به نام خدا
و با سلام خدمت همه دوستانی که این تاپیک رو دنبال میکنند
من تغریبا بصورت اتفاقی بیشتر این برنامه رو دیدم و خیلی برام جالب بود به حدی که ضبطش کردم
اول پیش خودم گفتم اخه تو این دوره با این وضع و نوع پوشش مرسوم دیگه کیه مثل صده های گذشته پوشه بذاره
و اخه درسته تو برنامه تلویزیونی این جور مسائل اونم این مدلی ذکر شه و ملت همه از دین زده میشن و ...
و بدتر از اینها یک آن تو ذهنم گذشت اینا چقدر شبیه این زنهای عرب و داعشی اند و احتمالا شبیه این ادمای افزاطی اند که از دین فقط ظواهرشو میدونند .... (چون این جور افراد رو هم دیدم و البته خیلی هارو هم که ظواهر و باتنش رو کامل با هم دارند)
اما وقتی برنامه و صحبت هاشونو دیدم از این پندار خودم شرمنده شدم ، واقعا میگم خیلی از خودم بدم اومد که از رو ظاهر قضاوت کردم بدون این که ذره ای با این خانواده اشنایی یا برخورد داشته باشم و ایده اولوژی اونها رو بدونم
مخصوصا وقتی به نوع رابطه بین اعضای این خانوده تو صحبت هاشون پی بردم ، رابطه بی نهایت صمیمی و مملو از احترام، شاید رابطه ای که بیشتر تو رمان ها و داستان ها هست، کم کم نظرم به جنبه های دیگه این موضوع جلب شد و یجور کلا مبهوت شدم (پدر خانواده تو اکثر جواب های مجری میگفت ، نگم بهتره چون باور نمیکنید ،
قبلا ها در باره پوشش مردان وزنان مطالعه داشتم و مخصوصا مقالات روانشناسان غربی و اکثر اونها تاکیدشون بیشتر بر حفظ رابطه بین اعضا خانواده و بوده اونها تاکید داشته اما درکش برام سخت بوده ولی وقتی صحبت های این خانواده رو شنیدم به حقارت روابط تو زندگی خودمون بیشتر پی بردم
مجری از پدر خانواده پرسید ، بدتر ین حرفی که به خانموت تو بدترین شرایط خواهی زد چیه (مضمون حرفش این بود ،عین جملش یادم نیس) جواب داد ، دوست ندارم و تا حالا چنین چیزی بهش نگفتم و یسری مسائل دیگه که من کلا این شکلی بودم باورش سخته ، اما گویا واقعیت داره ،
تو خاطرات امام خمینی ره و همچنین دکتر حسابی و چنین شخصیت هایی چنین مزامینی رو دیده بودم و گمانم که این مدل زندگی فقط تو داستان ها وجود خاطرات هست و نه زندگی امروز ما (که همه میدونیم چجور شده ... )
از دختر خانواده پرسید چرا با یک روحانی ازدواج کردی ، ایا اصرار پدر و مادر و ... جواب داد ، از بس به پدرم و و اخلاق و رفتار فوق العادش علاقه دارم دلم میخواست همسرم هم همچون پدرم باشه و چون تو اقوام ما رو حانی هایی که هستن همشون فوق العاده خوش اخلاق و ... هستن به این نتیجه رسیدم که روحانی واقعی منو خوشبخت میکنه . و یکی از شروط ازدواجم روحانی بودن فرد بود
از داماد پرسیدن ، سن همسرت و اختلاف سنی خیلی عجیب و ... : جواب داد بلوغ فکری و .... و همه این ها برمیگرده به خانوداه و تربیت و ... زیاد نذاشت توضیح بده اما خوب ، چون قبلا در این باره مطالعه داشتم ، این موضوع برام هضم شده بود ، ولی خوب دیدن یه نمونه خیلی برام جالب بود
داماد خانواده در باره چرایی نداشتن تلویزیون و استفاده از نت توضیح داد :البته بازم ناقص اما تاثیرش تو روابط بین اونها واضح بود چیزی که جامع شناسا و روانشناسا مدام تاکید میکنند
نمیخوام درباره واقعیت نوع پوشش و چادر و پوشه و اینکه این نوع جاب جزء فرهنگ ایرانی بوده و اینکه پوشش در بین اهل بیت چجور بوده و علل علمی و ... چیزی بگم ، که در جای خودش بحث و اثبات شده هست
اما نمیدونم چرا از این همه مسائل و خصوصیات خاص و خوب حرفی به میون نیومده و تنها نوع پوششی که هیچ مغایرتی با فرهنگ ما نداره و حتی عین فرهنگ ما هست بسان یک خطای نابخشودنی تیتر و عنوان زده میشه ، این برنامه هم اصلا جنبه ترویج چیزی رو نداشت و صرفا واکاوی یسری سبک های زندگی بوده که تا حالا بهش پرداخته نشده بود
البته این نکته هم جا نمونه که این گونه پرداختن به مسائل پر حاشیه از سوی صدا وسیما اونم در این شرایط جامعه و منطقه و ... عجیب و شاید درست نباشه ....
این موضوع رو مجری چند بار گفت : با این که خانواده اقای صادقی خودشون تلویزیون ندارند ، اما بخاطر احترام به مردم و ما تو این برنامه حاضر شدند
قضاوت از ظاهر
بله ، اما خوب افرادی هم هستند که هم باطن و هم ظواهر دین رو دارند . اساسا نمود عمل واقعی به باتن ، در ظاهر مخشص میشه (از کوزه همان برون تراود که دراوست ، البته بعضی کوزه ها رنگ زدن اند که با چندتا محک ساده مشخص میشه )
علاقه مندی ها (Bookmarks)