تحلیل حسین گودرزی بر سریال گاو صندوق

نویسنده: محمد حسین ورشوساز



چند هفتهای از اتمام سریال پربیننده دلنوازان می‌گذرد و شبكه سوم سیما به رسم این روزهایش سریال دیگری را برای بیننده‌های خود تدارك دیده است. سریالی كه پتانسیل آن را داشته باشد كه هر شب روی آنتن برود و از یك طرف تكرار دلنوازان نباشد و شباهتی با آن نداشته باشد و از طرفی دیگر جذابیت ویژه‌ای را داشته باشد تا تماشای این سریال هم مثل سریال قبل جزو اولویت‌های مردم قرار گیرد.



گاو صندوق نام سریالی است كه چند روزی از پخش آن می‌گذرد و بازتاب‌های فراوانی را نزد مردم و نیز رسانه‌ها داشته است.
منبع: جام جم آنلاین



سریال هم در همین چند قسمت آغازین خود نشان داد كه در روایت و نوع طنز ظریفی كه دارد دارای برنامه و ساختاری منسجم، اصولی و دراماتیك است و از همین جهت بسیاری از اهالی سینما را نیز به خود جلب كرده است. البته نباید از این نكته غافل ماند كه مازیار میری كارگردانی است كه از سینما به تلویزیون آمده و طبیعی است كه انتظار‌ها از او و اثرش بالاست و همه انتظار یك اثر تقریبا سینمایی را از او دارند. مصطفی عزیزی نیز این سریال را برای گروه فیلم و سریال شبكه سوم سیما تهیه كرده است. سریالی كه مضمونی اجتماعی و كمدی دارد و داستان آن درباره گاوصندوقی است كه در آن یك جواهر ارزشمند وجود دارد و اطرافیانی كه از این موضوع اطلاع دارند هر كدام طمع آن را كرده‌اند. در همین راستا بد نیست معرفی مختصری از میری و كارنامه حرفه‌ای اش داشته باشیم.
مازیار میری متولد سال 1350 در تهران است. او فارغ‌التحصیل رشته تدوین از دانشكده صداوسیما است و فعالیت حرفه‌ای خود را در سینما با ساخت فیلم‌های كوتاه آغاز كرد تا این ‌كه در سال 1379 اولین فیلم بلند خود را با نام قطعه ناتمام كارگردانی كرد كه فیلمش برنده چند جایزه نیز شد. به آهستگی محصول 1384 دومین اثر او بود و سومین اثرش پاداش سكوت نام دارد كه در سال 1385 آن را ساخت. ضمنا میری هم‌اكنون فیلم كتاب قانون را با بازی پرویز پرستویی روی پرده‌های سینما دارد.
اما این بار جزو معدود دفعاتی است كه كارگردانی كه فیلمی را در حال اكران دارد به طور همزمان سریال او نیز به روی آنتن می‌رود. قسمت اول سریال در دقایق ابتدایی خود كمی ناامیدكننده و غیرمنسجم بود و با نوع و شیوه روایی آثاری كه برای تلویزیون ساخته می‌شوند كمی فرق داشت. معمولا آثاری كه برای پخش از تلویزیون تهیه می‌شوند روایت سرراست‌تری دارند و در معرفی كمی باحوصله‌تر عمل می‌كنند. اما در سینما به دلیل مدیوم خاصی كه دارد این سنت‌شكنی‌ها بیشتر صورت می‌گیرد و كارگردان روایتش را از هر جا و هر طریقی كه بخواهد شروع می‌كند و به پیش می‌برد. مازیار میری هم در دقایق ابتدایی قسمت اول سریالش همین شیوه را پیش گرفت و ساده و سرراست سراغ معرفی شخصیت‌هایی كه قرار است هر شب مهمان خانه‌های مردم باشند نرفت و دست به كمی پراكنده‌گویی زد. اما خوشبختانه بعد از گذشت نیمی از قسمت اول، دست كارگردان برای بیننده رو شد و سریال جذابیت‌های خودش را رو كرد. این شاید یكی از حسن‌های استفاده از سینماگران در تلویزیون باشد كه راه را برای ورود اندیشه‌ها و سبك‌های غیركلیشه‌ای روایی باز می‌كنند. به عنوان مثال مازیار میری نوع طنزی كه برای فیلمش برگزیده شباهت چندانی با آثار طنزی كه در این سال‌ها از تلوزیون پخش می‌شود ندارد و بیننده شاهد تكرار كلیشه‌ها و الگوهای ازكارافتاده طنز نیست. در خود داستان و نیز شیوه داستان‌گویی نیز بیننده شاهد همین تنوع و غیركلیشه‌ای بودن اثر است و از این‌رو، یعنی در نوع داستان و فرم و ساختار و نیز طنز موجود، سریال شباهت‌هایی با برخی آثار پست مدرن این سال‌های سینما نیز دارد. فیلم‌هایی نظیر قاپ زنی اثر گای ریچی (كه در سال‌های قبل از سینما چهار نیز پخش شد) و نیز فیلم اشكان، انگشتر متبرك و چند داستان دیگر از شهرام مكری كه اتفاقا 2 تن از بازیگران فیلم از بازیگران فیلم شهرام مكری نیز می‌باشند و هر دو كارگردان با توجه به نوع طنز ظریفانه و ویژه‌ای كه دارند، توانایی‌های این دو بازیگر را درك و از آن به خوبی استفاده كردند.
سیامك صفری یكی از این بازیگرهاست. كسی كه با وجود حضور چند بازیگر شاخص در این سریال، بازی‌اش به نوعی جلب توجه می‌كند و تا به اینجای كار می‌توان گفت یك محصول عالی بازیگری را در تلویزیون ارائه داده است. صفری یكی از بازیگران پركار عرصه تئاتر است و در سینما و تلویزیون بسیار كم كار است. از همین جهت انتخاب او برای نقشی كه بیشتر در صحنه‌های داخلی، كنار یك میز، گاوصندوق و دسته چك و پول قرار دارد و كاری جز نقشه كشیدن و فحش دادن ندارد بسیار انتخاب به جا و خوبی است. صفری كه در این سریال در نقش عباسی، یك مفسد اقتصادی، ایفای نقش می‌كند هم یك شخصیت خاص و منحصر به فرد را با توجه به فیلمنامه خلق می‌كند و هم بار سنگین طنز سریال را با زوج خودش یعنی همان دستیار و مجری نقشه‌هایش به دوش می‌كشد.
البته بازیگرانی نظیر فرهاد اصلانی، شراره دولت‌آبادی، افشین هاشمی، رضا بابك، آزاده صمدی، سیروس گرجستانی، بهاره رهنما و چند بازیگر دیگر نیز در این سریال ایفای نقش كرده‌اند. اما تا به اینجای كار نوع بازی كه ارائه داده‌اند تفاوت چندانی با آثار قبلی‌شان ندارد و به نوعی در حال تكرار خود هستند. اما با توجه به داستان و فیلمنامه كه بر مبنای سوءتفاهم و نیز گره‌افكنی و گره‌گشایی‌های متعدد می‌باشد باید منتظر ماند و ادامه ماجرا را هر شب ساعت 45/20 از شبكه سوم سیما پیگیری كرد و دید كه میری با گروه خوبش قرار است این ماجرا را چگونه پیش ببرند و ختم به خیر كنند.
اما در آخر باید این نكته را یادآور شد كه این سریال، فارغ از خوب یا بد بودنش، نشان از توجه ویژه صداوسیما به مسائل اقتصادی و نقد ناهنجاری‌های اقتصادی دارد و این به خودی خود خوب و قابل تشكر است. پرداختن به مسائلی نظیر نزول و نزول‌خواری و نیز فرهنگ نادرست استفاده از چك و سفته مسائلی هستند كه كمتر به آن پرداخته شده و حالا این فرصت خوبی است تا كمی هم نقد فرهنگ نادرست اقتصادی در كشور گسترش پیدا كند.