صندلــی داغ با حضـــور خانم *fatima*

[م.محسن]

و آیا میدونید لقب نیما در زادگاهش چی بود؟

یوش نبود عایا ؟!

اينكه چرا علي اسفندياري نيما تخلص كرد به كنار، اما واژه (( يوشيج )) به معناي (( اهل يوش بودن )) هست و تو اون منطقه يكي از راه هاي نسبت دادن به فرد به روستايي خاص، اون فرد رو با نام تركيبي (( نام روستا + -ِج )) مي شناسند يا تركيبات مشابه. به عنوان مثال اوزكَليج يعني فردي از روستاي اوزكَلا و نيما هم چون تعصب خاصي روي زادگاهش داشت واژه (( يوشيج )) رو به تخلصش اضافه كرد كما اينكه زنده ياد دكتر پرويز خانلري كه از اهالي روستاي (( ناتل )) از اون منطقه بودند به پيشنهاد نيما خودشون رو دكتر پرويز ناتل خانلري معرفي مي كردند و با اين نام شناخته شده بودند.
البته نيما حالات عجيبي مخصوصاً هنگام شكار به خودش مي گرفت كه تو اون منطقه القاب خاصي رو به نيما داده بودند كه بهتره تو همون منطقه بمونه !!!

و اما يك سؤال از محضرتون

در مورد عكس هاي زير برداشت شخصي، حسي كه بهتون القا مي كنه يا حتي نام پيشنهادي عكس رو بيان كنيد

راهنمايي : نكات اصلي اين عكس اون آتيش و گل زرد رنگ هستند

موقعيت مكاني : جاده ارتباطي يوش - فاصله تا يوش 15 كيلومتر

توضيح : بره اي كه تنها ساعاتي از تولدش ميگذره

مدرسه متروكه روستايي در قائمشهر