پاسخ : صندلی داغ با حضور جناب rsa71
حمییییییییییدنوشته اصلی توسط *FATIMA*
كپى كه نه ! طراحش خودمم ، فقط گفتم اين يكى رو كپى گفتم وقت براى سؤالاى بعدى داشته باشم
گفتى راهنمايى شر نبودى !!!!! با اين حساب هر وقت سنت رفت بالا شر تو خونت جريان يافت ؟
به شدت جاری شد
براى شما جشن تكليف مگه نميگيرن تو ١٦ سالگى ؟! بهش چى ميگن پس ؟! مرد گنده که جشن نداره البته گرفتن ولی سایر موارد پیش اومد یادشون رفت اصل مطلب رو بگن
چقدر شعر حفظى ؟! خیلی کم ولی تک بیت و تک جمله زیاد بلدم
اين شعرها رو چه زمانى ياد گرفتى ؟! به مرور
اهل مشاعره هم كه ديدم هستى ! اون لحظه یادم نمیاد با اون حرف به همین دلیل کم مشاعره میکنم
دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند / گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند ....... با د ادامه بده ؟ در کارگه کوزه گری رفتم دوش / دیدم دو هزار کوزه ..... خموش ش بده
غير از هنر آشپزيت چه هنر ديگه هم دارى ؟ من از همه چیز یکم بلدم
اولين خاطره اى كه از زمان طفوليت دارى مربوط به چند سالگيته ؟! تعريف كن ؟! حدود 3با عموم اینا رفته بودین بیرون شهر بعد داشتیم تو رودخونه با پسر عموهام شنا میکردیم یه لحظه من از دستشون لیز خوردم رفتم تو یه حالت گرد آب بعدش دیگه بابام اینا اومدن نجاتم دادن
گفتى ظرف شكوندى ! چرا ؟! چى شد كه دست به شكوندن ظرف زدى ؟ بر اثر شيطنت كه نبود ؟ نه میخواستم آب بخورم لیوان خیس بود از دستم لیز خورد افتاد
چقدر به خاطره ها اهميت ميدى ؟! خیلی زیاد
به زندگى چقدر اهميت ميدى ؟ بیشتر از اون
به خودت چى ؟ کم
چقدر اهل ورزش هستى ؟ الان خیلی کم ولی قبلا ورزشکار بودم
به پياده روى و كوه نوردى چقدر اهميت ميدى ؟ پیاده روی زیاد ولی کوه چون اینطراف نیست کمتر ولی وقتی سمت تهران یا اصفهان یا حتی بهبهان میرم حتما باید یه کوهی برم وگرنه نمیشه
حالا مگه اين ورزش نبود چى ميشد ؟ چیز خاصی نمیشد تلفات ورزشی کمتر میشد
تا حالا سعى كردى لهجه هاى مختلف رو تقليد كنى ؟ خیلی زیاد همین جند وقت پیش که مشهد بودم تا یه هفته بعد از برگشتم مشهدی حرف میزدم
اين پدر من چجورى شد برادرت ؟ تعريف ميكنى برامون ؟ نمیدونم چی شد خودشو چسبوند به من
تا حالا شب تو جنگل و بيشه بودى ؟شب بمونم نه ولی بودم تا خیلی بعد از غروب
تا حالا گرگ رو از نزديك ديدى ؟ از نزدیک نه ولی دور آره
چجورى ميشه زندگى رو از نو ساخت ؟ به سختی ولی کار نشد نداره
چجورى ميشه تو اوج نااميدى به زندگى علاقمند بود ؟ منو ببین یاد بگیر
زندگى نرماليته يعنى چى ؟ خودتی
فرق حقيقت با واقعيت ؟ دقیق نمیدونم ابراز نظر نمیکنم
تا حالا شده تو توهماتت گم بشى ؟ بله
زندگى رؤيايى يعنى چى ؟ میگن خوبه ولی به شرط اینکه از واقعیت فاصله نگیری
چى ميشد اگر بود و زندگى بهتر بود ؟ میگن اگر رو کاشتن سبز نشد وقتی سبز نشه باید یه کار دیگه کرد
تا حالا شده به ديوار زل بزنى و مورچه اى كه داره رو ديوار راه ميره رو تا مقصدش همراهى كنى ؟ بله
تا حالا شده دست به تشريح مورچه بزنى ؟ یه چند بار خاصم ولی نشد
بدترين روز زندگى چجورى رقم ميخوره ؟معمولا با رقم خوردن یه سری اتفاقات مثل رفتن کسی مشکلی که برات ایجاد بشه یا خبر بدی بهت بدن
بهترين روز زندگى چى ؟ هر کجا بخت خوش افتادهمانجاست بهشت
چرا همه فكر ميكنيم بهتر از خودمون راننده اى در جهان وجود نداره ؟ تقصیر جو سازی اطرافیانه
زندگى افراطى يعنى چه ؟ یعنی بی خیال قصیه نشد
چرا اينقدر براى خودمون بهانه هاى مختلف ميتراشيم ؟ برای عدم روبرویی با واقعیت
چرا زندگى رو همانطور كه هست نمى پذيريم ؟ چون میترسیم نتونیم باهاش مبارزه کنیم
چرا تا هيچى نشده بروفن مى خوريم ؟ حال میده
چرا اعصابا كم شده ؟
دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید
مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.
توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
.gif)
.gif "sh_omomi77")
.gif "sh_omomi106")
.gif "sh_omomi115")
.gif "sh_omomi103")
.gif "sh_omomi104")
ک!.gif "sh_omomi78")
.gif "sh_omomi93")
.gif "smilee_new2 (14)")
.gif "smilee_new2 (3)")
.gif "sh_omomi38")
.gif "sh_omomi44")
.gif "sh_omomi48")
بخندی؟؟
.gif)
علاقه مندی ها (Bookmarks)