دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19

موضوع: عالم ذر

  1. #11
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض پاسخ : عالم ذر

    اهل بیت علیهم السلام در عالم ذر:




    7-
    مفضل گويد: بامام صادق عليه السلام عرضكردم: آنگاه كه در اظله (عالم ارواح يا عالم مثال يا عالم‏ ذر) بوديد بچه كيفيت بوديد؟ فرمود: نزد پروردگار خود بوديم، كسى جز ما نزد او نبود در سايه سبزى بوديم. و خدا را تسبيح و تقديس و تهليل و تمجيد ميگفتيم، و هيچ فرشته مقرب و جاندارى غير ما نبود، تا آنكه خدا آفرينش چيزها را اراده كرد، پس آنچه خواست، چنان كه خواست از ملائكه و غير آنها آفريد، و سپس علم آن را بما رسانيد.

    ________________________________________
    كلينى، محمد بن يعقوب - مصطفوى، سيد جواد، أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، 4جلد، كتاب فروشى علميه اسلاميه - تهران، چاپ: اول، 1369 ش.

    أصول الكافي / ترجمه مصطفوى ؛ ج‏2 ؛ ص327



  2. 6 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


  3. #12
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندس فناوری اطلاعات(it)
    نوشته ها
    1,099
    ارسال تشکر
    2,556
    دریافت تشکر: 3,904
    قدرت امتیاز دهی
    12376
    Array
    maryam kia's: نیشخند

    پیش فرض پاسخ : عالم ذر

    نقل قول نوشته اصلی توسط kamanabroo نمایش پست ها
    1-

    بكير بن اعين گويد: امام باقر عليه السلام فرمود: خدا از شيعيان ما پيمان ولايت گرفت، در حالى كه مانند موران ريز بودند، همان روزى كه از ذره‏ها (روزى كه همه بشر مانند ذره يعنى مورچه بودند) پيمان گرفت و نيز بربوبيت خود و نبوت محمد صلّى اللَّه عليه و آله اقرار گرفت. (راجع بعالم ذر در كتاب ايمان و كفر بتفصيل بحث مى‏شود).


    2-

    عقبه گويد: امام باقر عليه السلام فرمود: خدا مخلوق را آفريد، و هر مخلوقى را كه دوست ميداشت از ماده‏اى كه دوست داشت آفريد، و آنچه را دوست داشت از گل بهشت آفريد. و هر مخلوقى را كه دوست نداشت از ماده‏اى كه دوست نداشت آفريد، و آنچه را دوست نداشت از گل دوزخ آفريد، سپس آنها را در سايه‏اى مبعوث كرد.

    من عرضكردم: سايه چيست؟ فرمود: نميبينى كه سايه خودت در برابر خورشيد چيزى هست و چيزى‏ نيست (يعنى چيزيست كه از خود شخصيت و استقلال ندارد و اين تنظيريست براى عالم مثال يا عالم ارواح يا عالم‏ ذر) سپس خدا پيغمبران را در ميان آنها مبعوث ساخت تا ايشان را باقرار بخدا دعوت كنند، اينست كه خدا فرمايد: «و اگر از آنها بپرسى كى خلقشان كرده؟ خواهند گفت: خدا- 87 سوره 43-» سپس خدا ايشان را باقرار نسبت بپيغمبران دعوت كرد، برخى اقرار و برخى انكار نمودند، آنگاه بولايت ما دعوتشان كرد، بخدا كسى بدان اقرار كرد كه خدايش دوست داشت و آنكه را دشمن داشت، انكار كرد اينست گفتار خدا: «بآنچه از پيش (در عالم‏ ذر) تكذيب كرده‏اند، ايمان نخواهند آورد- 74 سوره 10-» سپس امام باقر عليه السلام فرمود: تكذيب آنها در آنجا (عالم‏ ذر) بود.

    شرح‏


    - علامه مجلسى ره گويد: عقيده محدثين اينست كه چون خدا نيكى و بدى كردار و عقيده بندگانش را ميدانست، نيكان را از گل بهشت آفريد و بدان را از گل جهنم تا هر كدام از آن دو دسته بلياقت و سزاوارى خود برسند بنا بر اين كردار و رفتار آنها سبب شد كه آن گونه خلق شوند، نه آنكه برعكس باشد (تا جبر لازم آيد).

    و از محدث استرآبادى نقل ميكند كه تشبيه عالم مثال بسايه از اين نظر است كه آن مرتبه از وجود نيست بوجود خارجى چيزى نيست ولى نسبت بخود چيزى هست يا كنايه از اين است كه آنها اجسام لطيفه‏اى بودند.

    ________________________________________
    كلينى، محمد بن يعقوب - مصطفوى، سيد جواد، أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، 4جلد، كتاب فروشى علميه اسلاميه - تهران، چاپ: اول، 1369 ش.
    أصول الكافي / ترجمه مصطفوى ؛ ج‏2 ؛ ص318

    أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، ج‏2، ص: 319

    - - - به روز رسانی شده - - -


    9-

    و مى‏فرمود: خدا از شيعيان ما آنگاه كه در عالم‏ ذر بودند، بولايت ما پيمان گرفت، روزى كه از همه در عالم‏ ذر پيمان ميگرفت، و نيز بربوبيت خود و نبوت محمد صلّى اللَّه عليه و آله پيمان گرفت، و خداى جل و عز امتش را كه مانند سايه‏ها بودند (روح بدون پيكر يا با پيكر مثالى بودند) بمحمد صلّى اللَّه- عليه و آله در گل ارائه فرمود، و آنها را از گلى آفريد كه آدم را از آن آفريد، و خدا ارواح شيعيان ما را دو هزار سال پيش از بدنهايشان آفريد، و ايشان را بر پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله عرضه داشت، حضرت آنها را شناخت و على هم آنها را شناخت و ما آنها را از سياق گفتار ميشناسيم (يعنى از گوشه و كنار گفتارشان محبت و ولايت آنها نسبت بما واضح مى‏شود).

    ________________________________________
    كلينى، محمد بن يعقوب - مصطفوى، سيد جواد، أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، 4جلد، كتاب فروشى علميه اسلاميه - تهران، چاپ: اول، 1369 ش.

    أصول الكافي / ترجمه مصطفوى ؛ ج‏2 ؛ ص321
    ببخشید جبر یعنی چی؟
    <a href="http://typeiran.com/r/19340"> تایپایران - مرکز تخصصی تایپ </a>

  4. 5 کاربر از پست مفید maryam kia سپاس کرده اند .


  5. #13
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض پاسخ : عالم ذر

    أصول الكافي / ترجمه مصطفوى ؛ ج‏3 ؛ ص10

    2-

    زراره گويد: مردى از امام باقر عليه السّلام در باره اين آيه پرسيد: «و چون پروردگارت از فرزندان آدم، از پشتهايشان، نژادشان را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت كه مگر من پروردگار شما نيستم؟

    گفتند: چرا- تا آخر آيه 172 سوره 7-» حضرت در حالى كه پدرش ميشنيد پاسخ داد.


    پدرم بمن حديث فرمود كه: خداى عز و جل يك مشت از خاك زمينى كه آدم عليه السّلام را از آن آفريد برگرفت و آب گواراى فرات‏ «1» بر آن بريخت، و آن را چهل صباح بحال خود گذاشت، سپس بر آن آب شور و تلخ ريخت و چهل صباح ديگر واگذاشت. چون آن گل خمير شد، آن را برگرفت و بشدت ماليد، آنگاه آدميان مانند مور از راست و چپش بجنبش در آمدند، بهمگى دستور فرمود بآتش درآيند، اصحاب يمين‏ داخل شدند و آتش بر آنها سرد و سلامت گشت و اصحاب شمال از داخل شدن سرپيچى كردند.



    ______________________________
    (1) فرات: بسيار گوارا.

    أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، ج‏3، ص: 11




    شرح‏

    - در باره عالم‏ ذر و اقرار گرفتن از مردم، بعضى از دانشمندان بظهور روايتى كه از- عمر رسيده جمود كرده و گفته‏اند: چون خداى تعالى آدم را آفريد، نسل او را مانند مورچگان از پشتش در آورد و آنها را زنده ساخت و عقل و شعور داد و سپس از آنها پرسيد. و برخى گفته‏اند: خداى تعالى در خلقت انسان دلائلى براى ربوبيت خود قرار داده و عقول ايشان را چنان رهبرى فرموده كه اگر بطبع و فطرت خود بينديشند، بربوبيتش اقرار كنند. و دسته‏ئى گفته‏اند: اين اقرار و اعتراف بلسان قابليت و استعداد جواهر و ذوات آنهاست مانند آيه شريفه: فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً، قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ‏ و برخى احتمال داده‏اند.

    كه اين اقرار بلسان ملكوتى بوده، مانند يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ‏.

    ________________________________________
    كلينى، محمد بن يعقوب - مصطفوى، سيد جواد، أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، 4جلد، كتاب فروشى علميه اسلاميه - تهران، چاپ: اول، 1369 ش.

  6. 5 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


  7. #14
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مکانیک
    نوشته ها
    1,372
    ارسال تشکر
    3,410
    دریافت تشکر: 5,648
    قدرت امتیاز دهی
    4008
    Array

    پیش فرض پاسخ : عالم ذر

    موضوعش جالب بود

  8. 3 کاربر از پست مفید farhad_jomand سپاس کرده اند .


  9. #15
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض پاسخ : عالم ذر

    و این هم تحلیلی که در کتاب شریف کافی - در باره عالم ذر آمده است:


    ---------------------------------------------
    من گويم، اخبارى كه در اين موضوع وارد شده است و در ابواب سابقه گذشت دو مورد دارند و چند حكم:


    مورد اول اين است كه ذر از پشت آدم بر آمده است.

    مورد دوم اينكه از گِل فشرده و ماليده دست قدرت حق بر آمده‏اند.


    حكم اول اينكه براى اخذ ميثاق در عقائد بوده است.

    حكم دوم اينكه براى امتحان و آزمايش مطيع و عاصى بوده است.

    حكم سوم اينكه مردم سه دسته‏اند، نورانى محض و ظلمانى محض و آميخته به نور و ظلمت.


    اما راجع به مورد اول، ظاهر اين است كه بيان حال مكاشفه و اطلاع بر ملكوت بشرى است كه براى حضرت آدم بوجود آمده و در حال ارتباط با عالم غيب مطلع بر احوال نژاد خود گرديده است و مى‏توان از اين حال او به معراجِ او تعبير كرد چنانچه در باره حضرت ابراهيم فرمايد (76 سوره انعام): «و همچنين ارائه كرديم به ابراهيم ملكوت آسمان‏ها و زمين را».


    و راجع به مورد دوم به نظر مى‏رسد كه منظور بيان استعدادى است كه در ذرات نخست وجود انسانى نهاد شده، شك نيست كه وجود انسان مجموعه‏اى است از ذرات ماده كه واحد آن اتم يا ذرات بسيار كوچكترى است كه اتم بدانها منفجر مى‏شود، اين ذراتى كه از تجمع ملياردها وجود يك انسان را تشكيل مى‏دهند و در ضمن آن وجود يك دستگاه مغز و انديشه‏



    و احساس و اراده و. و. به ناچار اتم مخصوصى دارند كه در تحول مادى سير مى‏كند تا به اين مقام انسانى مى‏رسد، چرا نگوئيم كه اين اتمهائى كه در سير تكاملى خود انسانى مى‏شوند پيغمبرى مى‏شوند امامى مى‏شوند در وجود فردى و اتمى خود هم داراى خاصيت فهم و تعقلى هستند و صلاحيت پذيرش يا عدم پذيرش مطالبى را دارند،

    مثلًا در ذرات ماده امروز يك دركهائى ثابت شده است كه از خاصيت كهربا تا مغناطيس تا نيروى الكتريسيته و تا برسد به رادار و موشكهاى هدايت‏شونده ثابت شده است، چرا نمى‏توان گفت در ذرات اتمى ماده كه در سير تحول خود به وجود يك انسانى منتقل مى‏شوند و دستگاه مغز و انديشه او را تشكيل مى‏دهند اين خاصيت درك و پذيرش وجود نداشته باشد كه با يك زبانى كه مناسب جهان آنها است مورد خطاب شوند و در مقام آزمايش قرار گيرند و آينده آنها روشن شود و جز آن اندازه از اختيار و نيروى تعقل كه پايه صحت تكليف و مجوز كيفر و پاداش است در وجود آنها نباشد، البته در اين مرحله يك آزمايش مقدماتى است نسبت به اجزاء وجودى يك انسانى كه در آينده وجود پيدا مى‏كند و در جريان تكليف قرار مى‏گيرد و عنوان تكليف و اتمام حجت در آن مرحله ذراتى موضوع ندارد ولى تنها آزمايشى انجام شده است براى تشخيص اجزاء وجودى يك مكلف در آينده.


    و به عبارت ديگر، انسان يك موجود مركبى است كه از ميلياردها و ملياردها ذره تشكيل شده و خوب و بد و متوسط دارد در آفرينش، اين موجود مركب براى انتخاب اجزاء مناسب يك آزمايش به عمل آمده است كه در زبان اخبار به اين بيان تشريح شده است و اين معنى را ندارد كه انسان آفريده شده و باز معدوم شده و دوباره در اين عالم وجود دومى پيدا كرده، تا گفته شود تناسخ است يا چرا آن دوران را بياد ندارد يا آنكه چگونه در محيط جهان جاگير شده است و پس از تدبر در اين معنا همه اشكالات بر طرف مى‏شود، و خلاصه آن اين است كه انسان از خوب و بد تا برسد به پيغمبران‏ و اوصياء از ذرات آزموده و امتحان‏شده‏اى آفريده شده است

    و در اين ذرات آمادگى براى آزمايش وجود داشته چنانچه در روايت باب اخير كه مى‏پرسند:
    با اينكه ذره بودند چگونه پاسخ دادند؟

    مى‏فرمايد: آن اندازه از استعداد را داشتند كه در برابر اين پرسش امتحانى پاسخ گويند.


    در اينجا اعتراض به اينكه اين سابقه مايه جبر است و موجب سلب اختيار، وارد نيست زيرا گفتيم اين آزمايش بر پايه وجود شرائط اختيار در ذرات اوليه انجام شده است و خودش پايه و مايه ثبوت اختيار است نه اينكه موجب جبر و سلب اختيار باشد. از مجلسى (ره)- «فِطْرَتَ اللَّهِ» اشاره است به قول خداى سبحان در سوره روم: «روى خود به سوى دين كن راستا (يعنى نه ميل به بتها كن و نه به عقيده دو خدائى و سه خدائى) فطرتى را باش كه خدا مردم را بر آن آفريده است» و مقصود از آن پذيرش حق و قدرت بر دركِ آن است يا مليت مسلمانى است زيرا اگر به سادگىِ خود رها شوند آنها را به يگانگى خدا كشاند. پايان نقل از مجلسى (ره).



    من گويم، منظور از فطرت، آفرينشِ پاك است و تطبيق آن بر يگانه‏پرستى و توحيد از دو وجه است:


    1- مجموعه آفرينش جهان آئينه‏اى است كه در آن وجود خداى واحد درك مى‏شود به شرطى كه بينائىِ انسان به حال خود بماند و چشم بصيرت او بر اثر سوء تعليمات خانواده و محيط پرده گمراهى نگيرد پس فطرت عبارت از طبع مجموع آفرينش است.

    2- خدا در آفرينش بشر به او نهاد پاكى داده است كه عقيده به خداى واحد در آن نقش گير است و نسبت بدان به آسانى پندپذير است و اگر نهاد بر او اثر پرورش نامناسب آشفته نگردد و انديشه او آلوده و تاريك نشود به خودىِ خود و يا در آسانترين وجهى معتقد به خداى واحد مى‏شود و يگانگى‏

    حق را مى‏پذيرد و اين پيمانى است كه خدا در آفرينش او ثبت كرده است
    ________________________________________
    كلينى، محمد بن يعقوب - كمره اى، محمد باقر، أصول الكافي / ترجمه كمره‏اى، 6جلد، اسوه - ايران ؛ قم، چاپ: سوم، 1375 ش.

    أصول الكافي / ترجمه كمره‏اى ؛ ج‏4 ؛ ص682 الی 685





  10. 6 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


  11. #16
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض پاسخ : عالم ذر

    و این هم تحلیلی که در کتاب شریف کافی - در باره عالم ذر آمده است:


    ---------------------------------------------
    من گويم، اخبارى كه در اين موضوع وارد شده است و در ابواب سابقه گذشت دو مورد دارند و چند حكم:


    مورد اول اين است كه ذر از پشت آدم بر آمده است.

    مورد دوم اينكه از گِل فشرده و ماليده دست قدرت حق بر آمده‏اند.


    حكم اول اينكه براى اخذ ميثاق در عقائد بوده است.

    حكم دوم اينكه براى امتحان و آزمايش مطيع و عاصى بوده است.

    حكم سوم اينكه مردم سه دسته‏اند، نورانى محض و ظلمانى محض و آميخته به نور و ظلمت.


    اما راجع به مورد اول، ظاهر اين است كه بيان حال مكاشفه و اطلاع بر ملكوت بشرى است كه براى حضرت آدم بوجود آمده و در حال ارتباط با عالم غيب مطلع بر احوال نژاد خود گرديده است و مى‏توان از اين حال او به معراجِ او تعبير كرد چنانچه در باره حضرت ابراهيم فرمايد (76 سوره انعام): «و همچنين ارائه كرديم به ابراهيم ملكوت آسمان‏ها و زمين را».


    و راجع به مورد دوم به نظر مى‏رسد كه منظور بيان استعدادى است كه در ذرات نخست وجود انسانى نهاد شده، شك نيست كه وجود انسان مجموعه‏اى است از ذرات ماده كه واحد آن اتم يا ذرات بسيار كوچكترى است كه اتم بدانها منفجر مى‏شود، اين ذراتى كه از تجمع ملياردها وجود يك انسان را تشكيل مى‏دهند و در ضمن آن وجود يك دستگاه مغز و انديشه‏



    و احساس و اراده و. و. به ناچار اتم مخصوصى دارند كه در تحول مادى سير مى‏كند تا به اين مقام انسانى مى‏رسد، چرا نگوئيم كه اين اتمهائى كه در سير تكاملى خود انسانى مى‏شوند پيغمبرى مى‏شوند امامى مى‏شوند در وجود فردى و اتمى خود هم داراى خاصيت فهم و تعقلى هستند و صلاحيت پذيرش يا عدم پذيرش مطالبى را دارند،

    مثلًا در ذرات ماده امروز يك دركهائى ثابت شده است كه از خاصيت كهربا تا مغناطيس تا نيروى الكتريسيته و تا برسد به رادار و موشكهاى هدايت‏شونده ثابت شده است، چرا نمى‏توان گفت در ذرات اتمى ماده كه در سير تحول خود به وجود يك انسانى منتقل مى‏شوند و دستگاه مغز و انديشه او را تشكيل مى‏دهند اين خاصيت درك و پذيرش وجود نداشته باشد كه با يك زبانى كه مناسب جهان آنها است مورد خطاب شوند و در مقام آزمايش قرار گيرند و آينده آنها روشن شود و جز آن اندازه از اختيار و نيروى تعقل كه پايه صحت تكليف و مجوز كيفر و پاداش است در وجود آنها نباشد، البته در اين مرحله يك آزمايش مقدماتى است نسبت به اجزاء وجودى يك انسانى كه در آينده وجود پيدا مى‏كند و در جريان تكليف قرار مى‏گيرد و عنوان تكليف و اتمام حجت در آن مرحله ذراتى موضوع ندارد ولى تنها آزمايشى انجام شده است براى تشخيص اجزاء وجودى يك مكلف در آينده.


    و به عبارت ديگر، انسان يك موجود مركبى است كه از ميلياردها و ملياردها ذره تشكيل شده و خوب و بد و متوسط دارد در آفرينش، اين موجود مركب براى انتخاب اجزاء مناسب يك آزمايش به عمل آمده است كه در زبان اخبار به اين بيان تشريح شده است و اين معنى را ندارد كه انسان آفريده شده و باز معدوم شده و دوباره در اين عالم وجود دومى پيدا كرده، تا گفته شود تناسخ است يا چرا آن دوران را بياد ندارد يا آنكه چگونه در محيط جهان جاگير شده است و پس از تدبر در اين معنا همه اشكالات بر طرف مى‏شود، و خلاصه آن اين است كه انسان از خوب و بد تا برسد به پيغمبران‏ و اوصياء از ذرات آزموده و امتحان‏شده‏اى آفريده شده است

    و در اين ذرات آمادگى براى آزمايش وجود داشته چنانچه در روايت باب اخير كه مى‏پرسند:
    با اينكه ذره بودند چگونه پاسخ دادند؟

    مى‏فرمايد: آن اندازه از استعداد را داشتند كه در برابر اين پرسش امتحانى پاسخ گويند.


    در اينجا اعتراض به اينكه اين سابقه مايه جبر است و موجب سلب اختيار، وارد نيست زيرا گفتيم اين آزمايش بر پايه وجود شرائط اختيار در ذرات اوليه انجام شده است و خودش پايه و مايه ثبوت اختيار است نه اينكه موجب جبر و سلب اختيار باشد. از مجلسى (ره)- «فِطْرَتَ اللَّهِ» اشاره است به قول خداى سبحان در سوره روم: «روى خود به سوى دين كن راستا (يعنى نه ميل به بتها كن و نه به عقيده دو خدائى و سه خدائى) فطرتى را باش كه خدا مردم را بر آن آفريده است» و مقصود از آن پذيرش حق و قدرت بر دركِ آن است يا مليت مسلمانى است زيرا اگر به سادگىِ خود رها شوند آنها را به يگانگى خدا كشاند. پايان نقل از مجلسى (ره).



    من گويم، منظور از فطرت، آفرينشِ پاك است و تطبيق آن بر يگانه‏پرستى و توحيد از دو وجه است:


    1- مجموعه آفرينش جهان آئينه‏اى است كه در آن وجود خداى واحد درك مى‏شود به شرطى كه بينائىِ انسان به حال خود بماند و چشم بصيرت او بر اثر سوء تعليمات خانواده و محيط پرده گمراهى نگيرد پس فطرت عبارت از طبع مجموع آفرينش است.

    2- خدا در آفرينش بشر به او نهاد پاكى داده است كه عقيده به خداى واحد در آن نقش گير است و نسبت بدان به آسانى پندپذير است و اگر نهاد بر او اثر پرورش نامناسب آشفته نگردد و انديشه او آلوده و تاريك نشود به خودىِ خود و يا در آسانترين وجهى معتقد به خداى واحد مى‏شود و يگانگى‏

    حق را مى‏پذيرد و اين پيمانى است كه خدا در آفرينش او ثبت كرده است
    ________________________________________
    كلينى، محمد بن يعقوب - كمره اى، محمد باقر، أصول الكافي / ترجمه كمره‏اى، 6جلد، اسوه - ايران ؛ قم، چاپ: سوم، 1375 ش.

    أصول الكافي / ترجمه كمره‏اى ؛ ج‏4 ؛ ص682 الی 685




    - - - به روز رسانی شده - - -

    این دو مقاله در باب عالم ذر رو هم حتما ببینین خیلی می تونه کمکتون کنه:


    عالم ذر

    عالم ذر ذر روایات و قرآن


  12. 6 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


  13. #17
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض پاسخ : عالم ذر

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam kia نمایش پست ها
    ببخشید جبر یعنی چی؟
    یعنی اینکه مجبور باشیم, اختیار و اراده نباشه.

    در باب جبر و اختیار و ربطش به عالم ذر یه لینک دادم که اونجا بحث کردیم قبلا.

    عالم ذر ، جبر یا اختیار ؟!!

  14. 6 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


  15. #18
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندس فناوری اطلاعات(it)
    نوشته ها
    1,099
    ارسال تشکر
    2,556
    دریافت تشکر: 3,904
    قدرت امتیاز دهی
    12376
    Array
    maryam kia's: نیشخند

    پیش فرض پاسخ : عالم ذر

    نقل قول نوشته اصلی توسط kamanabroo نمایش پست ها
    یعنی اینکه مجبور باشیم, اختیار و اراده نباشه.

    در باب جبر و اختیار و ربطش به عالم ذر یه لینک دادم که اونجا بحث کردیم قبلا.

    عالم ذر ، جبر یا اختیار ؟!!
    ممنونم بابت همه ی توضیحاتی ک دادین
    <a href="http://typeiran.com/r/19340"> تایپایران - مرکز تخصصی تایپ </a>

  16. 4 کاربر از پست مفید maryam kia سپاس کرده اند .


  17. #19
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندس فناوری اطلاعات(it)
    نوشته ها
    1,099
    ارسال تشکر
    2,556
    دریافت تشکر: 3,904
    قدرت امتیاز دهی
    12376
    Array
    maryam kia's: نیشخند

    پیش فرض پاسخ : عالم ذر

    ببخشید اصلا چرا باید عالم ذر بوده باشه؟
    <a href="http://typeiran.com/r/19340"> تایپایران - مرکز تخصصی تایپ </a>

  18. کاربرانی که از پست مفید maryam kia سپاس کرده اند.


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •