دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

موضوع: پس از مرگ جسد چه تغییراتی میکند؟

  1. #1
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پس از مرگ جسد چه تغییراتی میکند؟

    در لحظه مرگ

    ۱. قلب متوقف می شود
    ۲. پوست سفت و رنگ خاکستری به خود می گیرد
    ۳. همه عضلات شل می شوند
    ۴. مثانه و روده ها خالی می شوند
    ۵. دمای بدن بطور معمول ۱.۵ درجه F در ساعت شروع به کاهش میکند. (این مورد به شدت وابسته به دمای محیط می باشد و نظر قطعی نمی توان داد، محققان و پزشکان از همین روش و با در نظر گرفتن دمای محیط، زمان دقیق مرگ را تخمین می زنند)
    ۳۰ دقیقه پس از مرگ

    ۶. پوست کبود (بنفش) می شود.
    ۷. لب، انگشت، ناخن های پا بدلیل عدم جریان خون، رنگ پریده و به سفیدی تغییر رنگ می دهند
    ۸. با توجه به قرار گیری بدن، در قسمتی که خون بدن جمع شده، رنگ پوست تیره، ارغوانی و سیاه رنگ می شود. این رخداد را lividity می گویند.
    ۹. دست و پاها به رنگ آبی متمایل می شوند
    ۱۰. چشم شروع به فرو رفتن در جمجمه می کند
    پس از ۴ ساعت از مرگ

    ۱۱. جمود نعشی شروع به شکل گیری میکنند
    ۱۲. کبودی بدن و تجمع خون همچنان ادامه می یابد
    ۱۳. فرآیند جمود نعشی درحال شکل گیری است. عضلات شروع به سفت شدن می کنند. (این مورد تا ۲۴ ساعت آینده نیز ادامه خواهد یافت و پس از آن چرخه معکوس شد و بدن شل می شود)
    ۱۴. فرآیند جمود نشی کاملا شکل می گیرد. (به توضیحات Rigor mortis در ابتدای بحث رجوع کنید)
    پس از ۲۴ ساعت از مرگ (اکنون یک روز از زمان مرگ می گذرد)

    ۱۵. بدن اکنون به دمای محیط رسیده است
    ۱۶. مایع منی در مردان مرده و یا در حال مردن است
    ۱۷. سر و گردن به رنگ آبی مایل به سبز در آمده است
    ۱۸. رنگ آبی مایل به سبز در حال گسترش به بقیه بدن است
    ۱۹. اکنون بوی شدید فساد بدن را می توان استنشاق کرد
    ۲۰. چهره شخص با تغییراتی روبرو شده است
    پس از سه روز از مرگ

    ۲۱. گازهای موجود در بدن به صورت تاول های بزرگی روی پوست ظاهر می شوند
    ۲۲. بدن شروع به تورم و باد کردن می کند. (این مورد در محیط های گرم با شدت بیشتری صورت می گیرد)
    ۲۳. مایعات از کلیه منافذ بدن (چشم، گوش، دهان، بینی، دستگاه تناسلی و …) شروع به خارج شدن می کنند
    پس از سه هفته از مرگ

    ۲۴. پوست، مو و ناخن ها کاملا سست شده اند به راحتی می توان آنها را جدا کرد
    ۲۵. ترک ها و بریدگی هایی در قسمت هایی از پوست پدیدار شده است. این مورد نیز بخاطر فشار گازهای تجمعی در زیر پوست است
    ۲۶. تجزیه ادامه خواهد یافت تا آنجا که جز اسکلتی از بدن باقی نخواهد ماند. اسکلت نیز به مرور زمان تجزیه خواهد شد. در این میان دندانها دیرتر از بقیه اعضا تجزیه خواهند شد. (مینای دندان سخت ترین ماده بدن است)


    http://www.weare.ir/interesting/scie...5%D8%B1%DA%AF/

  2. 3 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  3. #2
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : پس از مرگ جسد چه تغییراتی میکند؟

    جمود نعشی
    . جمود نعشی یکسری تغییرات است که پس از مرگ بر روی جسد انسان ایجاد می شود. مقاله ای کامل در مورد تغییرات بدن بعد از مردن.با خواندن این مطالب کاملا با اتفاقاتی که بعد از فوت بر روی بدن فرد می افتد آشنا می شوید. و مطمئنا به فکر فرو خواهید رفت. به دنبال شل شدن اولیه جسد، با کوتاه شدن فیبرهای عضلانی جمود نعشی رخ می دهد. این حالت به علت تغییرات شیمیایی در پروتئین های عضلات بوجود می آید.
    تمامی عضلات بدن اعم از ارادی، غیر ارادی(صاف و مخطط) و نیز عضله قلب دستخوش جمود نعشی می گردند. هنگامی که این سختی در عضلات اسکلتی بطور کامل ایجاد شود، جسد مثل تخته سفت شده و نیروی زیادی برای خم کردن مفاصل یا باز کردن دهان باید صرف شود. اگر با بکار بردن نیرو جمود نعشی را از بین ببریم اغلب عضلات پاره شده و دیگر سفتی اولیه برنمی گردد.جمود عضله قلبی باعث ضخیم شدن و انقباض دیواره بطن چپ شده و به همین دلیل معمولاً خون کمی در این بطن باقی می ماند. جمود حتی در عضلات راست کننده مو نیز رخ داده و حالت پوست غاز را ایجاد می کند. انقباض وزیکول سمینال نیز باعث ترشح منی بعد از مرگ می گردد.
    در زمان حیات انرژی لازم برای انقباض عضلات از طریق آزادسازی یک گروه فسفات از ATP و تبدیل آن به ADP بدست می آید. از طرفی واکنش تبدیل گلیکوژن به اسید لاکتیک، باعث آزادسازی انرژی می شود که قسمتی از آن ADP رابه ATPتبدیل می کند. واکنش فوق بعد از مرگ متوقف شده، در نتیجه میزانATP کاهش یافته و میزان اسید لاکتیک بالا می رود که نتیجه این امر اتصال دائم اکتین به میوزین است که باعث ایجاد سفتی و جمود ماهیچه ها می شود. جمود در افرادی که در زمان فعالیت بدنی یا بلافاصله پس از آن و یا در زمان خستگی ناشی از فعالیت بدنی فوت می کنند، زودتر ظاهر می شود. همچنین در افراد مسن، ضعیف و بعضی نوزادان ممکن است به سختی مشاهده شود یا اصلاً بوجود نیاید. زمان لازم برای ایجاد جمود نعشی بسیار متغیر است. به طور معمول جمود حدود 4-2 ساعت بعد از مرگ ظاهر می شود،اما گاهی حتی 30 دقیقه بعد از مرگ هم دیده شده و گاهی هم ظهور آن تا 6 ساعت یا بیشتر به تاخیر می افتد. طول این تاخیر بستگی به میزان ذخیره گلیکوژن در عضلات دارد. جمود نعشی معمولا در عضلات کوچکتر (مثل عضلات اطراف چشم و دهان، عضلات فک و انگشتان) زودتر دیده می شود و سپس به گردن، اندام فوقانی و تنه و بعد به اندام تحتانی گسترش می یابد. در یک محیط معتدل، جمود نعش ابتدا پس از 4-1 ساعت در صورت و پس از 6-4 ساعت در اندام ها مشاهده می شود. شدت جمود که خود را با مقاومت در برابر خم کردن مفاصل نشان می دهد، 6 تا12 ساعت پس از مرگ افزایش می یابد و سپس این حالت تا زمان شروع فساد نعشی باقی می ماند و بعد از گذشت 24 الی50 ساعت، شلی ثانویه ظاهر می شود. شل شدن مجدد عضلات که ناشی از روند فساد نعشی بوده و شلی ثانویه نامیده می شود، گسترشی مشابه جمود دارد یعنی عضلاتی که ابتدا جمود در آنها ایجاد شده بود همان عضلاتی هستند که زودتر شل می شوند. اسپاسم کاداوریک1 نوعی سفتی عضلانی است که بلافاصله در لحظه مرگ رخ داده و تا ایجاد جمود نعشی حقیقی ادامه می یابد. اگرچه دلیل آن نامعلوم است اما معمولاً بدنبال مرگ هایی که طی فعالیت و هیجان شدید رخ داده اند دیده می شود و خستگی از علل مهم در ایجاد چنین حالتی است. این حالت بیشتر در جنگها دیده شده است. مثلاً در یک مورد، سربازی در حالت نشسته به زانو و در حالیکه هدفی را نشانه گرفته بود، پیدا شد. در مواردی که فرد به داخل رودخانه می افتد و برای نجات خود به علف های اطراف چنگ می اندازد، ممکن است در زمان پیدا کردن جسد سبزه ها و علف ها در مشت او دیده شوند.
    اسپاسم کاداوریک از نظر پزشکی قانونی مهم است زیرا نشان دهنده آخرین عملی است که متوفی در لحظه های آخر حیات انجام داده است.

    سرد شدن جسد
    سرد شدن جسد یکی از زودرس ترین علائم مرگ است و در اثر تشعشع، هدایت و انتقال حرارت صورت می گیرد، لذا عوامل متعددی برروی آن تأثیر می گذارند. در گذشته اعتقاد بر این بود که سرد شدن جسد بعد از مرگ ابتدا سریع و سپس با تأخیر صورت می گیرد، اما باید توجه داشت که حرارت از داخل بدن به سطح پوست هدایت می شود و در واقع سرد شدن داخل بدن به از دست دادن حرارت از لایه های سطحی بدن که بیش از 5/2 سانتی متر ضخامت داشته و عایق می باشند، بستگی دارد. در نتیجه طی 3-1 ساعت بعد از مرگ که هنوز جریان حرارتی برقرار نشده، داخل بدن کمی سرد می شود. طی9-6 ساعت پس از مرگ در جه حرارت پوست پایین افتاده و جریان حرارتی از داخل بدن با سرعت ثابتی برقرار می گردد، بنابراین سرد شدن داخل بدن با حداکثر سرعت انجام می شود. حدود 12 ساعت بعد از فوت درجه حرارت پوست و محیط یکسان شده و بعد از این مدت جسد کاملاً سرد و سخت می شود. منحنی های مختلفی در اجساد برهنه با توجه به قد، وزن و درجه حرارت محیط رسم شده اند که روند سرد شدن را نشان می دهند و با کمک آنها می توان با در نظر گرفتن عوامل محیطی و اندازه و سن فرد، مدت زمانی را که از فوت وی گذشته تخمین زد. درجه حرارت محیط از مهمترین عواملی است که برروی سرعت سرد شدن جسد تأثیر می گذارد. در نتیجه در صورت تخمین زمان فوت از روی درجه حرارت جسد،باید حتماً به درجه حرارت محیط هم توجه نمود. وقتی حرارت محیط کاهش می یابد،سرد شدن تسریع شده و درحرارت 5/4 درجه سانتی گراد، سرعت سرد شدن 2/5 برابر دمای 24 درجه سانتی گراد است. درجه حرارت جسد پس از گذشت 18 ساعت می تواند بین 15-29 درجه سانتیگراد (بسته به دمای محیط) متفاوت باشد. این محدوده وسیع نشان می دهد که تغییرات حرارت محیط تا چه حد می تواند برروی سرد شدن جسد تأثیر بگذارد. تأثیر اندازه بدن در سرد شدن، روی اجساد مختلفی که در یک محیط قرار دارند، بررسی شده است. در واقع آنچه که در اینجا مهم است، اندازه سطح آشکار بدن می باشد که در معرض سرما قرار دارد. همچنین مشخص شده که درجه حرارت محیط تأثیر بیشتری برروی سرعت سرد شدن اجساد لاغر دارد و در افراد چاق سرعت سرد شدن کمتر است. تاثیر سن بر سرعت سرد شدن جسد تنها به علت اثرش روی اندازه بدن می باشد به طوریکه بزرگسالان لاغر و نحیف با کودکان هم وزن خود تقریبا در یک زمان سرد می شوند.
    هنگامی که حرارت جسد به اندازه 85 درصد اختلاف اولیه با دمای محیط می رسد، جسد هنگام لمس کردن کاملا سرد است. این امر در جسد برهنه با اندازه متوسط و در درجه حرارت متعادل حدود 28 ساعت، در افراد چاق 41ساعت و در جسد لاغر و نحیف حدود 19 ساعت طول می کشد.
    سرعت سرد شدن در اجساد ملبوس کمتر از اجساد برهنه است و نشان داده شده که سرعت افت درجه حرارت رکتال در این اجساد66درصد میزان اجساد برهنه است. از آنجایی که جسد ملبوس کندتر سرد می شود و لباس پوشیدن پوست را از تغییرات موقتی دما حفظ می کند، پیش بینی سرعت سرد شدن اجساد ملبوس دقیق تر است. در نهایت می توان گفت اجسادی که در معرض جریان هوا قرار می گیرند سریعتر سرد شده و بعلاوه در آب، بدن بسیار سریعتر از هوایی با همان درجه حرارت سرد می شود.

    فساد نعشی
    هنگامی که تنفس و گردش خون متوقف می شود، تغذیه بافت ها متوقف شده و ادامه حیات آنها ناممکن می گردد.
    فساد در اثر دو عامل ایجاد می شود:
    اتولیز: نرم و مایع شدن بافت ها حتی در شرایط استریل نیز انجام می گیرد. این پدیده به وسیله آنزیم های هضم کننده ای که بعد از مرگ سلولها آزاد می شوند رخ می دهد.
    عمل باکتریها: بعد از مرگ باکتریهایی که به طور طبیعی ساکن بدن هستند به سرعت به بافتها حمله می کنند. خون، محیط بسیار مناسبی برای رشد این باکتریها است. بیشتر باکتریها از روده وارد خون می شوند. کلستریدیوم ولشای مهمترین آنها بوده و نقش مؤثری در فساد نعشی دارد. اگر علت فوت یک بیماری عفونی باشد، روند فساد ناشی از آن باکتریها بسیار سریعتر خواهد بود.
    اولین علامت فساد، تغییر رنگ پوست قسمت تحتانی شکم به رنگ سبز است که حدود 2 تا 3 روز پس از فوت دیده می شود. این تغییر رنگ معمولا ابتدا در سمت راست و در ناحیه سکوم که محتویات آن مایع تر و حاوی باکتریهای بیشتری است رخ می دهد. بتدریج تغییر رنگ فوق به تمام شکم و سپس به سینه گسترش می یابد و در این زمان بوی تعفن از جسد به مشام می رسد. رویت ورید های زیر پوست به صورت شبکه های ارغوانی و قهوه ای رنگ در اطراف شانه ها و بالای سینه و پایین شکم و کشاله ران را حالت مرمری شدن2 می نامند که تقریبا در انتهای هفته اول دیده می شود. در صورت تسریع روند فساد ممکن است حتی در عرض 24 ساعت نیز ظاهر گردد. با شروع فساد، لایه های خارجی پوست سست شده و براحتی و با اندک فشاری جدا می شوند. تاولهای فساد نعشی در هفته دوم بعد از مرگ و طی مرحله دیگری از شل شدن لایه های خارجی پوست ایجاد می شوند. تولید گاز در جسد در اوایل هفته دوم اتفاق می افتد. ابتدا تجمع گاز در معده و روده ها رخ داده و باعث برآمده شدن و اتساع شکم می شود .
    پس از سه تا چهار هفته موها براحتی از ریشه کنده شده و ناخنها جدا می شوند.
    ترتیب و زمان وقوع حوادث مربوط به فساد را نمی توان با دقت زیادی تعیین نمود و بهتر است هرگز فقط از روی تغییرات ناشی از فساد در مورد زمان سپری شده از فوت اظهار نظر دقیق و قطعی انجام نشود. باید دانست که عوامل متعددی برروی سرعت فساد نعشی تأثیر می گذارند. دمای بدن یکی از مهمترین عوامل مؤثر در کنترل فعالیت باکتریها و سرعت اتولیز است. دومین عامل مهم در کنترل فساد نعشی میزان باکتریهای موجود در بافت ها است. به همین دلیل در اجسادی که بدنبال سقط عفونی و یا گانگرن گازی و زخم های عفونی فوت کرده اند، سرعت پیشرفت فساد بیشتر است.
    بنابراین فساد نعشی تحت تاثیر ترکیبی از عوامل و شرایط مختلف قرار می گیرد. به همین لحاظ تفاوت در لباسها،میزان چربی جسد و میزان باکتریها باعث درجه های متفاوتی از فساد در اجسادی که همزمان مرده و در یک محل قرار گرفته اند خواهد شد.
    دکتر وحید لواسانی
    متخصص پزشکی قانونی و مسمومیت هاhttp://www.hidoctor.ir/69597_%D8%AC%...B1%DA%AF.html/

  4. 2 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  5. #3
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : پس از مرگ جسد چه تغییراتی میکند؟

    تغییرات پس از مرگ- 1
    بخش اول
    مرگ سوماتیک
    یک پزشک قبل از تشخیص وقوع مرگ باید علاوه بر توجه به ایست تنفسی و ضربان قلب، مطمئن شود که این توقف آنقدر طول کشیده که منجر به غیر قابل برگشت بودن حیات شحص شده است . به طور معمول در صورتی که پس از یک دوره زمانی 10 الی 20 دقیقه ای که طی آن به طور مرتب و مکرر به ضربان قلب و تنفس توجه می شود و چیزی شنیده نشود، می توان عملیات احیاء را خاتمه یافته دانست. به طور معمول برای تشخیص توقف دائم و برگشت ناپذیر جریان خون و تنفس مشکل خاصی وجود ندارد، ولی از آنجایی که تهیه بافت از جسد برای پیوند اعضا باید حتی الامکان تازه باشد لذا تلاش می شود تا اعضای لازم برای پیوند از بیمارانی تهیه شود که مغز آنها بنا به دلایلی دچار ضایعات غیر قابل برگشت شده و فاقد عملکرد است. درچنین مواردی جریان خون کافی هنوز برقرار است و دستگاههای مختلف بدن خونرسانی کافی دارند، ولی مغز مرده است و قلب نیزکه با کمک دستگاه و داروهای تقویت کننده به فعالیت خود ادامه می دهد خواهد ایستاد.این بیماران بطور مصنوعی و فقط توسط دستگاهی تنفس می کنند که با خاموش شدن آن قلب نیز متعاقباً از کار خواهد افتاد. بحثهای زیادی در مورد مرگ مغزی بعمل آمده و امروزه مرگ مغزی تقریباً در تمام کشورها پذیرفته شده است . در گذشته فقط عملکرد مستقیم گردش خون در مورد وقوع فوت ملاک عمل قرار می گرفت، بنابراین تا زمانی که قلب به کار خود ادامه می داد بیمار نیز زنده محسوب می شد، اما امروزه مفهوم مرگ مغزی پذیرفته شده و معیارهای آن تعیین شده اند. تشخیص مرگ از طریق گوش کردن به قفسه سینه ممکن است مشکل باشد زیرا مواردی چون چربی زیاد قفسه سینه و نیزآمفیزم موجب کاهش انتقال صدا می شوند .بنابراین گاهی شنیدن ضربان ضعیف قلب با گوشی و یا مشخص کردن حرکات تنفسی کم عمق و دیافراگماتیک به راحتی ممکن نیست . زمانی که از پزشک خواسته می شود تا در خصوص صدور گواهی فوت برای فردی که در خارج از بیمارستان فوت نموده و جسد وی به بیمارستان آورده شده اقدام نماید ، بهتر است جسد از آمبولانس خارج و به اطاقی که در آن امکان معاینه کامل وجود دارد انتقال یابد . حتی در چنین شرایطی نیز باز امکان بروز مشکلاتی برای تشخیص مرگ وجود دارد ، به خصوص در مواردی مثل غرق شدگی ، هیپوترمی ، برق گرفتگی و مصرف داروهای خواب آور .
    گزارش موردی (1)
    جسد مرد مسافری در ساعت 12:10 دفیفه بعد از ظهر توسط هتل دار پیدا می شود . از پزشکی که اخیراً وی را ویزیت کرده بود خواسته شد تا او را معاینه کند . پزشک بعد از ویزیت اظهار نظر کرد که نبض ، لمس نشده و صدای قلب از قفسه سینه شنیده نمی شود . او گفت که حیات وی خاتمه یافته و لازم است گواهی فوت صادر شود . پزشک محل را ترک نمود و دو نفر اطاق را تمیز و جسد را ماحفه پیچی نمودند . از آنجایی که عصر روز تعطیل بود قرار شد جسد به سرد خانه یکی از بیمارستان ها انتقال یابد تا فاسد نشود . آمبولانس ساعت سه عصر به محل رسید و راننده نیز نبض جسد را معاینه کرد و هیچ علامتی از حیات ملاحظه نکرد . جسد را روی برانکارد گذاشته و در کف آمبولانس قرار دادند . بعداً راننده آمبولانس اظهار نمود که در طول راه صدای خر خر شنیده است و هنگام رسیدن به مقصد ملاحظه کرد که فک مرد تکان می خورد . بیمار در حالی که بشدت سیانوزه و دارای نبض 44 در دقیقه و فشار خون سیستولیک70 میلی متر جیوه بود به بیمارستان منتقل می شود . در بدو ورود مردمک ها کوچک ، نامنظم و درجه حرارت بدن 31 درجه سانتی گراد گزارش می شود . پس از انجام عملیات احیاء و بعد از گذشت 48 ساعت بیمار هوشیار شده و اظهار داشت برای اینکه بهتر بخوابد ، تعدادی داروی خواب آور مصرف کرده بود .
    به حالتی که روند حیاتی به حداقل ممکن کاهش یافته ولی بهبودی هنوز امکان پذیر است ، مرگ ظاهری یا حیات معلق اطلاق می شود . وقوع مرگ ظاهری در موارد برق گرفتگی ، غرق شدگی و هیپوترمی اهمیت زیادی دارد . عبور جریان برق از بدن سبب توقف تنفس و کاهش برون ده قلب به حدی می شود که دیگر نمی توان نبض را لمس کرد . بنابر این قربانیان شوک الکتریکی شدید ممکن است مرده به نظر برسند ، ولی بررسی ها نشان می دهند که چنین در شرایطی احیاء طولانی مدت می تواند سبب نجات بیمار شود . اگر اقدامی برای نجات این گونه بیماران نشود ، مرگ ظاهری می تواند به مرگ حقیقی منتهی گردد .
    گزارش موردی (2)
    یک افسر ارتش ، آنتنی به ارتفاع 10 متر را لمس کرده بود که جریان 1000 ولتی از آن عبور می کرد . ولی بلافاصله کلاپس نمود و بعد از چند دقیقه در حالیکه بازوی خود را تکان می داد و کف در دهان داشت در یک پتو پیچیده شد . سربازی به ایستگاه برق مجاور رفت تا به پزشک اطلاع دهد . بعد از 15 دقیقه هنوز نبض قابل لمس داشت ، اما هنگاهی که با گذشت 45 دقیقه پس از حادثه پزشک به بالین وی رسید ، او واقعاً مرده و اقدامات احیاء بی فایده بود .
    حالت مرگ ظاهری در موارد غرق شدگی نیز رخ می دهد ، بخصوص اگر آب آنقدر سرد باشد که باعث کاهش واضح و قابل توجه حرارت بدن شود .
    گزارش موردی(3)
    پسر پنج ساله ای به داخل رودخانه ای که بخش اعظم آن یخ زده بود افتاد . وی برای مدتی به لبه قطعه یخی آویزان ماند ، ولی پس از اینکه مقاومتش تحلیل رفت به داخل آب فرو رفت .کودک پس از22 دقیقه پیدا شد که به نظر مرده بود . نبض لمس نمی شد و در دهان و حلق پر از مواد استفراغی و پوست به رنگ آبی مایل به سفید بود . مردمک ها کاملاً متسع بودند . با این حال ماساژ خارجی قلب و تنفس دهان به دهان شروع شد و در آمبولانس نیز ادامه پیدا کرد و کودک به بیمارستان رسانیده شد . هنگام رسیدن به بیمارستان تا حدودی گردش خون محیطی بر قرار می شود ، ولی هنگاهی که ماساژ قلبی حتی برای لحظاتی متوقف می شد ، گردش خون نیز از حرکت می ایستاد . حتی 30 دقیقه بعد که نوار قلب ، بلوک کامل قلبی با 30انقباض در دقیقه را نشان می دهد ، برون ده قلبی آنقدر اندک است که نبضی را نمی توان لمس نمود . جریان خون محیطی هنگامی که فشار خارجی بر قلب برداشته می شد متوقف می گردید . در نهایت تا دو ساعت بعد قلب قادر به انقباض خود به خودی نبود . زمانی که برون ده قلبی کافی ، بر فرار شد( که باز با بازگشت نبض مشخص شد ) ، کودک تنفس به صورت را شروع gasping نمود . پنج ساعت پس از پذیرش در بیمارستان درجه حرارت رکتال 24 درجه سانتیگراد بود . در مراحل بعدی کودک دچار ادم ریوی و تشنج می شود . ولی در نهایت بعد از گذشت شش ماه بهبودی کامل خویش را بدست می آورد . چنین مواردی نشان می دهند که باید اقدامات احیاء سریعتر آغاز شده و تا ظهور تغییرات بعد از مرگ که نشانگر عدم امکان بهبودی هستند ، بدون وقفه ادامه یابند . پزشک در موارد مرگ ظاهری تا وقتی که احتمال موفقیت وجود دارد باید به تلاشهای خود ادامه داده و بعلاوه دقت کافی در اعلام فوت به عمل آورد تا حوادثی چون به هوش امدن جسد در غسالخانه رخ ندهد . البته این خطر در مناطقی از دنیا که حدود دو الی سه روز برای تدفین جسد صبر می کنند ناچیز است ولی در مناطقی که تدفین هر چه سریعتر پس از مرگ انجام می گیرد خطر بروز چنین مواردی وجود دارد .
    مرگ مولکولی(سلولی)
    مرگ بالینی به معنی اضمحلال بدن به عنوان یک سیستم کامل است . گاهی اوقات بعد از این ، حالت حیات در برخی بافت های بدن برای مدتی ادامه می یابد که این امر بسته به توانایی بافت ها برای ادامه حیات بدون خون رسانی است . بنابر این بافت های مختلف در فواصل زمانی متفاوت می میرند و این مر حله همان مرگ مولکولی یا سلولی است . بافت عصبی سریعتر از سایر بافت ها از پا در می آید و مراکز حیاتی مغز در عرض 5 الی 7 دقیقه از کار می افتند . این مسئله در ایست های قلبی مهم است و این حملات را خطرناک می کند . عضلات مدت بیشتری به حیات ادامه می دهند و تا سه ساعت بعد از مرگ با تحریک الکتریکی منقبض می شوند . هنگام مرگ رفلکس قرنیه و رفلکس مردمک ها به نور از بین می روند ، ولی تزرق سولفات آتروپین یک درصد یا آدرنالین 0.1 درصد به اطاق قدامی با اثر مستقیم روی عضلات عنبیه سبب اتساع مردمک تا بیست ساعت پس از مرگ شده و تزریق پیلوکارپین یک درصد ویا فیزوستیگمین 5/0 درصد باعث انقباض آن در مدت مشابهی می شوند . اسپرم در اپی دیم برای چند روز زنده می ماند . قرنیه ای که برای پیوند برداشته می شود نباید از فردی که بیش از شش ساعت از مرگش گذشته ، برداشته شود . بررسی ها نشان می دهند که در حقیقت مادر قطعات و اجزای جداگانه می میریم ولی تأکید می شود که هنوز ابهامات فراوانی در مورد لحظه ای که مرگ رخ می دهد وجود دارد .
    علائم مرگ
    با ایست قلبی فشار خون مغزی افت نموده و به علت ایسکمی کورتکس در عرض چند ثانیه عملکرد مغز متوقف می شود و اگر این پدیده برای چند دقیقه ادامه یابد ، غیر قابل بازگشت می شود . زمان دقیق غیر قابل بازگشت شدن این فرایند هنوز مشخص نیست . در گذشته تصور می شد سه دقیقه آنوکسی کفایت می کند ولی امروزه بیشتر به 7 یا حتی 9 دقیقه معتقدند و حتی زمانهای طولانی تر هیپوکسی ( مثل غوطه وری در آب ) بدون آسیب مغزی گزارش شده است . در این گونه موارد عناصری از هیپوترمی نیز وجود داشته و نیاز نسوج بدن به اکسیژن را کم می کند . در این موارد گفته می شود هیپوکسی برای 20 و حتی 40 دقیقه نیز به مغز آسیبی نمی رساند . بنابراین به طور کلی نمی توان زمان دقیقی تعیین کرد و می توان گفت اگر ایست قلبی یا تنفسی برای بیش از 4-3 دقیقه طول بکشد ، خطر آسیب به کورتکس وجود دارد ولی گاهی 3 تا 4 برابر این این زمان نیز مشکلی ایجاد نمی کند .
    پس از توقف فعالیت مغز وقایع زیر رخ می دهند :
    - فرد بی هوش شده و تمامی رفلکس هایش از بین می رود و دیگر به تحریکات درد ناک پاسخی نمی دهد .
    - بلافاصله پس از توقف فعالیت مغز و مخچه ، شلی عضلاتی رخ داده و تمامی عضلات تونیسیته خود را از دست می دهند .
    - علایم قابل مشاهده در چشم شامل از بین رفتن رفلکس قرنیه و نور است . یکی از زودرس ترین علایم مرگ Trucking خون در عروق شبکیه قابل مشاهده خواهد بود که متعاقب کاهش فشار خون ، منقطع شدن جریان خون در داخل عروق شبکیه رخ داده و به واگنهای قطار روی ریل راه آهن شبیه می شود . این پدیده در تمامی قسمت های بدن رخ می دهد ، ولی تنها در شبکیه قابل مشاهده مستقیم است .
    تغییرات اولیه پس از مرگ
    تغییراتی که در زمان مرگ یا چند دقیقه بعد از مرگ رخ می دهند اهمیت کاربردی فراوانی دارند ، چرا که برای مشخص کردن اینکه مرگ رخ داده یا خیر و رد کردن مرگ ظاهری مورد استفاده قرار می گیرند .
    l وقفه تنفس
    آخرین حرکتی که انسان انجام می دهد ، آخرین بازدم وی است . اغلب هنگام فرارسیدن مرگ تنفس به صورت بریده بریده 1 در آمده و سپس وقفه بین مراحل تنفس بتدریج بیشتر می شود . در این موارد پزشک باید توجه داشته باشد که در اعلام مرگ شتاب نکند چراکه یک مرحله آپنه می تواند با وقفه تنفسی اشتباه شود . دوره های آپنه بندرت بیش از 30 ثانیه بطول می انجامد . اگر بیمار برای 10 دقیقه تحت نظر باشد ، هیچ گونه اشتباهی رخ نخواهد داد .

    lوقفه جریان خون
    ضربان قلب الزاماً در هنگامی که تنفس قطع می شود ، متوقف نخواهد شد . با وجود این هنگامی که آخرین لحظات حیات فرا می رسد ، آنقدر عملکرد قلب کاهش می یابد که گردش خون ناکافی شده و نبض محو و مغز هیپوکسیک می شود . در هر صورت تا زمانی که با بررسی های معمول روشن شود که قلب از جریان ایستاده است کسی نمی تواند اظهار کند که مرگ رخ داده است ( بجز موارد مرگ مغزی ) . در مواقع دارآویختگی نیز ممکن است ضربان قلب برای 15 دقیقه یا بیشتر بعد از آویخته شدن ادامه یابد .
    رنگ پریدگی
    باتوقف گردش خون خالی شدن مویرگ ها و وریدهای کوچک و رنگ پریدگی پوست رخ می دهد .
    این مسأله گرچه در موقع مرگ کاملاً قابل توجه است ، ولی معمولاً قابل اعتماد نبوده که البته یک علامت دائمی هم نیست . گاهی وقوع مرگ با آنچنان اسپاسمی در حالت نزع همراه است که رنگ صورت ، آبی مایل به سیاه شده و بعد از مرگ نیز تغییر رنگ فوق حفظ می شود . تغییر رنگ تحت اثر منواکسید کربن باعث می شود تا چهره بیشتر شبیه به افراد زنده به نظر برسد . رنگ صورتی نیز هنگامی که فرد در معرض هوای سرد قرار بگیرد به وجود می آید .
    شلی عضلات
    وقتی مرگ رخ می دهد عضلات شل شده و تونیسیته معمول و طبیعی خود را از دست می دهند . سپس چانه افتاده و قفسه سینه روی هم خوابیده و اندام ها شل می شوند . شل شدن عضلات صورت ، سبب شل و صاف شدن چین های پوستی شده و گاهی سبب می شود که فرد جوانتر به نظر برسد . شل شدن در عضلات صاف بدن نیز رخ داده و در نتیجه ، عنبیه اندازه متوسطی پیدا می کند و اسفنکترها شل می شوند .
    زخم هایی که بعد از زائل شدن تون عضلانی به جسد وارد می شوند به اندازه زخم ها زمان حیات دهان باز نمی کنند . این تغییرات عضلانی تحت شلی اولیه نامیده شده و با صحیح که بعد از زائل شدن جمود نقشی رخ می دهد متفاوت است .
    مسطح شدت سطح تماس و رنگ پریدگی
    از دست دادن تون عضلانی باعث صاف شدن نواحی تحت فشار بدن می شود . با چرخاندن جسدی که به پشت قرار دارد عضلات باسن و ساق صاف می مانند . هنگامی که هیپوستاز[2]


    بوجود می آید نواحی مسطح فوق به خاطر رنگ پریدگی به راحتی از مناطق اطراف که دارای هیپوستاز هستند ، قابل افتراق می باشند . رنگ پریدگی ناشی از تماس در داخل بدن نیز رخ می دهند . مثلاً وقتی که جسد به پشت قرار گرفته و حنجره به طرف ستون فقرات نزول کرده و مری را تحت فشار قرار می دهد ، نوار های عرضی رنگ پریده در مخاط مری و د رموازات غضروف کریکوئید ایجاد می شوند .
    تغییرات چشمی
    هنگام مرگ چشم ها خیره به نظر می رسند . اندازه مردمک متوسط بوده و رفلکسهای مردمک به نور و قرنیه از بین رفته اند . معاینه شبکیه با افتالموسکوپ نشان می دهد که در 85 درصد موارد خون وریدهای شبکیه حالت نقطه نقطه پیدا می کند و این پدیده از 15 ثانیه بعد از مرگ بالینی رخ می دهد . در 15 درصد بقیه موارد ، رنگ پریدگی و سفید شدن تمام عروق مشاهده می شود . خشکی قرنیه می تواند در عرض 10 دقیقه سبب کدورت آن شود ، بخصوص اگر پلک ها باز بوده و هوای محیط خشک باشد . کدر شدن قرنیه بعد از مرگ می تواند باعث مشکلاتی در معاینه چشم شود . این لایه کدر را می توان با چکاندن قطره ای آب به روی چشم برای حدود یک دقیقه برداشت .

    دکتر وحید نوایی لواسانی
    متخصص پزشکی قانونی ومسمومیتها

    http://pezeshkanemrooz.com/index.php...=273&Itemid=29
    ویرایش توسط حسنعلی ابراهیمی سعید : 14th May 2015 در ساعت 09:45 PM

  6. 2 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  7. #4
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : پس از مرگ جسد چه تغییراتی میکند؟

    تغییرات اولیه پس از مرگ-
    قسمت دوم
    تغییراتی که در زمان مرگ یا چند دقیقه بعد از مرگ رخ می دهند اهمیت کاربردی فراوانی دارند ، چرا که برای مشخص کردن اینکه مرگ رخ داده یا خیر و رد کردن مرگ ظاهری مورد استفاده قرار می گیرند .

    وقفه تنفس
    آخرین حرکتی که انسان انجام می دهد ، آخرین بازدم وی است . اغلب هنگام فرارسیدن مرگ تنفس به صورت بریده بریده [1] در آمده و سپس وقفه بین مراحل تنفس بتدریج بیشتر می شود . در این موارد پزشک باید توجه داشته باشد که در اعلام مرگ شتاب نکند چراکه یک مرحله آپنه می تواند با وقفه تنفسی اشتباه شود . دوره های آپنه بندرت بیش از 30 ثانیه بطول می انجامد . اگر بیمار برای 10 دقیقه تحت نظر باشد ، هیچ گونه اشتباهی رخ نخواهد داد .

    وقفه جریان خون
    ضربان قلب الزاماً در هنگامی که تنفس قطع می شود ، متوقف نخواهد شد . با وجود این هنگامی که آخرین لحظات حیات فرا می رسد ، آنقدر عملکرد قلب کاهش می یابد که گردش خون ناکافی شده و نبض محو و مغز هیپوکسیک می شود . در هر صورت تا زمانی که با بررسی های معمول روشن شود که قلب از جریان ایستاده است کسی نمی تواند اظهار کند که مرگ رخ داده است ( بجز موارد مرگ مغزی ) . در مواقع دارآویختگی نیز ممکن است ضربان قلب برای 15 دقیقه یا بیشتر بعد از آویخته شدن ادامه یابد .
    رنگ پریدگی
    باتوقف گردش خون خالی شدن مویرگ ها و وریدهای کوچک و رنگ پریدگی پوست رخ می دهد .
    این مسأله گرچه در موقع مرگ کاملاً قابل توجه است ، ولی معمولاً قابل اعتماد نبوده که البته یک علامت دائمی هم نیست . گاهی وقوع مرگ با آنچنان اسپاسمی در حالت نزع همراه است که رنگ صورت ، آبی مایل به سیاه شده و بعد از مرگ نیز تغییر رنگ فوق حفظ می شود . تغییر رنگ تحت اثر منواکسید کربن باعث می شود تا چهره بیشتر شبیه به افراد زنده به نظر برسد . رنگ صورتی نیز هنگامی که فرد در معرض هوای سرد قرار بگیرد به وجود می آید .
    شلی عضلات
    وقتی مرگ رخ می دهد عضلات شل شده و تونیسیته معمول و طبیعی خود را از دست می دهند . سپس چانه افتاده و قفسه سینه روی هم خوابیده و اندام ها شل می شوند . شل شدن عضلات صورت ، سبب شل و صاف شدن چین های پوستی شده و گاهی سبب می شود که فرد جوانتر به نظر برسد . شل شدن در عضلات صاف بدن نیز رخ داده و در نتیجه ، عنبیه اندازه متوسطی پیدا می کند و اسفنکترها شل می شوند .
    زخم هایی که بعد از زائل شدن تون عضلانی به جسد وارد می شوند به اندازه زخم ها زمان حیات دهان باز نمی کنند . این تغییرات عضلانی تحت شلی اولیه نامیده شده و با صحیح که بعد از زائل شدن جمود نقشی رخ می دهد متفاوت است .
    مسطح شدت سطح تماس و رنگ پریدگی
    از دست دادن تون عضلانی باعث صاف شدن نواحی تحت فشار بدن می شود . با چرخاندن جسدی که به پشت قرار دارد عضلات باسن و ساق صاف می مانند . هنگامی که هیپوستاز[2]

    بوجود می آید نواحی مسطح فوق به خاطر رنگ پریدگی به راحتی از مناطق اطراف که دارای هیپوستاز هستند ، قابل افتراق می باشند . رنگ پریدگی ناشی از تماس در داخل بدن نیز رخ می دهند . مثلاً وقتی که جسد به پشت قرار گرفته و حنجره به طرف ستون فقرات نزول کرده و مری را تحت فشار قرار می دهد ، نوار های عرضی رنگ پریده در مخاط مری و درموازات غضروف کریکوئید ایجاد می شوند .
    تغییرات چشمی
    هنگام مرگ چشم ها خیره به نظر می رسند . اندازه مردمک متوسط بوده و رفلکسهای مردمک به نور و قرنیه از بین رفته اند . معاینه شبکیه با افتالموسکوپ نشان می دهد که در 85 درصد موارد خون وریدهای شبکیه حالت نقطه نقطه پیدا می کند و این پدیده از 15 ثانیه بعد از مرگ بالینی رخ می دهد . در 15 درصد بقیه موارد ، رنگ پریدگی و سفید شدن تمام عروق مشاهده می شود . خشکی قرنیه می تواند در عرض 10 دقیقه سبب کدورت آن شود ، بخصوص اگر پلک ها باز بوده و هوای محیط خشک باشد . کدر شدن قرنیه بعد از مرگ می تواند باعث مشکلاتی در معاینه چشم شود . این لایه کدر را می توان با چکاندن قطره ای آب به روی چشم برای حدود یک دقیقه برداشت .

    تغییرات دیررس بعد از مرگ
    پس از گذشت ساعاتی از مرگ، تغییرات واضح جسد رخ می دهد. با شکل گرفتن این تغییرات تشخیص قطعی فوت براحتی امکان پذیر خواهد بود. تغییرات دیررس حالت پیشرونده دارند و با بررسی آنها می توان مدت زمان گذشته از فوت را برآورد نمود. تغییرات شیمیایی بعد از مرگ در بدن نیز باید از تغییرات پاتولوژیک خلال حیات که می توانند در مرگ مؤثر باشند،افتراق داده شوند.
    مثلاً افزایش گذرای قند خون را باید از هیپرگلیسمی که در کتواسیدوز دیابتی رخ داده و در مرگ مؤثر بوده افتراق داد.
    هیپوستاز یا کبودی نعشی[2]:
    وقتی که خون از گردش باز می ماند،در مخازن بزرگ وریه های تنه و در ورید های اجوف و شاخه های اصلی آنها جمع می شود. به علت اثر جاذبه، خون به تدریج از ورید های بزرگ به سمت ورید ها و ورید های مناطق تحتانی تر بدن رفته و سبب تغییر رنگ مناطقی از پوست که تحت فشار نمی باشند می گردد. این پدیده با گذشت بیست تا سی دقیقه پس از مرگ منجر به ایجاد نواحی قرمز کدر می شود. سپس این نواحی بتدریج عمیق تر شده و اندازه آنها وسعت می یابد.نواحی مذکور در عرض 6تا10 ساعت بعد به یکدیگر متصل شده و مناطق وسیع قرمز ارغوانی، که اغلب حاوی مناطق خونریزی به رنگ آبی- سیاه(به علت پارگی وریه های متسع شده)می باشند،ایجاد می شوند. سپس همولیز پیشرونده در داخل عروق سبب تولید رنگ دانه های کافی برای رنگ آمیزی مناطق هیپوستاز شده و این پدیده تثبیت می گردد.
    در برخی از بیماری های مزمن به علت نارسائی گردش خون در مراحل انتهایی بیماری،رکود خون در خلف بدن رخ داده و هیپوستاز خفیف قبل از مرگ ایجاد می گردد. از سویی دیگر در موارد کم خونی و خونریزی(داخلی یا خارجی)تشکیل هیپوستاز با تأخیر صورت گرفته و هیپوستاز ایجاد شده مختصر خواهد بود.
    چگونگی استقرار و انتشار هیپوستاز، به جاذبه زمین و حالت قرار گرفتن جسد بعد از مرگ بستگی دارد. اگر جسد به پشت افتاده باشد،هیپوستاز در خلف بدن تولید خواهد شد. هیپوستاز عمدتاً در نواحی مهره های کمری به رنگ ارغوانی بوده و هنگامی که در پهلو های بدن به سوی محو شدن پیش می رود، به رنگ قرمز متمایل می گردد. همچنین در مناطق اتکای جسد(خلف شانه ها،باسن ها و ساق ها)که در آنها فشار پوست مانع از پر شدن عروق وریدی می شود هیپوستاز دیده نشده و این نواحی سفید به نظر می رسند. اگر جسد با صورت رو به پایین قرار بگیرد، هیپوستاز در قدام بدن تشکیل شده و اگر به یک سمت چرخیده باشد در یک طرف صورت تولید شده و احتمالاً در گونه ها، سینه ها،شکم،زانوها و طرفین پاها مناطق رنگ پریده ناشی از فشار مشاهده خواهند شد.وقتی که جسد برای مدتی پس از مرگ در حالت نشسته قرار می گیرد، هیپوستاز در نیمه تحتانی تنه و خلف ران، ساق پاها، زیر زانو و احتمالاً ساعد تولید می شود،ولی میزان هیپوستاز در اندامها به شدت آن در تنه نخواهد بود.
    در اجسادی که از گردن آویخته شده اند هیپوستاز در نواحی تحتانی شکم، دستها و رانها ایجاد می شود.نحوه گسترش هیپوستاز می تواند نشان بدهد که وضعیت جسد بعد از مرگ چگونه بوده و آیا قبل از رسیدن پزشک قانونی به صحنه ی فوت جسد را جابجا کرده اند یا خیر؟ با بررسی نحوه توزیع هیپوستاز می توان فهمید که آیا قصد گمراه کردن تحقیقات وجود دارد.مثلاً در جسدی که با گلوله کشته شده و هیپوستاز در خلف بدن می باشد و جسد روی صندلی قرار گرفته تا خودکشی به نظر برسد، بررسی توزیع هیپوستاز روشن کننده حقیقت می باشد. بررسی نحوه توزیع هیپوستاز وقتی ارزشمند خواهد بود که جسد حداقل 10ساعت در یک حالت مانده و هیپوستاز به خوبی تولید شده است. همچنین جسد باید قبل از اینکه مدت زیادی از جابجایی آن بگذرد و احتمالاً گسترش و پراکندگی هیپوستاز تغییر کند،معاینه شود. قبلاً تصور می شد که اگر هیپوستاز مستقر گردیده و تثبیت شده باشد،چون خون در مویرگها و ونولها منعقد شده، لذا حرکت دادن جسد نحوه گسترش آن را تغییر نخواهد داد. اما در واقع بعد از مرگ، خون به سرعت فیبرینوژن خود را از دست داده و لخته ای که بلافاصله پس از مرگ یا در ساعات اولیه آن تولید شده، حل می شود و در نتیجه بخش اعظم خون به حالت مایع باقی می ماند. حل شدن خون تحت تأثیر فیبرینولیزین که تصور می شود در خلال مرگ به درون جریان خون ترشح می شود صورت می گیرد.
    در واقع تثبیت هیپوستاز امری نسبی است. چرا که هر موقع بدن چرخانده شود مقداری از هیپوستاز محو خواهد شد، ولی هیپوستازی که بخوبی استقرار یافته،به آرامی و به طور ناقص محو می گردد. اگر جابجایی جسد در 6 ساعت اول بعد از مرگ انجام شود محو شدن هیپوستاز سریعتر و کاملتر صورت خواهد گرفت، اما حتی تا 24 ساعت بعداز مرگ نیز خون هنوز آنقدر حالت سیال دارد که تعدادی از آن مجدداً می تواند از عروق خارج شده و در مناطق تحتانی تر بدن قرار گیرد.گاهی تمامی نواحی بدن رنگ می گیرد و اظهار نظر در این مورد که ترتیب و نحوه توزیع اولیه هیپوستاز چگونه بوده غیر ممکن می گردد.
    نه فقط فشار ناشی از سطحی که جسد به روی آن قرار دارد، بلکه هرنوع فشاری سبب ایجاد ناحیه ای از رنگ پریدگی در منطقه هیپوستاز می شود. کمربند، کفش، جوراب، لیگاتور و لباسهای تنگ مثل سینه بند نیز آثار خود را روی بدن بجای می گذارند.فشار ناشی از البسه چین دار،هیپوستازی با رنگ پریدگی های نامنظم ایجاد کرده و به خصوص در مواردی که جسد بعد از فوت در بستر قرارداشته به تشخیص کمک می کند.
    رنگ هیپوستاز می تواند با علت مرگ ارتباط داشته باشد.مهمترین تغییر رنگ هیپوستاز در مسمومیت با co بوده(گاز گرفتگی) و چنانچه غلظت کربوکسی هموگلوبین خون به بیشتر از 30 در صد برسد مشهود خواهد بود. در مسمومیت با co کبودی نعشی به طور منتشر و حتی در پشت جسد نیز صورتی رنگ است. در مواقعی که جسد در سردخانه نگهداری می شود، هیپوستاز صورتی رنگ شده و سرما می تواند کبودی نعشی را حتی بعد از ظهور رنگ کبود معمول آن به رنگ صورتی تغییر دهد. از آنجایی که رنگ صورتی هیپوستاز در جسدی که در سردخانه نگهداری شده(بخصوص هنگام معاینه زیر نور لامپ فلورسنت)بسیار شبیه مسمومیت با co است، اگر تشخیص مسمومیت با مونواکسید کربن با توجه به رنگ هیپوستاز داده شود،باید آزمایش نیز آن را تأیید کند. مسمومیت با سیانید هم باعث ایجاد هیپوستاز صورتی به علت تشکیل سیانو متهموگلوبین می شود. این موضوع بیشتر در مسمومیت با اسید هیدروسیانیک رخ می دهد و در موارد بلع املاح سیانید، کبودی نعشی اکثراً به همان رنگ بنفش تیره دیده می شود. در موارد مسمومیت با سموم متهموگلوبینیزان کبودی نعشی به علت تشکیل متهموگلوبین به رنگ آبی،ارغوانی تیره و یا شکلاتی در می آید.
    گاهی به سختی می توان کبودی نعشی را از کبودی های ناشی از ضربه(اکیموز) افتراق داد. البته این مشکل در نواحی اصلی تشکیل کبودی نعشی کمتر است،ولی وقتی لکه های کبودی نعشی به قطر 3-1 سانتی متر در نواحی غیر تحتانی جسد قرار بگیرند، افتراق آنها از اکیموز مشکل تر خواهد بود. لکه های منفرد هیپوستاز به علت فشار به ورید های عمقی در اثر انقباض عضلانی ناشی از جمود نعشی ایجاد می شوند. برای افتراق این لکه ها از خونمردگی، برشی به پوست داده می شود.در هیپوستاز، خون محدود به عروق بوده و بافتهای زیر پوست رنگ پریده اند، اما چنانچه کبودی مربوط به ضربه باشد نفوذ خون به بافتها خونمردگی قرمز تیره با حدود مشخص ایجاد خواهد کرد. چنانچه باز هم شکی وجود داشته باشد، می توان از بررسی میکروسکوپی برای تشخیص خونریزی زمان حیات کمک گرفت.
    کبودی نعشی در احشای داخل بدن نیز رخ می دهد. وقتی جسد به پشت قرار می گیرد قسمتهای خلفی ریه ها، کلیه ها و قوسهای زیرین روده ها اغلب پر خون هستند. چنانچه جسد چند ساعت به پهلو قرار گرفته باشد،با مقایسه ارگانهای جفت مثل کلیه ها وریه ها می توان بخوبی تفاوت در میزان پر خونی و کبودی آنها را مشاهده کرد. افراد بی تجربه گاهی ممکن است احتقان ناشی از هیپوستاز در دیواره قلب را با انفارکتوس اشتباه کنند و یا احتمال دارد پر خونی قوسهای روده را دلیل بر وقوع مسمومیت یا التهاب تلقی کنند. تفسیر صحیح این گونه تغییرات در رنگ احشاء جزو اولین اصولی است که پزشک قانونی باید فراگیرد.


    دکتر وحید نوایی لواسانی
    متخصص پزشکی قانونی و مسمومیت ها

    http://www.pezeshkanemrooz.com/index...=279&Itemid=29

  8. 2 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  9. #5
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    ریاضی و فیزیک
    نوشته ها
    1,331
    ارسال تشکر
    1,417
    دریافت تشکر: 5,704
    قدرت امتیاز دهی
    7239
    Array
    کاساندان's: جدید119

    پیش فرض پاسخ : پس از مرگ جسد چه تغییراتی میکند؟

    راجع به این موضوع در سایت های مختلف خوانده بود!! بعضی ها خیلی وحشتناک تعریف میکنند و بعضی هم ساده!
    اگر برای دوستان اشکالی نداشت ، چند تا از تصاویر واقعی پس از مرگ از اجسادی که در برخی سایت ها دیده بودم را اینجا میگذاشتم!!

  10. کاربرانی که از پست مفید کاساندان سپاس کرده اند.


  11. #6
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : پس از مرگ جسد چه تغییراتی میکند؟

    منتظر تصاویرهستم

  12. کاربرانی که از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند.


  13. #7
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    ریاضی و فیزیک
    نوشته ها
    1,331
    ارسال تشکر
    1,417
    دریافت تشکر: 5,704
    قدرت امتیاز دهی
    7239
    Array
    کاساندان's: جدید119

    پیش فرض پاسخ : پس از مرگ جسد چه تغییراتی میکند؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط حسنعلی ابراهیمی سعید نمایش پست ها
    منتظر تصاویرهستم
    آخه شاید بعضی از کاربران با دیدن تصاویر برایشان مشکل ایجاد شود!!!
    برای من فرقی نداشت من حتی برای اولین بار که تصویرهایی دیده بودم ، شب بود و تنها در اتاقم بودم اما مثلا وقتی دختر خاله ام آن تصاویر را دید حتی با اینکه ظهر بود، خیلی ترسید و حالش هم بد شد!!!
    تازه شاید کاربران زیر 18 هم سال ببینند و ...
    خلاصه باز هم میگویم اگر دردسری نداشته باشد ، دوباره بهم اطلاع دهید تا بگذارم!!!

  14. کاربرانی که از پست مفید کاساندان سپاس کرده اند.


  15. #8
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : پس از مرگ جسد چه تغییراتی میکند؟

    از گزینه ارسالی لینگ استفاده کنید تا دوستانی که نخواستند رویت کنند نگاه نکنند

  16. کاربرانی که از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند.


  17. #9
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    ریاضی و فیزیک
    نوشته ها
    1,331
    ارسال تشکر
    1,417
    دریافت تشکر: 5,704
    قدرت امتیاز دهی
    7239
    Array
    کاساندان's: جدید119

    پیش فرض پاسخ : پس از مرگ جسد چه تغییراتی میکند؟

    این ها لینک سایت هستند!! اما متاسفانه الان تصاویری که مدنظز داشتم را پیدا نمیکنم!!!به زودی آنها را هم میگذارم!!

    http://islam-online.rozblog.com/post...%D8%B2-18.html

    http://seemorgh.com/culture/custom/78034-78034/
    ویرایش توسط کاساندان : 15th May 2015 در ساعت 10:52 PM

  18. 2 کاربر از پست مفید کاساندان سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بحث: تغییر دادن شخصیت همسر پس از ازدواج
    توسط محمد نظری گندشمین در انجمن روانشناسی خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th July 2013, 11:53 AM
  2. واکنش زنبورهای کارگر پس از تغییر ملکه
    توسط پیمان هادی فرکوش در انجمن جانور شناسی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 26th October 2012, 09:59 PM
  3. واکنش عجیب زنبورهای کارگر پس از تغییر ملکه
    توسط artadokht در انجمن جانور شناسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd May 2012, 05:51 PM
  4. تغییرات گسترده رفتاری سارا شورد پس از آزادی
    توسط hamed civil1 در انجمن اخبار سیاسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th September 2010, 06:00 PM
  5. آموزشی: اگر می خواهید بهترین باشید ، پس تغییر کنید !
    توسط diamonds55 در انجمن روانشناسی موفقیت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th October 2008, 07:05 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •