Mr.Engineer
9th August 2011, 07:16 PM
پایگاه ملی علوم داده/جغرافیای جمعیت
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12870_1.jpg
تعريف و موضوع جغرافياي جمعيت:
در قلمرو جغرافياي توصيفي ،جغرافياي جمعيت، گروههاي انساني را از لحاظ توزيع، پراکنش،حرکت و اثري که در محيط خود مي گذارند مورد مطالعه قرار مي دهد. اما در بستر جغرافياي نوين،توصيف ساده توزيع جمعيت ها مقدمه کار جغرافيدان است و در مرحله بعد تشريح و تبيين مسائل جغرافياي مطرح مي شود و جغرافيدان به چگونگي و چراي ترکيب پديده هاي جغرافياي و نتايج حاصل از اين ترکيب ها مي انديشد.
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12871_1.jpg
پراکندگي جمعيت در محيط هاي مختلف جغرافياييhttp://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12871_2.jpg
سرشماري جمعيت و سيستم ثبت احوال
جغرافياي جمعيت توجه خاص به نقش موثر محيطهاي طبيعي گوناگون و عوامل جمعيتي چون توزيع، ترکيب، مهاجرت و رشد جمعيتهاي انساني دارد. بنابراين دانشمندان جغرافياي جمعيت جنبه هاي ثابت و متغير محيطهاي مختلف کره زمين را در با رابطه با انسانها در دوره هاي مختلف مورد برسي قرار ميدهند. در اين ميان تاکيد ويژه اي بر اثرات محيط طبيعي و جغرافياي شده است و همين مسئله منجر به تمايز علم جغرافياي جمعيت از جميت شناسي مي شود . علم جمعيت شناسي ،جمعيت هاي بشري را به عنوان يک موضوع واحدبدون در نظر گرفتن رابطه انسان با محيطي که اشغال کرده مورد توجه قرار مي دهند.
آگاهي به روشهاي مقدماتي جمعيت شناسي براي هر جغرافيدان جمعيت از ضروريات به شمار مي رود .اين روشها همچون ابزار کاري هستندکه عدم استفاده از آنها منجر به اشتباه در برقراري روابط و تجزيه وتحليل عوامل گوناگون مي گردد.
زلينسکي بر اساس مطالعات خود نتيجه گيري مي کند که شناخت خصوصيات انساني که مورد استفاده جغرافيدان جمعيت واقع مي شود از دو طريق تدوين مي شود
اول مشخصاتي که به وسيله سرشماري جمعيت بدست مي آيد و دوم آنچه از سيستم هاي ثبت احوال بدست مي آيد.به طور کلي بر اساس اين ديدگاه خصوصيات انساني را مي توان به سه گروه بشرح زير طبقه بندي نمود.
الف- تعداد مطلق جمعيت
ب- مشخصات جمعيت:
1- مشخصات فيزيکي: سن ، جنس، نژاد، شعور وشرايط جسماني
2- مشخصات اجتماي: ازدواج،فاميل، خانواده،محل سکونت،سواد تعليم و تربيت،زبان،مذهب،مليت وگروه قومي .
3- مشخصات اقتصادي ودرآمد.
پ- حرکات جمعيت : باروري و مواليد،مرگ و مير، مهاجرت و تغييرات جمعيتي.
چگونگي و کيفيت اطلاعات جمعيتي
يکي از اساسي ترين مشکلاتي که جغرافيدانان جمعيت همواره با آن مواجه بوده و هستند، اينست که اطلاعات جمعيتي از نظر خصوصيت و کيفيت در زمان ومکان تفاوت مي کند.بطور کلي،ممالک و مناطق پيشرفته نسبت به مناطق و کشور هاي عقب مانده داراي آمارهاي جمعيتي بيشتر و دقيقتري ميباشد، و کوششهاي پيگيري در سالهاي اخير به وسيله سازمان ملل متحد بعمل آمده ولي اطلاعات جمعيت در بين برخي از کشورها با عدم دقت و ناهماهنگي بسياري همراه مي باشد.
اين عدم دقت ناشي از مسائلي است نظير:
1- روشهاي ابتدايي وناقص جمع آوري اطلاعات جمعيتي
2- بدبيني مردم نسبت به سرشماريها و ناديده انگاشتتن آن
3- ارائه اطلاعات نادرست بويژه در مورد سن و شغل
4-تغييرات دائمي در جمعيت
5- حذف نواحي غير قابل دسترسي و برخي از گروه هاي جمعيتيhttp://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12872_1.jpg
آمار گيري ابتدايي و مناطق دور از دسترس
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12872_2.jpg
مراحل جمع آوري ،تنظيم و انتشار اطلاعات
ناهماهنگي اطلاعات جمعيتي نيز از مطالب زير نتيجه مي شود :
الف- اختلاف در روشهاي آمارگيري و نحوه برداشت و تفسير آنها
ب- ناهماهنگي و يکنواخت نبودن سيستم سرشماري هاي ملي
پ- تغيرات فراوان در مرزهاي سياسي و اداري و واحدهاي آماري
ت- اختلاف شديد در برداشت و تفسير کلماتي نظير زبان ،خانواده،نژاد ،مليت ، اشتغال،جمعيت شهري و غيره
انواع اطلاعات جمعيتي :
به طور کلي ، پژوهشگران مسائل جمعيتي به دو جنبه عمده توجه دارند :
1- خصوصيات جمعيت در زمانهاي معين، پراکندگي جغرافياي و ساختمان يا ترکيب آن
2- حرکت يا پويايي جمعيت در زمان و مکان ، يا به عبارت ديگر ،افزايش و کاهش جمعيت بر حسب باروري،مرگ و مير و مهاجرت .
سر شماري :
نخستين سرشماري کامل در ايالات متحده در سال 1790 صورت گرفت. ايران در نوامبر 1956 (1335 شمسي) براي نخستين بار اقدام به سرشماري سرتاسري نمود
انجام يک سرشماري از نظر جمعيت شناسان يعني : (انجام کليه عمليات جمع آوري ، تنظيم و انتشار اطلاعات جمعيتي مربوط ،در يک زمان معين در مورد همه افراد ساکن در يک قلمرو خاص )
ثبت وقايع اساسي:
معمولا جمع آوري اطلاعات مربوط به مواليد و مرگ و مير که از طريق سرشماري بدست آمده از آن جهت که بصورت پيگير و مداوم جريان نداشته و نيز بدليل آنکه پاسخهاي افراد به پرسشنامه ها دقيق نميباشد ، چندان رضايت بخش نيست . اما ثبت احوال شخصي شامل ثبت مداوم ،اجباري و قانوني مسائلي نظير مواليد ، مرگ و مير ها ،طلاق ، ازدواجها ، جداييها و فرزند خواندگيها از دقت بيشتري برخوردار است .
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12873_1.jpg
ثبت مهاجرتهاي قانوني
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12873_2.jpg
کسب اطلاعات جمعيتي از طريق ثبت نام ها
ثبت مهاجرتها:
کيفيت اطلاعات مربوط به مهاجرت معمولا ضعيف تر از اطلاعاتي است که در مورد ترکيب و رشد جمعيت بدست مي آيد .دلائل اين موضوع متفاوت است . مهاجرت به اشکال گوناگوني صورت مي پذيرد که بسادگي نمي توان مشخص وطبقه بندي نمود .آمار مهاجرتهاي بين المللي تنها در مورد تعداد معدودي از کشورها در دسترس است بعلاوه ، همين آمارها نيز غير قابل اعتماد بوده و فاقد خصوصيات يک آمار تطبيقي هستند .
در گذشته بيشتر اطلاعات مربوط به مهاجرتهاي داخلي از طريق مقايسه سرشماريهاي متوالي و محاسبه افزايش طبيعي جمعيت بدست مي آمد. در حال حاضر برخي از سرشماري ها اطلاعاتي در مورد تغيير سکونتگاه ومحل تولد ارائه ميدهند که برسي مهاجرت را آسانتر مي نمايد .
ساير منابع اطلاعاتي:
آنچه در طي مباحث گذشته ذکر شد فقط به منابع عمده کسب اطلاعات جمعيتي اشاره داشت اما در برخي از کشورها براي کسب اطلاعات جمعيتي روش هاي فرعي ديگري نيز وجود دارد مثلا ثبت نام هاي عمومي ،گزارشات وزارت بهداري، دفتر ثبت احوال افراد ناتوان در وزارت کار ،نشريه ماهانه آمار، مراکز ثبت نام انتخابات، وبسياري از منابع ديگر همگي براي مطالعات مشروح جمعيت بکار گرفته مي شود.
پراکندگي جهاني جمعيت
توزيع جغرافياي جمعيت جهان:
جمعيت جهان در سال 1990 به 2/5 ميليارد نفر بالغ گشته که در بيش از 136 ميليون کيلومتر مربع از مساحت خشکيهاي کره زمين (بجز قاره قطب جنوب) پراکنده اند. توزيع قاره اي جمعيت مذکور بصورت ناهماهنگ و به شرح زير مي باشد.
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12874_1.jpg
پراکندگي جمعيت بر حسب عرض جغرافياي
اروپا و آسيا مجموعاً 5/73 درصد از جمعيت جهان را در بر مي گيرند، ويا به عبارت ديگر آسيا به تنهائي 5/3 جمعيت جهان را در خود جاي داده است. جمعيت آمريکاي لاتين و آمريکاي شمالي روي هم فقط 6/13 درصد از کل جمعيت جهان را شامل مي گردد. جمعيت آفريقا با رشد بسيار سريع خوددر سال 1993 از اروپا پيشي گرفته است.ولي به علت وسعت زياد آفريقا تراکم نسبي جمعيت در آن قاره هنوز از حد نصاب تراکم جهان پاين تر است.
پراکندگي جمعيت بر مبناي عرض جغرافيايي که از مباحث عمده جغرافياي جمعيت مي باشد بسيار متنوع است. توزيع جمعيت در دو نيمکره زمين بسيار نا متوازن مي باشد، زيرا که کمتر از 10 درصد از جمعيت جهان در نيمکره جنوبي زندگي مي کنند و حال اينکه 90درصد ار جمعيت جهان در نيمکره شمالي ساکن هستند. درنيمکره شمالي جمعيت بصورت بسيار ناهمگوني توزيع شده بدين قرار که حدود 20 درصد از جمعيت جهان بين خط استوا و عرض 20 درجه شمالي، حدود 50 درصد بين مدارات 20 تا 40 درجه شمالي ، 20 درصد بين 40 تا 60 درجه عرض شمالي و کمتر از 5/0 درصد از جمعيت جهان در بالاي مدار 60 درجه عرض شمال استقرار يافته اند .
همچنين با توجه به نقشه پراکندگي جمعيت جهان در مي يابيم مناطق کم جمعيت بسيار بيشتر و وسيتر از نواحي متراکم مي باشد. بطوري که تقريباً 5/3 خشکيهاي زمين، تراکم سرانه اي کمتر از 5 نفر در کيلومتر مربع داشته و حدود 3/1 کل مساحت جهان را مي توان عملاً خالي از سکنه محسوب داشت
عوامل جغرافيايي موثر در پراکندگي جمعيت:
در مطالعه پراکندگي جمعيت، اثرات عوامل بسياري همچون مسائل اجتماعي، طبيعي،اقتصادي، سياسي وتاريخي بايد مورد توجه قرار گيرند. وظيفه جغرافيدان آشکار ساختن تاثيرات اين عوامل نه تنها در يک زمان معين، بلکه بصورتي مداوم مي باشد.نقشه پراکندگي جمعيت همواره در حال تغيير است وعلت ومعلول در زمان و مکانهاي مختلف فرق مي کند. در اين کتاب انسان بيشتر بصورت گروهي مورد توجه است تا انفرادي. به طور کلي عوامل جغرافيايي موثر در توزيع جمعيت را مي توان تحت عناوين زير بيان نمود.http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12875_1.jpg
نحوه کاهش جمعيت با فاصله گرفتن از اقيانوسها
پراکنش قاره اي جمعيت:
نواحي فصل مشترک قارها و اقيانوسها،به طور کلي مراکز اصلي تراکم جمعيت را بر گرفته اند و در عوض قسمتهاي داخلي عموماً جمعيتي پراکنده دارند. سه چهارم جمعيت جهان در نواري بفاصله 1000 کيلومتري ازاقيانوسها و دو سوم جمعيت جهان در محدوده به عرض 500 کيلومتر يا کمتر پيرامون اقيانوسها و درياها زندگي مي کنند. و مي توان ادعا کرد که مناطق ساحلي، جوامع انساني را به طرف خود جذب کرده است وبر عکس نواحي مراکز قاره اي عاملي براي تفرق جمعيت بوه است. در اينجا بايد اشاره کرد که عواملي نظير آب هواي معتدل سواحل وامکانات بازرگاني بصورتي عمده در اين تمرکز انساني دخالت داشته اند .موقعيت جغرافيايي ،شکل و اندازه قارها،مخصوصاًدر عرصهاي جغرافيايي نقش حساسي در پراکندگي چمعيت ايفا مي نمايند .گستردگي عظيم خشکيها در عرضهاي بالاي نيمکره شمالي وعدم تاثير اقليم دريايي در اين مناطق يکي از عوامل موثر در پراکندگي جمعيت در اين نواحي مي باشد .وسعت قاره ها در عرضهاي بلند نيمکره جنوبي همين مسأله را در آن سوي کره زمين پديد آورده است .
پراکندگي عمودي جمعيت
با برسي جهاني پراکندگي عمودي جمعيت در مي يابيم که تعداد و تراکم جمعيت با افزايش ارتفاع کاهش مي يابد.اين پديده يک مشکل اساسي در بهره برداري از مناطق مرتفع جغرافياي و عدم سازش و انطباق انسانها با چنين محيطهايي مي باشد. ظاهراً 2/56 درصد از جمعيت جهان در ارتفاعي بين صفر تا 200 متر زندگي ميکنند. واين فضا فقط 8/27 درصد کل سطح خشکيها را تشکيل ميدهد.
کاهش زياد فشار جو و در نتيجه کمي اکسيژن که ارتفاعات زياد حادث ميشود براي زيست بشر خطرناک مي باشد. بنابراين عامل ارتفاع خود بتنهايي يک حد نهايي طبيعي براي سکونت انسانها بوجود مي آورد.http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12876_1.jpg
نمايي از کاهش جمعيت با افزايش ارتفاع
جمعيت و ناهمواريها:
دامنه هاي پر شيب،ناهمواريها و پستي وبلنديها هر يک در محدود ساختن فعاليت انسانها ،از قبيل سکونت،کشت و برداشت از زمين نقش مهمي دارند. و بسياري از کوهستانها، به طوري آرام و آهسته در کشورهاي پيشرفته و در حال توسعه اکنون شاهد کاهش تدريجي جمعيت خود مي باشند و اين بدليل تغييرات عظيم در ساختمان اقتصادي و ايجاد امنيت در جلگه ها مي باشد .
نواحي پايکوهي (piedmont areas) يعني مناطق حد فاصل بين دو محيط متفاوت کوه و جلگه مي باشد. اين نواحي اغلب از مراکز تراکم جمعيت بحساب مي آيند.در مناطق خشک مثل ايران نواحي پايکوهي از امتيازات بيشتري نسبت به دشت و کوهستان بر خوردار مي باشند،و شايد بهمين جهت است که بيشتر شهرهاي بزرگ ايران در نواحي پايکوهي رشد وتوسعه يافته اند تا شهرهائي که در نواحي جلگه و يا مناطق کوهستاني استقرار دارند.http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12877_1.jpg
نمائي از تجمع جمعيت در دامنه ها
تأثير آب و هوا در توزيع جمعيت :
تاثير اقليم بر توزيع جمعيت بصورتي شديد پذيرفته شده است،آب و هوا نه تنها مستثيماً بر ارگانيسم انساني اثر مي گذارد بلکه بطور غير مستقيم از طريق تاثير برخاک نباتات و کشاورزي و حيوانات در پراکندگي اجتماعات بشري نيز موثر واقع ميشود.
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12878_1.jpg
تاثير اقليم در نواحي بر توزيع جمعيت
تعريف شرايط مساعد اقليمي کار بس مشگل مي باشد و اين بدليل تنوعات بسيار اقليمي، تاثير شرايط مساعد بر روشهاي مختلف زندگي و انواع حرفه ها و توانايي روز افزون بشر در ايجاد مصنوعي مناطق کوچک اقليمي،نظير استفاده از دستگاههاي حرارت مرکزي و خنک کننده ها ميباشد به طور کلي مي توان گفت با اينکه تمرکز جمعيتي صد در صد مبتني بر شرايط آب و هواي مناسب نيست،معهذا شرايط حاد اقليمي يکي از عوامل کاهش جمعيت بشمار مي آيد.
اقليمهاي سرد براي سکونت انسانها نامناسب مي باشند عرضهاي بلند شمالي بيش از 10 /1 کل مساحت خشکيها را در بر مي گيرند در حاليکه فقط کمتر از نيم درصد از جمعيت جهاني را در خود جاي داده اند و در حدود 6/16 ميليون کيلومتر مربع از سطح خشکيهاي کره زمين سردتر از حديست که گياهان بتوانند در آن رشد نمايند . ساير عوامل دفع کننده جمعيتي در مناطق شمالي عبارتند از شبهاي طولاني قطبي و کمي دريافت نور و انرژي خورشيدي و تابستانهاي کوتاه که معمولاًموجب ناراحتيهاي جسماني شده و همچنين باروري انسان را تحت تاثير قرار مي دهد.
حرارت زياد به تنهاي مانع اسکان جمعيت نيست،ولي اين عامل در ترکيب با بارندگي کم و نا منظم موجب زايل گشتن شرايط سکونتي مي گردد. صحراه ا که يک پنجم از سطح کره زمين را در بر مي گيرد. فقط پنج درصد جمعيت کل جهان را در خود جاي داده اند
به طور کلي در بسياري از نقاط دنيا شواهد بسياري از تاثير شگرف پديده هاي اب وهوايي بر نحوه توزيع انسانها وجود دارد، و يا بعبارت ديگر نقش اقليم در توزيع جمعيت يکي از عوامل مهم جغرافيايي است نمي توان ناديده گرفت.
جمعيت و انواع خاک:
همچون بسياري ديگر از عوامل محيط طبيعي ، نقش خاکها نيز در پراکندگي انسانها غير قابل ترديد است. خاکهاي رسوبي و حاصلخيز دلتا هاي جنوب شرقي آسيا و نيل قادر به تغذيه جمعيت متراکمي از کشاورزان ميباشد همچنين خاکهاي نواحي استپي و خاکهاي جنگل هاي قهوهاي رنگ نيز قابليت واستعداد فراواني براي کشاورز ي و در نتيجه اسکان جمعيت را دارد. فرسايش خاک نيز همچون حاصلخيزي آن در پراکندگي انسانها اثر دارد. و موجب کاهش جمعيت مي شود.
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12879_1.jpg
گرايش جمعيت به نقاط حاصلخيز
منبع پايگاه ملي داده هاي علوم زمين كشور (http://www.google.com/url?sa=t&source=web&cd=1&ved=0CBgQFjAA&url=http%3A%2F%2Fwww.ngdir.ir%2Fpdefault.asp&rct=j&q=%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D9%85%D9 %84%DB%8C%20%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85%20%D8%AF%D8%A 7%D8%AF%D9%87&ei=2E5BTojdKIqohAfsm_THCQ&usg=AFQjCNFKr7tFh75QlfVAe0uzdWrBWObo6A&cad=rja)
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12870_1.jpg
تعريف و موضوع جغرافياي جمعيت:
در قلمرو جغرافياي توصيفي ،جغرافياي جمعيت، گروههاي انساني را از لحاظ توزيع، پراکنش،حرکت و اثري که در محيط خود مي گذارند مورد مطالعه قرار مي دهد. اما در بستر جغرافياي نوين،توصيف ساده توزيع جمعيت ها مقدمه کار جغرافيدان است و در مرحله بعد تشريح و تبيين مسائل جغرافياي مطرح مي شود و جغرافيدان به چگونگي و چراي ترکيب پديده هاي جغرافياي و نتايج حاصل از اين ترکيب ها مي انديشد.
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12871_1.jpg
پراکندگي جمعيت در محيط هاي مختلف جغرافياييhttp://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12871_2.jpg
سرشماري جمعيت و سيستم ثبت احوال
جغرافياي جمعيت توجه خاص به نقش موثر محيطهاي طبيعي گوناگون و عوامل جمعيتي چون توزيع، ترکيب، مهاجرت و رشد جمعيتهاي انساني دارد. بنابراين دانشمندان جغرافياي جمعيت جنبه هاي ثابت و متغير محيطهاي مختلف کره زمين را در با رابطه با انسانها در دوره هاي مختلف مورد برسي قرار ميدهند. در اين ميان تاکيد ويژه اي بر اثرات محيط طبيعي و جغرافياي شده است و همين مسئله منجر به تمايز علم جغرافياي جمعيت از جميت شناسي مي شود . علم جمعيت شناسي ،جمعيت هاي بشري را به عنوان يک موضوع واحدبدون در نظر گرفتن رابطه انسان با محيطي که اشغال کرده مورد توجه قرار مي دهند.
آگاهي به روشهاي مقدماتي جمعيت شناسي براي هر جغرافيدان جمعيت از ضروريات به شمار مي رود .اين روشها همچون ابزار کاري هستندکه عدم استفاده از آنها منجر به اشتباه در برقراري روابط و تجزيه وتحليل عوامل گوناگون مي گردد.
زلينسکي بر اساس مطالعات خود نتيجه گيري مي کند که شناخت خصوصيات انساني که مورد استفاده جغرافيدان جمعيت واقع مي شود از دو طريق تدوين مي شود
اول مشخصاتي که به وسيله سرشماري جمعيت بدست مي آيد و دوم آنچه از سيستم هاي ثبت احوال بدست مي آيد.به طور کلي بر اساس اين ديدگاه خصوصيات انساني را مي توان به سه گروه بشرح زير طبقه بندي نمود.
الف- تعداد مطلق جمعيت
ب- مشخصات جمعيت:
1- مشخصات فيزيکي: سن ، جنس، نژاد، شعور وشرايط جسماني
2- مشخصات اجتماي: ازدواج،فاميل، خانواده،محل سکونت،سواد تعليم و تربيت،زبان،مذهب،مليت وگروه قومي .
3- مشخصات اقتصادي ودرآمد.
پ- حرکات جمعيت : باروري و مواليد،مرگ و مير، مهاجرت و تغييرات جمعيتي.
چگونگي و کيفيت اطلاعات جمعيتي
يکي از اساسي ترين مشکلاتي که جغرافيدانان جمعيت همواره با آن مواجه بوده و هستند، اينست که اطلاعات جمعيتي از نظر خصوصيت و کيفيت در زمان ومکان تفاوت مي کند.بطور کلي،ممالک و مناطق پيشرفته نسبت به مناطق و کشور هاي عقب مانده داراي آمارهاي جمعيتي بيشتر و دقيقتري ميباشد، و کوششهاي پيگيري در سالهاي اخير به وسيله سازمان ملل متحد بعمل آمده ولي اطلاعات جمعيت در بين برخي از کشورها با عدم دقت و ناهماهنگي بسياري همراه مي باشد.
اين عدم دقت ناشي از مسائلي است نظير:
1- روشهاي ابتدايي وناقص جمع آوري اطلاعات جمعيتي
2- بدبيني مردم نسبت به سرشماريها و ناديده انگاشتتن آن
3- ارائه اطلاعات نادرست بويژه در مورد سن و شغل
4-تغييرات دائمي در جمعيت
5- حذف نواحي غير قابل دسترسي و برخي از گروه هاي جمعيتيhttp://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12872_1.jpg
آمار گيري ابتدايي و مناطق دور از دسترس
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12872_2.jpg
مراحل جمع آوري ،تنظيم و انتشار اطلاعات
ناهماهنگي اطلاعات جمعيتي نيز از مطالب زير نتيجه مي شود :
الف- اختلاف در روشهاي آمارگيري و نحوه برداشت و تفسير آنها
ب- ناهماهنگي و يکنواخت نبودن سيستم سرشماري هاي ملي
پ- تغيرات فراوان در مرزهاي سياسي و اداري و واحدهاي آماري
ت- اختلاف شديد در برداشت و تفسير کلماتي نظير زبان ،خانواده،نژاد ،مليت ، اشتغال،جمعيت شهري و غيره
انواع اطلاعات جمعيتي :
به طور کلي ، پژوهشگران مسائل جمعيتي به دو جنبه عمده توجه دارند :
1- خصوصيات جمعيت در زمانهاي معين، پراکندگي جغرافياي و ساختمان يا ترکيب آن
2- حرکت يا پويايي جمعيت در زمان و مکان ، يا به عبارت ديگر ،افزايش و کاهش جمعيت بر حسب باروري،مرگ و مير و مهاجرت .
سر شماري :
نخستين سرشماري کامل در ايالات متحده در سال 1790 صورت گرفت. ايران در نوامبر 1956 (1335 شمسي) براي نخستين بار اقدام به سرشماري سرتاسري نمود
انجام يک سرشماري از نظر جمعيت شناسان يعني : (انجام کليه عمليات جمع آوري ، تنظيم و انتشار اطلاعات جمعيتي مربوط ،در يک زمان معين در مورد همه افراد ساکن در يک قلمرو خاص )
ثبت وقايع اساسي:
معمولا جمع آوري اطلاعات مربوط به مواليد و مرگ و مير که از طريق سرشماري بدست آمده از آن جهت که بصورت پيگير و مداوم جريان نداشته و نيز بدليل آنکه پاسخهاي افراد به پرسشنامه ها دقيق نميباشد ، چندان رضايت بخش نيست . اما ثبت احوال شخصي شامل ثبت مداوم ،اجباري و قانوني مسائلي نظير مواليد ، مرگ و مير ها ،طلاق ، ازدواجها ، جداييها و فرزند خواندگيها از دقت بيشتري برخوردار است .
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12873_1.jpg
ثبت مهاجرتهاي قانوني
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12873_2.jpg
کسب اطلاعات جمعيتي از طريق ثبت نام ها
ثبت مهاجرتها:
کيفيت اطلاعات مربوط به مهاجرت معمولا ضعيف تر از اطلاعاتي است که در مورد ترکيب و رشد جمعيت بدست مي آيد .دلائل اين موضوع متفاوت است . مهاجرت به اشکال گوناگوني صورت مي پذيرد که بسادگي نمي توان مشخص وطبقه بندي نمود .آمار مهاجرتهاي بين المللي تنها در مورد تعداد معدودي از کشورها در دسترس است بعلاوه ، همين آمارها نيز غير قابل اعتماد بوده و فاقد خصوصيات يک آمار تطبيقي هستند .
در گذشته بيشتر اطلاعات مربوط به مهاجرتهاي داخلي از طريق مقايسه سرشماريهاي متوالي و محاسبه افزايش طبيعي جمعيت بدست مي آمد. در حال حاضر برخي از سرشماري ها اطلاعاتي در مورد تغيير سکونتگاه ومحل تولد ارائه ميدهند که برسي مهاجرت را آسانتر مي نمايد .
ساير منابع اطلاعاتي:
آنچه در طي مباحث گذشته ذکر شد فقط به منابع عمده کسب اطلاعات جمعيتي اشاره داشت اما در برخي از کشورها براي کسب اطلاعات جمعيتي روش هاي فرعي ديگري نيز وجود دارد مثلا ثبت نام هاي عمومي ،گزارشات وزارت بهداري، دفتر ثبت احوال افراد ناتوان در وزارت کار ،نشريه ماهانه آمار، مراکز ثبت نام انتخابات، وبسياري از منابع ديگر همگي براي مطالعات مشروح جمعيت بکار گرفته مي شود.
پراکندگي جهاني جمعيت
توزيع جغرافياي جمعيت جهان:
جمعيت جهان در سال 1990 به 2/5 ميليارد نفر بالغ گشته که در بيش از 136 ميليون کيلومتر مربع از مساحت خشکيهاي کره زمين (بجز قاره قطب جنوب) پراکنده اند. توزيع قاره اي جمعيت مذکور بصورت ناهماهنگ و به شرح زير مي باشد.
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12874_1.jpg
پراکندگي جمعيت بر حسب عرض جغرافياي
اروپا و آسيا مجموعاً 5/73 درصد از جمعيت جهان را در بر مي گيرند، ويا به عبارت ديگر آسيا به تنهائي 5/3 جمعيت جهان را در خود جاي داده است. جمعيت آمريکاي لاتين و آمريکاي شمالي روي هم فقط 6/13 درصد از کل جمعيت جهان را شامل مي گردد. جمعيت آفريقا با رشد بسيار سريع خوددر سال 1993 از اروپا پيشي گرفته است.ولي به علت وسعت زياد آفريقا تراکم نسبي جمعيت در آن قاره هنوز از حد نصاب تراکم جهان پاين تر است.
پراکندگي جمعيت بر مبناي عرض جغرافيايي که از مباحث عمده جغرافياي جمعيت مي باشد بسيار متنوع است. توزيع جمعيت در دو نيمکره زمين بسيار نا متوازن مي باشد، زيرا که کمتر از 10 درصد از جمعيت جهان در نيمکره جنوبي زندگي مي کنند و حال اينکه 90درصد ار جمعيت جهان در نيمکره شمالي ساکن هستند. درنيمکره شمالي جمعيت بصورت بسيار ناهمگوني توزيع شده بدين قرار که حدود 20 درصد از جمعيت جهان بين خط استوا و عرض 20 درجه شمالي، حدود 50 درصد بين مدارات 20 تا 40 درجه شمالي ، 20 درصد بين 40 تا 60 درجه عرض شمالي و کمتر از 5/0 درصد از جمعيت جهان در بالاي مدار 60 درجه عرض شمال استقرار يافته اند .
همچنين با توجه به نقشه پراکندگي جمعيت جهان در مي يابيم مناطق کم جمعيت بسيار بيشتر و وسيتر از نواحي متراکم مي باشد. بطوري که تقريباً 5/3 خشکيهاي زمين، تراکم سرانه اي کمتر از 5 نفر در کيلومتر مربع داشته و حدود 3/1 کل مساحت جهان را مي توان عملاً خالي از سکنه محسوب داشت
عوامل جغرافيايي موثر در پراکندگي جمعيت:
در مطالعه پراکندگي جمعيت، اثرات عوامل بسياري همچون مسائل اجتماعي، طبيعي،اقتصادي، سياسي وتاريخي بايد مورد توجه قرار گيرند. وظيفه جغرافيدان آشکار ساختن تاثيرات اين عوامل نه تنها در يک زمان معين، بلکه بصورتي مداوم مي باشد.نقشه پراکندگي جمعيت همواره در حال تغيير است وعلت ومعلول در زمان و مکانهاي مختلف فرق مي کند. در اين کتاب انسان بيشتر بصورت گروهي مورد توجه است تا انفرادي. به طور کلي عوامل جغرافيايي موثر در توزيع جمعيت را مي توان تحت عناوين زير بيان نمود.http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12875_1.jpg
نحوه کاهش جمعيت با فاصله گرفتن از اقيانوسها
پراکنش قاره اي جمعيت:
نواحي فصل مشترک قارها و اقيانوسها،به طور کلي مراکز اصلي تراکم جمعيت را بر گرفته اند و در عوض قسمتهاي داخلي عموماً جمعيتي پراکنده دارند. سه چهارم جمعيت جهان در نواري بفاصله 1000 کيلومتري ازاقيانوسها و دو سوم جمعيت جهان در محدوده به عرض 500 کيلومتر يا کمتر پيرامون اقيانوسها و درياها زندگي مي کنند. و مي توان ادعا کرد که مناطق ساحلي، جوامع انساني را به طرف خود جذب کرده است وبر عکس نواحي مراکز قاره اي عاملي براي تفرق جمعيت بوه است. در اينجا بايد اشاره کرد که عواملي نظير آب هواي معتدل سواحل وامکانات بازرگاني بصورتي عمده در اين تمرکز انساني دخالت داشته اند .موقعيت جغرافيايي ،شکل و اندازه قارها،مخصوصاًدر عرصهاي جغرافيايي نقش حساسي در پراکندگي چمعيت ايفا مي نمايند .گستردگي عظيم خشکيها در عرضهاي بالاي نيمکره شمالي وعدم تاثير اقليم دريايي در اين مناطق يکي از عوامل موثر در پراکندگي جمعيت در اين نواحي مي باشد .وسعت قاره ها در عرضهاي بلند نيمکره جنوبي همين مسأله را در آن سوي کره زمين پديد آورده است .
پراکندگي عمودي جمعيت
با برسي جهاني پراکندگي عمودي جمعيت در مي يابيم که تعداد و تراکم جمعيت با افزايش ارتفاع کاهش مي يابد.اين پديده يک مشکل اساسي در بهره برداري از مناطق مرتفع جغرافياي و عدم سازش و انطباق انسانها با چنين محيطهايي مي باشد. ظاهراً 2/56 درصد از جمعيت جهان در ارتفاعي بين صفر تا 200 متر زندگي ميکنند. واين فضا فقط 8/27 درصد کل سطح خشکيها را تشکيل ميدهد.
کاهش زياد فشار جو و در نتيجه کمي اکسيژن که ارتفاعات زياد حادث ميشود براي زيست بشر خطرناک مي باشد. بنابراين عامل ارتفاع خود بتنهايي يک حد نهايي طبيعي براي سکونت انسانها بوجود مي آورد.http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12876_1.jpg
نمايي از کاهش جمعيت با افزايش ارتفاع
جمعيت و ناهمواريها:
دامنه هاي پر شيب،ناهمواريها و پستي وبلنديها هر يک در محدود ساختن فعاليت انسانها ،از قبيل سکونت،کشت و برداشت از زمين نقش مهمي دارند. و بسياري از کوهستانها، به طوري آرام و آهسته در کشورهاي پيشرفته و در حال توسعه اکنون شاهد کاهش تدريجي جمعيت خود مي باشند و اين بدليل تغييرات عظيم در ساختمان اقتصادي و ايجاد امنيت در جلگه ها مي باشد .
نواحي پايکوهي (piedmont areas) يعني مناطق حد فاصل بين دو محيط متفاوت کوه و جلگه مي باشد. اين نواحي اغلب از مراکز تراکم جمعيت بحساب مي آيند.در مناطق خشک مثل ايران نواحي پايکوهي از امتيازات بيشتري نسبت به دشت و کوهستان بر خوردار مي باشند،و شايد بهمين جهت است که بيشتر شهرهاي بزرگ ايران در نواحي پايکوهي رشد وتوسعه يافته اند تا شهرهائي که در نواحي جلگه و يا مناطق کوهستاني استقرار دارند.http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12877_1.jpg
نمائي از تجمع جمعيت در دامنه ها
تأثير آب و هوا در توزيع جمعيت :
تاثير اقليم بر توزيع جمعيت بصورتي شديد پذيرفته شده است،آب و هوا نه تنها مستثيماً بر ارگانيسم انساني اثر مي گذارد بلکه بطور غير مستقيم از طريق تاثير برخاک نباتات و کشاورزي و حيوانات در پراکندگي اجتماعات بشري نيز موثر واقع ميشود.
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12878_1.jpg
تاثير اقليم در نواحي بر توزيع جمعيت
تعريف شرايط مساعد اقليمي کار بس مشگل مي باشد و اين بدليل تنوعات بسيار اقليمي، تاثير شرايط مساعد بر روشهاي مختلف زندگي و انواع حرفه ها و توانايي روز افزون بشر در ايجاد مصنوعي مناطق کوچک اقليمي،نظير استفاده از دستگاههاي حرارت مرکزي و خنک کننده ها ميباشد به طور کلي مي توان گفت با اينکه تمرکز جمعيتي صد در صد مبتني بر شرايط آب و هواي مناسب نيست،معهذا شرايط حاد اقليمي يکي از عوامل کاهش جمعيت بشمار مي آيد.
اقليمهاي سرد براي سکونت انسانها نامناسب مي باشند عرضهاي بلند شمالي بيش از 10 /1 کل مساحت خشکيها را در بر مي گيرند در حاليکه فقط کمتر از نيم درصد از جمعيت جهاني را در خود جاي داده اند و در حدود 6/16 ميليون کيلومتر مربع از سطح خشکيهاي کره زمين سردتر از حديست که گياهان بتوانند در آن رشد نمايند . ساير عوامل دفع کننده جمعيتي در مناطق شمالي عبارتند از شبهاي طولاني قطبي و کمي دريافت نور و انرژي خورشيدي و تابستانهاي کوتاه که معمولاًموجب ناراحتيهاي جسماني شده و همچنين باروري انسان را تحت تاثير قرار مي دهد.
حرارت زياد به تنهاي مانع اسکان جمعيت نيست،ولي اين عامل در ترکيب با بارندگي کم و نا منظم موجب زايل گشتن شرايط سکونتي مي گردد. صحراه ا که يک پنجم از سطح کره زمين را در بر مي گيرد. فقط پنج درصد جمعيت کل جهان را در خود جاي داده اند
به طور کلي در بسياري از نقاط دنيا شواهد بسياري از تاثير شگرف پديده هاي اب وهوايي بر نحوه توزيع انسانها وجود دارد، و يا بعبارت ديگر نقش اقليم در توزيع جمعيت يکي از عوامل مهم جغرافيايي است نمي توان ناديده گرفت.
جمعيت و انواع خاک:
همچون بسياري ديگر از عوامل محيط طبيعي ، نقش خاکها نيز در پراکندگي انسانها غير قابل ترديد است. خاکهاي رسوبي و حاصلخيز دلتا هاي جنوب شرقي آسيا و نيل قادر به تغذيه جمعيت متراکمي از کشاورزان ميباشد همچنين خاکهاي نواحي استپي و خاکهاي جنگل هاي قهوهاي رنگ نيز قابليت واستعداد فراواني براي کشاورز ي و در نتيجه اسکان جمعيت را دارد. فرسايش خاک نيز همچون حاصلخيزي آن در پراکندگي انسانها اثر دارد. و موجب کاهش جمعيت مي شود.
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/12879_1.jpg
گرايش جمعيت به نقاط حاصلخيز
منبع پايگاه ملي داده هاي علوم زمين كشور (http://www.google.com/url?sa=t&source=web&cd=1&ved=0CBgQFjAA&url=http%3A%2F%2Fwww.ngdir.ir%2Fpdefault.asp&rct=j&q=%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D9%85%D9 %84%DB%8C%20%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85%20%D8%AF%D8%A 7%D8%AF%D9%87&ei=2E5BTojdKIqohAfsm_THCQ&usg=AFQjCNFKr7tFh75QlfVAe0uzdWrBWObo6A&cad=rja)