هر دم به گوشم ميرسد آواي زنگ قافله
اين قافله تا کربلا ديگر ندارد فاصله
يک زن ميان محملي اندر غم و تاب و تب است
اين زن صدايش آشناست اي واي من اين زينب است
فرمانده عشاق دل آگاه حسين است
بيراهه مروساده ترين راه حسين است
ازمردم گمراه جهان راه مجوييد
نزديک ترين راه به الله حسين است
عالم همه محو گل رخسار حسين است
ذرات جهان درعجب از کار حسين است
داني که چرا خانه ي حق گشته سيه پوش
يعني که خداي تو عزادار حسين است
اشکم ز هجر روي تو خوناب شد حسين
مويم ز غصه رشته ي مهتاب شد حسين
هر جا کنار آب نشســـــــتم ز داغ تو
از بس که سوختم جگرم آب شد حسين
جانسوز تر ز داغ تو ديگر کسي نديد
خورشيد هم ز داغ تو در تاب شد حسين
گفتمش نقاش را نقشي بکش از زندگي
باقلم نقش حبابي بر لب دريا کشيد
گفتمش تصويري از ليلا و مجنون را بکش
عکس حيدر در کنار حضرت زهرا کشيد
گفتمش بر روي کاغذ عشق را تصوير کن
در بيابان بلا تصويري از سقا کشيد
گفتمش سختي و درد و آه گشته حاصلم
گريه کرد آهي کشيدو زينب کبري کشيد
باز محرم رسيد، ماه عزاي حسين
سينه ي ما مي شود، کرب و بلاي حسين
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگيرم صفا، من ز صفاي حسين
ديباچه ي عشق و عاشقي باز شود
دل ها همه آماده ي پرواز شود
با بوي محرم الحرام تو حسين
ايام عزا و غصه آغاز شود
------السلام عليک يا اباعبدالله
دل را اگر از حسين بگيرم چه کنم
بي عشق حسين اگر بميرم چه کنم
فردا که کسي را به کسي کاري نيست
دامان حسين اگر نگيرم چه کنم
قيامت بي حسين غوغا ندارد
شفاعت بي حسين معنا ندارد
حسيني باش که در محشر نگويند
چرا پرونده ات امضا ندارد
اگر پرونده ات امضا ندارد
رضايت نامه از زهرا ندارد
دامن علقمه و باغ گل ياس يکي است
قمر هاشميان بين همه ناس يکي است
سير کردم عدد ابجد و ديدم به حساب
نام زيباي اباصالح و عباس يکي است
در خيالم کربلا زائر شدم
در حريم پاک تو طائر شدم
يا اباالفضل اي تمام هستي ام
من فقط به عشق تو شاعر شدم
عالم همه قطره اند و درياست حسين
خوبان همه بنده اند و مولاست حسين
-ايام عزا تسليت
عزاداريتان مقبول
علاقه مندی ها (Bookmarks)