دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: هوش معنوی (sq) چیست ؟

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    نوشته ها
    1,143
    ارسال تشکر
    1,136
    دریافت تشکر: 4,005
    قدرت امتیاز دهی
    11968
    Array
    محمد نظری گندشمین's: جدید121

    Thumbs up هوش معنوی (sq) چیست ؟

    هوش معنوی (SQ) چیست ؟




    ما موجودات انسانی با تجارب معنوی نیستیم ; ما موجودات معنوی با تجارب انسانی هستیم . “ریتهارت دو چاردین” هوش به عنوان یک توانایی شناختی در سال 1905 میلادی توسط آلفرد بینه تئودور سیمون مطرح شد . با وجودی که در خصوص این پدیده بررسی های متعددی انجام گرفته و نظریه های متفاوتی ارائه شده , اما هنوز صاحب نظران به همسویی کلی در مورد ابعاد گوناگون هوش دست نیافته اند . در بین نظریات مطرح شده دو نظریه از مقبولیت بیشتری برخوردار هستند .نظریه هوش چندگانه هوارد گاردنر شامل :
    • هوش کلامی : توانایی تفکر کلامی و استفاده از زبان برای بیان منظورها
    • هوش منطقی – ریاضی : توانایی انجام عملیات ریاضی
    • هوش فضایی : توانایی تفکر سه بعدی
    • هوش بدنی – جنبشی : توانایی دستکاری اشیاء و تبحر جسمی
    • هوش موسیقیایی : حساس بودن نسبت به زیر و بم آهنگ , ریتم و تن آهنگ
    • هوش بین فردی : توانایی درک دیگران و تعامل موثر با آنها
    • هوش درون فردی : توانایی فهم خود
    • هوش طبیعی : مشاهده الگوهای طبیعت و فهم نظام های طبیعی و مصنوعی ساخت انسان
    • هوش وجودی : ظرفیت مطرح کردن سئوال وجودی

