کاش اونقدر که گنجایش خواب دارم گنجایش درس خوندنم داشتم....
هیچ احساسی نسبت به اومدن عید ندارم....نه جایی میریم نه چیزی خریدم...هیـــــــــــــچی... بلکه از 4 ام تا 12 ام از ساعت 7 صبح تا 7 شبم مدرسم...اول هفته فقط به عشق اخر هفته زندم...اخر هفته میاد، زود میگذره....پنجشنبه ها کلاسم...جمعه ها دانشگاه امیر کبیر همایشم....درس درس درس....
احساس خفگی بهم دست داده...
این ترم دارم شل پیش میرم...نه امتحانارو خوب میدم!میان ترمام شروع شده..اعلام کردن ازمون معرفی به امتحان نهاییه!میدونم جو الکی میدن ولی اصلا نمیتونم نگرانیمو کنترل کنم...درسام تلمبار شده روهم...پشت سر همم منفی دارم میگیرم...
کاش میشد زندگی من از این یکنواختی بیرون میومد...یه تلنگری....کاش...
خدایا! به ما بیاموز که معرفی خود به عنوان "دکتر فلانی" در پشت تلفن کار خوبی نیست!
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
قبل از هر گونه فعالیت در سایت به قوانین توجه نمایید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)