تا توانی رفع غم از چهره غمناک کن / در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن
تا توانی رفع غم از چهره غمناک کن / در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
نگاهت میکنم اما نگاهم از تو میترسد
دل شیدای مست بی پناهم از تو میترسد
دستم نداد قوت رفتن به پیش دوست
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدم
مست عشقم مست شوقم مست دوست
مست معشوقی که دنیا دست اوست
تو آنی کزان یک مگس رنجه ای
که امروز سالار و سرپنجه ای
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...
رهروان مست ولاي تو علي جان عالم به فداي تو علي
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)