    نظریه هوش سه گانه دانا زوهارویان مارشال :
    این هوش ها با هوش جسمانی (PQ) یعنی توانایی کنترل ماهرانه بدن و استفاده از اشیاء آغاز می شوند و براساس سیستم های عصبی مغز مشخص می گردند . زوهارومارشال معتقدند هوش های دیگر زیر مجموعه های این سه هوش هستند .هوش عقلانی (IQ) : این هوش مربوط به مهارت های منطقی و زبان شناسی ماست که در حال حاضر بیشتر از سایر هوش ها به عنوان ملاک موفقیت آموزشی محسوب می شود و مناسب حل مساله ریاضی و منطقی است .
    هوش عاطفی یا هیجانی (EQ) : به افراد کمک می کند عواطف خود ودیگران را مدیریت کنند . این هوش در موفقیت حرفه ای و شخصی فرد بسیارموثر است و آنها را در برقراری ارتباط یاری می دهد و تا حدی از قابلیت پیشگویی نیز برخوردار است .
    هوش معنوی (SQ) : این هوش برخلاف هوش عقلانی که کامپیوترها هم از آن بهره مندند و نیز هوش عاطفی که در برخی از پستانداران رده بالا دیده می شود , خاص انسان است . زوهار ومارشال هوش معنوی را یک بعد جدید از هوش انسانی معرفی کردند و به نظر آنها هوش نهایی است و برای حل مسائل مفهومی و ارزشی استفاده می شود . هوش معنوی زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد و باور داریم . سئوال های جدی در مورد این که ازکجا آمده ایم , به کجا می رویم , و هدف اصلی زندگی چیست , از نمودهای هوش معنوی است . این هوش برای کارکرد اثر بخش هوش عقلانی و هوش عاطفی ضرورت دارد . در واقع هوش عقلانی دروازه ورود فرد برای کسب موفقیت در رشته تحصیلی مورد علاقه اش است , اما آنچه او را در زمره بهترین ها در شغل و حرفه او قرار می دهد , هوش عاطفی است . بهره مندی از حداقل هوش آغاز راه سفر به سوی معنویت , خود آگاهی و هوش معنوی است که خود موجب تقویت هوش عاطفی می شود . از طرف دیگر هوش عاطفی نیز می تواند در رشد و ارتقای هوش معنوی موثر باشد . دو هوش عاطفی و هوش معنوی تاثیر مستقیم و مثبت بر یکدیگر دارند . رشد و توسعه هر یک باعث پرورش وتوسعه دیگری می شود .رابطه هوش ها (سیندی ویگلورث) :
    هوش معنوی جنبه های مختلفی از آگاهی و زندگی ذهنی و روحی درونی فرد را با زندگی و کار بیرونی متصل و یک پارچه می کند ونوعی آگاهی درباره تمامیت جهان به شکلی کلی به فرد می دهد . سیندی ویگلورث معتقد است که هوش معنوی توانایی رفتار کردن با دلسوزی و دانایی در حین آرامش درونی و بیرونی , صرف نظر از پیشامدها و رویداد هاست . افراد با هوش معنوی در حین قضاوت , توانایی منصفانه و دلسوزانه رفتار کردن را دارند .
    هوش معنوی ما را قادر می سازد همه چیز را آن طور که هست ببینیم . این هوش همان هوشی است که رهبران مشهور و محبوب جهان را هدایت کرده است . رهبران معنوی با داشتن این هوش می توانند بزرگترین فشارها را تحمل کنند .
    رابرت ایمونز تلاش کرد معنویت را بر اساس تعریف گاردنر از هوش , در چهار چوب هوش معنوی مطرح کند . وی معتقد است که هوش معنوی مجموعه ای از توانایی ها برای بهره گیری از منابع دینی و معنوی است به نظر ایمونز پنج توانایی معرف این هوش است :
    قابلیت تعالی فیزیکی و مادی : افراد با هوش معنوی ظرفیت تعالی داشته و تمایل بالایی نسبت به هوشیاری دارند .
    توانایی ورود به سطح معنوی بالاتر : از یک حقیقت غایی که ایجاد احساس یگانگی و وحدت می کند , آگاهی دارند .
    توانایی یافتن تقدس در فعالیت ها , رویداد ها و روابط روزمره : حضور الهی را در فعالیت های عادی تشخیص می دهند .
    توانایی به کار گیری منابع معنوی برای حل مسایل زندگی : افرادی که ذاتا مذهبی هستند راحت تر می توانند با استرس ها برخورد کنند و بیش از سایرین بر بحران های روحی و مشکلات غلبه کنند .توانایی انجام رفتار فاضلانه و ظرفیت پرهیزگاری بالا .مولفه های متعدد دیگری نیز برای هوش معنوی ذکر می شود نظیر : عقل شهودی ; ادراک مستدل ; آگاهی بر خواست و نیت ; قدرت و عدالت متمرکز ; عملکرد همراه با بصیرت ; آگاهی و توان دور اندیشی ; حس ماورا الطبیعه و تقدس ; آرامش درونی و بیرونی ; دیدن وحدت در کثرت ; پیوند و خدمت خلاق ; خیر خواهی عملی و معنوی ; خردمندی ; فضیلت و انساسیت ; دلسوزی ; شفا و بخشش ; وقار و تعهد ; زندگی با شوق ; عشق ; فداکاری و شفقت ; ایمان و ایثار ; و راحت بودن در تنهایی بدون احساس تنهایی .روان شناسان همچنین صفات زیر را برای افرادی که از این هوش برخوردارند نام می برند :
    • خود آگاهی
    • کل نگر بودن
    • مستقل بودن (شهامت)
    • استقلال از محیط : شجاعت کلی برای انجام عمل برخلاف عرف رایج
    • گفتن “چرا؟”
    • قابلیت مواجه با مشکلات و ناملایمات حتی به فرصت تبدیل کردن آنها
    • خود کنترلی : توانمند بودن در خودداری و کنترل خویش
    • انعطاف پذیری
    • پرداختن به سجایای اخلاقی و اهمیت دادن به آنها
    • درس گرفتن از تجربیات و شکست ها
    • خود جوش بودن
    • درست اندیشیدن
    • عدم فرار از میدان حوادث
    • رهایی از لغزش ها و دام های شیطانی
    • حسی که افراد را هدایت درونی میکند
    • بروز کامل عشق در شخصیت فرد , توانایی برای شاد زیستن

    افراد با هوش معنوی کسانی هستند که می دانند “چرا” انجام می دهند و “چه چیزی” را انجام می دهند . همیشه بر اساس یک رسالت مشابه عمل می کنند . آنها براساس خدمت رسانی به دیگران زندگی می کنند . آنها دیگران را به خاطر چیزی سرزنش نمی کنند و همواره مسوولیت بخشش خود و عملکرد هایشان را می پذیرند . برای رضایت داشتن از خودشان نیازی به تصدیق دیگران ندارند . از وابستگی به دیگران برای کسب ایمنی رها هستند , چون اعتقاد دارند ایمنی از خودشان است نه از بیرون . آنها کار را مکانی برای خلاقیت , اعتماد به نفس و یادگیری , جایی که پول و پاداش , ثانویه است , می دانند . آنها افراد محیط کار را به عنوان انسان هایی با قوت , ضعف , نگرانی , نیازها و خواسته های خودشان در نظر می گیرند , برای آنها روابط , همواره قبل از کار است .
    آنها از زندگی مادی دست نمی کشند بلکه خواهان ایجاد تعادلی در زندگی مادی همسو با اهداف متعالی و معنوی خود هستند . مدیر معنوی در برخورد با موقعیت ها به جای مداخله در امور , به ایجاد بصیرت می پردازد ; به جای کنترل , اعتماد می کند و به جای مطرح کردن خود , فروتنی نشان می دهد .هوش معنوی و مدیریت :
    تاثیر فوق العاده هوش معنوی بر متغیرهای مهم مدیریت همچون رهبری , انگیزش , خود کنترلی , قابلیت تغییر , ارتباطات , عملکرد و … و نیز ارتباطش با دیگرانواع هوش سبب می شود معنویت و هوش معنوی به یک موضوع مهم در حوزه مدیریت و سازمان تبدیل شود . مدیرانی که دیدگاه معنوی دارند , نسبت به تغییر , پذیرا تر و به دنبال هدف و معنا برای سازمان خود هستند . اهمیت اتصال به یک کل بزرگ تر را می فهمند , ادراک و بیانی فردی از معنویت خود دارند . این افراد از ذهنیت و فور برخوردارند یعنی باور دارند که منابع کافی برای همه وجود دارد و نیاز به رقابت نیست . در نتیجه افراد راحت تر به یکدیگر اعتماد می کنند , اطلاعات و کارشان را به مشارکت می گذارند و با همکاران و اعضای گروهشان هماهنگ می شوند تا به اهداف نهایی خود برسند . افراد در سلسله مراتب سازمان هایی که گرایش معنوی دارند , برای توانمند سازی یکدیگر تلاش می کنند . در موقعیت های تعارض از راهبردهای همکاری برد – برد استفاده می کنند .مدیر معنوی در برخورد با موقعیت ها به جای مداخله در امور , به ایجاد بصیرت می پردازد ; به جای کنترل , اعتماد می کند و به جای مطرح کردن خود , فروتنی نشان می دهد . مدیر معنوی بر ارزش های اخلاقی مثل صداقت , درستی , آزادی و عدالت تاکید دارد . او هویت اخلاقی کارکنان خود را بهبود داده و تعهد عمیقی در آنان ایجاد می کند و بین آنها روابط سازنده را حاکم می سازد . مدیر معنوی بر توسعه فردی , تصمیم گیری مشترک , و کمک به خود شکوفایی تاکید دارد . اگر ارزش های اصلی اش مورد تهدید قرار گیرد , به جای تطبیق با عقاید و افکار دیگران , آنها را به چالش می کشد تا به نتیجه والا برسد . مدیر معنوی اجازه نمی دهد مقام و موقعیت ذهن او را درگیر سازد , زیرا ذهن همواره با این تهدید روبه رو است که توسط موقعیت ها و حاشیه ها به ظاهر مهم به گروگان گرفته شود . مدیر معنوی به جای هدایت شدن توسط موقعیت , خودش موقعیت را خلق و هدایت می کند .امروزه روان شناسان بر این باورند که موقعیت نهایی یک سازمان بزرگ به هوش معنوی مدیران و کارکنان آن بستگی دارد هر چند که هوش عقلانی و هوش عاطفی نیز تا حدی این موقعیت را تضمین می کند . آنها معتقدند تشویق معنویت در محیط کار می تواند منجر به افزایش خلاقیت , صداقت و اعتماد , حس تکامل شخصی , تعهد سازمانی , رضایت شغلی , اخلاق و وجدان کاری , انگیزش , عملکرد و بهره وری بالا شود . یک مدیر معنوی قادر می شود طوری سازمان خود را به موفقیت برساند که همه مشتریان , کارکنان وافراد جامعه از آن منتفع شوند .
    اندیشیدن ، نبضِ حیاتِ ذهن ماست

  2. 2 کاربر از پست مفید محمد نظری گندشمین سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. لکه‌های سفید روی ناخن برای چیست ؟
    توسط yas-90 در انجمن سلامت و بهداشت
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 14th September 2014, 01:43 PM
  2. فقط سئوی صد در صد کافی نیست!
    توسط WP Fox Pro در انجمن وب و اینترنت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd December 2012, 12:52 PM
  3. بحث: ماجرای داروی ایرانی ام اس چیست ؟
    توسط AvAstiN در انجمن داروسازی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 31st August 2010, 02:53 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 9th July 2010, 12:56 AM
  5. معرفی: الگوی مندلبرات ( Mandelbrot) چیست ؟
    توسط جهان علم در انجمن سایر موضوعات
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 31st August 2009, 01:46 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •