سيدضياالدين طباطبايي
1268 شمسي
تاریخ تولد
8 شهريور سال 1348 خورشيدي
تاریخ درگذشت

توضيحات - آرامگاه


بیوگرافی و زندگینامه
30 اوت سال 1969 (8 شهريور سال 1348 خورشيدي) سيدضياالدين طباطبايي (يزدي) در 80 سالگي درگذشت و در آن روز از خود يك دختر 3 ساله و يك پسر 2 ساله و تاريخچه اي پر از ماجرا به يادگار گذارد كه هنوز جا دارد در زواياي آن به بررسي پرداخت. وي از نوجواني به كار روزنامه پرداخت. سابقه تحصيل در فرانسه داشت. در يكي از حساسترين ايام قرن 20 بازيگر اصلي يك كودتا در ايران شد كه فصل تازه اي را در تاريخ ميهن ما گشود. درگيري دكتر مصدق با او از صحنه هاي جالب تاريخ سياسي معاصر ايران است. اگر تاريخچه زندگاني سيدضيا الدين را مرور كنيم با تعجب مي بينيم كه بسياري از كارها را از مهرماه و دو مورد را در هفتم مهرماه آغاز كرده بود.
سيدضيالدين پسر ميرزا علي آقا يزدي هفتم مهرماه 1288 خورشيدي (1909 ميلادي) روزنامه "شرق" را به مديريت خود به زبانهاي فارسي و فرانسه منتشر ساخت كه پس از لغو پروانه از 15 مهر سال بعد، روزنامه "برق" را به جاي آن نشر داد. 28 اسفند 1296 (1918) كه هنوز جواني بيش نبود درصدر يك هيات از جانب وثوق الدوله به روسيه اعزام شد تا زمينه امضاي قراردادي را فراهم سازد. گزارش او درباره آن چه را كه در اين سفر ديده بود و دگرگوني ناشي از انقلاب بلشويكي در روسيه در نوع خود جالب است. پس از روزنامه "برق"، سيدضياالدين روزنامه "رعد" را منتشر ساخت كه انتشار و تجديد انتشار آن عمري نسبتا طولاني داشت. تغيير نظام روسيه، بيش از هر كشور ديگر در ايران موثر افتاد و انگلستان رقيب قديمي روسيه بر سر ايران مجبور شد دست به مانورهاي متعدد بزند تا بدون اصطكاك با موازين جامعه ملل كه تازه تاسيس شده بود و مشروطيت جديد الولاده ايران، جاي پاي خود را نه تنها حفظ بلكه محكمتر كند و كودتاي 21 فوريه سال 1921(سوم اسفند 1299 خورشيدي) را به حساب همين مانورها نوشته اند كه دو عامل اصلي روي پرده آن سيدضياالدين و ژنرال رضاخان بودند. اين دو قبلا ملاقاتهايي داشتند. دوم اسفند كه ژنرال رضاخان با 2500 قزاق و توپ به شاه آباد (نزديك تهران) آمد، سيد ضيا به ديدار او شتافت و براي قزاقها نطق كرد و طبق گزارشها، سه ماه حقوق عقب افتاده آنان را پرداخت كرد! و اين نيرو علي رغم مخالفت احمدشاه قاجار روز بعد تهران را تصرف و احمد شاه را مجبور به صدور حكم نخست وزيري سيد ضياالدين و سردار سپه اي رضاخان كرد. سيد ضياالدين در طول سه ماه نخست وزيري خود روزنامه ها را بست و بسياري از مقامات و نخست وزيران سابق را به زندان افكند. دكتر مصدق كه در آن زمان استاندار فارس بود به احمدشاه كه حكم نخست وزيري سيدضيا را امضا كرده بود اعتراض كرد و از همان زمان درگيري اين دو سياستمدار آغاز شد. سيدضيا تنها اجازه داده بود كه روزنامه "ايران" متعلق به دولت انتشار خود را ازسر گيرد. احمدشاه در پي يك مشاجره با او بر سر بازداشت بدون دليل مقامات سابق روز 24 مه سال 1921 سيدضيا را بركنار كرد و سيدضيا با هزينه دولت و يك اسكورت مسلح از طريق عراق به خارج رفت و تا 1322 (1943) به مدت 22 سال در خارج از ايران بود و در فلسطين داراي مزرعه بود. وي هفتم مهرماه سال 1322 به ايران بازگشت و از يزد نماينده مجلس شد كه دكتر مصدق نماينده اول تهران تلاش بسيار كرد تا اعتبار نامه او رد شود و در نطقي طولاني وي را عامل انگلستان معرفي كرد. با وجود اين اعتبار نامه به تصويب رسيد. قوام السلطنه نخست وزير وقت اول فروردين سال 1325 خورشيدي سيدضيا را طبق ماده پنج حكومت نظامي به زندان فرستاد كه تا 25 اسفند كه به دليل بيماري آزاد شد در بازداشت بود. وي باز دست از سياست نكشيد و به تاسيس حزب پرداخت، ولي از اواسط دهه 1330 تا پايان عمر، عمدتا در ملك خود سعادت آباد (شمال تهران) به سر مي برد، اما ملاقاتهاي سياسي او هيچگاه قطع نشد. حتي شاه سابق 21 فروردين سال 1344، پس از حادثه تيراندازي كاخ مرمر در حالي كه سيدضيا در كنارش نشسته بود با اتومبيل روباز از خيابانهاي تهران گذشت تا مردم زنده بودن وي را باور كنند.