سلام
تشکر می کنم از مدیر بخش روانشناسی بابت ایجاد بحث و همچنین از پیگیری همکار
zoh_rehگرامی که بحث رو مدیریت می کنند.
دوست خوب جناب
نو آور مباحث خوب و جامعی رو مطرح کردند و همچنین دوستان دیگر.
تجربه و مشاهده زندگی های متعدد نشان داده که زوجین وقتی به این باور می رسند که کسانی که باید زندگی رو بسازند خودشان هستند خیلی بهتر توانسته اند از پس حل مشکلات موفق بیرون آیند.
یکسری از زمینه های اختلاف رو که مهم تر هستند و موجب کمرنگ شدن عاطفه و محبت می شوند رو بیان می کنم که انشااله در ادامه از نظرات کارشناسی همکاران روانشناسی هم بهره مند بشیم :
1. عدم شناخت زوجین در زندگی از روحیه همدیگر در موقعیت های مختلف زندگی و عدم شناخت واکنش ها:
این امر موجب میشود که وقتی زوجین شناخت خوبی نسبت به همدیگر ندارند در موقعیت های مختلف به جای اینکه به شخصیت طرف مقابل احترام بگذارند ، انتظار دارند که همسر طبق خواسته و رفتار او عکس العمل و برخورد داشته باشد. و از حقیقت رفتاری و شخصیتی همسر خود دور می شوند و در نتیجه رفتار همسر را نپذیرفته و در مقابل آن موضع می گیرند و اگر مدیریت رفتار هم نداشته باشند ، منجر به فاصله عاطفی هم خواهد شد.
راهکار: زوجین قبل از اینکه زیر یک سقف با هم زندگی کنند (در دوران نامزدی و عقد پیش از عروسی) در کنار تمام مباحث احساسی و عاشقی به شناخت همدیگر همت کنند. و نظرات و رویکردها و عکس العملهای همدیگر در شرایط مختلف را بشناسند و با دیده احترام به آن نگاه کنند. و ایده آل های زندگی آینده خود را بر مبنای این واقعیات استوار کنند. لذا قبل از شروع زندگی مشترک حداقل یکسال دوران عقد به این شکل باید سپری شود. (البته گاهی بخاطر شناخت قبلی مدت زمان این یکسال می تواند کمتر هم باشد و در مواردی هم بیشتر..)
2. عدم استقلال رفتاری زوجین در زندگی:
زوجین با ورود به عرصه زندگی باید این حقیقت را بپذیرند که تصمیم گیرنده های اصلی برای زندگی، خود آنان می باشند نه اطرافیان. بنابراین وقتی یکی از زوجین وابستگی رفتاری نسبت به خانواده خود یا شخصی دیگر خارج از زندگی خود دارد مطمئنا این وابستگی و عدم استقلال رفتاری موجب ایجاد چالش در زندگی خواهد شد. همچنین تصمیماتی که برپایه شناخت نیست بلکه بر پایه وابستگی گرفته می شود .اکثرا زوجین در این نوع مشکلات، احساس عاطفی خود نسبت به همدیگر را قبول داشته اما این رفتار در دراز مدت عدم اطمینان همسر و کاهش رابطه عاطفی را به دنبال دارد.
راهکار: زوجین تا جایی که امکان دارد از بروز دادن مشکلات و حرفهای زندگی خود به دیگران (مخصوصا نزدیکان) خود داری کنند و در حد توان تصمیمات و مشکلات زندگی را دو نفره حل کنند. جای مشاوره (با اهل فن) در این زندگی ها بسیار خالی است که باید حتما انجام شود اما تصمیم نهایی را زوجین اتخاذ نمایند.
3. دخالت بی حد و اندازه اطرافیان و حمایت یکی از زوجین از این دخالت ها:
وقتی زوجین با وجود توانایی در اداره زندگی ، اجازه ورود نظرات دیگران و دخالت اطرافیان را در زندگی می دهند ، فضای مشترک زناشویی که باید بر پایه تمایلات و خواسته های طرفین ایجاد شود بر مبنای خواسته ها و نظرات دیگران ایجاد می شود در نتیجه موجب عدم آرامش در زوجین می گردد. و پیامدهای احساس عدم آرامش در زندگی بسیار زیاد هستند..
دراین نوع مشکلات وقتی یکی از زوجین ببیند حمایتی از طرف مقابل ندارد اولین ضربه های احساسی به زندگی وارد شده و در ادامه نا امیدی از زندگی و بی عاطفگی و .. را به دنبال خواهد داشت.
راهکار: زوجین از ابتدای زندگی این مهم را یکی از اصول خود قرار دهند که دخالت هیچ کسی را نپذیرند ( اما گوش برای شنیدن داشته باشند). رفتار عاقلانه را نسبت به اطرافیان اتخاذ کنند و از حاشیه سازی و پرداختن به دیگران (دخالت ها..) در متن زندگی پرهیز کنند. همچنین با رفتارهای عاقلانه و استقلال گونه خود به دیگران و اطرافیان بفهمانند که دخالت ها راهی در زندگی ایشان ندارد.
4. ساخت ایده آل های نادرست:
عموما دختران و پسران قبل از ازدواج فضای زندگی خود را آسمانی و دور از هر گونه سختی و مشقت و .. در نظر می گیرند و در افکارو برنامه های خود جایی برای این واقعیات در نظر نمی گیرند. وقتی هم که وارد عرصه زندگی می شوند با ضربات پیاپی واقعیت مواجه می شوند که اگر تحمل آنان در برخورد با مشکلات و واقعیت ها کم باشد منجر به ایجاد فاصله و افسردگی و .. خواهد شد.
راهکار: دختران و پسران و همچنین زوجین با دیدن زندگی اطرافیان(اعم از خانواده .. فامیل.. دوستان و ..) با یکسری از واقعیت های زندگی از قبل آشنایی پیدا کنند و همیشه در تصورات و برنامه ریزی ها برای موجهه با مشکلات احتمالی برنامه داشته و یا حداقل از نظر روانی آمادگی پذیرش آنها را داشته باشند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)