نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسله آموز صد مدرس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسله آموز صد مدرس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
تيرى که زدى بردلم از غمزه خطا رفت
تابازچه انديشه کند راى صوابت
باکلمه ى صواب لطفا
اتلاف وقت،گرانبهاترین خرج هاست....
صوابت باشد ای دارای خـــــرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...
تويى آن آسمان صاف و روشن
من اين كنج قفس مرغى اسيرم
با كلمه روشن
من مهرسام عاشق مشاعرم
می کرد دلم کباب و مرا خوار خود نمود
از بی کسی دلم سخت دلخورم
اسلامی مشکنانی
ویرایش توسط اصغراسلامی مشکنانی : 4th February 2016 در ساعت 08:21 AM دلیل: انتخاب کلمه
دلخورم کردی ورفتی از برم
غصه هایی را به جانم میخرم
ویرایش توسط اصغراسلامی مشکنانی : 4th February 2016 در ساعت 08:20 AM
اي ساربان آهسته ران كآرام جانم مي رود
وان دل كه با خود داشتم با دلستانم مي رود
" دل "
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)