تو از كي عاشقي؟اين پرسش آيينه بود از من
خودش از گريه ام فهميد مدتهاست،مدتهاست
ترسم این است بیایی و صدایم نکنی
کوهی از درد ببینی و دعایم نکنی
ترسم این است صدایم به صدایت نرسد
بِدَوم با سر و سر، باز به پایت نرسد
من خدایم را در قلب کسانی یافتم
که بدون هیچ توقعی مهربانند
در چشم محققان چه زیبا و چه زشت
مــــنزلگه عاشقان چه دوزخ چه بهشت
پوشیدن بی دلان چه اطلس چه پلاس
زیر سر عاشقان چه بالین و چه خشت
تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را كرامت تو گنه كار كرده است
تو را در منتهای کوچه ای رو به امید دیده ام
که تمام کوچه ها راه به این سو برده اند
دادم به امید، زندگانی بر باد
نابوده ز عمر خویشتن روزی شاد
زان می ترسم اجل امانم ندهد
چندان که ز روزگار بستانم داد
دلتنگی نه با قلم نوشته می شود،
نه با دکمه های ســــــرد کیبورد ....
دلتنگی را با اشک می نویسند!!!
در ســنگ اگــــر شوی چو نار ای ساقی!
هم آب اجل کند گذار ای ساقی!
خاک است جهان؛ غزل بخوان ای ساقی!
بــا دست نفس باده بیار ای ساقی
با سلام و عرض خیر مقدم به حضور سبزتان در این انجمن
از شما کاربر عزیز تقاضا داریم لطفا و حتما جهت آشنایی با فضای این انجمن مطالب لینک های زیر رو مطالعه فرمایید
و چنانچه سوال یا درخواستی دارید قبول زحمت فرموده و از طریق پیام خصوصی با روابط عمومیدر میان بگذارید
يا رب مرا امان بخش تو را به حق عترت
يا رب کرامتی كن در اوج این رفاقت
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)