PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حکایتی از حضرت داوود (ع)



*پدر بزرگ
25th July 2011, 10:16 PM
حکایتی از حضرت داوود (ع) :

آن حضرت در حال عبور از بیابانی مورچه ای را دید که مرتب کارش این بود

که تپه ای خاک برمیدارد و به جای دیگر میبرد

از خداوند خواست که از راز این کار آگاه شود

مورچه به سخن آمد که معشوقی دارد که شرط وصل خود را آوردن تمام

خاکهای آن تپه در این محل قرار داده است.

حضرت فرمود: با این جثه کوچک تو تا کی میتوانی خاکهای این تپه ی بزرگ

را به محل مورد نظر منتقل کنی و آیاعمر تو کفایت خواهد کرد؟
مورچه چنین گفت: همه اینها را میدانم ولی خوشحالم
اگر در این راه بمیرم به عشق محبوبم مرده ام.

Sookoot
25th July 2011, 11:15 PM
الهییییییی[golrooz]

چرا بعضی از ادما معرفت یه مورچه رو هم ندارن؟؟ تازه اسمشونم اشرف مخلوقاته http://justupload.org/?di=9QYY

assembeler
15th August 2011, 02:49 PM
واقعا جالب بود امیدوارم این مورچه بتون ما آدم ها رو به خودمون بیاره , انشالله..

assembeler
15th August 2011, 02:56 PM
واقعا جالب بود امیدوارم این مورچه بتون ما آدم ها رو به خودمون بیاره , انشالله..

طلیعه طلا
15th August 2011, 04:29 PM
همه ی پیشرفت بشری در گرو تقلید از حیوانات بوده.حرکتشون تو آسمون ، دفن کردن مرده هاشون، داشتن شرم و حیاشون و.......
نمی دونم انسان با اینکه فقط تنها مخلوقه عاقله خداونده ، و این ها رو میبینه ، بازم سرشار از عجب و غرور و تکبره

amirhesam73
12th March 2013, 06:19 PM
خیلی عالی بود اشکال نداره از مطلبت با ذکر منبع در جای دیگه استفاده کنم

- - - به روز رسانی شده - - -

خیلی عالی بود اشکال نداره از مطلبت با ذکر منبع در جای دیگه استفاده کنم

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد