دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 7 از 16 نخستنخست 12345678910111213141516 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 160

موضوع: صندلــی داغ با حضـــور جنــاب sr hesabi

  1. #61
    همکار تالار علوم تربیتی
    رشته تحصیلی
    علوم تربیتی
    نوشته ها
    251
    ارسال تشکر
    984
    دریافت تشکر: 1,153
    قدرت امتیاز دهی
    6804
    Array

    پیش فرض پاسخ : صندلــی داغ با حضـــور جنــاب sr hesabi

    آیا می توان همه را از خود راضی نگه داشت؟چرا بعضیها تلاش میکنن همه رو از خود راضی نگه دارن؟
    بنظرت مشاوران و روانشناسان تا چه حد در حل مشکلات مراجعان دقیقی هستن؟
    چرا آمار طلاق داره بالا و بالاتر میره؟
    از علاقه مندیهات بگو به چه چیزا علاقه داری؟
    چرا در قفس هیچکس کرکس نیست؟
    دوست داشتی الان کجا بودی؟
    چطور میشه اعتماد به نفس رو بالا برد؟
    ازدواج آگاهانه چجوریه؟
    موانع شناخت قبل ازدواج چه چیزهایی است؟
    به نظرت یه دوست خوب چه خصوصیاتی باید داشته باشه؟

    مرگ رو توصیف کنین؟ مرگ رو چه جوری می بینی؟
    تا حالا شده یه اتفاق و باور نکنین؟چه اتفاقی ؟نحوه ی برخوردتون؟ اولین چیزی که یادتون میاد رو بگین.
    عجیب ترین چیزی که تو زندگی شنیدین چی بود؟
    تا حالا شده یه کاری انجام بدی بعد از کارتون خیلی تعجب کنی؟چی کار؟
    عجیب ترین کاری که تا حالا کردی؟
    سخت ترین کار؟
    اهل ریسک کردن هستی؟
    http://kelaseavaleyas.blogfa.com/

    مرا این جا هم می توانید پیدا کنید
    http://forum.rahe-eshgh.ir/

  2. 4 کاربر از پست مفید *خانم معلم * سپاس کرده اند .


  3. #62
    همکار تالار علوم تربیتی
    رشته تحصیلی
    علوم تربیتی
    نوشته ها
    251
    ارسال تشکر
    984
    دریافت تشکر: 1,153
    قدرت امتیاز دهی
    6804
    Array

    پیش فرض پاسخ : صندلــی داغ با حضـــور جنــاب sr hesabi

    اگه بفهمین یکی بهتون دروغ گفته چه برخوردی باهاش دارین؟
    اگه دروغش خیلی بزرگ باشه؟ و اون شخص خیلی براتون عزیز باشه یا روش حساب جداگانه ای باز کرده باشین چی؟
    تا حالا شده به یه روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنین؟ یا اگه مشکلی پیدا کنین سعی می کنین خودتون راه حل پیدا کنین؟
    اگر بدونین یه آدم داره خودکشی می کنه و شما تنها آدمی باشین که می تونین نجاتش بدین چی کار می کنین؟
    اگه بخواین یه آدمو از افسردگی خارج کنین چی بهش می گین؟
    میونتون با بچه ها چه طوره؟ با بچه های خیلی شر چطور؟! بلدبن بچه ها رو آروم کنین؟
    تا حالا شده یه بچه ی خیلی شیطون رو به شما بسپرن؟ چطوری باهاش سرکردین؟
    چقد تو کارای خونه کمک می کنی؟
    تا حالا شده با گفتن کلمه ی "نه" مشکل پیدا کنین و مجبورشین یه کاری رو که دوست ندارین انجام بدین؟ کی؟چیکار؟
    چقد دیگران ( دوستاتون)شما رو می شناسن؟ خانواتون چقدر میشناسن تون؟
    تا حالا شده عذاب وجدان بگیرین؟(چی کار کردین با عذاب وجدانتون )
    قوانینی تو زندگیتون دارین که بهش پایبند باشین؟ چه قوانینی؟ چقدر بهشون پایبندین؟
    تاریک ترین جای دنیا کجاست؟( نه از نظر آب و هوا)
    اگه قرار بود یه جای دیگه ی این دنیا متولد می شدین ، دوست داشتین کجای این دنیا باشین و تو چه جور خانواده ای؟
    چقد با خودتون دعواتون میشه؟ تا حالا با خودتون قهر کردین؟ چرا؟
    با دیگران چی؟ آخرین دعوایی که با دیگران کردین کی بود؟ چرا؟


    http://kelaseavaleyas.blogfa.com/

    مرا این جا هم می توانید پیدا کنید
    http://forum.rahe-eshgh.ir/

  4. 4 کاربر از پست مفید *خانم معلم * سپاس کرده اند .


  5. #63
    همکار تالار علوم تربیتی
    رشته تحصیلی
    علوم تربیتی
    نوشته ها
    251
    ارسال تشکر
    984
    دریافت تشکر: 1,153
    قدرت امتیاز دهی
    6804
    Array

    پیش فرض پاسخ : صندلــی داغ با حضـــور جنــاب sr hesabi

    حامی فکری و روانیت تو زندگیت چه کسیه؟
    .
    تکیه گاه چی؟
    .
    فکر میکنی تکیه گاه کسی هستی ؟
    .ویژگی های یه تکیه گاه خوب بودن چیا هست ؟
    .
    فیلم یا کتاب؟
    .
    به یاد موندنی ترین آهنگی که گوش کردی؟
    .با آهنگ خاصی گریه کردید؟ چی؟
    .
    هویت دنیای مجازیت چند درصد واقعیه؟
    .
    بزرگترین ضربه ای که تو زندگی خوردید؟
    .
    چه قدر به خدا ودین و مذهب ارزش قائل هستی؟
    .
    دلت میخواد آیندت چطوری باشه ؟
    .
    اگه میگفتن حق داری فقط یه چیز رو ارزون کنی، اون چی بود؟



    به قدر کافی گرم شد ؟
    امیدوارم شاد وسر حال باشید
    http://kelaseavaleyas.blogfa.com/

    مرا این جا هم می توانید پیدا کنید
    http://forum.rahe-eshgh.ir/

  6. 4 کاربر از پست مفید *خانم معلم * سپاس کرده اند .


  7. #64
    همكار تالار اخبار
    رشته تحصیلی
    مهندسي مديريت پروژه
    نوشته ها
    641
    ارسال تشکر
    4,842
    دریافت تشکر: 3,026
    قدرت امتیاز دهی
    3470
    Array

    پیش فرض پاسخ : صندلــی داغ با حضـــور جنــاب sr hesabi

    سلام
    عیدتان مبارک

    خوبین شوما؟
    راستی کنکور داشتید؟! چطور بود؟
    دوست دارین چه رشته ای بخونی؟
    اهل کجایید؟
    آخرین سفری که رفتین کی بود و کجا؟
    بهترین کتابی که خوندید؟چی بود؟ نویسندش؟
    بهترین غذا؟
    بهترین فیلم؟
    شعری که الان تو ذهنتون میاد چیه؟
    طولانی ترین روز زندگیتون کی بود؟ چرا به نظرتون انقدر طولانی شد؟
    اگر می تونستید یک نفر را در تاریخ بکشید ، اون یه نفر کی بود؟
    دلی که در دو جهان جز تو هیچ یارش نیست
    گرش تو یار نباشی جهان به کارش نیست


  8. 4 کاربر از پست مفید ✿elnaz✿ سپاس کرده اند .


  9. #65
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34267
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : صندلــی داغ با حضـــور جنــاب sr hesabi

    سلااااااااااااااااااااااا امی مجدد بر دکتر امیرعلی

    پس با این نظر دکترا و نظر به اینکه خودت هم میخوای دکتر شی ، پس چرا تا سحر بیداری ؟!

    به نظرت علتی که دختر هارو راه نمیدن استادیوم چی میتونه باشه ؟؟!


    یک جمله ی طنز ، یک بیت خاطره انگیز ، و یک گلایه از زندگی به ترتیب بگو !!! ( مدیونی اگه فکر کنی چون سقف سؤالات 30 تاست ، اینجوری می نویسم که کمتر به نظر بیاد )

    تا حالا شده از کسی انقدر متنفر بشی که دوست داشته باشی بمیره !!؟؟؟

    چرا قابیل هابیل رو کشت ؟؟! چرا هابیل قابیلو نکشت خو ؟؟!

    نظریه داروین که میگه ما از نسل میمون هستیم رو قبول داری ؟!؟

    از کدوم تبلیغ تلویزیون خوشت میاد ؟؟!

    بهم میخوره چجور دختری باشم ؟!

    آخرین باری که از ته دلت گریه کردی ؟! آخرین باری که انقدر خندیدی که اشکت دراومد ؟! آخرین باری که جورابت سوراخ شد کی بود !؟

    در حال حاضر بزرگترین دغدغه زندگیت چیه ؟!

    چرا لک لک وقتی میخواد بخوابه یه پاشو بالا میگیره ؟؟!

    خدا از بزرگی تنهاست یا از تنهایی بزرگه ؟؟؟!!

    حاضری 20 سال در اوج لذت و شادی زندگی کنی ولی درست بعد از این مدت بمیری ؟!

    به نظرت چرا عمه ها انقدر مظلوم واقع میشن !!!؟؟

    چرا بعضیا فکر میکنند که فوتبال فقط واسه پسر هاست ؟!!؟واقعا چرا ؟!

    به نظرت عقل سالم در بدن سالمه یا بدن سالم در عقل سالم ؟!؟

    تا حالا تو عمرت دقیق چند بار خوردی زمین ؟!؟!؟!!!

    اگه یه شب تنها باشی دزد بیاد خونتون چی کار میکنی ؟!

    چرا حرف حسادت که میاد نشانه میره به سمت خانوم هاا ؟!

    چرا دخترا وختی دعوا میکنن موهای همدیگرو میکشن ؟!؟

    چرا ما ایرانی ها همیشه مینالیم ؟!

    فاز گرفتن یعنی چی ؟!


    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  10. 4 کاربر از پست مفید *FATIMA* سپاس کرده اند .


  11. #66
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64605
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : صندلــی داغ با حضـــور جنــاب sr hesabi

    نقل قول نوشته اصلی توسط evin Allah نمایش پست ها


    الآن که فکر میکنم چقدر سؤال دارم من

    میشه قوانین و قواعد زندګیتون رو بنویسید ؟ بلکه ما هم بهره ببریم ... اګه میشه که لطف کنید یادداشت کنید ...

    خط قرمزای زندګیتون ؟
    با اجازتون من ایندوتا سوال رو با هم جواب میدم م زیاده ،
    اصولا من قوانین زندگیم زیاده ولی بیشترش رو روی خودم واستقلال و عدم مزامت یا اذیت
    مثلا یکی از قوانین ،برای اطرافیان تا جایی که در توانم هست همیشه باید انجام وظیفه کنم،یا مثلا تو دوستی ها خیلی بر اینکه با کی و چطوری دوست میشم یا مثلا خرج کردن پول درست ،خیلی چیزا هست ،الان اینطوری نمیتونم بگم ولی مثلا اگه تو ر چیزی جدا بپرسید میتونم بگم ولی از خط قرمز ها هم بخوام بگم ،کلا یه سری از محدوده های شخصیم خط رمز بزر محسوب میشه ،مثلا زیاد حرف زدن در مورد خودم و مشکلاتم رو دوست ندارم ،یا دخالت دیگران در بعضی از مسائل رو اصلا نمیپذریم و یلی چیزای دیگه که بهتره تفکیک کنیم بعد جواب بدم


    یه چند مورد از اقداماتی که من مرتکب میشم رو می نویسم نظرتون رو بګید من اصلاحشون کنم :

    ـ ګاهی اوقات وقتی می بینم یک نفر با واژه ی دوست دیګه دوست نیست ، یکی دو بار من پیش قدم میشم جهت احوال پرسی مثلاً ، بعد که می بینم شرمنده شرمنده یکم انسانیت متوجه نمیشه ، اصلاً محلش نمیدم ، دیګه بالبعد هوچی ، انګار فراموش شده ... مثلاً مثلاً یکی از دوستان دوران پیش دبستانیم ، همش دروغ میګفت ، رابطه خانوادګی هم داشتیم ولی حوصله رو راست نبودن کسی رو ندارم ، چندینین بار احوال پرسید محل ندادم ، خبری دیګه ندارم ازش خوبه یا بده ؟
    اگه من باشم هم همینکارو میکنم ،چون اصولا تو دوستی تا یه جایی قبول دارم باید خودم کار کنم ولی بعد از یه میزان مشخصی دیگه درست نمیدونم اینکارو

    در این مورد مثلاً نتونستم بهش بفهمونم دروغ نګو

    چنین مواردی داشتید در زندګیتون ؟! چه کردید ؟
    دقیقا یکی از دوستان دوران دبیرستان من ،و خب بعد از یه مدتی من ازش احوال میپرسیدم ،و باهم در ارتباط بودیم ولی همش من بودم که اول و اینا رو میپرسیدم ،بعدش دیگه کم کم منم چیزی گفتم تا ودش یه حالی بپرسه ،الانم دیگه مثل قبل رفاقت نداریم
    یا مثلا در مورد اینکه میگید هی دروغ میگفته ،من میگم علنا چون دلیلی نمیدنم که نگم ،میگم فلانی ضایع داری دروغ میگی
    ـ پیشنهاد بدین وقتی به شخص خودم قول میدم چیکار کنم پاش واستم ؟ ن
    کلا سیستم پاداش و تنبیه برای ما خیلی کار میده ،مخصوصا وقتی حوصله نداریم ،ولی اگه قولتون به یک هدف بزرگ ختم میشه ريالی بزرگ بودن و مهم بودن اون هد رو برای خودتون تکرار کنید تا ون حس برگرده
    شما چه می کنید ؟
    کار ایی که بالا گفتم رو انجام میدم
    ـ راه برای تمرکز روی یک موضوع پیشنهاد بدید لطفاً ؟
    راه زیاد هست ولی وقتی مثلا تمرکز برای خوندن چیزی ندارید ،فقط شرو کنید بخوندن ،ودست از خوند نکشید ،ند صفحه بعد تمرکز کافی رو پیدا میکنید،یا مثلا برای تمرکز روی یه موضوع مدم اون موضوع رو تو ذهنتون تکرار کنید یا روی کاغذ بنویسید ،مطمئننا بعدش تمرکزتون برمیگرده
    یکم سؤال دیګه :



    این شکلک () رو می بینین یاد چی میفتین ؟یاد خودم وقتی یکی یه چیزی میگه که کلا نمیفهمم ،قشنگ علامت سوالی میشم برای خودم

    (یه نفر به من ګفت شبیه زردآلو هست )
    یه خاطره از خودتون و خواهر و برادرتون ذکر کنید لطفاً ؟ (جذاب باشه )خاطره نویسی زیاد نمیکنم برای همین ،الان زیاد یادم نیست ولی این بد نیست
    خواهرممثل اکثر دخترا خیلی تمیز و مرتب و اینا ،همیشه دفتراش تمیزبود و مرتب مینوشت و اینا ،بعد یه روز من و داداشم رفتیم سر میزش دفتری که برایفرداش مشق هاشو توش نوشته بود رو برداشتیم و من دفتر رو برداشتم دادم داداشم ،بعد داداشمم گذاشت زیر و تختو و فرداش ،که خواهرم پا شد دید دفترش نیست ،گریه و زاری که من دفترم یست و الان معلممون دعوام میکنه و اینا ،اقا ما گشتیم نبود و در اخر مامانم گفت برو من میام مدرستون به معلمتون توضیح میدم و اون زنگ،بعد درین حین هی دیدم مامانم میگرده و نگران دفتر خواهرم ست ،بعد که خواهرم و داداشم رفتن مدرسه ،به مامانم گفتم که اره دفتر رو ما برداشتیم و قضیه این بود ،اقا مامانم که کلا عصبی شه بود افتضاح ،چون معلم بودن و کلاس اشتن زنگ دوم ،دیگه نمیشد برن مدرسه داداشم و برن ،زنگ زدن مدره داداشم ،به معاونشون گفتم اگه میشه گوشی رو بدن داداشم و به داداشم گفتن که دفتر رو بردار به معاونتون ،ظهر اومدی خونه باهم حرف میزنیم تاداداشم اومده بود انکار کنه ،من رو لو دادن ممان دیگه ،ما ظهر یه مکالمه دوستانه با داداشم داشتیم

    وقتی یه حیوون می میره یا شما تو خیابون جنازه ی یه حیوون می بینید چه حالی میشید ؟ اون لحظه به چی فکر می کنین ؟ و اګر کسی کنارتون باشه چه چیزی بیان می کنید ؟

    یه خاطره از طفولیتتون که با جوجه ګذشته باشه ؟

    ندارم اصلا حیوون باز نبودم
    یکی از عذاب وجدان هایی که در دوران قبل از مدرسه دچار شدید ؟ در مدرسه ؟ دوران دانشګاه ؟ و در حال حاضر ؟
    قبل ز مدرسه همین بود ،تو دوران مدرسه هم یکبار یکی از دوستان درخواست تقلب داشت و منم سر یه قضیه میخواستم تلافی نم و تقلب ندادم بهش در صورتی که میشد تقلب داد ،اون بنده خدا شد 9 و سال بعد از مدرسه ما رفت و من خیلی عذاب وجدان گرفتم
    چه مدت هست جلو کسی ګریه نکردید ؟ دیګه لابد شده که حتی بچګی معدود البته جلو کسی ګریه کنید ، میشه دلیلش رو ذکر کنید ؟ یه مورد دیګه برای مرګ کسی ګریه می کنید ؟ (حس می کنم سؤالم رفت تو حیطه ی دخالت پاسخ ندید اصلاً ...)
    گریه که اخریش زمانی بو که مامانم سکته کردن ،خب گریه کردم جلوی داداشمم بود ،خب شک بودم و اینا بگذریم
    بچگی هم من سر مره زیاد گریه کردم،مثلامیشدم 19 اشک تو چشمام جمع بود یادش بخیر


    با کسی شوخی کردید بعد پشیمون بشید ؟ اګه بله چرا پشیمون شدید ؟ اوشون جنبشون پایین بوده یا شوخی شما به جا نبوده ؟
    اره پیش اومده ،بیشتر بعدش احساس میکنم من اشتباه کردم،چون چون اگه ایشونم چنبه نداشته باشن ،بازم من باید میدونستم و در حد خودشون شوخی میکردم
    حس می کنید دِینی به ګردنتون باشه که ادا نکرده باشینش ؟ مثال ؟
    قطعا هست ،بزرگترینش هم جبران محبتای پدر و مادر
    دم کرده ی ګیاهی میل می کنید ؟ چرا این چنین دم کرده های خوش طعمی چون ګل محمدی یا ګل ګاو زبون + سنبل الطیب و ... رو جایګزین چای نمی کنید ؟ چرا چای رو با مثال : دارچین ، زعفران ، ګلاب ، هل ، زنجبیل ، چوب وسط ګردو و ... میل نمی کنین یا می کنین ؟ اصلاً چرا معتاد به چای بودید یه زمانی ؟ الآن رو خبر ندارم شاید بازم باشید ، اون همه بحث تأثیر نمیذاره به تبع تا خود فرد نخواد ...
    چای با طعم متفاوت که میخورم ،ولی چای خب خوب بود دیگه ،خستگی رو از بین میبره ،ولی خب الان مصرف چایم خیلی خیلی کم شده ،شاید روزی یکی
    (این جایزه نداره)
    از دسرهای مورد علاقتون که مادرتون درست می کنن جز ژله ؟
    نمیدونم شله زرد رو دسر میگیرین یا نه ولی من عاشق شله زردم ،به جز ژله هم کارامل و پودینگ و اینا رو دوست دارم ،اصولا دسر شکلاتی هر چی بدن میخورم
    به مادرتون بیش از پدرتون وابسته هستید ؟
    به هر دو وابسته ستم ولی فکر کنم بیشتر پدر
    نظرتون راجع به فونت tahoma و arial ؟

    نظر خاصی ندارم ولی واقعا جالب بودا ،یه ساعت فونتار و عوض میکردم ،بعد اخر کار فمیدم فونت خودش بهتر بود
    یه چند سؤال که آموزنده هم باشه :

    وقتی در بین آشنایان (بیشتر مد نظر اقوام هست) تشریف دارین ، یک نفر نزدیک خیلی رو اعصاب شما باشه نمی دونم از هر نظر ، ممکنه پیش بیاد ، و شما مجبور باشید همونجا باشید و با اوشون ، چه می کنید همی ؟
    هیچی دیگه من سکوت میکنم یا حواسم رو به چیز دیگه ایی پرت میکنم ولی بیشتر اوقات تغییر مکان و یا کلا میرم بیرون
    تا به حال شده به کسی در هر موردی یه پاسخی بدین که دیګه ساکت بشه و هیچی نګه ؟
    اره پیش اوده
    یکی از این صحبت های خیلی مختصر و پُری که به کار بردید چی بوده ؟ سوالاتون خیلی دقیقه من یادم نمیاد ،بعدشم گفتم سری قبل اینا رو بهتره دیگا
    میګن برای فرد دانا یک واژه کافیست ، تا به حال چه واژه هایی برای شما پر از حرف بودن و کافی بودن ؟
    هستی
    اګه کسی خیلی مزاحمتون باشه چه اقدامی می کنید ؟
    خب یا یه کاری میکنم نتونه مزاحم شه یا بهش میگم
    انسان پر تلاشی هستید ؟ معلومه سؤال نداره که
    نه اتفاقا از این نظر زیادی پر تلاش نیستم
    برای ایجاد انګیزه و حس رقابت در خودتون چه می کنید ؟ هدف بلند مدتی که برای خودتون تشریح کردین رو امکان داره یادداشت کنید ؟هدف بلند مدت که یکمی تیلی شاید باش ولی گرفتن کرسی علمی هست ولی کوتاهش الان که دانشگاه هست ،بعد از دانشگاه گرفتن بورسیه کامل از یکی از بهترین دانشگاه ها،خب من هدف میزارم همه زندگیمم وابسته به اون میکنم ،اینطوری خواه نا خواه انگیزه میاد
    حس می کنید برای خانوادتون ګاهی هم کم کاری کرده باشین ؟ برای جبرانش چه طور پیش قدم میشین ؟
    اره قطعا نمیشه تمام لطفتشونرو جبران کرد ،در موارد مختلف تمام تلاشمو میکنم یامثلا بیشتر تلاش میکنم تو کاری که هستم بهترین باشم تا وشحالشون کنم
    چند تا از ایده هایی که در ذهن دارید ؟
    یکیش یه تغییر کوچیک تو مودم های اینترنت هست ،دومی هم سیستم دزگیر هست ،کلید جدید
    دوست داشتید و دارید که چه چیز بیش از همه در بین مردم فرهنګ سازی بشه ؟
    کمک به دیگران و احترام متقابل
    چه مواردی رو بی فرهنګی می دونید ؟ خودتون برای ترویج این فرهنګ ها چه اقداماتی کردید ؟ خودتون رعایت می کنید ؟
    خیلی موارد هستن ،بدترینش دخالت تو کار دیگران ،خب خودم که هی میگم حریم شخصی رو رعایت کنند ،اره خودم زیاد تو کار دیگران دخالت نمیکنم مگر اینکه بخوان یا بدونم یرادی نداره و کمک میشه بهش
    جهت کمبود های برخی افراد خصوصاً جوان ها که منجر به رو آوردن به برخی مسائل چون اعتیاد و غیره میشه ، باید چه تدابیری رو اندیشید ؟
    تدبیر سنگینی نمیخواد یکمی چیزای بهتر و بی ضرر تر از اعتیاد رو به جای اعتیاد محدودیتش رو برداریم ،ایجاد تفریح های سال و خوب
    چرا مردم به این درک نرسیدن که حتماً لزومی نداره جریمه یا اخمی بالای سرشون باشه تا به قانونی عمل کنن ؟ مثال در رانندګی چرا تا پلیسی یا دوربینی نباشه خیلی ها از قوانین تخطی می کنن ؟ چه زمانی به این درک خواهند رسید ؟
    چه زمانیش رو که نمیدونم ،ولی این طبیعت انسان هست ،تو قران هم برای اینکه مردم رعایت کنند دستور های خدا رو از دوزخ یاد کردن
    یا تو خیلی از مواردی که ترویج دین میکنن بیشتر یه چوب رو بالای سر قرار میدن ،ولی خب زمانی به این درک میرسن که قبول کنن فلان قانون این وارد مفید رو داره و بهتره رعایت کنم ولی تو جامعه ما دور زدن قانون یه برتری حساب میشه ،حالا هرکی در حد خودش
    بچه بودیم اګه کسی می ګفت : چهار ساعته داری بازی می کنی ، تلویزیون میبینی و ... در حالی که یک ساعت بود یا می ګفتن : 100 مرتبه اینو دیدی ، ګوش دادی ، ګفتم و ... / حساسیت به خرج میدادیم اوایل و بهمون میګفتن اینا اصطلاحه ... بزرګ تر شدیم از این اصطلاحات فراوون به کار بردیم ، صبحا میګیم مثلاً به کوچکتر از خودمون ، پا شو کلاست تموم شد ، دیرت شدا در حالی که یک ساعت مونده ، یا زیاده این موارد ... چرا اینجوری شدیم ؟ پاکیمون کم شده که دیګه اینا رو دروغ نمی بینیم ؟ شما معتقدین اینا دروغن ؟ یا نه همون اصطلاح هستن ؟ چرا باید اینطور جا بیفته ؟ چرا برای شدت بخشیدن به یک موضوع که میشه جور دیګه ای با بعد مثبت عنوان کرد اینطور روی صحنه میایم ؟ کدر شدیم ؟ نظرتون کلاً ؟ (اصلاً بچه بودین حساسیتی هم نشون میدادین ؟
    حساسیت نشون میدادم ولی خب نوعی اغراق ست نه دروغ ،اغراق تو شعر هم داریم دیگه ،دروغ نیست
    خب اصولا چون این موارد برای نصیحت یا تذکر به کار میره ،یکمی اغراق میکنن که طرف رو تحت تاثیر قرار بدن ولی دروغ نیست
    خب موارد بی فرهنګی رو ګفتیم ولی فرهنګ های فوق صحیح رو هم بګیم خوبه ، مثبت بریم جلو ؟ چیا هستن ؟
    فرهنگ خوبی که داریم این حس جمعی خوب ما ایرانی ها هست ،یا مهمون نوازی ،یا هنوز در بعضی نقاط احترام به بزرگترا فامیل و دروهمی ها و اینا که متاسفانه همه دارن کم رنگ میشن
    جامعمون چقدر از اسلام دور هست ؟
    خیلی زیاد
    چی میشه که به یک کتاب لقب اعتبار رو میدیم ؟
    خب کتاب از حقیقت حرف زده ،طوری که هر خواننده ایی رو متاثر میکنه این کتاب اعتبار داره
    آیا به نظرتون محبوبیت ګاهی با اعتبار در جامعه اشتباه ګرفته میشه ؟
    اره ،محبوبیت اعتبار میاره ولیکن بعضی ها اعتباری خارج از محبوبیت دارن ،البته به نوع اعتبار بستگی داره
    کدوم کشور رو از نظر فرهنګی برتر می دونید ؟
    کره جنوبی،و سوئد و کانادا
    اخلاق بحثش از فرهنګ جداست ؟
    اخلاق جزو فرهنگ هست
    چه شخصی رو خوش اخلاق می دونید ؟ با چه خصائص و ویژګی هایی ؟
    برخورد مناسب ،دید خوب به طرف مقابل داشتن ،در کل رچی خصایل خوبی که میشناسیم همگی رو داشته باشن خب بهتره
    نداشتن غرور تو حرف زدن ،و..
    .
    یه عده هستن خودشون نیستند ، مثلاً از دید مادی بنګریم ، وضع خوبی ندارن اما خودشون رو معکوس نشون میدن یا بالعکس وضع مادی خیلی خوبی دارن خودشون رو بالعکس جلوه میدن ؛ نظرتون در ارتباط با این اشخاص ؟ چه کمبودی دارن که اینطور هستن ؟
    خب کمبود نیست ،هر دو دارن به نوعی دوست دارن رو به جامعه نشون میدن ،و دلیلی نداره دقیقا داخل زندگی رو به همه نشون بدیم ،مثلا مورد اول مثل قدیمی کسی که صورتش رو با سیلی سرخ میکنه ولی چیزی که مهمه این هست که فرد با درک و منطق این تصویر دلخواهش رو نشون بده و نه تو توهم و خیال زندگی کنه
    یه عده هم هستن در خرید زیاد می خرن با کیفیت عادی اما یه عده هم هستن کم می خرن (به جا) ولی با کیفیت عالی ، نظرتون در رابطه با هر دسته ؟ شما جزء کدوم دسته هستید ؟
    من اصولا خودم خرید نمیکنم زیاد مگه وسایل الکترونیکی،اوا رو هم همیشه یه چیز خوب میگیرم که داشته باشم چند وقتی رو نه یچیز چرت که فردا خراب بشه و دوباره یکی دیگه و صرفا برای پول کمتر خودم رو اذیت کنم
    ولی خب من کم خرید میکنم ولی چیزی که میخوام و خوبه رو میخرم
    یه توصیه که چند ماه پیش پدرم به بنده ګفتن این بود : تو جامعه آدم ها بسیار متفاوتن و اکثر اوقات مطابق قوانین زندګی تو نیستن ، حساسیت به خرج نده ، اصلاح نمیشن ... ، خب شما وقتی کسی اینطور هست چه طور برخورد می کنید ؟
    خب اون صافیه رو یادتونه ازش رد میشن و یگه پیش من نمیمونن و خودم شخصا بیشتر افراد دورم شبیه خودم هستن که نخوام وقت صرف تغییرشون کنم
    مثلاً وقتی بی فرهنګی شخصی رو در اموری می بینید ، بی خیال هستید ؟ یا تذکر می دید ؟ یا به صورت عملی اګه امکانش باشه خودتون انجام میدید در اوشون کمی لاآقل تأثیر بګذاره ؟ (غریبه یا آشنا هر مدلش)
    اگه بتونم خودم انجام بدم پشت سر طرف من کاروانجام میدم و میرم ،یه زمانی خیلی اینطوری بودم که بگم ضعفای دیگران رو بهشون ولی چون ناراحت میشن ،سعی میکنم اگه میونم خودم درست کنم کارشون رو درست کنم و اگه نمیشه بگذرم
    نظرتون راجع به اینکه اوقاتمون رو با طبیعت مطابقت بدیم چی هست ؟ منظورم اینه که مثلاً بیدار شدنمون هم زمان با بیداری پرندګان ، مثال عرض کردم
    خوبه اتفاقا توصیه میشه ولی خودم اینطوری نیستم و تایمام رو اصولا روی ریتم بدنم میزارم و من خواب و اینام یکمی نسبت به طبیعت اریتمی محسوب میشه
    توصیف کنید و نظرتون و شرح بدین و غیره :



    اصولا به این چیزا اعتقاد ندارم ولی در کل نیروی ذهن و انرژی های خاص رو نشون میده ولی ارج از بحث میشه طوری دیگه دید ،شما ب قدرتی که از ذهنت میزاری میتونی یه سیب رو بلند کنی ،در صورتی که مغزت و ذهنت برای اینکار نیست ،پس اگه از ذهنت درست استفاده کنی و استفاده خودش رو بکنی به همه چیز میتونی برسی




    این از اونایی هست که باید زیرشون نوشت بدون شرح دیگه
    حرف قشنگ و درست،چیزی ندارم براش بگم

    ---

    برای این جدا ننشوتم که هم سؤال جز همینا بلد نیستم دیګه به ګمونم هم حس می کنم بخوام بنویسم آرتروز بګیرم چون الآن دست راستمم درد می کنه حس آرتروزی منو ګرفته این که اینجوریاست ، شما به بزرګواری خودتون ببخشید ... ولی بګما نصفشم الآن که ویرایش کردم با دست نوشتم جدید
    ممنون بابت سوالاتون وفق العاده بودن وببخشید اگه دیر شد من مشکلی داشتم این دو روز

    آهان در ضمن اګه اون اول سؤالات ګفته باشید بانو ؟!! ... هیچی بعداً میګم چه برنامه ای براش دارم فقط !!! آی آی تقلب نکنین عوضش کنینا
    خخخ اگه میدونستم برنامه دارید ،حتما مینوشتم بانو

    سربلند باشید در پناه الله

    ممنون بازم
    شاد باشید
    عیدتون هم مبارک
    شاید ....

  12. 5 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  13. #67
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64605
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : صندلــی داغ با حضـــور جنــاب sr hesabi

    نقل قول نوشته اصلی توسط mamadshumakher نمایش پست ها
    به به سلام امیر علی
    سلام محمد خان گل
    خوبی؟
    خوش میگذره؟
    عالیییی ،شما خوبی
    میگذره دیگه

    چطور قبول کردی؟
    والا من انروز حلم خوب نبود

    سخت نیست؟
    چرا یکمی مخصوصا که من کلا این چند وقته بیکار بودم ولی دقیقا این هفته یدفعه همه چیز ریخته بهم ولی الان عالییی ،بشین محمد تو هم حال میده

    میدونستی من تحت تعقیبم؟
    تحت تعقیب؟؟
    اهان شیشه ایی رو میگی ،خیلی بحاله قسمت شه منم بشینم


    میخوای جاتو با من عوض کنی؟اون مسابقه اتقا شیشه ای.خیلی باحاله...میری تو یه اتاق به کسی هم جواب نمیدی
    اره میرم هفته دیگه اگه جا داشتن
    امیر علی اهل تحرک نیستی؟
    فعالیتم زیاده ولی فعالیت ورزشی چند سالی هست ندارم اصلا

