دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 85 از 297 نخستنخست ... 35757677787980818283848586878889909192939495135185 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 841 تا 850 , از مجموع 2961

موضوع: دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

  1. #841
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    چند روز پیش از شرکت برمیگشتم ساعت 5 نهار هم نخورده بود قاطی بودم عین لشکر چنگیز به سمت خونه میرفتم تا غذا بخورم تو راه یک یارو اومد جلو گفت از تلویزیون هستیم اگر میشه گزارش ازتون بگیریم گفتم نه کار دارم هی سیریش شد یهو گفتم اقا برو اونور گازت میگیرما طرف اینو شنید با دوستش خشکش زد و منم مثل ادم متشخص به سمت خونه راهی شدم

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است


  2. #842
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    برق الکترونیک
    نوشته ها
    1,850
    ارسال تشکر
    8,023
    دریافت تشکر: 11,669
    قدرت امتیاز دهی
    29795
    Array
    shiny7's: جدید44

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    یه روز زیبای پاییزی + گرد همایی 2 نفره دخترونه من و دوست صمیمیم!!!

    GOD is Watching YOU

    insta:
    _shiny7_



  3. 6 کاربر از پست مفید shiny7 سپاس کرده اند .


  4. #843
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    علوم تجربی
    نوشته ها
    2,086
    ارسال تشکر
    13,004
    دریافت تشکر: 10,250
    قدرت امتیاز دهی
    27192
    Array
    solinaz's: جدید92

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط setayesh7777 نمایش پست ها
    منو سلیناز امروز یه گند مشترک زدیم احتمالا هم در یک زمان بودهفرقمون فقط در این بود که اون لو نرفت من لو رفتم شانسه دیگهیعنی اصلا یه ذره شانس ندارمامروز منو سلیناز کلاسمون طولانی بود اون تا 4 مدرسه بود من تا 6 بعدش با هم تصمیم گرفتیم گوشی ببریمداشتیم به هم اس ام اس میدادیم که از این طرف دست من خورد رفت رو موزیک و گوشیم وسط زنگ عربی موزیک پخش کردیعنی من سکته زدم معلممون مرد بود به روی خوش نیاورد منم زود قطعش کردم از اون ورم سلیناز داشته به من اس میداده که ناگهان در حالی که گوشی در دستش بوده ناظم وارد کلاس میشهمنتها سلیناز خیلی هنرمندانه گوشی رو به زیر میز پرت میکنه واز این ماجرا فرار میکنه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط setayesh7777 نمایش پست ها
    ما واقعا به سرمون زدهمنو سلیناز همین حالا به این نتیجه رسیدیم که بعد ار اون همه بدبختی فردا هم گوشی ببریمواقعا دوست دارم نظرتون رو درمورد من و سلیناز بگید خوشگل قاطی کردیم از فشار درسهتازه باز من بهترم سلیناز بدبختو بگو انقدر از این که فردا امتحان نداره خوشحاله که وقتی بهش گفتم فردا رو دعا کن تعطیل شه برگشته به من میگه برای چییه بار امتحان نداشتما اگه گزاشتی برم مدرسه
    در کل فردا منو سلیناز اخراج نشیم صلوات



    خب خیلی خوش گذشت دیروز....هیچ کس نیومده بود و منم تو کلاس یا خواب بودم یا اس ام اس بازی میکردم و بعدشم مراسم بود....خـــعــلی خوب بود!ایندفعه دیگه گند نزدیمدیگه راه افتادم باید چه کارا کنم...



    آینده ای بسازم که گذشتم جلوش زانو بزنهツ





  5. 4 کاربر از پست مفید solinaz سپاس کرده اند .


  6. #844
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    ارشد ژنتیک ،کارشناسی میکروبیولوژی
    نوشته ها
    2,987
    ارسال تشکر
    25,976
    دریافت تشکر: 13,088
    قدرت امتیاز دهی
    24667
    Array
    سونای's: جدید81

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط masoume.a.92 نمایش پست ها
    امروز واقعا روز خوبی بود...
    توپ
    مریض کم داشتیم...
    استادمون مهربون شد به جای رسیدگی به کارها رفتیم مرنینگ... صفا داشت... کلی چیز یاد گرفتیم
    بعدشم باز استادمون مهربونی کرد تو کلاس رزیدنت ها نشستیم باز کلی چیز یاد گرفتیم
    بعدشم اومدیم یکم معاینه و اینا...
    بعدش امتحان تئوری دادیم بالاترین نمره رو خودم آوردم
    روز آخر این بیمارستان بود راحت شدم از اینجا، عوض میشه بیمارستان از هفته بعد یکم تنوع میشه
    خعلی روز خوبی بود

    آجی بیمارستان ِمن هم انشاءالله هفته ی دیگه 5شنبه کلا تموم میشه!!!
    بیصبرانه منتظرم وقتم ازاد بشه بشینم راحت برا ارشد بخونم!!!
    مشاور بهم گفت من با کسی تعارف ندارم! با این وضعیت امید قبولی نداشته باش!!

    از کار هم استعفا دادم بلکه فرجی شه!!!

    ستاره ها نهفتم در اسمان ابري
    دلم گرفته اي دوست، هواي گريه با من

  7. 6 کاربر از پست مفید سونای سپاس کرده اند .


  8. #845
    کاربر جدید
    نوشته ها
    28
    ارسال تشکر
    11
    دریافت تشکر: 69
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    سلام . من همینجوری داشتم نت گردی میکردم بعد یه چیز خوب پیدا کردم دانشگاه های خوب میان بعضی


    از درساشونو آنلاین هم روی سایتشون قرار میدن بعد من دانشگاه MIT رو دیدم . MIT OpenCourseWare


    این مربوط به ساینس هستش . http://ocw.mit.edu/courses/life-sciences/ . توی خود سایت بقیه رشته ها رو


    هم داره و تازه ! دانشگاه شهید بهشتی ترجمه هم کرده بعضی از فایلارو که متاسفانه توی زیست شناسی


    ترجمه نشده بودو خوب دوستان اگه میخوان استفاده کنن باید از زبون اصلیش استفاده کنن . خیلی عالی


    هستش و خوب کلا اگه OpenCourseWare رو سرچ کنید براتون همه ی دانشگاه ها رو میاره .

  9. 6 کاربر از پست مفید f.y166 سپاس کرده اند .


  10. #846
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    0
    ارسال تشکر
    11,136
    دریافت تشکر: 25,270
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    M@hdi42's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    خستــه ام
    از خودم خستــه ام
    روزهای بی حوصلـــگی
    شبهای کشــــــــــدارِ تنهایی
    از این شعرهای تــــــکراری
    عشـق ها
    عاشقـانه ها
    حتی شکست های تــکراری
    از این حضورهای مترسک وارِ پر از تردید
    از امتدادِ مستمر چهار فصلی که از کفِّ ما میروند
    بدون هیــــچ چ چ چ تغییر ... بدون هیچ تغییر
    خالی شــده ام
    خالی مـــیروم
    هیچ فکری در سرم نمیماند ... نمی آید کـــه بماند
    .....
    همین روز هاست که خودم را یک جایی گــم کنم ....




    ویرایش توسط M@hdi42 : 13th November 2013 در ساعت 01:22 PM

  11. 7 کاربر از پست مفید M@hdi42 سپاس کرده اند .


  12. #847
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    علوم تجربی
    نوشته ها
    2,086
    ارسال تشکر
    13,004
    دریافت تشکر: 10,250
    قدرت امتیاز دهی
    27192
    Array
    solinaz's: جدید92

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)


    گاهي عجيب ، بدت مي آيد ،
    از همه چيز اصلا ..
    كه از خودت هم متنفر مي شوي ..
    كه مي گويي چرا بدم اين همه ؟!
    كه من اين همه بد بودن را كي بلد شدم ؟؟
    و بدتر اينكه بالا مي آوري اين همه احساس را ،
    آخ كه درد دارد ، باور كن درد دارد ،
    و تو اصلا نميبيني ،نمي خواهي كه ببيني ،
    و بعدترش دلت فقط تنها بودن مي خواهد ،
    كه رها شوي از همه ،
    از اين دنيا ،اصلا از خودت ....
    كه باران باشد فقط ،
    از آن باران هايي كه دوست دارم ،
    كه حسابي خيس شوم ،
    سبك شوم ،
    پرواز
    كنم اصلا ،
    كه مي دانم آخرش سقوط است ،
    نه اصلا فرود ،
    چه فرقي مي كند ، اخرش دوباره روي زميني ...
    اه ..
    گاهي چه درد مي كشم ،
    اين من بودن را ؟؟!!!




    آینده ای بسازم که گذشتم جلوش زانو بزنهツ





  13. 6 کاربر از پست مفید solinaz سپاس کرده اند .


  14. #848
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    رادیوتراپی
    نوشته ها
    955
    ارسال تشکر
    3,360
    دریافت تشکر: 3,134
    قدرت امتیاز دهی
    2493
    Array
    Helena.M's: جدید4

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    خیلی ناراحتم

    نمیدونم چیکارکنم

    یه بغضی گلومو گرفته داره خفم میکنه........


  15. 7 کاربر از پست مفید Helena.M سپاس کرده اند .


  16. #849
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34266
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط ریپورتر نمایش پست ها
    چند روز پیش از شرکت برمیگشتم ساعت 5 نهار هم نخورده بود قاطی بودم عین لشکر چنگیز به سمت خونه میرفتم تا غذا بخورم تو راه یک یارو اومد جلو گفت از تلویزیون هستیم اگر میشه گزارش ازتون بگیریم گفتم نه کار دارم هی سیریش شد یهو گفتم اقا برو اونور گازت میگیرما طرف اینو شنید با دوستش خشکش زد و منم مثل ادم متشخص به سمت خونه راهی شدم
    اهم اهم ! یعنی عجب کلامی به کار بردیااااااااااااااا ! خوبه طرف سکته نزده
    حالا شما یه نگاه به طرف مینداختی ببینی سالمه بنده خدا !

