نوشته اصلی توسط
مهندس نوجوان
لطفا بشتر توضیح بدید
چه دستوری از کدام بالا رسیده ؟
صبح و ظهر در اجتماع ما بود بانگ و خروش
از صدای پُرطنینِ کاشفان فضله موش
بچه ها گویی الکساندر گراهامبل شدند
پس نوای یافتم یافتم آید به گوش
قاشق خود را فرو کردم میان آب گوشت
زان میان کرمی به من گفتا: عزیزم نوش نوش
گفتم ای کِرم کارت چیست در بشقاب من
گفت تازه واردی چیزی نمی دانی خموش
گفتم بر موش گویم تو را امشب خورَد
گفت می آیم به شکل فضله موش پس مکن جوش و خروش
موش ها با کرم ها مستاجر این خانه اند
گر نخواهی این مکان بر طالبی دیگر فروش
گفتم ای کرم پس چیست تکلیف شکم؟
گفت بس کن یخ زدم با گوشت رویم را بپوش
این موشها و کرمها از فرهنگ ضعیف و اطلاعات و آگاهی های کم وارد اجتماع ما شده اند
علاقه مندی ها (Bookmarks)