WIZARD*
11th August 2011, 09:32 AM
زندگی بافتن یک قالی است
نه همان نقش و نگاری که خودت میخواهی
نقشه از قبل مشخص شده است
تو در این بین فقط میبافی
نقشه را خوب ببین خوب بباف
نکند آخر کار قالی بافته ات را نخرند
ویدا
10:02
20/5/1390
parvazeh
11th August 2011, 11:38 AM
گر می نخوری طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره بدان مشو که می می نخوری
صد لقمه خوری که می غلام است ان را
S h a D o w
11th August 2011, 12:09 PM
پرنده،
هی پرندهی بیپروا!
در پی آن فوج گمشده بر مه
آشيانه مساز!
من ساختم،
باد آمد و همهی روياها را با خود برد
سحر
12:39
11/8/2011
kebriya
11th August 2011, 12:31 PM
گر روح خداوندی دمیده در روان آدم و حوا
پس ای مردم خدا اینجاست
خدا در قلب انسانهاست
به خود آ تا که در یابی خدا در خویشتن پیداست
نرگس
13:1
08/11/2011
deepdrip
11th August 2011, 02:37 PM
نكندشكوفه روزی
به كویردل ببندد
نكندپرش بریزد
نكندلبش نخندد
نكندكه سینه سرخی
دل ازآسمان بگیرد
همه جابهارباشد
دل من ولی بمیرد
شب وآن هزارچشمی
كه دوباره می درخشد
"نكندكه خواب باشم وخدا مرا نبخشد... "
«hiva»
12th August 2011, 02:10 PM
به آنکه اعتراض میکند که چرا دانشجویان دست میزنند و صلوات نمیفرستند میگویم: صلوات نفرستادن جوانان گناه توست. چرا که خود میدانی صلوات را به چه صورتی درآوردهای و برایش چه مصرفهایی درست کردی.
یکی اینکه تا شخصیت گندهای وارد مجلس شده صلوات فرستادی. مصرف دیگرش حرکت تابوت و جنازه است در میان زندگان، مصارف دیگرش هو کردن یک سخنران، پایین کشیدن یک منبری و مسخره کردن کسی. اینهاست مصارفی که تو برای صلوات ساختهای.
تو هرگز به دست بوسیدن اعتراض نکردی حالا به دست زدن اعتراض میکنی!؟”
دکتر شریعتی
هیوا
جمعه 12:35
90/5/21
B a R a N
12th August 2011, 05:07 PM
همۀ ما
فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم
که جهان را، بی جهت، یک جور عجیبی
جدی گرفته ایم ...
"سید علی صالحی"
آزاده
17:36
90/05/21
ستاره کویر
12th August 2011, 05:57 PM
اين روز ها ، سکوت هم سر شار از سرو صداست
اين روزها حرف حساب ماشين حساب مي خواهد
اين روز ها خط فقر ازخط نستعليق چشم نواز تر است
اين روز ها با 100 تا گل هم بهار نمي شود
اين روز ها وجدان کاري بسيار خوب است به شرط آنکه کار پيدا شود
اين روز ها بالاتر از سياهي نيز رنگي است و آن روزگار ماست
اين روزها خجالت هم نزد بعضي ها شرمنده است
❃آن روزها آن خدا بود و دنيايي خلق کرده بود که پر از عشق و صفا بود آن روزها در اين روزها چه زود گذشت و اين روز ها در حسرت آن روزها چه دير ميگذرد .... ❃
◕‿◕
مهرناز
18:10
90/5/21
Me121
12th August 2011, 07:06 PM
از تهی سرشار ...
جویبار لحظه ها جاریست
چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب و اندر آب بیند سنگ
دوستان و دشمنان را میشناسم من
زندگی را دوست دارم
مرگ را دشمن
Sookoot
12th August 2011, 09:05 PM
اگر ما نبودیم شیطان هنوز اسمان نشین بود ...
شیطان را ما بیچاره کردیم !
م ت 90
ریپورتر
12th August 2011, 09:20 PM
زندگی یعنی بخند هر چند که غمگینی
ببخش هر چند که مسکینی
فراموش کن هر چند که دلگیری
عشق بورز حتی با دیدنِ بی مهری
مایوس نشو حتی در اوج ناامیدی
زندگی یعنی همین تضادهایی که بارها به چشم دیدی….
“خندیدن یک نیایش است ، اگر بتوانی بخندی،آموخته ای که چگونه نیایش کنی”
مهدی
90/5/21
NeshaNi
12th August 2011, 10:59 PM
آنگاه که انسانی دروغ می گویدبخشی ازجهان رابه قتل می رساند.
اینهامرگهای کمرنگی هستندکه انسانهابه اشتباه زندگی می خوانند...
پریا.آ
23:28
90/5/21
yasi70
12th August 2011, 11:21 PM
خدایا
بگذار هرکجا تنفراست بذرعشق بکارم
هرکجا آزادگی هست ببخشایم
وهر کجا غم هست شادی نثار کنم
الهی توفیقم ده که بیش ازطلب همدلی همدلی کنم
بیش از آنکه دوستم بدارند دوست بدارم
زیرا در عطا کردن است که ستوده می شویم
و در بخشیدن است که بخشیده می شویم
دکترشریعتی
yasi
90/5/21
B a R a N
13th August 2011, 12:22 AM
هر آشنایی تازه، اندوهی تازه است
مگذارید نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان
هر سلام،
سرآغاز دردناک یک خداحافظی است
"نادر ابراهیمی"
آزاده
12:51
90/05/22
Ehsan M
13th August 2011, 01:30 AM
از آجیل سفره عید
چند پسته لال مانده است
آنها که لب گشودند؛خورده شدند
آنها که لال مانده اند ؛می شکنند
دندانساز راست می گفت:
پسته لال ؛سکوت دندان شکن است !
Mr.Engineer
13th August 2011, 09:55 AM
خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااونداااااااااااا (http://www.njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fzdamia.blogfa.com% 2Fpost-51.aspx)
خداوندا!
پریشانم چه می خواهی تو از جانم
مرابی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی
خداوند!
اگر روزی زعرش خود به فرش آیی
لباس فقر بپوشی ، غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بی اندازی وشب
آهسته وخسته ، تهی دست وزبان بسته
به سوی خانه باز آیی زمین وآسمان را کفرگویی!
خداوندا!
اگردر روز گرما خیز تابستان ،تنت بر سایه دیوار بگشایی
لبت بر کاسه مس قیر اندود بگذاری وقدری آن طرف تر
عمارت های مرمر بینی واعصابت برای سکه ای این سو وآن سو
در روان باشد ،زمین وآسمان را کفر گویی ! نمی گویی؟!
خداوندا!
اگر روزی شب گردی ، زحال بندگانت با خبر گردی ،
پشیمان می شویی از قصه خلقت ازاین بودن ،از این بدعت ،
خداوندا تومسئولی ، خداوندا!
تووت فرنگی
13th August 2011, 12:53 PM
کسي ميآيد
کسي ميآيد
کسي ديگر
کسي بهتر
کسي که مثل هيچکس نيست، مثل پدر نيست ، مثل انسي
نيست ، مثل يحيي نيست ، مثل مادر نيست
و مثل آن کسي است که بايد باشد [golrooz]
deepdrip
13th August 2011, 02:01 PM
آن که آموخت به ما درس محبت می خواست
جان چراغان کنی از عشق کسی ،
به امیدش ببری رنج بسی
تب و تابی بودت هر نفسی ،
به وصالش برسی یا نرسی ...
سینه ات بی عشق مباد .............. !!!
B a R a N
13th August 2011, 11:59 PM
به نیوتن بگویید
هر عملی را عکس العملی نیست
اگر بود
اینهمه عاشقانه های من بی جواب نمی ماند!
آزاده
12:29
90/05/23
*مینا*
14th August 2011, 12:03 AM
♥ گاهی نمی توان به دو صد شعــر ناب گفت / حرفــی که یک ترانه ی لبخند می زند ♥
ستاره کویر
14th August 2011, 11:03 AM
http://up.iranblog.com/images/t7hgqpenxtqhkdwu3kfb.jpg
(-''-)
مهرناز
11:30
23/5/90
غزل بارون
14th August 2011, 11:28 AM
زندگی پی در پی رسیدن به خوشبختی نیست همین که زنده ایم و دنباله رو برای خوشبختی ،خوشبختی ست
آناهیتا
11:58
23/5/1390
غزل بارون
14th August 2011, 11:31 AM
هرگز به انتهای جاده چشم مدوز. آخر همه جاده ها
نادیدنی و گنگ است. به جای آن کناره های جاده را نظاره کن. جایی که الان در آن قرار داری
آناهیتا
12:01
23/5/1390
غزل بارون
14th August 2011, 11:32 AM
غم انگیزی زندگی در این نیست که زود تمام می شود بلکه در این است
که ما برای آغاز حس زندگی خیلی منتظر می مانیم
آناهیتا
12:02
23/5/1390
غزل بارون
14th August 2011, 11:33 AM
وقتی دست گرم
خود را به سمت کسی دراز می کنیم و او به سردی جواب می دهد نباید نگران باشیم. باید
بدانیم که سرمای دست او به ما منتقل نمی شود بلکه برعکس این گرمای محبت ماست که
نهایتا بر وجود او غالب خواهد شد.