    نقل قول نوشته اصلی توسط سونای نمایش پست ها
    آجی بیمارستان ِمن هم انشاءالله هفته ی دیگه 5شنبه کلا تموم میشه!!!
    بیصبرانه منتظرم وقتم ازاد بشه بشینم راحت برا ارشد بخونم!!!
    مشاور بهم گفت من با کسی تعارف ندارم! با این وضعیت امید قبولی نداشته باش!!

    از کار هم استعفا دادم بلکه فرجی شه!!!
    این استادتون که منم ناامید کرد که !
    اینقدر این سوژه های ناامیدی زیاد شد که من ترجیح دادم دوباره برم سرکار
    تازهههههههههههههه خیلی هم خوب شد ! اعتمادم زیاد شدههههههههههههههکه نگو

    نقل قول نوشته اصلی توسط M@hdi42 نمایش پست ها
    خستــه ام
    از خودم خستــه ام
    روزهای بی حوصلـــگی
    شبهای کشــــــــــدارِ تنهایی
    از این شعرهای تــــــکراری
    عشـق ها
    عاشقـانه ها
    حتی شکست های تــکراری
    از این حضورهای مترسک وارِ پر از تردید
    از امتدادِ مستمر چهار فصلی که از کفِّ ما میروند
    بدون هیــــچ چ چ چ تغییر ... بدون هیچ تغییر
    خالی شــده ام
    خالی مـــیروم
    هیچ فکری در سرم نمیماند ... نمی آید کـــه بماند
    .....
    همین روز هاست که خودم را یک جایی گــم کنم ....




    ووووووووووووویییییییییییی ییییییییییییی ! چه شود
    افسردگی ! ناراحتی !!!!!!!!!!!!!!!!! تکرار !!!!!!!!! شکست !!!!!!!!!!!!!!!!
    نگو تو رو خدا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    زندگی جریان دارد حتی با همین حرفای بالا !
    افسردگی رو دلشاد کن ! ناراحتی رو با شادمانی عوضش کن ! با تکرار یه واژه نو بساز ! شکست رو هم یه جوری شکستش بده

    نقل قول نوشته اصلی توسط radiotherapist نمایش پست ها
    خیلی ناراحتم

    نمیدونم چیکارکنم

    یه بغضی گلومو گرفته داره خفم میکنه........
    ووووووووووووووووووییییییی ییییییییییییییی نکن تو رو خدا !!!!!!!!!!!!!!!!!!! دلم گرفت
    دوست داری منم باهات گریه کنم ؟! اصلاً یه هم پایه میخوای ؟!

    میشه بغضتو تبدیل به گریه کنی ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! شاید سبک شی
    ولی اگه راه و روش خالی کردن بغض رو تو این روزا پیدا کردی به منم بگو
    من گریه هامو کردم ، فقط یه عالمه بغض دارم ، فقط خالی نمیشه ، راه گلومو بند کرده
    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  17. 5 کاربر از پست مفید *FATIMA* سپاس کرده اند .


  18. #850
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    رادیوتراپی
    نوشته ها
    955
    ارسال تشکر
    3,360
    دریافت تشکر: 3,134
    قدرت امتیاز دهی
    2493
    Array
    Helena.M's: جدید4

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط *FATIMA* نمایش پست ها


    ووووووووووووووووووییییییی ییییییییییییییی نکن تو رو خدا !!!!!!!!!!!!!!!!!!! دلم گرفت
    دوست داری منم باهات گریه کنم ؟! اصلاً یه هم پایه میخوای ؟!

    میشه بغضتو تبدیل به گریه کنی ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! شاید سبک شی
    ولی اگه راه و روش خالی کردن بغض رو تو این روزا پیدا کردی به منم بگو
    من گریه هامو کردم ، فقط یه عالمه بغض دارم ، فقط خالی نمیشه ، راه گلومو بند کرده

    سلام عزیزم......

    بغضم اون شب شکست یه کمی سبک شدم

    منتها یه غمی دارم که نمی دونم کی میخواد برطرف شه دارم حسابی اذیت میشم نمی دونم باهاش چیکار کنم


  19. 2 کاربر از پست مفید Helena.M سپاس کرده اند .


صفحه 85 از 297 نخستنخست ... 35757677787980818283848586878889909192939495135185 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 29th November 2014, 09:41 PM
  2. خبر: برنامه‌هاي حمايت از دانش‌آموزان نخبه اجرا مي‌شود
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار عمومی نخبگان
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 4th January 2013, 11:24 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th November 2011, 08:42 AM
  4. مقاله: راهبردهاي آموزشي اشاعة مديريت دانش
    توسط MR_Jentelman در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd February 2010, 10:16 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th January 2010, 07:28 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •