دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 51

موضوع: سوال دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  1. #41
    همکار تالار شیمی عمومی
    رشته تحصیلی
    ♥♥♥♥
    نوشته ها
    757
    ارسال تشکر
    5,978
    دریافت تشکر: 4,121
    قدرت امتیاز دهی
    9174
    Array
    1=1+1's: جدید40

    پیش فرض پاسخ : سوال دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    پنجره اتاق من توری داره

    هر شب پشت پنجره . دوتا مارمولک میان . یکیش کرمه یکیش صورتی


    اینقد عشقولانه کنار هم وایمیستن

  2. 6 کاربر از پست مفید 1=1+1 سپاس کرده اند .


  3. #42
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندس فناوری اطلاعات(it)
    نوشته ها
    1,099
    ارسال تشکر
    2,556
    دریافت تشکر: 3,904
    قدرت امتیاز دهی
    12376
    Array
    maryam kia's: نیشخند

    پیش فرض پاسخ : سوال دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط 1=1+1 نمایش پست ها
    پنجره اتاق من توری داره

    هر شب پشت پنجره . دوتا مارمولک میان . یکیش کرمه یکیش صورتی


    اینقد عشقولانه کنار هم وایمیستن
    واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    <a href="http://typeiran.com/r/19340"> تایپایران - مرکز تخصصی تایپ </a>

  4. 4 کاربر از پست مفید maryam kia سپاس کرده اند .


  5. #43
    همکار تالار شیمی عمومی
    رشته تحصیلی
    ♥♥♥♥
    نوشته ها
    757
    ارسال تشکر
    5,978
    دریافت تشکر: 4,121
    قدرت امتیاز دهی
    9174
    Array
    1=1+1's: جدید40

    پیش فرض پاسخ : سوال دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam kia نمایش پست ها
    واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    دقیقا کجاش واقعا داشت ؟

    رنگشون ؟

    خو حالا مث عکس که نع

    ولی خو نزدیک هم وایمیستن رو 4 تا پاشون

  6. 5 کاربر از پست مفید 1=1+1 سپاس کرده اند .


  7. #44
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندس فناوری اطلاعات(it)
    نوشته ها
    1,099
    ارسال تشکر
    2,556
    دریافت تشکر: 3,904
    قدرت امتیاز دهی
    12376
    Array
    maryam kia's: نیشخند

    پیش فرض پاسخ : سوال دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط 1=1+1 نمایش پست ها
    دقیقا کجاش واقعا داشت ؟

    رنگشون ؟

    خو حالا مث عکس که نع

    ولی خو نزدیک هم وایمیستن رو 4 تا پاشون
    .حالا همه گفتن مارمولک چیزی نیستو قشنگه و خوشکلو اینا حالا اگه یکیشو بندازم اینجا ک همه فرار میکنن
    عکسه حالمو بد کرد ایییییییییییییییییییییییی
    <a href="http://typeiran.com/r/19340"> تایپایران - مرکز تخصصی تایپ </a>

  8. 5 کاربر از پست مفید maryam kia سپاس کرده اند .


  9. #45
    همکار تالار شیمی عمومی
    رشته تحصیلی
    ♥♥♥♥
    نوشته ها
    757
    ارسال تشکر
    5,978
    دریافت تشکر: 4,121
    قدرت امتیاز دهی
    9174
    Array
    1=1+1's: جدید40

    پیش فرض پاسخ : سوال دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam kia نمایش پست ها
    .حالا همه گفتن مارمولک چیزی نیستو قشنگه و خوشکلو اینا حالا اگه یکیشو بندازم اینجا ک همه فرار میکنن
    عکسه حالمو بد کرد ایییییییییییییییییییییییی
    تا وقتی پشت پنجره اتاقم باشه خیلی قشنگه و ناز و رمانتیک

    ولی وقتی داخل اتاقم باشه

    خیلی کثیف و چندش و وحشتناک . به حدی که تا صب خواب نمیرم

  10. 5 کاربر از پست مفید 1=1+1 سپاس کرده اند .


  11. #46
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندس فناوری اطلاعات(it)
    نوشته ها
    1,099
    ارسال تشکر
    2,556
    دریافت تشکر: 3,904
    قدرت امتیاز دهی
    12376
    Array
    maryam kia's: نیشخند

    پیش فرض پاسخ : سوال دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط 1=1+1 نمایش پست ها
    تا وقتی پشت پنجره اتاقم باشه خیلی قشنگه و ناز و رمانتیک

    ولی وقتی داخل اتاقم باشه

    خیلی کثیف و چندش و وحشتناک . به حدی که تا صب خواب نمیرم
    خوبه فقط تا صبح نمیخوابی.اگه تو اتاقه من خدایی نکرده خدایی نکرده بیادقیامت به پا میکنم ک هیچ تا یک هفته تو اتاقم نمیرم
    <a href="http://typeiran.com/r/19340"> تایپایران - مرکز تخصصی تایپ </a>

  12. 5 کاربر از پست مفید maryam kia سپاس کرده اند .


  13. #47
    همکار تالار شیمی عمومی
    رشته تحصیلی
    ♥♥♥♥
    نوشته ها
    757
    ارسال تشکر
    5,978
    دریافت تشکر: 4,121
    قدرت امتیاز دهی
    9174
    Array
    1=1+1's: جدید40

    پیش فرض پاسخ : سوال دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam kia نمایش پست ها
    خوبه فقط تا صبح نمیخوابی.اگه تو اتاقه من خدایی نکرده خدایی نکرده بیادقیامت به پا میکنم ک هیچ تا یک هفته تو اتاقم نمیرم
    ولی خدایش بعضی وقتا که خسته ام

    حتی اگه سوسکم ببینم

    به رو خودم نمیارم و راحت میخابم

    کلا بستگی به شرایط فیزولوژیک( درجه حال داشتن !!!) بدنم داره

  14. 5 کاربر از پست مفید 1=1+1 سپاس کرده اند .


  15. #48
    همکار تالار سایر موضوعات
    رشته تحصیلی
    جغرافیا
    نوشته ها
    324
    ارسال تشکر
    10,055
    دریافت تشکر: 1,555
    قدرت امتیاز دهی
    6633
    Array
    Dorna dordone's: جدید64

    پیش فرض پاسخ : سوال دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    کشتین منو با این همه خاطرات مارمولکی

    والا مارمولکم موجود زنده ست و هیچ خطر جانی هم واسه هیچکس نداره..سونایی ممنونم از این همه اطلاعات خیلی خوب بود

    من نمیدونم این تیمسارمون چطوری این جنایاتو در حق موش و مارمولک کرده!!!!

    بخدا اگر جیغ و داد و بیداد این آبجیا نبود من مسالمت آمیز در کنار همه ی مخلوقات خدا زندگی میکردم..

    امان از دست اینا

    بذارید یه داستان بگم از این عروس خانوم ما!

    یه روز تو خونه نشسته بودم البته قبل از دوران دانشگاه .. پشت کنکور لم داده بودم کهههه....

    صدای زنگ تلفن بلند شد!

    با خودم گفتم کیه اول صبح؟!!!

    بر خلاف میل باطنی دل از زمین کندم و گوشی رو برداشتم!

    گفتم : الو بفرمایید!

    دیدم یه صدایی با ترس و لرز میگه : مریمممم!

    میگم: اااا ، ندا توییی؟؟؟

    میگه : آره بلند شو بیا خونه ی ما!

    میگم: چته؟ چیزی شده؟

    میگه واااااااای مریم ماارمولکککککککککک!!! وااایی داره نگاه میکنه!!! واییی الان دمشو تکون داد!!! واااااایییی داره میاد طرفم .. جیییغ داد و بیداد !!!

    من که ترکیده بودم از خنده و دستم رو دلم بود میگم: بابا کاری باهات نداره کهههه!!!

    میگه: میخندیییی!!! میدونی الان من تو چه وضعیمممم!!

    میگم: چه وضعی؟

    میگه: از صب که دیدمش دو تا بالشت گذاشتم زیر پام و واسادم رو بالشتا

    منو میگین منفجر شده بودم از خندهههه

    اما میدونستم چه عروس ترسویی داریم و نمیخواستم دل نازکشو بشکنم

    گفتم : چجوری تلفن و برداشتی؟

    گفت: با هزااااااااااار تا زحمت و ترس و لرز هی بالشتا دستم بوده و تا تکون میخورده میپریدم روش

    من دیگه داشتم میمردم از خنده و دلم درد گرفته بود چون آروم و بی صدا میخندیدممم

    با حالت مظلومانه ای گفت : میاییییی؟؟!!

    نیای داداشت بی غذا میمونه هااااا.. من تا ظهر که بیاد از جام جُم نمیخورم

    گفتم: گوشی رو بذار اومدم

    خونه داداش تو شهرک بود و من باید نیم ساعت با ماشین طی میکردم که برسم اما گفتم شکم داداشو چیکار کنم؟

    خلاصه رفتم خونه شونو زنگ زدم!حالا عروس خانوم با چه ترسی اومد و چقدر پشت در موندم بماند

    تا درو باز کرد پرید داخل و رو همون بالشتا واستادو گفت: اوناش اونجاست! مریم جووووووووونِ خودت بکشش

    من نمیدونستم بخندم یا مارمولکو دنبال کنم!!

    خلاصه با هزارتا دنگ و فنگ و جیغ و فرار خانوم من فاتحانه تو جنگ پیروز شدم و مارمولک بیچاره دار فانی رو وداع گفت!"با عرض پوزش از خدمت سونایی جونم"

    والا من خودمم بخوام نمیذارند دستم به خون موجودات نحیف و ظریفی چون مارمولک آلوده نشه

    اینم از ماجرای عروس خانوم ما!

  16. 5 کاربر از پست مفید Dorna dordone سپاس کرده اند .


  17. #49
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندس فناوری اطلاعات(it)
    نوشته ها
    1,099
    ارسال تشکر
    2,556
    دریافت تشکر: 3,904
    قدرت امتیاز دهی
    12376
    Array
    maryam kia's: نیشخند

    پیش فرض پاسخ : سوال دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Dorna dordone نمایش پست ها
    کشتین منو با این همه خاطرات مارمولکی

    والا مارمولکم موجود زنده ست و هیچ خطر جانی هم واسه هیچکس نداره..سونایی ممنونم از این همه اطلاعات خیلی خوب بود

    من نمیدونم این تیمسارمون چطوری این جنایاتو در حق موش و مارمولک کرده!!!!

    بخدا اگر جیغ و داد و بیداد این آبجیا نبود من مسالمت آمیز در کنار همه ی مخلوقات خدا زندگی میکردم..

    امان از دست اینا

    بذارید یه داستان بگم از این عروس خانوم ما!

    یه روز تو خونه نشسته بودم البته قبل از دوران دانشگاه .. پشت کنکور لم داده بودم کهههه....

    صدای زنگ تلفن بلند شد!

    با خودم گفتم کیه اول صبح؟!!!

    بر خلاف میل باطنی دل از زمین کندم و گوشی رو برداشتم!

    گفتم : الو بفرمایید!

    دیدم یه صدایی با ترس و لرز میگه : مریمممم!

    میگم: اااا ، ندا توییی؟؟؟

    میگه : آره بلند شو بیا خونه ی ما!

    میگم: چته؟ چیزی شده؟

    میگه واااااااای مریم ماارمولکککککککککک!!! وااایی داره نگاه میکنه!!! واییی الان دمشو تکون داد!!! واااااایییی داره میاد طرفم .. جیییغ داد و بیداد !!!

    من که ترکیده بودم از خنده و دستم رو دلم بود میگم: بابا کاری باهات نداره کهههه!!!

    میگه: میخندیییی!!! میدونی الان من تو چه وضعیمممم!!

    میگم: چه وضعی؟

    میگه: از صب که دیدمش دو تا بالشت گذاشتم زیر پام و واسادم رو بالشتا

    منو میگین منفجر شده بودم از خندهههه

    اما میدونستم چه عروس ترسویی داریم و نمیخواستم دل نازکشو بشکنم

    گفتم : چجوری تلفن و برداشتی؟

    گفت: با هزااااااااااار تا زحمت و ترس و لرز هی بالشتا دستم بوده و تا تکون میخورده میپریدم روش

    من دیگه داشتم میمردم از خنده و دلم درد گرفته بود چون آروم و بی صدا میخندیدممم

    با حالت مظلومانه ای گفت : میاییییی؟؟!!

    نیای داداشت بی غذا میمونه هااااا.. من تا ظهر که بیاد از جام جُم نمیخورم

    گفتم: گوشی رو بذار اومدم

    خونه داداش تو شهرک بود و من باید نیم ساعت با ماشین طی میکردم که برسم اما گفتم شکم داداشو چیکار کنم؟

    خلاصه رفتم خونه شونو زنگ زدم!حالا عروس خانوم با چه ترسی اومد و چقدر پشت در موندم بماند

    تا درو باز کرد پرید داخل و رو همون بالشتا واستادو گفت: اوناش اونجاست! مریم جووووووووونِ خودت بکشش

    من نمیدونستم بخندم یا مارمولکو دنبال کنم!!

    خلاصه با هزارتا دنگ و فنگ و جیغ و فرار خانوم من فاتحانه تو جنگ پیروز شدم و مارمولک بیچاره دار فانی رو وداع گفت!"با عرض پوزش از خدمت سونایی جونم"

    والا من خودمم بخوام نمیذارند دستم به خون موجودات نحیف و ظریفی چون مارمولک آلوده نشه

    اینم از ماجرای عروس خانوم ما!
    چه اکشن بودهوالا منم مثله عروستونم.هرگز با این موجوداته بی سر وپا کنار نمیامخداروشکر دیشب قیافه ی نحسشو ندیدمفک کنم ترسید ازم رفت
    <a href="http://typeiran.com/r/19340"> تایپایران - مرکز تخصصی تایپ </a>

  18. 4 کاربر از پست مفید maryam kia سپاس کرده اند .


  19. #50
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    ارشد ژنتیک ،کارشناسی میکروبیولوژی
    نوشته ها
    2,987
    ارسال تشکر
    25,976
    دریافت تشکر: 13,088
    قدرت امتیاز دهی
    24668
    Array
    سونای's: جدید81

    پیش فرض پاسخ : سوال دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam kia نمایش پست ها
    پیدا کردم یه عکسی مثله خودش اینجوری بود
    عزیزم این که خوجل بود... همیشه میگن ترس از عدم شناخته...
    اگه چند دقیقه بهش نگاه کنی و بگی اونم حق زندگی داره و مث عروسکات نارش کنی ( البته کلامی ) مشکلت باهاش حل میشه
    البته یکم ترس رو حق داری.... ولی دیگه نه این حد که از ترس بفکر کشتنش بیفتی خدای نکرده حدای نکرده....


    نقل قول نوشته اصلی توسط Dorna dordone نمایش پست ها
    سونایی ممنونم از این همه اطلاعات خیلی خوب بود


    خواهش میکنم عزیزم

    من نمیدونم این تیمسارمون چطوری این جنایاتو در حق موش و مارمولک کرده!!!!


    هییییییی چی بگم.....

    خلاصه با هزارتا دنگ و فنگ و جیغ و فرار خانوم من فاتحانه تو جنگ پیروز شدم و مارمولک بیچاره دار فانی رو وداع گفت!"با عرض پوزش از خدمت سونایی جونم"

    دیگه اینکارو نکن گلی!! باشه؟؟؟؟

    ببین اینجور موقع ها بگو عروس برو بیرون یه هوا بخور اومدی این وروجک نیست...بزا برن بعد زنده بیرونش کن...

    البته جلوشون زنده بیرونش کنی بهتره...آخرش خودشونم احساس رضایت میکنن....
    راستی در مورد اینکه نیم ساعت راهو رفتی کاملا درکت میکنمو احساس همدردی مینمایم...



    ستاره ها نهفتم در اسمان ابري
    دلم گرفته اي دوست، هواي گريه با من

  20. 4 کاربر از پست مفید سونای سپاس کرده اند .


صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd September 2013, 03:09 PM
  2. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 24th August 2013, 10:56 AM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th August 2013, 05:11 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st August 2012, 03:08 AM
  5. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 12th October 2010, 09:14 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •