دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: آی آدما...

  1. #1
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64605
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض آی آدما...

    ای آدمها، که در ساحل نشسته شاد و خندانید،
    یک نفر در آب دارد می سپارد جان

    یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند

    روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید،

    آن زمان که مست هستند

    از خیال دست یابیدن به دشمن،

    آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید

    که گرفتستید دست ناتوان را

    تا توانایی بهتر را پدید آرید،

    آن زمان که تنگ می بندید

    بر کمرهاتان کمربند...

    در چه هنگامی بگویم؟

    یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان، قربان.

    آی آدمها که در ساحل بساط دلگشا دارید،

    نان به سفره جامه تان بر تن،

    یک نفر در آب می خواهد شما را

    موج سنگین را به دست خسته می کوبد،

    باز می دارد دهان با چشم از وحشت دریده

    سایه هاتان را ز راه دور دیده،

    آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بی تابی اش افزون.

    می کند زین آب ها بیرون

    گاه سر، گه پا، آی آدمها!

    او ز راه مرگ این کهنه جهان را باز می پاید،

    می زند فریاد و اُمید کمک دارد.

    آی آدمها که روی ساحل آرام در کار تماشایید!

    موج می کوبد به روی ساحل خاموش؛

    پخش می گردد چنان مستی بجای اُفتاده. بس مدهوش

    می رود، نعره زنان این بانگ باز از دور می آید،

    آی آدمها!

    و صدای باد هر دم دلگزاتر؛

    در صدای باد بانگ او رها تر،

    از میان آبهای دور و نزدیک

    باز در گوش این نداها،

    آی آدمها!

    نیما یوشیج
    ویرایش توسط sr hesabi : 17th September 2013 در ساعت 11:43 PM
    شاید ....

  2. 2 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  3. #2
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64605
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : آی آدما...

    موج می آمد چون کوه و به ساحل می خورد!
    از دل تیره امواج بلند آوا
    که غریقی را در خویش فرو می برد
    و غریوش را با مشت فرو می کشت
    نعره ای خسته و خونین، بشریت را
    به کمک می طلبید:
    «آی آدم ها...، آی آدم ها...»
    ما شنیدیم و به یاری نشتابیدیم!
    به خیالی که قضا
    به گمانی که قدر
    بر سر آن خسته ، گذاری بکند!
    دستی از غیب برون آید و کاری بکند
    هیچ یک حتی از جای نجنبیدیم!
    آستین ها را بالا نزدیم
    دست آن غرقه در امواج بلا را نگرفتیم
    تا آز آن مهلکه –شاید- برهانیمش
    به کناری برسانیمش!...
    موج می آمد چون کوه و به ساحل می ریخت
    با غریوی
    که به خاموشی می پیوست
    با غریقی که در آن ورطه، به کف ها ،به هوا
    چنگ می زد ، می آویخت...
    ما نمی دانستیم
    این که در چنبر گرداب گرفتار شده است
    این نگون بخت که این گونه نگون سار شده است
    این منم
    این تو
    آن همسایهآن انساناین ماییم!
    ما همان جمع پراکندههمان تنها
    آن تنهاهائیم!
    همه خاموش نشستیم تماشا کردیم
    آن صدا ، اما خاموش نشد
    «...آی آدم ها...»
    «آی آدم ها...»
    آن صدا هرگز خاموش نخواهد شد
    آن صدا در همه جا دائم در پرواز است!
    تا به دنیا دلی از هول ستم می لرزد
    خاطری آشفته است
    دیده ای گریان است
    هر کجا دست نیاز بشری هست دراز
    آن صدا در همه آفاق طنین انداز است
    آه اگر با دل و جان گوش کنیمآه اگر وسوسه نان را یک لحظه فراموش کنیم
    آی آدم ها را
    در همه جا می شنویم
    در پی آن همه خون
    که بر این خاک چکید
    ننگ مان باد این جان!
    شرم مان باد این نان!
    ما نشستیم و تماشا کردیم!
    در شب تار جهان
    در گذرگاهی تا این حد ظلمانی و طوفانی!
    در دل این همه آشوب و پریشانی
    این که از پای فرو می افتد
    این که بر دار نگون سار شده است
    این که با مرگ در افتاده است
    این هزاران و هزاران که فرو افتادند
    این منم
    این تو
    آن همسایه
    آن انسان!
    این ماییم!ما همان جمع پراکنده ، همان تنها
    آن تنهاهائیم!
    این همه موج بلا در همه جا می بینیم
    آی آدم ها را می شنویم
    نیک می دانیم
    دستی از غیب نخواهد آمد
    هیچ یک حتی یک بار نمی گوییم
    با ستم کاری، نادانی اینگونه مدارا نکنیم
    آستین ها را بالا بزنیمدست در دست هم از پهنه آفاق برانیمش
    مهربانی را...
    دانایی را
    بر بلندای جهان
    بنشانیمش!

    آی آدم ها ...!


    فریدون مشیری
    ویرایش توسط sr hesabi : 17th September 2013 در ساعت 11:42 PM
    شاید ....

  4. 3 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  5. #3
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    137
    ارسال تشکر
    455
    دریافت تشکر: 650
    قدرت امتیاز دهی
    2939
    Array
    hermion granger's: جدید21

    پیش فرض پاسخ : آی آدما...

    ممنون خیلی قشنگ بود

  6. 2 کاربر از پست مفید hermion granger سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •