ممنون از شما
راجب سئوال اول باید گفت که همون طور که در کتاب های تاریخ خوندین منطقه اسرائیل قبلا متعلق یهودیان بوده و یه زمانی خشایار شاه اونا رو آزاد کرد و و و... .
در زمان جنگ جهانی همین که هیتلر تصمیم گرفت یهودیان را محو کند فکرتشکیل دولت یهودی در اون سرزمین که صده ها بود تحت سکونت اعراب بود به فکرشون خطور کرد.
خب مسلمه که در اون قسمت مدیترانه یا جای یهودیان و دولت یهودی هست یا جای اعرابی که صدها سال ساکن منطقه بودن. خب یهودیان از سالها قبل مهاجرت کرده بودن به فلسطین
و کم کم زمین های اعراب اونجا رو میخریدن.به جایی رسید که عملا کل زمین های فلسطین رو یهودی ها خریده بودن و این شد که یهودی ها بلند شدن و گفتن این سرزمین مال ماست .
واعراب رو بیرون کردن. این خیلی خیلی خیلی خلاصه و روان بود وگرنه جزئیات فراوان داره.
بد نیست کمی راجب تشکیل اسرائیل هم بدونی:
این بخشی از مقاله اقای محمود زاده هست ۲۸ شهریور ۱۳۸۲ - ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۳
""ما میخواهيم سنگ بنای خانهای را پی ريزی كنيم ، كه روزی مسكن ملت يهود خواهد شد." تئودور هرتزل (Theodor Herzl) با اين جمله نخستين كنگره صهيونيستهای جهان را در ٢٩ آگوست ١٨٩٧ در بازل سوئيس افتتاح كرد. در آن زمان جمعيت يهودی فلسطين تنها ٤٥٠٠٠ نفر بود كه بيشتر اين افراد طی دهه هشتاد سده نوزدهم از روسيه و با هدف فرار از كشتارهای مقطعی يهوديان در روسيه از آن كشور به فلسطين مهاجرت كرده بودند. فلسطين در اين زمان زير حاكميت تركيه عثمانی بود و تركان در واگذار كردن اين سرزمين به يهوديان نقش ويژهای بازی كردند. با اينهمه كنگره نخستين صهيونيستها هنوز به دلايل ديپلماتيك از هدف اساسی اين جنبش كه تشكيل دولت اسرائيل بود، سخنی به ميان نمیآورد. تازه در سال ١٩١٧ بود كه در "بيانيه بالفور" (Balfour Declaration) ، وزير خارجه وقت انگلستان تشكيل دولت اسرائيل را از طرف آن كشور مورد پشتيبانی قرار داد. "بيانيه بالفور" زمينه تشكيل يك دولت تحت الحمايه انگلستان را در سرزمينهای فلسطينی پيش بينی میكرد. بدين ترتيب مقدمات حقوقی تحت الحمايگی سرزمين فلسطين زير نظر جامعه ملل به نتيجه رسيد و با موازين حقوق بينالملل تطبيق داده شد. هدف انگلستان از دنبال كردن چنين پروژهای بگفته تحليلگران غربی اين بوده كه برای انگستان "مكانی زير آفتاب تابان" (A Place under the Sun) بدست آورند، يعنی نفوذ خود را در منطقه خاور ميانه مستحكم سازند. برای يهوديان كه از كشتارهای وسيع در اروپای مسيحی بجان ٓآمده بودند، تشكيل يك دولت يهودی در "سرزمين موعود يهوديان" يك آرزوی بزرگ بشمار میرفت و شكل گيری جنبش صهيونيسم كه بطور كلی يك جنبش سكولار اروپايی قلمداد میشد، در همين چارچوب بود. با اينهمه تشكيل يك دولت يهودی به اين آسانی نبود و فجايع بعدی در اروپا توسط نازيها به رشد روند تشكيل يك دولت اسرائيلی در خاك فلسطين و مشروعيت بخشيدن به آن ، كمك شايانی نمود. انگستان در طول جنگ جهانی دوم و پس از آن وارد درگيری اعراب و اسرائيل گشت و در اينراه گاه حتی از مهاجرت يهوديان اروپا به فلسطين جلوگيری بعمل میٓآورد تا بدينوسيله نظر اعراب را به خويش جلب كند. اما توان انگلستان كه در نتيجه جنگ لطمههای جدی خورده بود و میرفت كه امپراتوری خود را به آمريكا واگذار كند، محدود بود. بدينترتيب سازمان ملل متحد وارد اين جريان شد و در سال ١٩٤٧ در يك كميسيون ويژه تصميم گرفت كه در سرزمين فلسطين يك دولت اسرائيل و يك دولت فلسطين و يك منطقه ويژه در بيت المقدس بوجود بياورد. يهوديان اين طرح را پذيرفتند، اما اعراب از پذيرفتن آن سرباز زدند. در نتيجه جنگ استقلال طلبانه فلسطين ٓآغاز گشت. "
در مورد دومین سئوال باید گفت دلیل جوی هست که به قول معروف بهار عربی ایجاد کرد و مردم کشور های عربی رو امیدوار کرد که بله اونا هم میتونن از دست حکام ستمگرشون رها بشن. همونطور که میدونی حافظ اسد یعنی پدر همین بشار اسد رئیس جمهور قبلی سوریه 40 هزار انسان رو در طول یک جنگ داخلی قتل عام کرد.مردم سوریه تحت یک حکومت مادام العمر زندگی میکنند. یعنی یک رئیس جمهوری که تا اخر عمر وبه صورت انتخابات های فرمایشی انتخاب میشن. حزب بعث (شبیه عراق) تنها حزب وحزب حاکم سوریه هست . مردم سوریه از لحاظ اقتصادی (اقوام بنده زیاد رفتن خبر دارن) مشکلی نداشتند به اون صورت اما به علت سیستم بسته انتقاد و سیستم بسته سیاسی در این کشور همیشه مردمی ناراضی بودند. اینو هم باید بگم حکومت سوریه از اقشار علوی (چیزی شبیه شیعه) هستند که اقلیت محسوب میشن.یعنی حکومت اقلیت بر اکثریت. تمام منافع اقتصادی کشور رو علوی ها می برند وسنی ها و... حق ندارند دخالت داشته باشن.مجموعه این عوامل باعث شد تا با اولین جرقه این بغض بترکه و با بهار عربی سوریه ای ها هم تظاهرات کنند. اما دولت اشتباه بدی انجام داد وبا خیال اینکه دست برتر رو داره بازی رو مسلحانه کرد که میبینیم سوریه به جنگ داخلی کشیده شده. مخالفانی که ابزارشون برای تظاهرات فقط سنگ و...بوده الان توپ وتانک در اختیار دارن. متاسفانه سلفی ها وتکویری ها و وهابی ها هم به جنگ کشیده شدن و قصد دارن دولت اینده رو یک دولت افراطی اسلامی تبدیل کنند. دلیل اینکه امریکا وارد جنگ نمیشه هم دقیقا همینه.چون نمیخواد باعث پیروزی مخالفانی بشه که بعدا مثل طالبان والقاعده بر علیه خودش تیز بشن وبجنگند.
در مورد سئوال سوم باید گفت الان واقعا معلوم نیست چی به چیه. درگیری های اخیر هم به علت کودتای ارتش علیه دولت مرسی هست. که الان طرفداران مرسی در حمایتی از مرسی به خیابون ریختند وارتش داره قلع وقمشون میکنه وحاظر نیست مرسی رو به قدرت برگردونه. هم ارتش هم اخوان المسلمین در این بین دارن انقلاب مصر رو مصادره میکنن و منحرف میکنند. از یک طرف مرسی وقتی سر کار بود میخواست مصر رو جمهوری اسلامی کنه از طرفی هم ارتش میخواد حکومت لائیک باشه.خدا بهشون رحم کنه با این همه تناقض.
موفق باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)