شمع‌هايي كه براي مرتضي پاشايي روشن شد+عكس

[MANE1371]

شمع‌هايي كه براي مرتضي پاشايي روشن شد+عكس

با گذشت سه روز از فوت خواننده محبوب نسل جوان "مرتضي پاشايي"، همچنان طرفداران و دوستداران صداي ماندگار وي در شهرهاي مختلف ياد وي را گرامي مي‌دارند.
از زمان فوت مرتضي پاشايي خواننده محبوب نسل جوان روزي نبوده است كه شهرهاي مختلف كشور شاهد گرد هم آمدن دوستدارانش نباشد.

در ذيل عكس‌هايي از اين گردهمايي‌ها را مشاهده مي‌كنيد.

اصفهان



بندرعباس



بوشهر







تبريز



دزفول



مشهد





همدان

گفتني است پس از فوت مرتضي پاشايي طرفداران اين خواننده محبوب ترانه "يكي هست" وي را براي خود مرتضي زمزمه كردند اما با حال و هوايي متفاوت.

متن شعر به شرح ذيل است:

يكي هست، كه امشب يه ملت واسه اون ميخونن ولي اون خوابه

نميخوايم بدونه واسه اونه كه قلب ما اين همه بي‌تابه

يه تابوت، يه مشت خاك كه الان شده همدم اين دل ديوونه

يه چشمي كه خيسه پر از اشكه و كسي ديگه اونه نمي‌بينه

يه روز همين‌جا، صبح يه جمعه، يه دفعه گفت داره ميره

چيزي نگفتيم، آخه نخواستيم روحشو غصه بگيره

گريه مي‌كرديم وقتي كه مي‌رفت، مي‌دونستيم كه آرومه

چشاشو بسته، ديگه نميشه واسه اين دل بخونه

يكي هست تو قلبم كه امشب واسه اون مي‌نويسم و اون خوابه

يه قلبي كه امشب زير خرمني از خاكه.....

منبع:www.yjc.ir

[pedram91]

متاسفانه در شهر ما پلیس های مهربان شهرمون بعد از 10 دقیقه جمعیت رو پراکنده و شمع ها رو خاموش کردند

[*خانم معلم *]

متاسفانه در شهر ما پلیس های مهربان شهرمون بعد از 10 دقیقه جمعیت رو پراکنده و شمع ها رو خاموش کردند

سلام گل پسر
فکر نمیکنی پلیس های مهربون شهرتون کار نسبتا خوبی انجام دادن ؟
ما تو تهران بودیم به اصرار مجبور شدیم بریم پارک آب و آتش
هیچ چیزی به غیر از خودنمایی و سلفی گرفتن و چند نقطه های دلخراش نبود
نمیدونید چقدر از دختر های و پسرهای شهرمون با سگ های قشنگ شون اومده بودن برای ابراز همدردی
شمع های وارمری رو روی پشت پشمالوی سگ شون روشن کرده بودن یا روی مچ بندهای چرمی خودشون
یا روی رون پای رفیق شفیق شون که انگار قرار بود یکی ازشون بدزده و محکم چسبیده بودن بهشون
گوله گوله هم که بچه ها با سازهاشون مشرف شده بودن برای زدن آهنگ های اون خدابیامرز و همنوایی سایرین با جیغ و داد و ادا و اطوار
شما بفرما اگه یه پدر مسئول بودی چطور با رفتارهای این چنینی دلبندت رفتار میکردی ؟

فردا سرظهر که از مدرسه داشتم میرفتم دانشکده عمدا از اون جا رد شدم ببینم واقعه دیشب به چه شکل تموم شده ؟
دیدم کارگران شهرداری هر کدوم یه کاردک تو دست شون گرفتن و روی نرده ها و سکوهای سنگی و ... رو دارن از باقیمونده شمع های آب شده تمیز میکنن
یه سری شون خاک ها رو با بیل به کل جمع میکردن ... توی باغچه ها پر شده بود از ته سیگارهایی که کشیده شده بود . انگار شب دود کردن بود اون شب
بهتر نبود همه هماهنگ میکردن توی همون پارک براش ختم قرآن بگیرن ؟الحمدلله الان توی گوشی همه همه چیز پیدا میشه لابد یه قرآن صوتی یا نوشتاری روهم می تونیم پیدا کنیم دیگه ؟
یا صلوات دسته جمعی بفرستن ؟ یا آهنگ هاش رو بشنون بدون اون همه ناهنجاری ای که ایجاد کردن ؟
و ... خلاصه این که حرف زیاده

[pedram91]

لبخند یاس حرفتون درسته دوست عزیز
ولی تو قزوین نه از سگ خبری بود و نه از گربه
تعدادی افراد دور هم جمع شده بودن و همه شمع ها در یک مکان بود نه روی نرده و جاهای دیگه
آهنگ ملایم تازه شروع میشد به خوندن که متاسفانه...

[saamaaneh]

سلام خانمی؛ به نظرتون این حرکات و رفتارها مال بی برنامگی نبود؟ این جمع شدن رو مردم تو شبکه های اجتماعی قرار گذاشتن و خودجوش بود!
حالا فرض کنید؛ شهرداری با توجه به آگاهی که از محبوبیت مرحوم پاشایی بین مردم داشت؛ تو چند نقطه از تهران مراسمی رو تدارک میداد؛ نیاز به کار خاص و صرف هزینه آنچنانی هم نبود؛ یه محل که جمع شن؛ یه جا که شمع روشن کنن و یه برنامه همراه با آهنگهای اون مرحوم و ذکر قرآن و قرائت فاتحه!!
اینا رو گفتم که بگم لااقل نصف این مشکلات با یه برنامه ریزی ساده قابل حل بود!!
اما مساله رفتار هم سن و سالای خودم رو توجیح نمیکنم ولی به نظرم میشد کاری کرد که لااقل بهتر برگزار بشه و ثوابی هم به روح اون مرحوم برسه!!