آناهیتا
12:03
23/5/1390
غزل بارون
14th August 2011, 11:33 AM
زندگی جاده دو طرفه ای نیست که از آن سو هم کسی به سمت ما بیاید.
فریب خط هایی که درجاده های زندگی رسم کرده ایم را نبایدبخوریم
آناهیتا
12:03
23/5/1390
غزل بارون
14th August 2011, 11:34 AM
عاقل به کنار جوی پی پل می
گشت
دیــــــوانه پابرهنــه از رود
گــذشــت
آناهیتا
12:04
23/5/1390
غزل بارون
14th August 2011, 11:35 AM
ثروت نهایتا از آن کسی
است که با تلاش و پشتکار لیاقت خود را برای داشتنش اثبات می کند. با طلبکار بودن از
دنیا ، کاینات کسی را ثروتمند نمی کند.
آناهیتا
11:5
23/5/1390
«hiva»
14th August 2011, 05:37 PM
من دلم تنگ کسی است…
که به دل تنگی من
می خندد…!
هیوا
18:10
90/5/23
B a R a N
15th August 2011, 12:09 AM
تنــهایی ام را با تـ و قسمت میکنم
سـهم کمی نیست
گستــ رده تر از عالم تنهایی من
عالــمی نیست
"محمد علی بهمنی"
آزاده
12:35
90/05/24
داداشی
15th August 2011, 12:22 AM
اینو پرهام خواهر زادم نوشتته از نخبگاه خوشش اومد نوشت
http://www.uc-njavan.ir/images/8t1b077xvrpl8krezjrc.png
ارغنون
16th August 2011, 10:28 AM
من به صداقت صبح مشکوکم.
چرا اشکهای لاله ی خونین را هویدا میکند.
نیلوفر
90/5/25
parichehr
16th August 2011, 02:02 PM
پیروزی یعنی :
توانایی رفتن از یک شکست ، به شکستی دیگر
بدون از دست دادن اشتیاق . . .
زندگی ارزش دویدن دارد ، حتی با کفشهای پاره !
محدثه
14:38
25/5/90
ارغنون
16th August 2011, 02:07 PM
نه چتر با خود داشتی، نه روزنامه، نه چمدان، ع اش ق ت شدم...
از کجا باید می فهمیدم مسافری؟؟؟
نیلوفر
90/5/25
Ehsan M
16th August 2011, 02:14 PM
گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود
از هر چه زندگیست دلت سیر میشود
گویی به خواب بود جوانیمان گذشت
اغلب چه زود فرصتمان دیر میشود
کاری ندارم آنکه کجایی چه می کنی
بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود
Ehsan M
16th August 2011, 02:17 PM
پیرمردآهسته ودرحالیکه سرش راتکان می دادگفت:
توآدم خوشبختی هستی که این همه دوست داری
ولی درموردآنچه که می گویی خوب فکرکن
خیلی چیزهاهست که تو نمی دونی
دوست فقط اون کسی نیست که
توبهش سلام می کنی
دوست دستی است که توراازتاریکی
وناامیدی بیرون می کشد
درست هنگامی دیگرانی که توآنهارادوست
می نامی سعی دارند تورابه درون آن بکشند
دوست حقیقی کسی است
که نمی تونه تورارها کنه
صدائیه که نام تورازنده نگه می داره
حتی زمانی که دیگران تورابه فراموشی سپرده اند
امابیشترازهمه دوست یک قلب است
یک دیوارمحکم وقوی
درژرفای قلب انسان ها
جایی که عمیق ترین عشق هاازآنجامی آید!
پس به آنچه می گویم خوب فکرکن
زیراتمام حرفهایم حقیقت است
وفرزندم یکباردیگرجواب بده
چندتادوست داری؟
سپس ایستاد ومرانگریست
درانتظارپاسخ من
بامهربانی گفتم
اگرخوش شانس باشم...فقط یکی
وآن تویی
بهترین دوست کسی است که شانه هایش رابه تومی سپارد
درتنهائیت توراهمراهی می کند
ودرغمهاتورادلگرم می کند
کسی که اعتمادی راکه بدنبالش هستی به تو می بخشد
وقتی مشکلی داری آن راحل می کند
وهنگامی که احتیاج به صحبت کردن داری
به توگوش می سپارد
وبهترین دوستان عشقی دارند که نمی توان توصیف کرد
غیرقابل تصوراست
Ehsan M
16th August 2011, 02:18 PM
باز باران بی ترانه***گریه هایم عاشقانه***می خورد بر سقف قلبم***یاد ایام تو داشتن***می زند سیلی به صورت***باورت شاید نباشد***مرده است قلبم ز دستت***فکر آنکه با تو بودم***با تو بودم شاد بودم***توی دشت آن نگاهت***گم شدن در خاطراتت
(http://www.facebook.com/groups/114854318604070/?view=permalink&id=136554473100721)
ارغنون
16th August 2011, 02:30 PM
من توان این را دارم که شکست بخورم و پیروزمندانه لبخند بزنم
اما سکوت گوشهایم را کر میکند
مرد باش و قهقهه زنان یادآوری کن که دوباره باختم.
نیلوفر
90/5/25
ارغنون
16th August 2011, 02:32 PM
گفته بودی غرور ذوب شدنی نیست شکستنی است.
با احتیاط حملش کردم که نشکند.
اما گرمایت بالاخره ذوبش کرد.
نیلوفر
90/5/25
Rez@ee
16th August 2011, 02:32 PM
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که توباشی و مرا غم ببرد
ارغنون
16th August 2011, 02:37 PM
وقتی گوش نمی کردی به زبان دیگری فریاد میزدم
حرصت میگرفت معذرت میخواستی و خواهش دوباره گفتن
من میخندیدم و دوباره میگفتم...
اما حالا که خودم نمیشنوم با کدام زبان فریاد بزنم؟
نیلوفر
90/5/25
ستاره کویر
16th August 2011, 02:41 PM
بهترین اشخاص، کسانى هستند که اگر از آن ها تعریف
کردید، خجل شوند
و اگر بد
گفتید، سکوت کنند.
◕‿◕
مهرناز
90/5/25
B a R a N
17th August 2011, 12:25 AM
ایـنروزها که جرات دیوانــ گی کم است،
بگـذار بـاز هم به تـُـ و برگــردم
بگذار دسـتِ کم، گاهـی تـُــ و را به خواب ببینـم
بگذار در خیـالِ تـُــ و باشم
بگذار...
بـــ ـگذریــــ م!
"قیصر امین پور"
آزاده
12:55
90/05/26
Ehsan M
17th August 2011, 12:32 AM
حالا دیگه تو غربتش ستاره سر نمیزنه
تو لحظههای بیکسیش پرنده پر نمیزنه
با کوله بار خستگی ، تو جادههای خاطره
مسافر خسته من ، یه عمره که مسافره
Ehsan M
17th August 2011, 12:33 AM
آرزويم اين است ؛ نتراود اشك در چشم تو هرگز ؛
مگر از شوق زياد
نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز ؛
وبه اندازه ي هر روز تو عاشق باشي
عاشق آنكه تو را مي خواهد . . .
و به لبخند تو از خويش رها مي گردد
و تو را دوست بدارد به همان اندازه ؛
كه دلت مي خواهد
B a R a N
17th August 2011, 02:34 AM
کوچکتر که بودیم ایمانمان بزرگتر بود
بادبادک میساختیم
نمی ترسیدیم باد نباشد
آزاده
3:03
90/05/26
ستاره کویر
17th August 2011, 03:36 AM
زندگی را نفسی ارزشِ غم خورن نیست ،
و دلم بس تنگ است ،
بی خیالِ سپر هر درد است ،
باز هم می خندم ، آنقدر می خندم که غم از رو برود .
◕‿◕
مهرناز
4:04
90/5/26
پژواک
17th August 2011, 07:47 AM
ای بهترین آفرینندگان
انتظارت چیست از آفریده ی ضعیفت؟
غنچه ها را پیش چشمهای ضعیفم به جای شکوفایی می پژمرانی.
بی گمان اگر کفر نیست حرف دلم این است: از بالا به ضعف ما که فقط آه میکشیم میخندی.
به راستی که تبارک ا... بر تو
محجوب
5/26
پژواک
17th August 2011, 07:54 AM
اتفاقا زندگی ارزش غم خوردن دارد
زندگی همان غصه است که گه گاه فریب یادش میرود.
5/26
..............................
چقدر علم بی عرضه است
و چقدر عالِم احمق
وقتی میگوید باور نمیکنم این معجزه است
5/26
.............................
به فرشتگانت گفتی انی اعلم ما لا تعلمون
آری تو عالمتری اصلا عالم کیست که تو عالمتر باشی؟
اما خدایا این همه گذشت و جز یسفک الدما ندیدیم.
5/26
.....................................
باستان شناس
17th August 2011, 07:00 PM
به یاد تمامی دلاوران و شیر زنان ایرانی
که برای حفظ کیان این ممکلت و برای سربلندی ایران
به اسمان ها پیوستند [golrooz]
یک دقیقه سکوت !
سارا بهنام
ساعت 7:29
چهارشنبه 25 مرداد 1390
ساناز فرهیدوش
17th August 2011, 09:57 PM
شاید این طو جاها یه جمله تاثیر گذار می نویسند :
خداوند تمام درهاش رو روی بندش نمیبنده و انچه که امروز دارم ارزوی دیروزمنه . تو این روزای قشنگ فقط می خوام از ته دل بگم خداجون مرسیییییییییییییییییییییی یییییییییی
غزل بارون
17th August 2011, 09:59 PM
کاش نرود از یاد ما ان روز های غم.کاش نرود از یاد ما آن دقایق سخت.ان لحظاتی که جز خدا کسی نیست که صدایمان را بشنود.آری آهسته میگویم در سکوت این دیار و در سکوت که مرز بین ما آدماست،ای خدا اهسته میگویم کنارم هستی و من این را میدانم.همیشه کنارم بمان و نگذار زندگی را با حسرت نگاه کنم.بگذار حتی حسرت زندگی نیز برایم خنده دار باشد حسرت و غم هم برای خودش عامی زیبا دارد این دید را در من بوجود آور
پژواک
17th August 2011, 10:30 PM
به مرگ گفتم برو آن طرفتر جشن بگیر...
آنجا که قاتلان این طفل معصوم ها جشن گرفته اند...
وشاید صدای مرگ بود که گفت تو هم اگر قاتل نباشی سارق حیات اینها بودی
و مجازات تخفیف یافته ات این بار حبس ابد در این دنیاست
5/26
«hiva»
17th August 2011, 10:55 PM
به کجا می نگری؟!
زندگی ثانیه ایست!!
وسعت ثانیه را می فهمی؟!
هیچکس تنها نیست...!!
ما "خدا" را داریم...!!
می شود با یادش همچو نسیم * بال در بال پرستو *بوسه بر قلب شقایق ها زد و زیبا زیست....
هیوا
11:25
90/5/26
داداشی
17th August 2011, 11:35 PM
همیشه از فاصله ها گله میکنیم شاید یادمان رفته که
در مشق های کودکی برای فهمیدن کلمات کمی فاصله هم لازم بود!
B a R a N
18th August 2011, 12:19 AM
بايد تظاهر کنم حالم خوب است
راحتام، راضیام، رها ...
راهی نيست.
مجبورم!
آزاده
12:49
90/05/27
داداشی
18th August 2011, 12:30 AM
اگر در زندگی به ناگاه یکی از سیم های سازت پاره شد ، آهنگ زندگی را چنان ادامه بده که کسی نفهمد بر تو چه گذشت!
*WIZARD*
18th August 2011, 01:13 AM
بی وفا باشی شکایت می کنند، با وفاباشی خیانت می کنند، مهربانی گرچه آیین قشنگیست اما، مهربان باشی رهایت می کنند.
ستاره کویر
18th August 2011, 01:36 AM
زندگی باید کرد !
گاه با یک گل سرخ ،
گاه با یک دل تنگ ،
گاه باید رویید در پس این باران ،
گاه باید خندید بر غمی بی پایان . . . . . .
◕‿◕
مهرناز
2am
90/5/27
Sookoot
18th August 2011, 01:50 AM
اده مده دده رده
دودو مودو رودو اودو
تته مته پته نته
پپه پده پبه پوپو
ججع مجع ججل جوجو
تپل مپل گوگول جوجول کوشول موشول
اده مده دده رده چوچول موچول .... ت ت ه ...م ت ه..
اه .. باز این کودک درون ماژیکو ورداشت و دیوارو خط خطی کرد ..چی میگی؟؟؟
داداشی
18th August 2011, 01:53 AM
همه احساس میکنن هر آن کس که زیباست مهربان است
دریا زیباست
ولی سیلی به صخره های ساحل میزند
غزل بارون
18th August 2011, 07:55 AM
همچون باران باش ، رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن ...
رنج جدا شدن از آسمان ...
رنج جدا شدن از آسمان ...
رنج جدا شدن از آسمان ...
آناهیتا
8:25
27/05/1390
غزل بارون
18th August 2011, 07:56 AM
گریه کن ...
آب تنت را شستشو میدهد و اشک روحت را ...
آناهیتا
8:26
27/05/1390
غزل بارون
18th August 2011, 07:57 AM
عشق آدم را داغ می کند و دوست داشتن آدم را پخته می کند .
هر داغی یک روز سرد می شود ولی هیچ پخته ای دیگر خام نمی شود...
آناهیتا
8:27
27/05/1390
غزل بارون
18th August 2011, 07:58 AM
من آواره در دنیا،
به دنبال کسی هستم که با مهر آشنا باشد
دلش غمگین، خودش ساده، کمی از جنس ما باشد.
به دنبال کسی هستم ...
به دنبال کسی هستم ...
به دنبال کسی هستم ...
آناهیتا
8:28
27/05/1390
غزل بارون
18th August 2011, 08:00 AM
مهربان باش
مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خود محورند، ولی آن ها را ببخش.
اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش.
اگر موفق باشی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش.
اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و درستکار باش.
آنچه را در طول سالیان بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش.
اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند، ولی شادمان باش.
نیکی های درونت را فراموش می کنند، ولی نیکوکار باش.
بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.
و در نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان « تو و خداوند» است نه میان تو و مردم
دکتر علی شریعتی
آناهیتا
8:30
27/05/1390
غزل بارون
18th August 2011, 08:01 AM
زندگی آنقدرها هم که میبینی سیاه نیست ، گاهی باید عینک آفتابی ات را در روزهای ابری و بارانی از چشم برداری ...
فقط همین ...
شاید دستی ، چتری را برایت منتظر است ...
آناهیتا
8:31
27/05/1390
غزل بارون
18th August 2011, 08:03 AM
راز یک زندگی زیبا این است
که امروز با خدا گام برداری
و برای فردا به او اعتماد داشته باشی ...
آناهیتا
8:33
27/05/1390
غزل بارون
18th August 2011, 08:04 AM
حاجتی در دل بی تابم داشتم...
به دل گفتم : لیاقت برآورده شدن خواسته ات را نداری وگرنه از تو حرکت و از خدا برکت و خدا هم برایت برآورده اش میکرد.
دل گفت : مگر آنچه را که تا بحال خدا به تو داده است لیاقتش را داشته ای !
و مگر او تا بحال در بذل نعمت هاش به لیاقت تو نگاه می کرده است ؟!
.... و قسم می خورم که راست می گفت .
آناهیتا
8:34
27/05/1390
غزل بارون
18th August 2011, 08:08 AM
آنقدر بزرگ و گرفتار شده ایم که یادمان می رود توپمان در حیاط شبها تنها می ترسد ویادمان رفته که مدادهای سیاه و سفید که هرگز تراشیده نشدند پدر مادر ده مداد رنگی دیگر هستند که ما همیشه تراشیده ایم وکوچک شده اند .
اما از شما چه پنهان گاهی آنقدر کودک می شوم که یادم میرود بزرگ شده ام و هنوز عروسکهایم سر تاقچه ی زندگیم خاله بازی می کنند ، هنوز در مراسم تدفین گنجشکها شرکت می کنم و باران پا برهنه تمام کودکی را درمن می دود ...
آناهیتا
8:38
27/05/1390
غزل بارون
18th August 2011, 08:09 AM
وقتی کوچکی دستانی هستند که اشکهایت را پاک کنند
وقتی بزرگ می شوی باید دستی باشی که اشکی را پاک کنی و خنده ای بر لبی بنشانی ...
و این چه زیباست ...
آناهیتا
8:39
27/05/1390
غزل بارون
18th August 2011, 08:12 AM
برای دلم گاهی مادری مهربان می شوم
دست نوازش بر سرش می کشم و می گویم: غصه نخور عزیزکـــــــــــــم می گذرد ...
برای دلم گاهی پدر می شوم
خشمگین می گویم: بس کن دیگر بزرگ شدی ...
گاهی هم دوستی می شوم مهربان
...دستش را می گیرم و می برمش به باغ رویا، کنار تو
دلم از دست من خسته است...
[ دلم از دست من زخم خورده است... مرا ببخش قلب من ]
آناهیتا
8:41
27/05/1390
غزل بارون
18th August 2011, 08:13 AM
اگه یه وقت تنها شدی
اینو بدون که خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش
آناهیتا
8:43
27/05/1390
غزل بارون
18th August 2011, 08:14 AM
آنگاه که "تنهایی" تو را می آزارد ، به خاطر بیاور که خدا بهترین های دنیا را تنها آفریده !
آناهیتا
8:44
27/05/1390
غزل بارون
18th August 2011, 09:27 AM
نیا باران
زمین جای قشنگی نیست
من از اهل زمینم ،خوب میدانم
که گل در عقد زنبور است
ولی از یک طرف،پروانه را هم دوست میدارد
آناهیتا
9:57
27/05/1390
ارغنون
18th August 2011, 09:50 AM
دلم تنگ شد برای خودم
برای جدالهایم
و برای بی تفاوتی های تو.
تنها به یاد شقایقها و چکاوکها
تو کودکی ام را با قیچی افکارت بریدی
نوجوانی ام را با رنگهای بی حسی رنگ زدی
تو خلاقتر از آنی که بدانم با جوانیم چه میکنی
نیل و فر
27 امرداد
Mr.Engineer
18th August 2011, 12:43 PM
مانده ام چرا ایران شهرسردشت رابه عنوان شهر شیمیایی قبول ندارد
و
باورنداردکه اولین شهر شیمیایی جهان است چرادرتقویم یادی ازسردشت نیست
چرا یادی ازسردشت نیست
تومیتونی بگی چرا؟
http://www.up.sport-eng.ir/uploads/13132160172.jpg
«hiva»
18th August 2011, 01:46 PM
نیا باران
زمین جای قشنگی نیست
من از اهل زمینم ،خوب میدانم
که گل در عقد زنبور است
ولی از یک طرف،پروانه را هم دوست میدارد
آناهیتا
9:57
27/05/1390
بیـــا بـــاران
زمین جای قشنگیست
کوچه ها دلتنگ توهستن
غباری سیاه بر دل مردم نشسته
اینجا همه چشم انتظار بوسه ی خدایند
بیـــا بـــاران
پیاله های ما خالیست
اینجا تمام حس ها مرده اند
ببر با خود این غبار گناه را
بیـــا بـــاران
من از جنس زمینم
سیاهی روی من گواه نیست
سنگی دل های مان
از طوفان وسوسه هاست
بیـــا بـــاران
تنها هوس شیرین ما
بوی نم خاکست
بوی تازگی
بوی رحمت خدا
بیـــا بـــاران
هیوا
2:15
90/5/27
parichehr
18th August 2011, 02:41 PM
برنده می گوید مشکل است ، اما ممکن
و بازنده می گوید ممکن است ، اما مشکل . . .
15:15
27/5/90
parichehr
18th August 2011, 02:53 PM
چشمانـم به دنبال حقیقت میگردند
انگشتانـم ایمان و عقیده را احساس میکنند
پاکیزگی را با دستانـم لمس میکنـم
و همه چیز را زیـر بـاران اعتراف میکنـم
و سپس در مقایل آینـه ایستادم
آنرا شکستـم!
چه شبیه شد آیـنه با من . . .
محدثه
15.27
27/5/90
داداشی
18th August 2011, 06:50 PM
اي كاش كه همنشين گلها باشيم , از نسل بزرگ موج و دريا باشيم , اي كاش كه در ركاب آقا يك تن , ازسيصد و سيزده نفر ما باشيم.
GUNNER_2020
18th August 2011, 10:40 PM
روضه ی روح من رضای تو باد
قبله گاهم در سرای تو باد
سرمه ی دیده ی جهان بینم
تا بود گرد خاک پای تو باد
گر همه رای تو فنای من است
کار من بر مراد رای تو باد
شد دلم ذره وار در هوست
دلم این ذره در هوای تو باد
داداشی
18th August 2011, 10:51 PM
شکسپیر : شکهایت را باور نکن و هیچ گاه به باورهایت شک نکن .
Mr.Engineer
18th August 2011, 11:07 PM
دوست دوست دارم
دوست دارم که دوست بدارم و دوست دارم دوستم بداری
دوستم بدار تا که دوست بدارم
دوستیم دوستیه دوسیم زوری نیس
منو بخواه تا که تو رابخواهم
[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz]
B a R a N
18th August 2011, 11:42 PM
از من فاصله بگیــــ ر!
هربار که به من نزدیک میشوی
باور میکنم هنوز می شود زندگی را دوســ ت داشــ ت ...
از من فاصله بگیــــ ر!
من خسته ام از این اُمیـــدهای کوتاه!
آزاده
12:11
90/05/28
باستان شناس
18th August 2011, 11:47 PM
به یاد تمامی دلاوران و شیر زنان ایرانی
که برای حفظ کیان این ممکلت و برای سربلندی ایران
به اسمان ها پیوستند [golrooz]
یک دقیقه سکوت !
سارا بهنام
ساعت 7:29
چهارشنبه 25 مرداد 1390
درود بر شهیدان ایرانم که از گذشته تا هنوز که ادامه دارد[golrooz]
درود بر روحشون که فدای کشورم شد......[golrooz]
سبز پا برجا خواهند ماند.........[golrooz]
ما هستیم
[golrooz]
سارا بهنام
ساعت 12:15
پنج شنبه 26 مرداد 1390
Topooli
18th August 2011, 11:49 PM
زندگی دو نیمه دارد: نیمه اول در آرزوی نیمه دوم ...نیمه دوم در حسرت نیمه اول
داداشی
18th August 2011, 11:50 PM
هر وقت آب خونمون قطع میشه، بعد که وصل میشه سازمان آب واسه عذرخواهی اولاش آب پرتقال و آب هلو از توی لوله برامون میفرسته !
B a R a N
18th August 2011, 11:54 PM
درود بر شهیدان ایرانم که از گذشته تا هنوز که ادامه دارد[golrooz]
درود بر روحشون که فدای کشورم شد......[golrooz]
سبز پا برجا خواهند ماند.........[golrooz]
ما هستیم
[golrooz]
ما هستیم
و خواهیم بود
[golrooz]
داداشی
19th August 2011, 12:01 AM
در بدترين روزها اميدوار باش زيرا که زيباترين بارانها از سياه ترين ابرها مى بارد
غزل بارون
19th August 2011, 12:36 PM
زندگی ریاضیات است . خوبی ها را جمع کنید ، دعواها را کم کنید ، شادی ها را ضرب کنید ، دردها را تقسیم کنید ، نفرت ها را زیر رادیکال ببرید . عشق را به توان برسانید .
اناهیتا
1:06
28/05/1390
غزل بارون
19th August 2011, 12:37 PM
زندگی مثل پیانو است ، دکمه های سیاه برای غم ها و دکمه های سفید برای شادی ها . اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت که دکمه های سفید و سیاه را با هم فشار دهی .
اناهیتا
1:07
28/05/1390
غزل بارون
19th August 2011, 12:40 PM
انسان زمانی خود را میشناسد که به مرزهای خود برسـد. پائولو کوئیلو
آناهیتا
13:10
28/05/1390
غزل بارون
19th August 2011, 12:42 PM
چنان باش که بتوانی به هرکس بگویی مثل من رفتار کن. گانت
آناهیتا
13:12
28/05/1390
غزل بارون
19th August 2011, 12:42 PM
هرگا ه با هر فردی صحبت کردی وخواستی بدانی در قلبش چه احساسی نسبت به تو دارد ببین لحن کلامش با تو چگونه است اگر لحن کلامش با تو بردل نشست بدان درقلبش هم همان احسا سی رادارد که بر زبان می آورد. سقراط حکیم
آناهیتا
28/05/1390
13:12
غزل بارون
19th August 2011, 12:46 PM
خدايا بجز خودت به ديگري واگذارم مکن. خدايا به که واگذارم مي کني؟ آيا به خويشاوندي که از من ببرد يا به بيگانه اي که مرا از خود دور کند يا به کساني که خوارم شمرند و تويي پروردگار من و زمامدار کار من- اي خدا قرار ده بي نيازي در نفس من و يقين در دلم و اخلاص در کردارم و روشني در ديده ام و بينايي در دينم
آناهیتا
13:16
28/05/1390
Sookoot
19th August 2011, 01:15 PM
http://up.vbiran.ir/images/vv7wz3wf4e5yn0f119p.jpg
شعر بوسیله : (http://www.njavan.ir/forum/showthread.php?t=102788)
http://www.njavan.ir/forum/showthread.php?t=102788 (http://www.njavan.ir/forum/showthread.php?t=102788)
خطاطی شد [golrooz] (http://www.njavan.ir/forum/showthread.php?t=102788)
LaDy Ds DeMoNa
19th August 2011, 07:03 PM
When the egg breaks by an
external power, a life ends.
When the egg breaks by an internal power, a life begins.
Great changes always begin with that internal power.
تخم مرغ هنگامی که با نیروی بیرونی بشکند
یک زندگی پایان می یابد
و هنگامی که با نیرویی درونی بشکند یک زندگی آغاز می شود
تغییرات بزرگ همیشه به کمک نیروی درون آغاز می شوند
داداشی
19th August 2011, 07:13 PM
چو بشکفد ز لبت غنچه پاک دعا
تو را به فاطمه (س) سوگند التماس دعا [golrooz]
ارغنون
19th August 2011, 09:57 PM
خاموش باش، مرغک ِ دریایی!
بگذار در سکوت بماند شب
بگذار در سکوت بمیرد شب
بگذار در سکوت سرآید شب.
بگذار در سکوت به گوش آید
در نور ِ رنگرفته و سرد ِ ماه
فریادهای ذلّهی محبوسان
از محبس ِ سیاه...
بی نام
5/28
ستاره کویر
20th August 2011, 12:12 AM
توبه بر لب، سُبحه بر کف، دل پر از شوق گناه. معصیت را خنده می آید از استغفار ما
شـــــب غـــــدر
مهرناز
12:40am
29/05
ستاره کویر
20th August 2011, 12:20 AM
خدایــــــــــا ........
امشب زیباترین سرنوشت را برای عزیزی که این نوشته را می خواند مقدر کن.
خدایــــــــــا ........
بهترین روزگاران را برایش رقم بزن و او را در تمامی لحظات دریاب.. مبادا خسته.. بیمار... افتاده و یا غمگین شود...
خدایــــــــــا ........
دلش را سرشار از شادی کن و آنچه را که به بهترین بندگانت عطا میکنی به او نیز عطا کن...
(ݓ_ݓ)
مهرناز
12:50am
29/05
طلیعه طلا
20th August 2011, 12:34 AM
مولای مهربان غزل های من!سلام
سمت زلال اشک من ،آقای من!سلام
نامت بلند و اوج نگاهت همیشه سبز
آبی ترین بهانه ی دنیای من!سلام
ما بی حضور چشم تو اینجا غریبه ایم
دستی سری تکان بده آقای من!سلام
Ehsan M
20th August 2011, 12:43 AM
دلم گرفته از خودم..........خودم اسیر غم شدم...........شدم غریبه غصه خودم........
sts92
20th August 2011, 01:24 AM
حال همۀ ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور
که مردم به آن شادمانی بی سبب میگویند
آزاده
12:59
90/05/19
سلام!
حال همهی ما خوب است
ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بیسبب میگويند
با اين همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنارِ زندگی میگذرم
که نه زانویِ آهویِ بیجفت بلرزد و
نه اين دلِ ناماندگارِ بیدرمان!
تا يادم نرفته است بنويسم
حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود
میدانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازهی باز نيامدن است
اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی
ببين انعکاس تبسم رويا
شبيه شمايل شقايق نيست!
راستی خبرت بدهم
خواب ديدهام خانهئی خريدهام
بیپرده، بیپنجره، بیدر، بیديوار ... هی بخند!
بیپرده بگويمت
چيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شد
فردا را به فال نيک خواهم گرفت
دارد همين لحظه
يک فوج کبوتر سپيد
از فرازِ کوچهی ما میگذرد
باد بوی نامهای کسان من میدهد
يادت میآيد رفته بودی
خبر از آرامش آسمان بياوری!؟
نه ریرا جان
نامهام بايد کوتاه باشد
ساده باشد
بی حرفی از ابهام و آينه،
از نو برايت مینويسم
حال همهی ما خوب است
اما تو باور نکن!
[golrooz]
sts92
20th August 2011, 01:29 AM
دلم گرفته است به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده ی شب می کشم
چراغ های رابطه تاریکند
چراغ های رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی ست
صالح رزاقي
اولين روز كاري
29 مرداد ماه 1390 شمسي
تهران
راستي هميشه دلم براي ديوار نويسي هاي كافه سپيد و سياه تنگ ميشود يادم هست روزي كسي نوشته بود :
خداحافظ دانشگاه تهران بعد از 7سال و خداحافظ ايران بعد از 27 سال
...
داداشی
20th August 2011, 01:31 AM
درد مندیم اى خدا درمان نما / درد بى درما نما ن درمان نما
هر که ارد دست حاجت نزد تو / با ر الهى درد او درمان نما
طلیعه طلا
20th August 2011, 01:35 AM
من سایه ای ازنیمه پنهانی خویشم
تصویرهزارآینه حیرانی خویشم
صدبارپشیمانی وصدمرتبه توبه
هربارپشیمان زپشیمانی خویشم
عالم همه هرچندکه زندان من وتوست
ازاین همه آزادم وزندانی خویشم
تادرخم آن گیسوی آشفته زدم دست
چون خاطرخودجمع پریشانی خویشم
فردایی اگرباشدبازازپی امروز
شرمنده چوحافظ زمسلمانی خویشم
حافظ مگرازعهده وصف توبرآید
باحسن توحیران غزلخوانی خویشم
«مرحوم قیصرامین پور»
sts92
20th August 2011, 01:39 AM
درود بر شهیدان ایرانم که از گذشته تا هنوز که ادامه دارد[golrooz]
درود بر روحشون که فدای کشورم شد......[golrooz]
سبز پا برجا خواهند ماند.........[golrooz]
ما هستیم
[golrooz]
سارا بهنام
ساعت 12:15
پنج شنبه 26 مرداد 1390
اين جمله ها مشكوك به نظر ميرسد
اگر اعتماد داشتم خيلي حرفها ميشد زد درباره سبز بودن
اما ديوار پر است از جرز
[shaad]
داداشی
20th August 2011, 01:46 AM
http://www.uc-njavan.ir/images/q4fm8586eo77bpc22.png
داداشی
20th August 2011, 02:11 AM
اين جمله ها مشكوك به نظر ميرسد
اگر اعتماد داشتم خيلي حرفها ميشد زد درباره سبز بودن
اما ديوار پر است از جرز
[shaad]
سلام ورودتو تبریک میگم ولی اگه از اسپم خودداری کنی و سعی کنی که مشکوک به چیزی نگاه نکنی ممنون.
شهدا سبزن به زیبایی سرسبزی جنگل و طبیعت
ممنون
طلیعه طلا
20th August 2011, 04:15 AM
ای سلسله موی تو سر سلسله از عشق
بنواز دمی تا که کنم هلهله از عشق
دل سوخته از خال لب و شعله ی چشمت
نگذاشته تا آنکه کنم یک گِله از عشق
سرمایه ی جان از کف خود داد وجودم
حیران شده دل بر سر یک مسئله از عشق
مجنون صفتان از غم هجران تو دل خون
آغاز گر نقطه این مرحله از عشق
در دایره "میم" تو عالم شده مجنون
یک "میم" تو تنها سر یک سلسله از عشق
تا "میم" رسد بر سر "یِ" جان به لب آید
باز آی که شد سست سر قافله از عشق
ای نی ز چه رو پلک تو سنگین شده از خواب
هش دار، مگیری قدمی فاصله از عشق
برخیز که شد صبح فرج با قدم یار
خواندیم چو یک رکعت این نافله از عشق
.yalda.
20th August 2011, 04:22 AM
مرا بسپــــــــار در یادت
به وقت ریزش باران ، نگاهت گر به آن بالاست
و در وقت دعا قلبت مثال بید مــــــــــیلرزد ،
دعایم کن که من محتاج محتاجم . . .
طلیعه طلا
20th August 2011, 04:35 AM
الا يا اَيُها المَهدي مُداوم الوَصل ناولها
كه در دوران هجرانت بسي افتاده مشكلها
صبا از نكهت كويت نسيمي سوي ما آورد
ز سوز شعلة شوقت چه تاب افتاد در دلها
چو نور مهر تو تابيد بر دلهاي مشتاقان
ز خود آهنگ حق كردند و بربستند محملها
دل بيبهره از مهرت حقيقت را كجا يابد
حق از آئينه رؤيت تجلي كرد بر دلها
sts92
20th August 2011, 01:28 PM
سلام ورودتو تبریک میگم ولی اگه از اسپم خودداری کنی و سعی کنی که مشکوک به چیزی نگاه نکنی ممنون.
شهدا سبزن به زیبایی سرسبزی جنگل و طبیعت
ممنون
ممنون اما ما همیشه هستیم
و اینکه ببین داداشی شهدا جاشون و کارشون درسته چون پيش خدا هستند و خدا هواشونو داره
فقط خواستم بگم حواشمون جمع باشه
بعضی وقتها بعضی ها بحث هایی رو راه میندازن تا کسایی شناسایی بشن
وگرنه من نه با چپ کار دارم نه با راست نه اهل نگاه بدم نه مشکوک
طلیعه طلا
20th August 2011, 01:35 PM
بكوي خود نشاني ده كه شوق تو محبّان را
ز تقوي داد زاد ره، ز طاعت بست محملها
بحق سجّاده تزيين كن مهل محراب و منبر را
كه ديوان فلك صورت از آن سازند محفلها
شب تاريك و بيم موج و گردابي چنين حائل
ز غرقاب فراق خود رهي بنما به ساحلها
اگر دانستمي كويت بسر ميآمدم سويت
خوشا گر بودمي آگه از راه و رسم منزلها
چو بيني حجت حق را بپايش جان فشان اي فيض
مَتي ما تَلْقَ مَنْ تَهْوي، دَعِ الدُّنيا وَ اَهْمِلها
Rez@ee
20th August 2011, 02:34 PM
بهار من، بهار من ،تومی ایی. پرستوها که برگشتند می گفتند.......................
بهـمن
20th August 2011, 02:55 PM
میخواهم روی دیوار بنویسم;
بنویسم
بنویسم
بنویسم دوستت دارم
تا هر موقع از کنار این دیوار رد شدی یاد چشمای من بیفتی!
ب/و
Mr.Engineer
20th August 2011, 10:07 PM
بعد از مرگم تکه یخی به شکل صلیب بر روی سنگ قبرم بگذارید تا با اولین طلوع خورشید اب شودوبه جای یار برایم گریه کند
Mr.Engineer
20th August 2011, 10:12 PM
خدا ازت دلگیرم
خدا آهای خدا کجایی اون بالا بالا هایی یه نگا به این پایین بنداز
خدا صدامو میشنوی ازت دلگیرم خدا
خدا کجایی که دیگه خسته شدم
خدا میگن بزرگی میگن مهربانی
پس خدا اینو ازت میخوام عشق تو دلم رو خاموش کن ،
دیگه نزار عاشق بشم
بسه بسمه
بسه نزار گدایی عشق کنم
خسته شدم
خسته شدم بس گدایی کردم
خستم
بسه دیگه خدا خدا بسه
دارم میمیرم
************************************************** **************************
نمیدونی چه سخته دل بریدن
نمیدونی چه تلخه پرکشیدن
ولی باید برم هم غصه من
که بین ما همه پلها شکسته ان
دیگه میرم قشنگه نازنینم
نشد شوقی تو چشمات ببینم
نشد دنیامو زیر پات بریزم
دیگه میرم دیگه میرم که بمیرم
دارم میرم که بمیرم عزیزم
RAHA.G
21st August 2011, 12:21 AM
بنواخت دست مصطفی آن اُستُن حنانه را
کمتر ز چوبی نیستی حنانه شو حنانه شو
ستاره کویر
21st August 2011, 12:35 AM
≈≈≈≈≈≈خدایا ما را از اسارت نفس آزاد کن که آن بزرگترینِ اسارتهاست≈≈≈≈≈
https://lh5.googleusercontent.com/-2Hoie3eJXPg/Tk5446arYjI/AAAAAAAAE18/WOhEjmYat6M/h301/11.jpg
(ݓ_ݓ)
مهرناز
1am
30/05
.yalda.
21st August 2011, 01:12 AM
تا پر و بالت نســوخته شــــــــــــــــــــاپرک پـــرواز کن
طلیعه طلا
21st August 2011, 02:25 AM
گاهی نمیشود بسرایم؛
وقتی تو، دورترین اتفاق جهانی
من ناتوانترینِ شاعر در این زمینم...
تووت فرنگی
21st August 2011, 12:53 PM
این باران ،دل پری آسمان است
میگیرد ومیگیرد و میگیرد
ویکدفعه میترکد
میخواهد ببارد، اما نمیبارد
میغرد و فریاد میکند، اما نمیبارد
مثل مصیبت زده ها که ضجه میزنند ، اما اشک نمیزیزند
میماند و میماند و میماند
و ناگهان در خلوت
بغض میترکاند ....
باران اینروزها دل پری آسمان است ....
نیلوفـــر .ر[golrooz]
1:24
.yalda.
21st August 2011, 03:13 PM
هنوز امیدوارم ... سالهاست همین امید نجاتم داده است .
طلیعه طلا
21st August 2011, 03:41 PM
یک شـــب آتش در نیستــــانی فتـــاد
سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد
شعلــــه تا مشغول کـــار خویش شـد
هر نی ای شمــع مــــزار خویش شــد
نی به آتش گفت کاین آشوب چیست
مر تو را زین سوختن مطلــــوب چیست
گفت : آتش بــی سبب نفــــروختـم
دعــــوی بـــی معنیــت را ســــوخـــتم
زان که می گفتی نی ام با صد نمــود
همچنــــان در بند خـــود بودی کـــه بود
با چنین دعوی چــــرا ای کـــم عیــــار
برگ خــــود می ساختـــی هر نو بهــار
مــــرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجـــش آتــــش است
طلیعه طلا
21st August 2011, 03:45 PM
زندگی سرسره است
می کنی دل از خاک...
پله پله تا اوج
می روی تا پرواز...
بعد هم از آن بالا
می خوری سر آرام
ذره ذره تا خاک...
ستاره کویر
21st August 2011, 05:28 PM
خدایا تو بهترین یار و یاور بندگانت هستی ... مبادا نمک تو را بخوریم و نمکدان بشکنیم ...
خدایا دریابـِمان در این روزهای طوفانی ...
(•̪●)
مهرناز
6عصر
یکشنبه30مرداد90
طلیعه طلا
21st August 2011, 07:23 PM
پرنده ای
از خاک برخاست
و بر درختی نشست.
چقدر حقیر است انسان
وقتی نمی تواند
برخیزد...
Elohim
21st August 2011, 07:23 PM
خدایا ما را در مسیر پیشرفت و سعادت کمال و تلاش و نهایت خلقت قرار بده تا قطره ی وجودمان به دریای بیکران وجودتان متصل بشه
الهی آمین
طلیعه طلا
21st August 2011, 07:24 PM
دلم عجیب گرفته است مثل سابق نیست
زمین برای ظهورت هنوز لایق نیست...
مگر نه سیصد و اندی سوار در راهند....... چرا؟!!
خبر ز یکیشان در این دقایق نیست ؟؟
تووت فرنگی
21st August 2011, 11:44 PM
کوله بارم بر دوش، سفری باید رفت،
سفری بی همراه،
گم شدن تا ته تنهایی محض،
یار تنهایی من با من گفت:
هر کجا لرزیدی،
از سفرترسیدی،
تو بگو، از ته دل
من خدا را دارم...
[golrooz]
LaDy Ds DeMoNa
22nd August 2011, 10:34 AM
مهسا
1390/05/31
[bamazegi]
تووت فرنگی
22nd August 2011, 10:36 AM
میدانم نمی شود معنا کرد ...
زندگی زیباست اگرچه سخت است
جاده ای است هموار اگرچه پرپیچ و خم است
دفتری است کوچک اگرچه پر معناست
آسمانی است آبی اگرچه گاهی بارانی
خاطراتش زیباست اگرچه پر معماست
و
در آخر ...
دریایی است طوفانی که ساحلش آرام و قرار ندارد.
[golrooz]
.yalda.
22nd August 2011, 05:36 PM
همه از عشق دم می زنند اما عاشقان در سکوت می میرنند
بهـمن
22nd August 2011, 07:01 PM
ذهن من آنقدر مشغول است که دیگر مخابرات میخواهد قطعش کند!!![soal]
ب/و
اشکهای بی رمق
yasi70
22nd August 2011, 11:10 PM
و هر سازی که میبینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است...
ستاره کویر
23rd August 2011, 04:15 AM
من آواره در دنیا،
به دنبال کسی هستم که با مهر آشنا باشد
دلش غمگین، خودش ساده، کمی از جنس ما باشد.
به دنبال کسی هستم ...
به دنبال کسی هستم ...
به دنبال کسی هستم ...
(•̪●)
مهرناز
4:40صبح
سه شنبه1شهریور90
طلیعه طلا
23rd August 2011, 07:25 AM
خدا در دستي است كه به ياري ميگيري...
در قلبي است كه شاد ميكني...
آن جاست كه عهدي ميبندي و عمل ميكني...
آن جاست كه زندگي ميكني و زندگي مي بخشي...
.yalda.
23rd August 2011, 08:29 PM
گاهی چه بی رحمانه قلبی را توصیف میکنی ،
چه ساده دلی را فراموش می کنی ...
S h a D o w
24th August 2011, 11:00 AM
آهسته گفت : " خدا نگهدارت "
در را بست و رفت ...
آدمها مسئولیت خودشان را به گردن خدا می اندازند
داداشی
24th August 2011, 11:27 AM
شنیده بودم زیبا رویان بى وفاویند
آخه زشت! تو دیگه چرا؟!
طلیعه طلا
24th August 2011, 11:48 AM
وصال او زعمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
باستان شناس
24th August 2011, 08:02 PM
ایا براستی اینجاست سرزمین ما ایران هست
سرزمین پاک اریایی ها
سرزمین دارا و سارا
سرزمین کورش و داریوش
سرزمین شاهنامه فردوسی
سرزمین دکتر محمد معین
سرزمین دکتر علی شریعتی
ولی
واقعا
ایا اینجا ایران .....سرزمین منه !
سارا بهنام
چهارشنبه 2 شهریور1390
ساعت8 : 32
طلیعه طلا
24th August 2011, 08:15 PM
حافظ وصال می طلبد از ره دعا
یارب دعای خسته دلان مستجاب کن
ستاره کویر
24th August 2011, 09:47 PM
آنقدر بزرگ و گرفتار شده ایم که یادمان می رود توپمان در حیاط شبها تنها می ترسد ویادمان رفته که مدادهای سیاه و سفید که هرگز تراشیده نشدند پدر مادر ده مداد رنگی دیگر هستند که ما همیشه تراشیده ایم وکوچک شده اند .
اما از شما چه پنهان گاهی آنقدر کودک می شوم که یادم میرود بزرگ شده ام و هنوز عروسکهایم سر تاقچه ی زندگیم خاله بازی می کنند ، هنوز در مراسم تدفین گنجشکها شرکت می کنم و باران پا برهنه تمام کودکی را درمن می دود ...
وبلاگ خانم لیلا حیدری : بالهای شناور
(•̪●)
مهرناز
10:420شب
چهارشنبه2شهریور90
داداشی
24th August 2011, 10:15 PM
زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست .
فردریش نیچه
باستان شناس
25th August 2011, 12:12 PM
ای خدای بزرگ به من کمک کن
تا وقتی می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم
کمی هم با کفش های او راه بروم
سارا بهنام
پنج شنبه3 شهریور 1390
41:12
طلیعه طلا
25th August 2011, 12:16 PM
حافظ نهاد نیک تو کامت برآورد
جان ها فدای مردم نیکو نهاد باد
ساناز فرهیدوش
25th August 2011, 02:32 PM
صبح بوی دود با نم صبحگاهی در امیخته بود . گنجشگکی بی خیال می خواند !
همراهم را می نگریستم و ساعتم در کشو حرص می خورد .
راهبر مترو به دنبال خورشید می گشت در سیاهی تونل ها باز !
کودکانی را دیدم که جای دست فروشی نگاهی مهربان می طلبیدند و مردمی را دیدم که کار را می کردند برای زندگی نه زندگی برای کار .
نگاه ها چه بسیار بیشتر از زبان ها سخن می گفتند .
خاک ها از دستان کارگر بر کفش های تمیز م فرو می ریخت کفاش دوره گرد می خندید
آسمان آبی نبود
، دود بود ، اما خدا هنوز آن بالا بود .
طلیعه طلا
25th August 2011, 03:03 PM
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است ...
طلیعه طلا
26th August 2011, 08:11 AM
یا ابا صالح المهدی .......
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست ...
داداشی
26th August 2011, 09:35 AM
مترسك آنقدر دست هايت را باز نكن ، كسى تو را در آغوش نميگيرد ، ايستادگى هميشه تنهايى دارد
طلیعه طلا
26th August 2011, 10:42 AM
یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
kebriya
26th August 2011, 11:06 AM
تا قبل از اینکه پرواز کنی هر چقدر خواستی
بترس
فکر کن
شک کن
دو دل شو
پشیمون شو
اما وقتی که پریدی
اگه وسط راه پشیمون شدی
بازی رو باختی!
.yalda.
26th August 2011, 11:24 AM
تنگی نفست را،
نینداز گردن آلودگی،
دلت را ببین،
کجا گیـــــــر کرده .....
ستاره ی قطبی
26th August 2011, 12:03 PM
[golrooz]
دیوارنویسی نخبگان رو به عشقم تقدیم میکنم
[golrooz]
http://www.uc-njavan.ir/images/u3njvultbhq865bpbr06.jpg
از طرف الی
جمعه1390/06/4
http://qoqnoos.com/body/paint/farshchian/p01.jpg
طلیعه طلا
26th August 2011, 09:56 PM
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
داداشی
26th August 2011, 10:02 PM
آیا میدانید بعضی وقتها وجدان مانع ارتکاب گناه نمی شه، فقط گناه رو کوفت آدم می کنه! [nishkhand]
طلیعه طلا
26th August 2011, 10:10 PM
نسیم دانه را
از دوش مورچه انداخت...
مورچه دانه را دوباره بر دوشش گذاشت و به خدا گفت:
" گاهی یادم میرود که هستی ، کاش بیشتر نسیم می وزید...
win-boy
26th August 2011, 10:15 PM
عـلـم بـه خـط ِ فاصـلـه میـگفـت خــط ِتیـره !
خـوب میـدانسـت ؛
فـاصـله ها چـه به روزگـار آدم می آورد ... !!!!
طلیعه طلا
26th August 2011, 10:22 PM
آدمی دو قلب دارد...
قلبی که از بودن آن با خبر است و قلبی که از حضورش بی خبر
ستاره کویر
26th August 2011, 11:29 PM
خواستم دیوار رو خط خطی کنم!!!!
انگار
نوشتن
بی فایدَســـت[delkhoori]
http://www.uc-njavan.ir/images/1dp3v4tyegs7hi9qj13g.jpg
ولی یاد امضاء قبلی خودم افتادم!![dooa]
معجزه خبر نمی کند , با احتیاط ناامید شوید ![golrooz]
امید داشته باش!
(•̪●)
مهرناز
12شب
جمعه4شهریور90
طلیعه طلا
26th August 2011, 11:53 PM
به نام خدایی که هوای دل نازکی هایم را دارد ...
طلیعه طلا
26th August 2011, 11:54 PM
در عشق جایی عظیم برای بداههنوازی هست
به شرط آنکه نواختن را بدانی...
win-boy
27th August 2011, 05:20 PM
خیلی سخته
آنقــدر مرا سرد کرد ؛
از خودش .... از عشق .....
کــه حالا بــه جای دلبستن، یخ بسته ام...!
آهای !!! روی احساسم پا نگذاریــد،
لیز میخوریــد ....
.yalda.
28th August 2011, 12:54 AM
وقتــــی حرفــت را نمی فهـــمد
سکــــوت کن
شـــاید سکـــوتت را بفهــــمد . . .
طلیعه طلا
28th August 2011, 09:37 AM
تعلقات است که مانع پرواز انسان میشود.
غزل بارون
28th August 2011, 10:05 AM
در آسمان غزل عاشقانه بال زدم
به شوق دیدنتان پرسه در خیال زدم
در انزوای خودم با تو عالمی دارم
به لطف قول و غزل قید قیل و قال زدم
کتاب حافظم از دست من کلافه شدست
چقدر آمدنت را چقدر فال زدم
غرور کاذب مهتاب ناگزیر شکست
همان شبی که برایش تورا مثال زدم
غزال من غزلم، محو خط و خال تو شد
چه شاعرانه بدون خطا به خال زدم
به قدر یک مژه بر هم زدن تورا دیدم
تمام حرف دلم را در این مجال زدم
تقدیم به کسی که با بودنش معنای واقعی زندگی را به من آموخت
آناهیتا
10:35
06/06/1390
غزل بارون
28th August 2011, 10:13 AM
زندگی کوتاه است، قواعد را بشکن، سریع فراموش کن، به آرامی ببوس، واقعاً عاشق باش، بدون محدودیت بخند، و هیچ چیزی که باعث خنده ات میگردد را رد نکن
آناهیتا
10:43
06/06/1390
غزل بارون
28th August 2011, 10:14 AM
باید یاد بگیرم ،باید یاد بگیرم که یادم نرود
باید یاد بگیرم که یادم باشد همیشه خوشیهایم یادم باشد
باید یاد بگیرم که یادم باشد همیشه شاکر خوشیهایم باشم
باید یاد بگیرم که یادم باشد همیشه اهدافم را ببینم
باید یاد بگیرم که یادم باشد همیشه انگیزه هایم را تقویت کنم
باید یاد بگیرم که یادم باشد برای چه این طرز زندگی را انتخاب کرده ام
باید یاد بگیرم که یادم باشد قرار است به کجا برسم
باید یاد بگیرم که یادم باشد برای خودمان زندگی کنیم نه برای دیگران
باید یاد بگیرم که یادم باشد عاشق چه چیزهایی هستم
باید یاد بگیرم که یادم باشد روزهای سختی را باید یاد داشت تا از روزهای خوشی لذت برد
باید یاد بگیرم یادم باشد من هم کم از این سختی ها را نداشته ام
باید یاد بگیرم یادم باشد حالا دیگر نوبت من است که از سختی هایم ،خوشی برداشت کنم
باید یاد بگیرم که یادم باشد ...
آناهیتا
10:44
06/06/1390
طلیعه طلا
28th August 2011, 10:50 AM
ای خدا گر من نمی بودم چراغت کور بود ؟!!!!!
طلیعه طلا
28th August 2011, 10:51 AM
گاهی نمیشود بسرایم؛
وقتی تو، دورترین اتفاق جهانی
من ناتوانترینِ شاعر در این زمینم...
طلیعه طلا
28th August 2011, 10:52 AM
اول سفر الی الله سحرخیزی است.
طلیعه طلا
28th August 2011, 10:53 AM
روی شانه های گرم خدا بودیم
افتادیم . . .
و این پایین زمین آغوش سردی داشت !
طلیعه طلا
28th August 2011, 10:55 AM
تنها هوشیارانند که میدانند
هیچ نمیدانند ...
طلیعه طلا
28th August 2011, 10:55 AM
از علائم دیوانگان این است که:
در کار کسی فضولی نمیکنند
به دیگران تهمت نمیزنند
مسئولیت اشتباهات خود را بر عهده می گیرند دروغ نمی گویند ، چون نیازی به دروغ گفتن ندارند.
برای خوب بودن نیازی به دلیل آوردن برای دیگران ندارند
اموالی برای خود ندارند و نمی خواهند
با هر دیوانه ای هم چو خود به راحتی دوست میشوند ...
طلیعه طلا
28th August 2011, 10:56 AM
اين گونه زندگي كنيم:
شاد اما دلسوز
ساده اما زيبا
مصمم اما بي خيال
متواضع اما سر بلند
مهربان اما جدي
سبز اما بي ريا
عاشق اما عاقل
طلیعه طلا
28th August 2011, 10:57 AM
دلم هوای سردی غربت دارد…
طلیعه طلا
28th August 2011, 11:00 AM
يا رَبِّ ، اِنَّكَ تَدْعُونی فَاُوَلّی عَنْكَ ..
.yalda.
28th August 2011, 12:47 PM
به سرنوشت بگویید
اسباب بازی هایت بی جان نیستند
آدمند
می شكنند
آرام تر...!
طلیعه طلا
28th August 2011, 12:58 PM
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد
طلیعه طلا
28th August 2011, 12:59 PM
دردم از یار است و درمان نیز هم ...
mohammad.persia
29th August 2011, 12:06 PM
چـِقَــدر خوبــِه ڪِه بِدونے یِـڪے یـِه جایـے دارِه
یــِه آهَنگے رو فَقَـط بـِه یادِ تو گــُوش میدِه . . .
*mohammad.persia*
نارون1
29th August 2011, 12:25 PM
گر نشان زندگی جنبندگیست
خار در صحرا نشان زندگیست
جلبک و پروانه هر دو زنده اند
فرقها از زندگی تا زندگیست [golrooz][golrooz][golrooz]
طلیعه طلا
29th August 2011, 12:26 PM
وای ! داره پاییز میاد و بازم درس و مدرسه .
آخ ،خدا جون شکرت.
طلیعه طلا
31st August 2011, 06:46 PM
یا رب عید است عطا بر همه ده
بر ماتم و اندوه همه خاتمه ده
پایان غم همه ظهور مهدی است
تعجیل فرج به مهدی فاطمه ده
mohammad.persia
31st August 2011, 07:11 PM
" ماندن به پای کسی که دوستش داری زیباترین اسارت هست "
*mohammad.persia*
طلیعه طلا
31st August 2011, 08:24 PM
عاقبت یک روز مغرب محو مشرق می شود
عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق می شود
شرط می بندم زمانی که نه زود است و نه دیر
مهربانی حاکم کل مناطق می شود.
باستان شناس
1st September 2011, 09:45 AM
خداوندا
جای سوره ای به نام عشق در قرآنت خالیست
که اینگونه آغاز می گردد:
و قسم به روزی که قلبت را می شکنند
و جز خدایت مرهمی نخواهد یافت!!!
سارا بهنام
پنچ شنبه 10 شهریور 1390
ساعت 12 :10
.yalda.
1st September 2011, 03:30 PM
عاشقم گر نیستی
لطفی بکن نفرت بورز ...
بی تفاوت بودنت
هر لحظه آبم می کند ...
kebriya
1st September 2011, 09:52 PM
الهی این بنده چه میداندکه چه بایدجست؟
داننده تویی هرانچه میدانی ده.
طلیعه طلا
2nd September 2011, 09:49 AM
اللهم عجل لولیک الفرج [golrooz]
دیروز و امروز اونایی که دستشون از دنیا کوتاهه ، چشم به راه ما هستند .
اون ها رو دریابیم تا دُر یابیم
ساناز فرهیدوش
2nd September 2011, 11:24 PM
تعطیلات مبارک تمام شد .
سلام به فردایی که از چند دقیقه دیگه شروع میشه .
ستاره کویر
2nd September 2011, 11:42 PM
خدايا؛
گفتم: خسته ام
گفتي: لا تقنطوا من رحمة الله... از رحمت خدا نااميد نشويد
گفتم: هيشكي نميدونه تو دلم چي ميگذره
گفتي: إن الله بين المرء و قلبه... خدا حائل است ميان انسان و قلبش
گفتم: هيچ كسي رو ندارم
گفتي: نحن أقرب إليه من حبل الوريد... ما از رگ گردن به انسان نزديكتريم
.yalda.
3rd September 2011, 12:40 AM
هوایت کرده ام
خدایا
هوای آن آغوشهای مقدست
و یک دل سیر گریه های شبانه…
artadokht
3rd September 2011, 01:05 AM
[golrooz][golrooz][golrooz]گاهی گمان نمیکنی و میشود
گاهی نمیشود که نمیشود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود[golrooz][golrooz][golrooz]
داداشی
3rd September 2011, 01:48 AM
راز ها روى نوك زبان ما مانند فلفل قرمزند دير يا زود زبان مان را آتش ميزنند
Rez@ee
3rd September 2011, 08:52 AM
گهگاه غریبه ای را سلام گفتن ،از بلندی سرو نمی کاهد
داداشی
3rd September 2011, 11:12 AM
ميشه پروانه بود و روي هر گلي نشست اما بهتره مهربان بود و توي هردلي نشست
نازخاتون
3rd September 2011, 12:38 PM
ميشه پروانه بود و روي هر گلي نشست اما بهتره مهربان بود و توي هردلي نشست
خيلي زيبا بود داداشي ....[tashvigh][tashvigh][tashvigh]
طلیعه طلا
3rd September 2011, 05:35 PM
ميشه پروانه بود و روي هر گلي نشست اما بهتره مهربان بود و توي هردلي نشست
خوشمان آمد .
زیبا بود و لطیف
طلیعه طلا
3rd September 2011, 05:42 PM
الهی تا جهان باشد به شادی در جهان باشی
الهی از بلای ناگهانی در امان باشی
داداشی
3rd September 2011, 09:38 PM
نازم به نيازم كه نيازم شده نازم،خوش باش اگر زندگى ازعشق تو بازم،بى بودن تو بودن ما بود ونبود است ، بى شمع و گل ازبودن پروانه چه سود است!؟
طلیعه طلا
3rd September 2011, 10:11 PM
نازم به نيازم كه نيازم شده نازم،خوش باش اگر زندگى ازعشق تو بازم،بى بودن تو بودن ما بود ونبود است ، بى شمع و گل ازبودن پروانه چه سود است!؟
فوق العاده است .
طلیعه طلا
3rd September 2011, 10:12 PM
الهی مرا آن ده که آن به
.yalda.
3rd September 2011, 10:56 PM
نا امیدی...
همان امیدی است...
که بوی ِ نا می گیرد...
از بس که می ماند ته ِ
دل...!!
ستاره کویر
4th September 2011, 12:07 AM
جمله ای نوشته بود با این مضمون:
" من تورا دوس میدارم تو دیگری را ودیگری دیگری را. واینگونه است که ما تنهاییم... "
در جواب نوشتم : این ظاهر ماجراست ، اما واقعیت اینه که : " من خودم رو دوست دارم و تو هم خودت رو و دیگری هم خودش را و اینگونه است که همه تنهایند ... "
این خودخواهیـ ـه که تنهایی میاره و نه محبت ...
گاهی احساس ما ، احساس مالکیتـ ـه تا محبـ ـت
دوستش داریم چون می خوایم مال ما باشه و وقتی دیدیم امکانش نیست کار به تهدید و ... میرسه
آیا عاشق واقعی دختری رو که پدر و مادرش به هزار خون دل بزرگش کردن ، با ضربات متعدد چاقو به قتل میرسونه ؟! آخه به چه جرمی ؟! دلم برای اون پدر و مادر میسوزه
قسمت حوادث روزنامه داره پر میشه از این کارهای سیاه ...
واقعن ما داریم به کجا میریم ....
به کجا چنین شتابان ؟
- : به هوای کشتن یار !
نقل از گیله مـــرد
(•̪●)
مهرناز
12:30
یکشنبه13شهریور90
طلیعه طلا
4th September 2011, 07:08 AM
تجربه نام مستعاری است که بر خطاهای خود میگذاریم!
طلیعه طلا
4th September 2011, 07:14 AM
تجربه نام مستعاری است که بر خطاهای خود میگذاریم!
غزل بارون
4th September 2011, 07:51 AM
سعی کنید مانند توپ باشید ‘ زیرا توپ هر چه محکمتر به زمین می خورد ‘ بیشتر اوج می گیرد!
غزل بارون
4th September 2011, 07:52 AM
هرگز دنبال کسی نباشیم که بتونیم باهاش زندگی کنیم
بلکه دنبال کسی باشیم که نتونیم بدونش زندگی کنیم
پس حفظ آدما مهمتر از داشتنشونه
و این به ما و نوع برخوردمون بستگی داره
غزل بارون
4th September 2011, 07:53 AM
اگر قلوه سنگ های ته جوی نبود ، ترنّم زیبای آب را چگونه می شنیدیم و اگر سختیها ی زندگی نبود ، چگونه خوبیهای آنرا حس می کردیم
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:09 AM
یکی از بهترین راه های استفاده از وقت این است که قابلیت های خود را در زمینه هایی که نتایج کلیدی را برای شما به بار می آورد افزایش دهید . برایان تریسی
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:09 AM
فکر خوب معمار و آفریننده است . دیل کارنگی
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:10 AM
زیبارویی که می داند ، زیبای ماندنی نیست ، پرستیدنی است . اُرد بزرگ
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:10 AM
مرا دوست بدار،اندکی ولی طولانی . کریستوفر مارلو
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:10 AM
شما ممکن است بتوانید گلی را زیر پا لگدمال کنید، اما محال است بتوانید عطر آنرا در فضا محو سازید. ولتر
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:11 AM
در بین تمامی مردم تنها عقل است که به عدالت تقسیم شده زیرا همه فکر میکنند به اندازه کافی عاقلند. رنه دکارت
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:11 AM
کردار ناپسند خویش را با دارایی زیاد هم نمی توانی پنهان سازی . اُرد بزرگ
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:12 AM
سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد . اُرد بزرگ
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:12 AM
افرادی هستند که نور چشمی شانس و اقبالند و هر وقت سقوط می کنند مانند گربه روی دو پا بر زمین می نشینند . کولتون
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:13 AM
همواره تنهایی ، توانایی به بار می آورد . اُرد بزرگ
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:13 AM
خطر خوشبختی در این است که آدمی در هنگام خوشبختی هر سرنوشتی را می پذیرد و هرکسی را نیز . فردریش نیچه
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:13 AM
انسان هنوز خارق العاده ترین کامپیوتر است . کندی
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:14 AM
انسان هیچ وقت بیش تر از آن موقع خود را گول نمیزند که خیال میکند دیگران را فریب داده است . لاروشفوکولد
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:14 AM
انسانی که قادر به آفرینندگی نیست طالب نابود ساختن است . اریش فروم
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:14 AM
انسان بزرگتر از یک جهان و بزرگتر از مجموعۀ جهانهاست ، در اتحاد جان با تن رازی بیش از راز آفرینش جهان نهفته است . هنری گیلر
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:15 AM
مردان بزرگ تاریخ سرنوشت ملتها را تعیین می کنند . اشپنگلر
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:15 AM
شادمانی اسطوره ایست که در جستجویش هستیم . جبران خلیل جبران
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:15 AM
سخاوت در زیاد دادن نیست، در به موقع دادن است . لابرویر
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:15 AM
در آیین خرد در هر کاری اندیشه باید . بزرگمهر
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:16 AM
در خواب می توانی نیروی روان خویش را بنگری . اُرد بزرگ
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:16 AM
گنجی که در اعماق نامحدود شما حبس شده است ، در لحظه ای که خود نمی دانید ، کشف خواهد شد . جبران خلیل جبران
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:17 AM
ن درست برای روان ، مهمانخانه ، و برای تن ناسالم بیمارستان است . بیگن
طلیعه طلا
4th September 2011, 08:17 AM
آنکه کردار به سخاوت بیاراید و گفتار براستی در این جهان نیک بخت است . بزرگمهر
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.