ببخشيد اشتباه شد
اي هدهد صبا به صبا مي فرستمت بنگر كه از كجا به كجا مي فرستمت
ای عشق همه بهانه از توست
من خاموشم این ترانه از توست
آن بانگ بلند صبحگاهی
وین زمزمه ی شبانه از توست!
تا توانی رفع غم از چهره غمناک کن / در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
در وهم نیاید که چه مطبوع درختی
پیداست که هرگز کس ار این میوه نچیدست
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)