گرگان نام شهر و شهرستان و نيز نام سرزمينی باستانی در جنوب شرقی دريای خزر است. در زبان باستانی آن را گورگان و ورکان و در زبان يونانی هيرکان يا هيرکانيا و در زبان عربی جرجان میگفتند.
شهر و شهرستانی که امروز گرگان خوانده میشود تا سال 1316 شمسی موسوم به استرآباد بود، و کل منطقه گرگان قديم، در تقسيمات کشوری امروز، استان گلستان نام دارد. کاوش های باستان شناسی پيشينه تمدن اين منطقه را 5 تا 6 هزار سال اعلام کردهاند.
با اين تمدن کهن، تاريخی پرفراز و نشيب، آثار و بقايای باستانی فراوان و با دانشمندانی نامدار و اقوامی مقتدر و نجيب، گرگان جايگاهی رفيع و سهمی ارزشمند در تاريخ و تمدن باشکوه ايران دارد. اين منطقه بالغ بر 20 هزار کيلومترمربع وسعت و نزديک به يک ميليون و 700 هزار نفر جمعيت دارد. شهر گرگان در حال حاضر (با احتساب جمعيت روستاهايی که به شهر پيوستهاند)، قريب 270 هزار نفر جمعيت و حدود 60 کيلومترمربع وسعت دارد.
بافت قديم گرگان متشکل از پنج دروازه بوده است که اين دروازه ها (نحل تقاطع راههای مختلف بوده اند) می توانند علل و شيوه رشد شهر را نشان دهند، پنج دروازه شهر عبارت بودند از دروازه شرقی بطرف بسطام و خراسان، دروازه فوجرد يا سبزه مشهد که به طرف گرگان قديم می رفته است، دروازه جنوبی بنام چهل دختران که بطرف کوهستان می رفته و دروازه مازندران و دروازه دنکوان که در دروازه پنجم رفت و آمدی صورت نمی گرفته است.
کلمه استر آباد از دو لفظ « استر » و «آباد» تشکیل شده و استر به معنای ستاره و آباد به معنای عمارت است. در زمان زرتشت که ایرانیان ستارهها را مظهر نور مقدس میدانسته اند، این شهر را بنا کرده به این نام، نامیدند.همچنین نام این شهر را برگرفته از نام استر همسر یهودی اردشیر درازدست یاخشایارشا میدانند.
در زبان پهلوی منطقهٔ گرگان را وُرکان یا یا وهرکانه و در زبان یونانی هیرکانیا می گفتند.گرگان از مهمترین منطقه ها در زمینه پژوهش ها و کاوش های باستانشناسی است.
استرآباد در زمان قاجاریه پایگاه طایفه قاجار بود و دارای اهمیت مذهبی بود ودارالمؤمنین لقب گرفت. دراوایل سدهٔ بیستم گرگان دارای شمار زیادی مسجد،آرامگاه مذهبی ومدرسه دینی بود. اهمیت استرآباد از لحاظ مرکزیت سیاسی و دینی باعث شد تا پیش از آغاز سدهٔ بیستم زبان گرگانی در آن بهطور کل منقرض شده و جای خود را به فارسی بدهد.
گرگان دیاری است {بود} متفاوت در شمال کشور، از جنبه های گوناگون، چه جغرافیایی و چه اجتماعی و چه متفاوت در گویش و سلوک مردمانش.گرگان، سرزمینی است با پیشینه تاریخی و فرهنگی غنی که دانشمندان و فضلای بسیاری همچون میرداماد و حکیم جرجانی و ... از آن برخاسته اند یا آنکه به جهت رونق علمی اش محل حضور و زندگی بسیاری از دانشمندان نامدار همچون بوعلی سینا و ابوریحان بیرونی و ... بوده است.
اصطخری جغرافیدان معروف قرن چهارم هجری در سال ٣۴۶ نوشته است " گرگان شهری بزرگ است و مردم گرگان مردمی خوش طبع و با مروت باشند. چون از قراء عجم گذشتی هیچ شهری جامع تر از گرگان نیست و از گرگان مردم معروف برخاسته است."
تاکنون روزهای مختلفی به نام شهرهای گوناگون کشورمان نامگذاری شده است. سوم اردیبهشت «روز اصفهان»، 15 اردیبهشت «روز شیراز»، 9 شهریورماه «روز قزوین» و یکم شهریورماه «روز همدان» از این قبیل روزهاست.
«روز گرگان» نیز می تواند هر روزی باشد؛ 20 شهریور یا هر تاریخ دیگری در تقویم ایران اسلامی. آنچه مهم به نظر می رسد، دریافت کامل پیام این روز از سوی افکار عمومی است. بی شک پیام اصلی روز گرگان تلاش و همت برای آبادانی این سرزمین کهن در سایه وحدت و همدلی است.
همه باید یک صدا و یکپارچه در این روز برای همگرایی و هم افزایی بیشتر در میان شهروندان گرگان تلاش کنیم تا نهال وحدت و انسجام در این سرزمین تاریخی رشد کند، به بار بنشیند و پایدار و برقرار بماند تا آیندگان نیز شیرینی این انسجام و همدلی را که شرط مهم توسعه پایدار است، با تمام وجود بچشند.
مهم نیست که شهروندان گرگان چه اصالتی دارند؛ گرگانی و یا سمنانی، مازندرانی، خراسانی، ترکمن و یا سیستانی ساکن گرگان؛ همه گرگانی و اهل گرگان به حساب می آیند و روز گرگان متعلق به همه است.
همه آنانی که دل در گرو این آب و خاک دارند و اعتلای این دیار تاریخی را آرزو و برای تحقق این آرمان تلاش می کنند.اگر حس تعلق خاطر و مسئولیت پذیری برای شهری که در آن زندکی می کنیم، برخاکش قدم می نهیم و از هوایش تنفس می کنیم در میان همه ساکنان یک شهر وجود داشته باشد، آنگاه می توان گفت اهالی آن شهر نه تنها "شهرنشین" که "شهروندان"ی تمام عیار هستند و می توانند مشارکتی موثر و فراگیر برای توسعه شهرشان داشته باشند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)