دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 251 از 297 نخستنخست ... 151201241242243244245246247248249250251252253254255256257258259260261 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 2,501 تا 2,510 , از مجموع 2961

موضوع: دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

  1. #2501
    کاربر جدید
    نوشته ها
    48
    ارسال تشکر
    115
    دریافت تشکر: 238
    قدرت امتیاز دهی
    153
    Array

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    دیشب عروسی داداشم . بدون حاشیه خوش گذشت . خداروشکر
    دیروز هیچ نخوندم.کلا ارایشگا پلاس بودم خخخ شب اینقد خفن شدم خودم باورم نمیشد این منم خخخخخ
    امروزم ک تا الن همش جو عروسیه خخخ
    بزودی میرم اتاق مطالعمو تمیز کنم .بچسبم به درس

    دم خدا هم گرم که خیلی هوامو داره
    ☆★☆★به نام خدای مادرم☆★☆★

  2. 5 کاربر از پست مفید hiis سپاس کرده اند .


  3. #2502
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شیمی
    نوشته ها
    389
    ارسال تشکر
    3,581
    دریافت تشکر: 2,686
    قدرت امتیاز دهی
    1088
    Array
    بحث's: جدید80

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    من امروز می خوام یه تست پزشکی برم خیلیم دودلم ومی ترسم لطفا برام دعا کنین ممنونم
    خدا همه ی بنده هأش رو دوست دأره حتی بیشتر از پدر و مادرشون حتی کسایی که مأ دوستشون ندأریم پس سعی کنیم همه رو دوست دأشته بأشیم

  4. 5 کاربر از پست مفید بحث سپاس کرده اند .


  5. #2503
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    ریاضی فیزیک
    نوشته ها
    7
    ارسال تشکر
    14
    دریافت تشکر: 12
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    دارم فکر می کنم چه گونه تیز هوشان قبولشم

  6. 3 کاربر از پست مفید tarighi سپاس کرده اند .


  7. #2504
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    علوم تغذیه
    نوشته ها
    265
    ارسال تشکر
    895
    دریافت تشکر: 807
    قدرت امتیاز دهی
    454
    Array

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط tarighi نمایش پست ها
    دارم فکر می کنم چه گونه تیز هوشان قبولشم
    با دو کلمه میتونی قبول بشی: "به سختی"
    I've lost too bad
    نیای داخل از دستت رفته
    http://nokhbesaz.blogfa.com


  8. 2 کاربر از پست مفید pedram91 سپاس کرده اند .


  9. #2505
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    نوشته ها
    1,185
    ارسال تشکر
    1,675
    دریافت تشکر: 6,529
    قدرت امتیاز دهی
    24597
    Array
    "مهدی"'s: جدید17

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    همونی شکستت میده که یه روزگاری تو رو پیروز کرد....
    تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای

  10. 2 کاربر از پست مفید "مهدی" سپاس کرده اند .


  11. #2506
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    هوافضا
    نوشته ها
    38
    ارسال تشکر
    45
    دریافت تشکر: 92
    قدرت امتیاز دهی
    22
    Array
    Engineer Airospace's: پر انرژی

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    خوشبختی رو در همین لحظه باور کن
    لحظه ای که دلی به یاد توست

  12. کاربرانی که از پست مفید Engineer Airospace سپاس کرده اند.


  13. #2507
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    هوافضا
    نوشته ها
    38
    ارسال تشکر
    45
    دریافت تشکر: 92
    قدرت امتیاز دهی
    22
    Array
    Engineer Airospace's: پر انرژی

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط تووت فرنگی نمایش پست ها
    دست هایش را
    در خواب
    دیدم
    پرواز از یادم برفت ..


    من آغازی بر تنهایی زمین هستم.
    خوشبختی رو در همین لحظه باور کن
    لحظه ای که دلی به یاد توست

  14. 3 کاربر از پست مفید Engineer Airospace سپاس کرده اند .


  15. #2508
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    ارشد ژنتیک ،کارشناسی میکروبیولوژی
    نوشته ها
    2,987
    ارسال تشکر
    25,976
    دریافت تشکر: 13,088
    قدرت امتیاز دهی
    24668
    Array
    سونای's: جدید81

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    دیروز صبح بعد از یه شب بیداری اومدم شرکت همکارا هر کدوم منو میدیدن کمی مکث میکردن... متوجه شدم که کمی سر درون پیداست

    یکیشون گفت مانتوت رو با چشمت ست کردی!؟ چه خبره؟
    من هرچقدر فکر میکردم که منظورش چیه متوجه نشدم...بی حوصله هم بودم با لبخندی سر و ته صحبت رو هم اوردم...

    دومین نفری که نتونست خودشو نگه داره و چشمام رو بهم متذکر شد...منو بر این داشت برم سمت آینه...

    چشمام وحشتناک قرمزززززززززززززززززززززز ..... خندم گرفته بود همچین به چشم میومد..انگاری رنگ ریخته بودن تو چشمام ... ورررررمممم...زیر چشمامم سیاه شده بود...
    هیچی دیگه پشیمون شدم چرا اومدم سر کار !چرا اینه نگاه نکردم!!!! چرا از قضا این مانتو رو پوشیدم!... اما خدایی تنها دلیلم این بود که نای بستن دکمه های اون مانتو ها رو نداشتم گفتم اینو بپوشم سریع برم..

    و اومدم خودمو دلداری بدم که عیبی نداره همکارا از خودمونن.... اما..
    ازون جایی که شانس من زبانزد هست..... دیروز عااااالم و ادم و تمام نماینده ها و خریدارا اومده بودن...یعنی در حدی بود که حدود یکساعتی خیلیا سرپا بودن...و جا برا نشستن نبود..تمام اتاقا هم پر....

    همه هم با دیدن من ..... دیگه نگم بهتره...

    اینم از شانس من...

    ماه نشین دیر میگذره جوری که ذره ذره از وجودم کم میکنه... میدونم چیزی پشت این هست... چیزایی مرور میشه...فکرایی که یچیزی رو درونم فرو میریزه... اما سریع حواسمو پرت میکنمو و منتظر فردا میشم...

    امروز روو تن تشنه ی این کویر بارون بارید...مطمئن بودم میباره.....بارون همیشه سریعترین پاسخ به این احساس منه..... خیلی حواسش بمن هست.....
    ویرایش توسط سونای : 18th February 2015 در ساعت 12:56 PM

    ستاره ها نهفتم در اسمان ابري
    دلم گرفته اي دوست، هواي گريه با من

  16. 9 کاربر از پست مفید سونای سپاس کرده اند .


  17. #2509
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    برق صنعتی
    نوشته ها
    1,869
    ارسال تشکر
    13,909
    دریافت تشکر: 12,140
    قدرت امتیاز دهی
    32623
    Array
    mamadshumakher's: جدید136

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    یه چیزایی باید خیلی سریع عوض بشه.

    کدوم طرفی بره مهم نیست.فقط باید ازین حالتش در بیاد.خیلی سریع.

  18. 6 کاربر از پست مفید mamadshumakher سپاس کرده اند .


  19. #2510
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    علوم تجربی
    نوشته ها
    2,086
    ارسال تشکر
    13,004
    دریافت تشکر: 10,250
    قدرت امتیاز دهی
    27193
    Array
    solinaz's: جدید92

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    وای عاقا امروز خیلی خوب بود(کلا روزایی که خیلی امتحان دااریم بچه های کلاس از فشار زیاد خیلییییییییییییی شادن)...خوش گذشت....با اینکه سه تا امتحان داشتیم...دوتاش کنسل شد....بخاطر اینکه 7 تا غایب داشتیم...همه پیچونده بودن....دبیرام زرنگ، امتحانارو انداختن هفته ی دیگه...ولی هرکاری کردیم نتونستیم این زبانو کنسل کنیم....اون کلا به غایبا صفر میخواد بده!
    زنگ اول زبان داشتیم....بجای اینکه امتحان ریدینگو زنگ اول بگیره انداخت اخر....منم که حافظم پوچ...اینو هی میخوندم یادم میرفت...خدا وکیلی انصافه ما باید ریدینگای کل کتابو حفط کنیم؟از هر مدرسه ای میپرسم شاخش در میاد!!!!
    تازه تست ام نمیده...جای خالی میده
    اصلا تو عمرا دبیر عغده ای تر از دبیر زبانم ندیدم....موقع امتحاناش میبردمون نمازخونه به فاصله ی 100 کیلومتری از هم میشینم...
    مواقعیم که تو کلاسیم.....کلا جابجامون میکنه...دستا و زیر جامیزارو کاملا چک میکنه!
    من سر زنگ این (کلا همه)پاهام به اندازه ی دومتر از روی از زمین بلند میشه میره پایین..بلند میشه میره...دستام که تکنو میره!
    وحشتناکه....
    خلاصه شد زنگ دوم....عربی....قرار بود امتحان داشته باشیم....برگشت گفت من حتمااااااااااااا حتی اگر 10 دقیقه مونده باشه به زنگ امتحان میگیرم.....ما گفتیم 10 مین؟!کلی التماسش کردم....نقبولید...
    موقعش که شد...گفت یه برگه بذارید رو میز....اومد زیر میزارو دید....2 مین مکث کرد...برگشت گفت حالا برگه هارو بذارید تو کیفتون...یه شوقیییییییییییییییییییی کلاسو گرفت..الکی استرس وارد میکنه...
    منو نازنینم امروز کلا سرتامونو خودکاری کردیم..جنگ راه انداخته بودیم....کل کتابای من خط خطی شدروپوش مدرسم خاااااااااااکی...
    چند روز پیشا منو نازنین داشتیم از طریق پنچره ی کنارمون با کلاس 304 ارتباط برقرار میکردیم..یهو معاون اومد گفت شما دوتا یه بار دیگه سرتون ببرید بیرون پنچره با اون وریا صحبت کنید میگم بیان کل این پنچره های اجر بکشن...
    عاقا امروز وارد کلاس شدیم...دیدیم نرده زدن پنچره هارو....عین زندان....عین تیمارستان شده کلاسمون.....
    حیاط مدرسه کم بود....تو کلاسم این ریختی کردن...
    دیروزم خوب بود....امتحان ریاضی میان ترم کنسل شد....اصلا منم که نخونده بودم...حال کردم...
    دبیر ریاضیمون امسال کتاب کار خیلی سبزو داده دستمون..کلا تدریسو رها کرده....دیروزم یه شیوه ی جدید از خودش در اورده بود ....گروه بندی کرد ،بعد گروهی اشکالای همو برطرف میکردیم....اونم فیلم میگرفت...راحته...به خودش تکونم نمیده....ولی عوضش من الان تو کلاس علوی که میرم ریاضیم خیلی قوی تر از سایر بچه هاست.....(حالاع...درصورتی که توی مدرسه ی خودمون شاگرد متوسط رو به پایینم...
    )چه عجب یجا شد من ریاضیم از بقیه قوی تر باشه....من عاشق این خیلی سبزم....مجبورم کلشو برای امتحانای مدرسه بخونم......



    آینده ای بسازم که گذشتم جلوش زانو بزنهツ





  20. 6 کاربر از پست مفید solinaz سپاس کرده اند .


صفحه 251 از 297 نخستنخست ... 151201241242243244245246247248249250251252253254255256257258259260261 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 29th November 2014, 09:41 PM
  2. خبر: برنامه‌هاي حمايت از دانش‌آموزان نخبه اجرا مي‌شود
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار عمومی نخبگان
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 4th January 2013, 11:24 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th November 2011, 08:42 AM
  4. مقاله: راهبردهاي آموزشي اشاعة مديريت دانش
    توسط MR_Jentelman در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd February 2010, 10:16 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th January 2010, 07:28 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •