* Robo milad *
24th July 2011, 04:20 PM
در فوتبال پرحاشيه و جنجالي ايران ديگر بايد انتظار شنيدن هر خبري را داشت. با اين وجود خبري كه ديروز شنيديم به شدت جالب و البته تامل برانگيز است.
داستان از اين قرار است كه پس از كلاهبرداري پر سر و صداي اخير از نامداران سينما، اين بار نوبت به احمدرضا عابدزاده رسيد كه نامش طعمه سوء استفاده و زياده‌خواهي يك فرصت طلب شود. از قرار معلوم چندي پيش يك آقاي خيلي زرنگ با حضور در رستوران احمدرضا به او پيشنهاد مي‌دهد كه با مشاركت هم يك "مدرسه دروازه‌باني" تاسيس كنند تا با انجام اين پروژه هم يك كار اقتصادي انجام شود و هم علاقه‌مندان و جوانان مستعد زير نظر عقاب آسيا آموزش دروازه‌باني ببينند.
90 : احمدرضا هم از اين پيشنهاد استقبال مي‌كند، اما اجراي آن را منوط به انجام مذاكرات جدي و عقد قرارداد رسمي مي‌خواند. مدتي از اين پيشنهاد نگذشته بود كه عابدزاده با تماس‌هاي مكرر و پياپي افرادي مواجه مي‌شود كه از او مي‌پرسند چه زماني در آموزشگاه دروازه‌باني‌اش حضور مي‌يابد. آنها مي‌گويند كه تنها به دليل حضور او راضي به پرداخت شهريه سنگين و ثبت نام فرزندانشان شده‌اند.
اينگونه بود كه عابدزاده از موضوع مطلع مي‌شود و در مي‌يابد كه آن آقاي فرصت طلب پس از همان جلسه غيررسمي و بدون عقد قرارداد با او و جلب رضايتش اقدام به برپايي يك آموزشگاه كرده و با تبليغ وسيع و استفاده از نام عابدزاده در آن تبليغات از تعداد زيادي علاقه‌مند ثبت نام كرده است! جالب آنكه وقتي خود عابدزاده با شماره ثبت شده در آگهي تبليغاتي تماس مي‌گيرد طرف مقابل از حضور هر روزه عقاب آسيا در تمرينات خبر مي‌دهد!
به هر حال احمدرضا بعد از مطلع شدن از اين كلاهبرداري، در مراجع قضايي طرح شكايت مي‌كند كه حاصل آن حضور ماموران در مجموعه ورزشي كشوري و دستگيري جناب كلاهبردار بود. بر اين اساس چند روزي است كه آقاي زرنگ در بازداشت به سر مي‌برد و عابدزاده هم منتظر است تا اين پرونده در مراجع ذيصلاح به سرانجام برسد.
گردآوری : پایگاه اینترنتی پرشین وی (http://www.persianv.com/)
داستان از اين قرار است كه پس از كلاهبرداري پر سر و صداي اخير از نامداران سينما، اين بار نوبت به احمدرضا عابدزاده رسيد كه نامش طعمه سوء استفاده و زياده‌خواهي يك فرصت طلب شود. از قرار معلوم چندي پيش يك آقاي خيلي زرنگ با حضور در رستوران احمدرضا به او پيشنهاد مي‌دهد كه با مشاركت هم يك "مدرسه دروازه‌باني" تاسيس كنند تا با انجام اين پروژه هم يك كار اقتصادي انجام شود و هم علاقه‌مندان و جوانان مستعد زير نظر عقاب آسيا آموزش دروازه‌باني ببينند.
90 : احمدرضا هم از اين پيشنهاد استقبال مي‌كند، اما اجراي آن را منوط به انجام مذاكرات جدي و عقد قرارداد رسمي مي‌خواند. مدتي از اين پيشنهاد نگذشته بود كه عابدزاده با تماس‌هاي مكرر و پياپي افرادي مواجه مي‌شود كه از او مي‌پرسند چه زماني در آموزشگاه دروازه‌باني‌اش حضور مي‌يابد. آنها مي‌گويند كه تنها به دليل حضور او راضي به پرداخت شهريه سنگين و ثبت نام فرزندانشان شده‌اند.
اينگونه بود كه عابدزاده از موضوع مطلع مي‌شود و در مي‌يابد كه آن آقاي فرصت طلب پس از همان جلسه غيررسمي و بدون عقد قرارداد با او و جلب رضايتش اقدام به برپايي يك آموزشگاه كرده و با تبليغ وسيع و استفاده از نام عابدزاده در آن تبليغات از تعداد زيادي علاقه‌مند ثبت نام كرده است! جالب آنكه وقتي خود عابدزاده با شماره ثبت شده در آگهي تبليغاتي تماس مي‌گيرد طرف مقابل از حضور هر روزه عقاب آسيا در تمرينات خبر مي‌دهد!
به هر حال احمدرضا بعد از مطلع شدن از اين كلاهبرداري، در مراجع قضايي طرح شكايت مي‌كند كه حاصل آن حضور ماموران در مجموعه ورزشي كشوري و دستگيري جناب كلاهبردار بود. بر اين اساس چند روزي است كه آقاي زرنگ در بازداشت به سر مي‌برد و عابدزاده هم منتظر است تا اين پرونده در مراجع ذيصلاح به سرانجام برسد.
گردآوری : پایگاه اینترنتی پرشین وی (http://www.persianv.com/)