مهمترين لذت در زندگي، كمك به سايرين براي برنده شدن است. حتي اگر به قيمت آهسته تر رفتن و تغيير در نتيجه مسابقه اي باشد كه ما در آن شركت داريم
اگر بدون این دو پستی که ارسال کردم حرکت کنید در هر کاری چه درس خوندن ، کار کردن ، شرکت زدن ، زندگی کردن و ......... یک یا دو کار موفق دارین اما پایدار نیست و شکست می خوره
باز به مدیر بر می گردد که با هوش باشه شاید اول کار اینا را ندونه اما بعد از انجام یک کار این موارد را کم کم احساس می کنه و برای خودش چارچوب و قوانین می زاره( که باز بر می گرده به دو پست بالا ) و برای خودش این اهداف را تعریف می کنه .
شما یا هر فرد دیگری توصیه می کنم برای کارها حداقل یک با این موضوعات را بررسی کنن بعد کاری شروع کنند.
مثال ساده بزنم شما می خواهین برین مسافرت
تصمیم می گیرین بعد چیزهایی که می خواهین را فک می کنید بعد انها را عملیاتی می کنید به عنوان مثال
برم بنزین بزنم کارت سوخت را بردارم خودرو را چک کنم 2 کیلو مرغ بگیرم پیاز و .... تا عصر رسیدم جوجه بزیم حونه را به همسایه یا دوست بسپریم و ......
یک بار دیگه چک می کنید ایا این کارا را کردین مثل در خونتون را بستین ، کلید را به همسایه دادین ، گاز و برق را قطع کردین ، کارت سوخت را برداشتین ؟ و ...........
بعد اگر فراموش کرده باشین کاری رو اون را انجام می دین.
این چرخه دمینگ هست
که موجب بهبود مستمر در کارها تون میشه.
مهمترين لذت در زندگي، كمك به سايرين براي برنده شدن است. حتي اگر به قيمت آهسته تر رفتن و تغيير در نتيجه مسابقه اي باشد كه ما در آن شركت داريم
اگر در حال حاضر دقت کرده باشین محصولات دارای خصوصیاتی مانند
تنوع بالا ، تیراژ پایین ، فناوری و کیفیت برتر ، زمان و توسعه کمتر ، انعطاف پذیری بالاتر و ...........
می باشه درسته
و در حال حاضر و در سال های بعد تولید انبوه برای چند سال برای یک محصول دیگه معنایی نداره
و به جای اینا تولید بدون کارخانه ، انعطاف پذیری بالا ،شبکه تامیین کندگان قوی ، تمرکز بر نمونه سازی و ... سوق داره پیدا می کنه
حالا اگر بیان شرکت های بزرگ را بررسی کنیم می بینید تو پروژه هاشون سرعت داره بالا میره و هر روز محصولات جدید وارد میشه با کیفیت بالا و قیمت کم
سامسونگ یا میتسوبیشی یا شرکت های بزرگ دیگه طراحی نفت کش یا هواپیما انجام می دن طراحی موبایل انجام می دن طراحی خودرو انجام می دن اما هیچ کدومشون خودشون نمی سازند
چون طراح و پدید آور هستند فک می کنیم برای اوناست سازنده بیشتر در جاهای دیگس مثل چین.
میتسوبیشی هواپیما می سازه نه تو ژاپن بکله تو چین ولی میگیم سازنده هواپیما هست.
https://www.mhi.co.jp/en/products/air_index.html
ویرایش توسط hossien : 14th March 2014 در ساعت 12:17 AM
مهمترين لذت در زندگي، كمك به سايرين براي برنده شدن است. حتي اگر به قيمت آهسته تر رفتن و تغيير در نتيجه مسابقه اي باشد كه ما در آن شركت داريم
سلام و ممنون از همه دوستانی که نظراتشون رو گذاشتن ولی مطلبی هست که به نظرم میرسه نتونستم درست تشریحش کنم برای همین خواهشمندم توضیحات زیر رو با دقت بخونید.
1- بنده حدود شش ماهه که دارم در مورد راه اندازی یه کسب و کار تحقیق میکنم و خدا رو شاکرم که به جاهای خوبی هم رسیدم توی این مدت اگه بدونین در چه زمینه هایی که مطالعه کردم خودتون تعجب میکنید یعنی تقریبا هر چیزی که برای مدیریت یا راه اندازی شرکت لازم بود رو خوندم از متدهای مدیریت پروژه تا مدیریت تکنولوژی و مباحث فنی . این رو گفتم که بدونید من ندانسته و همینجوری نمیخوام وارد صنعت بشم.
2- دوستان ما حدود یکی دو ماه دیگه تولید اولین محصولمون رو شروع میکنیم و منتظر کسی یا ایده ای هم نیستیم و اصلا جایی برای پذیرش نفر جدید نداریم.
3- بزارین دلیل اینکه اینجا دعوت به همکاری کردم رو خوب تشریح کنم . ما توی ایران حدود 15000 نفر نخبه داریم که اسمشون ثبت شده خب میدونید این 15000 نفر حتما یه اختراعی یا مدالی داشتن که رفتن توی بنیاد ملی نخبگان دیگه حالا اگه فرض کنیم این تعداد نفرات هرکدوم شش ماه برای طرحشون وقت گذاشته باشن در کل میشه 7500 سال زمان تو این مملکت صرف ابداع و اختراع شده . پس چرا ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم ؟ به نظر من دلیل اصلیش اینه که افکار پراکنده است و معمولا صرف چیزهایی میشه که اصلا نمیتونه تجاری بشه همونطور که میدونید از هر 1000 ایده 100 تاش قابل تجاری شدن هستن و از این 100 تا 10 تاش به مرحله آخر میرسن که در نهایت 1 یا 2 تاش موفق میشن . حالا فرض کنید این 15000 نفر بیان با هم متحدشن به نظر شما 15000 مغز خلاقی که در عرض 6 ماه میتونن 7500 سال فکر کنن چه کاری میمونه که نتونن انجام بدن ؟ فقط تنها بیچارگی ما اینه که نمیتونیم تیمی کار کنیم یا به عبارتی بقیه رو هم توی فکرمون شریک کنیم . حالا ما میگیم 15000 نفر پیشکش شما بیاین 100 نفر هماهنگ شیم باور کنید دنیا رو زیر و رو میکنیم .
4- در مورد بعضی چیزا که بالا نوشته بودین اصلا متوجه نشدم . یعنی چی انشاء بنویسم یا مثلا مباحث مدیریت استراتژیک واسه چی مطرح شده؟
5- در مورد نحوه همکاری اینقدر نترسین شما بیاین من حاضرم چندتا از طرحام رو در اختیارتون بزارم و نهایتا با هم یه قرار داد منصفانه میبندیم قرارهم نیست کسی میلیونی در آمد پیدا کنه بعد سر بقیه رو کلاه بزاره بره خارج اینا مال تو فیلماست
6- تا به اینجا همینا به ذهنم رسید اگه سوالی بود در خدمتم . و در آخر برای فرج امام زمان هم دعا کنید یا علی
ویرایش توسط ab.bb : 16th March 2014 در ساعت 10:16 AM
سلام
در مورد مدیریت استراتژیک فقط این بود که شما هدفی دارین که شرکت دارین می زنین هدفتون را بیان کنید که تقریبا الان بخشی از اونو گفتین.
به نظر من حق هر فردی هست که می خواهد با شما همکاری کنه بدونه با چی و چه کسانی با چه اهدافی کار می کنه که آیا این اهداف در راستای برنامه های خودش هست یا خیر.
یکی از بندهای اساسنامه شرکت هم به این موارد می پردازند و زمینه های کاری خودتون را می نویسید برای هر فردی می تواند این اساسنامه را بخواند.
در مورد وقت و تلاش افراد بله متاسفانه این طور هست چون باز هم متاسفانه در دانشگاه ها در مدارس ما مبحث طراحی را بهمون درست درس ندادن و مباحث روز را نمی دونیم و هر کس هر چیزی از طراحی مفهومی متوجه شده انجام می ده و هر چه بیشتر کار کرده باشد طرحش به نتیجه احتمالا نزدیک میشه و گرنه از این طرح ها فقط چندتاش به نتیجه می رسه.
چون طراحی تفکر سیتمی هست و باید سیستمی در ان طراحی نمود.
در آخر برای فرج امام زمان صلوات بر آل محمد بفرستین.
مهمترين لذت در زندگي، كمك به سايرين براي برنده شدن است. حتي اگر به قيمت آهسته تر رفتن و تغيير در نتيجه مسابقه اي باشد كه ما در آن شركت داريم
سلام .وقت شمابخیر
من مروری بر مطالب و صحبتای انجام شده داشتم.ولی آیاکسی تا به الان اعلام آمادگی کرده؟
مسایلی مبهم مونده.ویکیش اینه که در ابتدا ایده های افراد در چه زمینه ای باشه امکان فکرکردن درش وجود داره؟؟؟؟حوزه فعالیت رو قدری واضح بفرمایید.
یا به اندازه تلاشت آرزو کن یا به اندازه آرزوهایت تلاش.
بسیار عالی است اگر همکاری با عهد وجدان باشد
سلام . در جواب و به صورت کلی میتونیم بگم شما حوزه فعالیت رو به اندازه تمام ایده هایی که در مسیر قرار بگیره در نظر بگیرید حالا درباره نحوه ارنج کردن و انتخاب اونها ، من با توجه به تجربه ای که دارم میگم شما همین که وارد کار بشین و مثلا بخواین برای یکی از ایده ها بیزینس پلن در بیارین متوجه میشین که ما بیشتر باید روی چه ایده هایی کار کنیم. ضمن اینکه ما به عنوان یک شرکت همش هم نیاز به ایده پرداز نداریم بلکه بیشتر نیاز به تخصص های مختلف و آدمای کاری داریم که به قول معروف یکی مرد جنگی به از صد هزار .
یا علی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)