سلام
حسابی سوتفاهم شده.
از کجا میدونین بنده با مگس کش حشره ای کشته ام؟ یا...
حالا بیخیال.
یاد یه خاطره ای افتادم بگم خوبه:
تو دوران تحصیلمون ما تو یه کتابخونه ای مطالعه میکردیم. بچه ها صبح می اومدن شب میرفتن. یه کم دورتر از ما یه مسجدی بود که داخل بازار بود. اون مسجد یه شبستان داشت که بچه ها میرفتن ناهار بعده نماز اونجا استحراحت میکردن.
یکی بود بعده نماز و استراحت اومد کتابخونه به محض نشستن پاشد رفت. بعده دقایقی اومد دوباره نشست بعد دستاشو نگاه کرد دوباره پاشد رفت بعد از دقایقی دوباره برگشت ... چندین بار رفت و اومد.
نگو که هروقت میاد میشینه میبینه مورچه ای رو بدنش هس. میبره مورچه رو به شبستان میذاره و برمیگرده تا مورچه آواره نشه.
گفنین له کردن مورچه یاد اون خاطره افتادم.تعریفش خالی از لطف نبود.
بنده عذر میخوام.اصلا منظور بنده این نبوده که شما برداشت کردین. به بزرگواری و خانمی خودتون بنده رودعفو بفرمایین.
از بچه ها و مدیران عزیز هم عذر میخوام که در این تاپیک عامل ایجاد بحث شدم.
از خانم دکتر هم عذر میخوام. قصد بنده اصلا چنین حرفایی نبوده. یقینن حق با شماس که بنده باید به اعمال خودم برسم.به بزرگواریتون ببخشین.
یامولاعلی (ع)
علاقه مندی ها (Bookmarks)