اخبار فوتبال داخلی ایران

[Shr776]

کریم باقری، کاپیتان پرسپولیس با گل استثنایی اش در دربی هم طلسم گل نزدن هایش در این دیدار را شکست و هم موفق به شکستن یک رکورد دیگر شد. باقری با گلی که وارد دروازه وحید طالب لو کرد توانست رکورد سهراب انتظاری را بشکند.
پیش از این بازی سهراب انتظاری با ۲۷ گل زده بهترین گلزن پرسپولیس در تاریخ لیگ برتر بود و باقری در دربی گل ۲۸ خودش را با پیراهن سرخها به ثمر رساند تا بالاتر از او جای بگیرد و پیش بینی می شود که اگر کاپیتان پرسپولیس به همین روند ادامه دهد می تواند این رکورد را بهبود ببخشد.

[Shr776]

امیررضا واعظی آشتیانی مدیرعامل استقلال با وجود شکست در مهمترین بازی سال همچنان روحیه خود را حفظ کرده و با گشاده‌رویی به سوالات ما پاسخ می‌دهد. او که کمی زودتر ورزشگاه را ترک کرد،‌ اخبار شعارهای آخر بازی را دارد اما همچنان همانطور محکم به نظر می‌رسد. او بدون جر زنی، پیرورزی را به حریف تبریک می‌گوید گرچه نکاتی در این زمینه دارد.
آقای آشتیانی مسابقه مهمی را باختید؟
بله درست است. ما بازی را خوب شروع کردیم و از حریف پیش افتادیم و به نظر می‌رسید که حتی توانایی پیروزی را داشته باشیم اما بعد از موقعیت خوبی که در نیمه دوم از دست دادیم گل بدی خوردیم و دیگر فرصت جبران وجود نداشت. این به خاطر طبیعت فوتبال بود والا پرسپولیس برتری خاصی به ما نداشت.
درباره اینکه بازی به تساوی نرسید چه نظر دارید؟
خوشحالم که این اتفاق افتاد گرچه روی بدش نصیب ما شد حالا دیگر شائبه سیاسی که در مورد این بازی وجود داشت از بین رفته است.
شما چرا ورزشگاه را زودتر ترک کردید؟
من قبل از گل دوم به خاطر اینکه به شلوغی برخورد نکنم، به هتل رفتم و در آنجا منتظر بازیکنان ماندم و البته در همانجا از شکست تیم مطلع شدم. به هر حال شکست تلخی بود اما این مساله نباید کار ما را تعطیل کند. ما همچنان مسابقات مهمی در پیش داریم و باید خود را آماده بازی‌های مهمتری بکنیم. اما شکی نیست که من هم به عنوان مدیرعامل همراه هواداران از این باخت ناراحتم.
اینکه علیه شما شعار دادن را شنیدید؟
امروز دوباره خیلی‌ها خواهان بازگشت آقای قلعه‌نویی و رفتن شما شدند. بله. اما این دوستان که تعدادشان هم خیلی زیاد نیست نمایندگان هواداران میلیونی استقلال نیستند. با این حال هر وقت این احساس به وجود بیاید که استقلالی‌ها من را نمی‌خواهند به تصمیم آنها احترام خواهم گذاشت اما همانطور که گفتم این تعداد قلیل نمی‌توانند هواداران استقلال را مدیریت کنند. البته طبیعی است که باخت آن هم در داربی ناراحتی‌هایی به دنبال خواهد داشت و این اعتراض‌ها هم خیلی غیرطبیعی نیست.
بعضی پیشکسوتان استقلال از شما انتقاد کرده‌اند که قبل از بازی گفته‌اید مسئولیت شکست را برعهده می‌گیرید و همین باعث افت روحیه تیم شده است.
این دوستان اشتباه می‌کنند. من با این حرف می‌خواستم از استرس بازیکنان کم کنم. به نظر من این بهترین راهکار برای داربی بود برای اینکه بازیکنان و کادرفنی با خیال راحت کارشان را انجام دهند.
درباره داوری انتقادات زیادی شده آیا شما هم با کادرفنی هم عقیده هستید؟
در واقع ما شکست خورده‌ایم و نباید جر بزنیم اما داور تصمیماتی گرفت که خیلی به نفع ما نبود.
یک آفساید ...
خیر، دو آفساید که می‌توانست برای ما منجر به موقعیت گل بشود. البته من نظراتم را قبل از داربی در یک نامه محرمانه به آقای کفاشیان اطلاع داده بودم و به نظر من آقای مظفری مناسب سوت زدن این بازی نبود. به هر حال کادرفنی هم نظر خودش را دارد اما در نهایت ما شکست خورده‌ایم.
سوال آخر هم در مورد کادرفنی است؟
آقای مرفاوی به کارشان ادامه خواهند داد.

[Shr776]

رضا عنایتی که پس از جدایی از استقلال به الامارات پیوست پیرامون لیگ امارات، شکست استقلال مقابل پرسپولیس و چگونگی جدایی از جمع آبی‌پوشان صحبت‌هایی را انجام داده که در زیر می‌خوانید.
* برای دومین هفته پیاپی برای الامارات گلزنی کردی. وضعیتت‌ چگونه است؟
خدا را شکر می‌کنم که توانستم در دیدار مقابل النصر که برایم جنبه حیثیتی داشت، گلزنی کنم و از این بابت بسیار خوشحالم. هفته گذشته هم در دقیقه ۱۵ از روی نقطه پنالتی دروازه حریف را باز کردم.
* گویا در دیدار دیشب‌ الامارات مقابل النصر دروازه‌بان تیم‌تان مستقیما توپ را وارد دروازه‌ کرده است؟
بله همین طور است. فکر می‌کنم چند سال پیش در لیگ ایران ابراهیم میرزاپور و سوشا مکانی این کار را انجام داده بودند. دروازه‌بان تیم ما از مقابل دروازه‌ ضربه‌ای زد که با اشتباه مدافع و گلر تیم حریف توپ مستقیم وارد دروازه شد.
* فکر می‌کنی الامارات می‌تواند قهرمان جام حذفی شود؟
در فینال با الشباب بازی داریم که اگر بچه‌ها جوگیر نشوند و مثل همیشه غرور آنها را نگیرد می‌توانیم هم در جام حذفی و هم در لیگ که هم اکنون با اختلاف ۳ امتیاز نسبت به تیم‌های بالاترمان که در رده یازدهم هستیم، نتایج خوبی بگیریم.
* چه طور شد که رضا عنایتی در ایران ناموفق بود اما در امارات گلزنی می‌کند؟
من در ایران هم آماده بودم اما شرایط مهیا نبود. همان طور که می‌دانید در نیم فصل اول چه به لحاظ روحی و چه به لحاظ فنی در شرایط خوبی نبودم. معتقدم در استقلال چیزی به نام اعتماد به نفس وجود ندارد. حالا که در امارات هستم شرایط مهیا شده و بدون دغدغه فکری کار می‌کنم و دیگر درگیر مسائل جانبی نیستیم.
* از کدام مسائل جانبی صحبت می‌کنی؟
در استقلال شرایط فوتبال بازی کردن مهیا نبود. همه رضا عنایتی را می‌شناسند. من کسی نیستم که از بعضی مسائل برای بازی کردن استفاده کنم. این مسائل در استقلال زیاد وجود داشت.
* استقلال در دربی نتیجه را به حریف واگذار کرد. بازی را تماشا کردی؟
من فقط یک نیمه تماشا کردم چون باید به اردوی الامارات می‌رفتم. استقلال خیلی خوب شروع کرد و به گل رسید اما طبق معمول وقتی گل زد، عقب کشید. ظاهرا در نیمه دوم با وجود فوتبال جانداری که هر دو تیم بازی کردند، استقلال نتیجه را واگذار کرد. با این تعریف و تمجیدهایی که از اطرافیان در خصوص بازی می‌شنوم طرفداران دو تیم فوتبال جالبی را دیدند.
* حتما از شکست استقلال ناراحت شدی؟
بله. مگر می‌شود من از باخت استقلال ناراحت نشوم اما قسمت این بود که استقلال بازی را ببازد.
* برنامه نود را تماشا کردی؟ در این برنامه تماشاگران استقلال از حضورت در این تیم انتقاد کرده و تو را مهره سوخته نامیدند.
متاسفانه نتوانستم برنامه نود را ببینم اما طبیعتا وقتی جوسازی صورت می‌گیرد مردم این حرف‌ها را می‌زنند. زمانی که من به استقلال آمدم هواداران توقع داشتند همان رضا عنایتی باشم که در طول ۳ سال مدام برای این تیم گل زدم اما شرایط، شرایطی نبود که رضا عنایتی بتواند خودش را نجات بدهد. وقتی از داخل باشگاه به تیم ضربه می‌زنند همین حرف‌ها هم مطرح می‌شود. من از شما سئوال می‌کنم آیا جواب بازیکنی که به عنوان بهترین بازیکن تاریخ باشگاه استقلال انتخاب شده، این است؟ آقایان در سایت باشگاه علیه بازیکن خودشان مطلب نوشتند و حرف از دندان‌های پوسیده زدند. آنها گفتند من نمی‌توانم راه بروم اما حالا به آنها می‌گویم که من نه تنها خوب راه می‌روم بلکه خوب هم می‌دوم.
*ظاهرا خیلی از این موضوع نگران و ناراحتی؟
نباشم؟ خواهش من از شما این است که عین جمله‌ای که می‌گویم را بنویسید. ای آقایی که در تیم استقلال ۱۷-۱۸ سال بیشتر نداری، حتی خواننده هم شده‌ای شما داری تیم را خراب می‌کنی. شما با بازیکنی رفت و آمد می‌کنی که از کنار نام او به اسم برسی. من ۳ سال و نیم برای استقلال توپ‌هایی را تبدیل به گل کردم که میلیون‌ها طرفدار این تیم، خوشحال شدند. حالا من شدم دندان پوسیده؟ از قول من بنویسید این آقا به جای این کارها سی دی آهنگ‌هایش را بیرون دهد تا مردم از آن لذت ببرند. تا وقتی آقایان خواننده و بچه در تیم استقلال هستند، این تیم به آرامش نمی‌رسد. واقعا باید حرف قلعه‌نویی را طلا گرفت که به این شخص لقب بچه داد.
* چه اتفاقی افتاده که اینگونه حرف‌ می‌زنی؟
وقتی چیزی معلوم است نباید حرف زد. یک بچه ۱۷-۱۸ ساله آنقدر نفوذ دارد که بازیکن استقلال را با استفاده از سایت رسمی باشگاه خراب می‌کند. باید بگویم نه تنها سایت باشگاه استقلال را به رسمیت نمی‌شناسم بلکه مطمئن هستم این سایت حتی یک بازدید کننده هم ندارد. آنها بازیکنی را که ۳ روز قبل از نوشتن مطلب بهترین بازیکن تاریخ باشگاه انتخاب شده، این گونه تخریب کردند اما رضا عنایتی خراب نشد و حالا در امارات برای خودش جولان می‌دهد.
* به نظر می‌رسد با گلزنی‌های این دو هفته جدایی‌ات به سودت تمام شد؟
من به خاطر استقلال از این تیم جدا شدم. می‌توانید بروید از تمام فوتبالیست‌ها بپرسید. تمام بازیکنان ایرانی تلاش می‌کنند که به امارات بیایند من هم اراده کردم و خدا من را دوست داشت. مثل بعضی بازیکنان نیستم که به خاطر نیم‌ساعت بازی دست به هر کاری بزنم. اگر این کاره بودم در زمان برانکو بازی‌های ملی‌ام را به ۱۰۰ می‌رساندم.
* از عملکرد خودت در استقلال راضی بودی؟
من ۱۱ بازی برای استقلال انجام دادم و ۳ گل زدم. البته در این ۱۱ بازی هم میانگین ۴۰ یا ۵۰ دقیقه در زمین حضور داشتم. من به این شکل نمی‌توانم فوتبال بازی کنم. بازیکنی نیستم که به تعویضم فکر کنم اما اینجا باید اشاره‌ای داشته باشم به اشتباهی که اول فصل مرتکب شدم و به دعوت امیر قلعه‌نویی پاسخ مثبت ندادم. در همین جا و از طریق خبرگزاری فارس از قلعه‌نویی عذرخواهی می‌کنم. فوتبالم را مدیون او هستم. اگر در زمان مربیگری ایشان آقای گل می‌شدم به خاطر اعتماد او بود اما در این استقلال نه کسی به من اعتماد داشت و نه کسی اعتماد به نفس می‌داد.
* به نظر می‌رسد واعظ آشتیانی هنگام جدایی از استقلال نهایت همکاری را با تو انجام داد. درست است؟
بله همین طور است. از واعظ آشتیانی تشکر می‌کنم و اعتقاد دارم با صادر کردن رضایتنامه دوباره زنده‌ام کرد.
* در مدتی که شاگرد صمد مرفاوی بودی با او صحبت نکردی؟
من شاگرد مرفاوی نبودم. ۴ -۵ ماه در خدمت استقلال بودم که متاسفانه یا خوشبختانه از این تیم جدا شدم اما همین جا می‌گویم اگر امیرقلعه‌نویی به من بگوید به قله قاف بیا، من می‌روم؛ چون او معرفتش چیز دیگری است. البته اگر امیرقلعه‌نویی به من فرصت داده ثمره‌اش را هم دیده است. او هر جا نشسته از من تعریف کرده است. به یاد دارم در دقیقه ۲۰ عده‌ای از تماشاگران استقلال به امیر قلعه‌نویی حرفی زدند و من به خاطر سرمربی‌ام چه کارها که در آن مسابقه انجام ندادم. می‌گویند برای کسی بمیر که برایت تب کند. قلعه‌نویی برای تمام شاگردانش تب می‌کند و این رفاقت دوجانبه است اما در استقلال این فصل من شاگرد صمد مرفاوی نبودم.
* دیدار‌های استقلال را پیگیری می‌کنی؟
سعی می‌کنم دیگر بازی‌های این تیم را تماشا نکنم. امیدوارم حداقل این تیم آسیایی شود چون طرفدارانش با این اتفاقات خوشحال می‌شوند. معتقدم هنوز بازی‌های زیادی باقی مانده و این تیم می‌تواند خودش را نشان دهد.
* قبول داری مهاجمان استقلال با توجه به تعددشان آرامش نداشتند؟
البته این مسئله را باید مربیان این تیم پاسخ دهند اما من هم حرف شما را تائید می‌کنم که مهاجم باید اعتماد به نفس و آرامش داشته باشد. همین مسئله به تیم استقلال ضربه زد و حالا که من رفته‌ام شرایط خوب شده و بعضی‌ها برای بازی کردن دست به هر کاری نمی‌زنند.
* اگر در پایان صحبتی داری بگو؟
از قول من بنویسید دست تک تک طرفداران استقلال را می‌فشارم و معتقدم آن هواداری که در برنامه نود ناراحت بوده به خاطر شکست تیمش مقابل پرسپولیس این حرف‌ها را زده است. اطمینان دارم آنها عاشقانه من را دوست دارند و من هم همیشه برای آنها آرزوی موفقیت می‌کنم.
گفت‌‌وگو از میثم رحمانی

[Shr776]

داربی شصت و هشتم تمام شد و شکست ماند برای استقلال ، اینکه چرا و چگونه استقلال بازنده داربی بود موضوعی ست که به آن خواهیم پرداخت .
باید اما کمی به عقب برگردیم ، دست کم چند سال و تاریخی را که ۱۲ آبان ۸۵ را نشان می دهد انتخاب کنیم ، یاد آوری این روز برای استقلال خاطره خوشی را بهمراه نمی آورد ، آنها در حالیکه صمد مرفاوی را به عنوان سرمربی رو نیمکتشان می دیدند به عنوان مدافع عنوان قهرمانی به مصاف پرسپولیس ِ دنیزلی رفتند و در حالیکه بازی را با گل امیر حسین صادقی ۱ بر ۰ پیش بودند با دو گل معدنچی و اولادی باختند .
از آن باخت تلخ سه سال گذشت و ناصر حجازی ، فیروز کریمی و امیر قلعه نوعی روی نیمکت استقلال جابجا شدند تا دوباره سکان هدایت استقلال به صمد مرفاوی رسید . در تمامی این فصول داربی برنده نداشت ، استقلال در سه بازی از چهار داربی با یک گل پیش افتاد اما سر آخر تساوی ۱-۱ رقم خورد ...
روزها و شب ها گذشت و ماه و خورشید بارها با هم تعویض شدند . شاید در طالع مرفاوی ستاره ای بود که به کمکش آمد تا او را برای دومین بار سرمربی استقلال نماید ، بختی که صف عشاق این پست که میشد در میانشان ستاره های بزرگ ِ تاریخ استقلال را دید با آنها یار نبود . اما خوشبختی مرفاوی از این حیث منجر به شور بختی استقلال شد چرا که مرفاوی هرگز مربی در حد این تیم نشان نداد .
مرفاوی هرگز سیمای یک مربی برنده را نداشته و ندارد ، او مهمترین فرصت هایی را که ستاره طالعش در اختیارش گذاشت به هدر داد ، مرفاوی در هیچ بازی بزرگی پیروز نشد ، هیچ پیروزی مقتنرانه ای در حد نام استقلال کسب نکرد و هرگز به دل هواداران استقلال ننشست ، او نه همچون حجازی بود که گرچه هرگز هیچ داربی را نبرد اما همچنان محبوب ابدی سکوهای آبی باقی ماند و نه قلعه نوعی که سیمای یک مربی پیروز را در ذهن ها کاشت ، مرفاوی فقط به گفته مدیر عامل که او را بعنوان سر مربی برگزید و آن عده که هنوز سنگش را به سینه می زنند تنها یک " آدم ِ خوب " است و اینکه آدم ِ خوب بودن دلیل سرمربی شدن تیمی همچون استقلال بشود خود داستانی دارد ...
گل های دقیقه آخر و به تساوی کشاندن بازی شکست خورده در واپسین دقایق در چند بازی دستاویزی شد که با جملات احساسی و اینکه دل صمد پاک است و یکی آن بالا او را دوست دارد واقعیات را کنار بگذاریم ، امروز دیگر کسی آن بالا به داد صمد نرسید و هیچ ستاره ای از طالعش محافظت نکرد و هیچ گل دقیقه نودی به کمکش نیامد ، استقلال مهم ترین بازی فصلش را باخت و مربی اش نیمه مربیان را ، همانقدر که چرخش توپ ِ پرسپولیس ِ دایی در نیمه دوم شکلی هدفمند به خود گرفت و آنها با انگیزه تر شدند ، استقلال ِ صمد رفته رفته تحلیل رفت و غرور و سردرگمی را میشد در بازی آبی پوشان دید ، در بیست دقیقه دوم نیمه دوم استقلال حتی توپ را به نیمه حریف نبرده لو می داد و مرفاوی روی نیمکت تنها تماشا میکرد که " تیمِ امید و آرزوهای میلیون ها استقلالی " به سوی شکست گام بر می دارد ، مرفاوی ترکیب برنده در دو بازی ماقبلش را تغییر داد و با تغییر پست خسرو حیدری عملا خیال پرسپولیس را از خطر آفرین ترین مهره استقلال راحت کرد ، امیر آبادی که در طول فصل عملا به یک نیمکت نشین محض بدل شده بود با مصدومیت بیگ زاده جانشین او شد و اشتباه مرگ بارش اولین ضربه ای بود که استقلال خورد .
یادمان نرفته استقلال مهره ای به نام " میثم منیعی " داشت که می شد از او یک چپ مقتدر ( همانند آنچه در پاس بود ) ساخت و مرفاوی او را نخواست ...جابجایی برهانی با سیاوش اکبرپور جنگنده که با وجود بازی در پستی غیر تخصصی نمایشی مطبوع داشت هم ایده ای بود که نه تنها به جایی نرسید که مالکیت توپ را در میانه زمین به پرسپولیس بخشید . طعنه آمیز تر تکرار تاریخ بود که استقلال ِ مرفاوی بازی یک بر صفر برده را باخت ، و گل هیجان آور کاپیتان ِ پر شورش به هدر رفت .
آنچه در ذهن سوال بر انگیز میشود این است که تا به کی می توان بدشانسی و اشتباهات فردی را دلیل عمده شکست های استقلال دانست؟ بد بیاری ها را پایانی ست و اشتباهات فردی با تمرین و توسط فردی به اسم " سرمربی " ست که باید کمتر شود و اساسا در هیچ مسابقه فوتبالی اگر اشتباهی صورت نگیرد گلی زده نخواهد شد . اینکه چرا آمار اشتباهات فردی در استقلال بالاست ، اینکه چرا آبی پوشان تمرکز لازم را علیرغم برتری در بازی شان ندارند و بازی برنده یا بازیی را که می توانند برنده شوند را با شکست تاخت می زنند سوالاتی نیست که بشود به آسانی نقش سر مربی را در آن نادیده گرفت .
هواداران مرفاوی صاحب این قلم را به ضدیت با استقلال متهم میکنند و هرگز از خود نمی پرسند که اگر ابر و باد و مه خورشید و فلک در کار است که استقلال ِ صمد برنده نباشد شاید همان بهتر باشد مربی محبوبشان خود را فدای نام بزرگ استقلال کند و جایش را به مردی بدهد که سیما و هویت یک تیم پیروز را به استقلال ببخشد . فصل تلخ استقلال با شکست تلخ تر از تلخ داربی توام شد تا یادمان بیاورد حلقه های ناکامی به به هم مرتبطند و شکست استقلال در داربی گرچه ظاهری اتفاقی داشت اما می توان رد زنجیره ای از اشتباهات را در آن یافت که این سرنوشت را رقم زد . استقلال عملا کوچکترین بختی برای قهرمانی لیگ نخواهد داشت و از بازی حیثیتی اش هم رو سپید بیرون نیامد و این پایان تلخ لیگ برای مرفاوی و استقلال بود که تایتانیک آبی را ناشیانه هدایت کرد و سرانجام با خود غرق نمود