دگرگوني
انتظار
معنايي بي معنا
تغييري بي انجام
تغيير به معناي وجود و معنا در انتظار دگرگوني
انسان معناي دگرگوني خاک بود
و خاک در انتظار دگرگوني انسان
انسان در انتظار دمي ناگاه شد "انسان"
انسان تغير يافت به "انسان"
- خاک به سجده افتاد-
خاک متغير بود
زمين متغير
آسمان متغير
زمين هر لحظه يک رنگ
هر ثانيه با يک نوا
چشم فکر هر آينه رنگي
دم دگرگون شد
ذرات متغير
و تو گريزان از آن
همه در پي آن و تو در پي همه به دور از آن
در درياي وحشت ها و اضطرابها
در تندي تغييرات و معناها
به دنبال اسيري و راحتي
تن به تغيير ها نمي دهي
هر آن يک رنگ
اما آنچه دگرگون شد يکرنگ بود
هر لحظه يک صدا
اما آنکه تغيير ديد يکصدا بود
جمله تغيير يافته ي يک معنا
و تغيير در انتظار معنايي نو
حالي که معنا لامتغير بود
و انتظار بي معنا
"انسان" تغيير يافته ي انتظاري بي معنا
«در انتظار معنا
دگرگون باش»
علاقه مندی ها (Bookmarks)