    اگر نه چرا؟نمیخوای یه فکری به حالش بکنی؟
    چرا فکر که باید بکنم چون بعد از این هم تایمام کمتر و کمتر میشه و بعدا دچار مشکل میشم از این لحاظ ،ولیکن یکمی شرایط پیچیده هست و باید صبر کرد

    چرا ورزش نهادینه نشده؟مگه نمیگیم خوبه؟چرا خیلی چیزای خوبو انجام نمیدیدم؟
    چون که چیزای بد خیلی حال میده ،اگه بدا حال نمیداد همه کارای خوب میکردن ولی واقعا زمان کمه و خستگی زیاد،ورزش یکمی سخت جا میگیره

    نه خب من میخوام بدونم تو چرا تحرک نداری؟
    دادا حرص نخور ،چشم ی تحرکی میزنم

    بهترین سرگرمیات چیه؟
    اهنگ گوش کردن ،کتاب خوندن،فیلم دیدن ،نت و ایکس باکس همین
    تحرک چرا نداره تو سرگرمیات؟
    محمد میدونستی چی میگما ،چیکار کنم خب حرک نداره من مشکلی ندارم با اهنگ تحرک داشته باشم ولی کلاب نداریم

    اصلا صندلی داغ باید چجوری باشه؟
    جذاب باشه ،سوالات سخت و گیر انداختنی بپرسن

    چجور سوالایی؟
    گفتم بالا

    چرا مردم ما زود از کوره در میرن؟
    تحملا کم شده ،فشار زیاد

    چرا برای هیچ کسی غیر از دوستامون ارزش قائل نیستیم؟پس بقیه چی؟
    نمیدونم واقعا و این چیز خیلی بدی هست ولی بیشتر فکر کنم نمیخوام درگیر شیم


    مگه همه همشهری هم کشوری نیستیم؟
    چرا دیگه ،البته بعضی مواقع اینا رو نشون میدیم ولی قبول دارم که زیاد اینطوری نیستیم

    طرف تو خیابون میپیچه جلوت تو داد میزنی سرش....به محض اینکه سرشو بر میگردونه میبینی دوستت هست میگی ااا رضا مخلصیم عزیزمی...
    یعنی چی خب؟چرا اون اول داد زدی؟
    میدونی درواقع سرش داد زدن رو که میزنی اون نوکرتم رو برای جمع کردنش میزنیم که مثلا رفیقمون هست و ینا وگرنه بازم تو دلش داد که هیچ فحشم میده

    نگو داد نمیزنی که باور نمیکنم...
    نه بابا من اصلا زیاد از رانندگی خوشم نمیاد و بیشتر ترجیح میدم رانندگی نکنم ،اگه هم این مورد پیش بیاد بیشتر طرف رو نگاه میکنم و میرم

    اهل سرعت هستی؟
    اهل سرعت تو کارای زندگیم هستم ولی تو رانندگی هم با فرمون ایکس باکس اره ولی با ماشین میگم زیاد رانندگی نمیکنم
    لایی کشی جذابه؟
    اره اگه بلد باشه طرف نه اینکه گاف بدی و خودت رو با بقیه نابود کنی
    هیجان رو تو چیا میبینی؟
    بیشتر تو رقابت و رقابتم تو چیزایی که واردم
    دلت واسه هیجان تنگ میشه؟اره یکمی مخصوصا امسال که تو خونهبودم و از فضای مدرسه دوربودم دلم برای یه هیجان شیک تنگ بود دیگه هیجان کاذب میدادم به کانون هام

    خب خستگی بر من غالب شد فعلا تا همین جا کافی
    ممنون محمد خوشحال شدم
    شاید ....

  14. 6 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  15. #68
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64605
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : صندلــی داغ با حضـــور جنــاب sr hesabi

    نقل قول نوشته اصلی توسط Majid_GC نمایش پست ها
    هییییی ... هیییییی
    سلام بر گل همشهری ها
    چطوری مجید ؟؟کم پیدا شدی ؟

    اصلا حال مشارکت تو صندلی داغ رو ندارم اما چون این دفعه یه آدم گل نشسته روی فرق سر ایجاد کننده تاپیک () و خیلی هم باحال جواب میده و از آنجایی که شاعر میگه بسووووزه آی بسوووووزه پدرش تغییر مشی داده ایم

    ایول تغییر مشی ،بیا عزیزم خوش اومدی



    سوال اولم هم این هست که به نظرت منشا اختلاف و نزاع بین من و رضوسی کجاست و از کدام آبشخور فکری نشئت میگیرد !؟؟
    کلا شما دوتا بر اساس اختلاف شکل گرفتید ،میگن تو کتابای مرجع اختلاف رو میگن استانداردش شما دوتایید
    نظرت چیه من و تو و رضوس بریم خیابان گردی + شام تو هتل آسمان به حساب رضوسی ؟؟
    پایه ام ،میگم بریم زاگرس
    نظرت چیه من و تو و رضوسی بریم صفه + رضوس رو از اون بالا بندازیم ش پایین ؟؟
    نه بابا بزار نتایج بیاد بعدا

    خودم هم حالم بهم خورد از دست این رضوسی ! بگذریم
    خخخخ

    زیست رو چند زدی ؟ فکر کنم 84%

    به نظرت در دو دهه ی قبلی تاثیر گذارترین فرد در این انجمن به جز من و خودت چه کسی بوده ؟
    والا در دوهه اخیر که نمیدونم و در کلم نمیدونم ،فکر کنم معصومه

    به نظرت چرا فاطیما دستی توانمند در داغ کردن صندلی داغ ها دارد ؟
    ارشیو سوالاش خوبه

    به نظرت چرا مهدی 42 ؛ اینقدر جوووون میزنه ؟ (البته اسفند رو دود کردیم ، بترکه چشم حسود )
    والا منم در ای همین مشکل بودم ،شاید مال منطقه اشون هست
    فعلا همینا
    فدات
    خوش باشی
    شاید ....

  16. 7 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  17. #69
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64605
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : صندلــی داغ با حضـــور جنــاب sr hesabi

    نقل قول نوشته اصلی توسط داداشی نمایش پست ها
    سلام و علیکم آقای امیر علی عزیز
    سلام بر جناب داداشی عزیز
    ممنون از حضورتون

    خوبی؟
    سلامتی؟
    عالییی ،شما خوبید ؟؟

    امروز از صبح چه کردی ؟ (الان که داری میخونی ارسال منو.)
    امروز صبحتا حالا در گیر یه سیستم کامپیوتری بودم که ویندوزش مشکل داشت و کلا هنگ بود ،این بین خریدم رفتم و فیلمم دیدم

    دیروز رو به چه کارهایی مشغول بودی؟
    دیروز که صبح در خدمت خونه بودم و عصر هم به نبال خرید و اخر هم مهمون داشتیم

    از امروز نسبت به دیروز رضایت داری یا درجا زدی؟؟
    والا اینروزای من زیادی رضایتمندی نداره ،چون بیشتر تو یه برزخ گیر کردم و منتظر گذرش هستم
    ولی اره امروز بهتر بود

    از اون جایی عقده ای شدم انقدر ازم پرسیدن ناراحت میشی چیکار میکنی باید بپرسم ازت. ناراحت میشی چیکار میکنی؟

    اره اینو زیاد میپرسن ،ناراحت که میشم تو خودم میرم و یا اهنگ گوش میکنم یا میخوابم یا مینویسم ی چیزی برای خودم
    صداقت داری توی زندگیت؟
    سعی میکنم داشته باشم

    همکار تالار بیماریها هستی:
    با اجازتون

    در نظافت میانه رو هستی یا وسواسی؟
    میانه رو بیشتر
    میخوای ساندویچ میل کنی، میری یک فست فود درست و حسابی یا ساندویچی کوچیک و بدون هیچ زرق و برقی؟
    بستگی داره ولی بعضی مواقع اون ساندویچی کوچیکه بهتره غذاش ،بیشتر جایی که میرمکه با ذاش حال کنم

    میزان استفاده ات از فست فود در ماه چقدره؟
    زیاد هست ،حتی دو وعده شام میخورم یکی بیرون یکی خونه

    چه مهارت هایی داری؟ (فنی)
    در حد پس بر اومدن مشکلات خونه و یکسری کارای برقی

    نظری رو که در رابطه با من داری رو چند خط بنویس. (اکانت کاربریم رو میگم)
    نه خیلی عالی ،من سعادت اشنایی زیاد با شما رو نداشتم ولی خب تو این چد وقته که بیشتر فعال شدید ،خیلی عالی برخورد میکنید و محترمانه
    و خیلی م اواتار خوبی گذاشتید ،نرخ خودکشی 100 برابر شده

    حسی که به این نوع سوالات داشتی ؟
    سوال سختی بود و کلا نظر دادن در مورد شخص به صورت علنی سخته

    با جواب دادن به سوالات کسل شدی یا شارژ بودی؟
    نه شارژ عالی

    بازم بیام؟
    حتما ،خوش حال میشم و ممنون

    مرسی برادر. امیدوارم موفق باشی.
    مرسی جناب داداشی
    شاد باشید و عیدتون مبارک
    شاید ....

  18. 5 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  19. #70
    دوست آشنا
    نوشته ها
    1,563
    ارسال تشکر
    7,101
    دریافت تشکر: 5,335
    قدرت امتیاز دهی
    24321
    Array
    parnian 80's: جدید85

    پیش فرض پاسخ : صندلــی داغ با حضـــور جنــاب sr hesabi

    سلللللللام
    اهل سوال پرسیدن نیستماما دیگه شما عمویی
    خب آغاز میکنیم
    به نظرت وابستگیت به نت چقدره و اصلا چقدر باید باشه؟
    بببخشید اینا کمی خصوصیست میتونی جواب ندی:قد؟وزن؟
    نظرت راجع به خودت؟
    مهمترین اهدافت؟
    خاله داری؟
    چندتا؟
    عمه چطور؟
    چندتا؟
    نظرت راجع به عمو؟
    کجا به دنیا اومدی؟
    به نظرت آدم باید قومیتشو مخفی کنه؟اصالتشو فراموش کنه برای اینکه نگران باشه بقیه چی میگن؟(مثلا کسی که لره یا ترک یا...)
    چه سبک آهنگی دوست داری؟
    چه زبانی دوس داری؟
    کله پاچه دوس داری؟
    تترشی بهتره یا شیرینی؟
    آی کیوت چنده؟
    بچه دختر بیشتر دوست داری یا پسر؟
    سازی بلدی بزنی؟
    اگه آره چی اگه نه چی دوس داری بزنی؟
    خواهر یا برادر داری؟
    اگه آره کوچکتر یا بزرگتر؟
    کلمات زیر تو رو یاد چی میندازن:
    قهوه
    دریا
    جنگل
    پشمک
    تراکتور
    parnian 80
    هدف
    مدرسان شریف
    صندلیت داغه الان؟
    فعلا بدرود
    عیدتم مبارک
    سادگی یعنی فکر کنی کسانی که دورت میزنند،به دورت میگردند....
    حماقت یعنی صداقت داشتن با کسی که سیاست دارد....

  20. 4 کاربر از پست مفید parnian 80 سپاس کرده اند .


صفحه 7 از 16 نخستنخست 12345678910111213141516 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •